پرسش :
فلسفه حج چيست؟ مختصر و مفيد توضيح دهيد؟
پاسخ :
در مورد فلسفه حج بحث و مطلب بسيار زياد است، ما براي اختصار به چند مورد در خصوص فلسفه حج از نگاه آيات و روايات اشاره كرده و سپس به تجزيه و تحليل كلّي و جمع بندي مطالب مي پردازيم.
الف: فلسفة حج از ديدگاه برخي از آيات
1. «وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالاً وَ عَلي كُلِّ ضامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ»[1] و مردم را دعوت عمومي به حج كن تا پياده و سواره بر مركب هاي لاغر از هر راه روي دوري به سوي تو آيند.
«لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَ يَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِي أَيَّامٍ مَعْلُوماتٍ عَلي ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعامِ فَكُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقِيرَ»[2]
تا شاهد هر منافع گوناگون خويش (در اين برنامه حيات بخش) باشند؛ و در ايّام معيّني نام خدا را، بر چهار پاياني كه به آنان داده است،(به هنگام قرباني كردن) ببرند، پس از گوشت آنها بخوريد، و بينواي فقير را اطعام نماييد.
ب: فلسفه ي حج از ديدگاه برخي از روايات
1. مولا علي ـ عليه السّلام ـ در خطبة 192 به تفصيل در مورد، فلسفة حج پرداخته اند كه به بعضي از قسمت هاي اين دو خطبه به صورت ترجمه اي اشاره مي شود.
مي فرمايد: خداوند متعال بيت الله الحرام را بر شما واجب گردانيد و آن را قبله ي مردم قرار داد .... خداوند سبحان آن خانه را پرچم و نشانه ي اسلام و پناه پناهندگان مقرّر داشت و حج آن را لازم نمود و رفتن به آن جا را فرمان داد.[3]
در جاي ديگر چنين بيان مي كنند: ..... در اطراف خانه (خدا) تحليل«لا اله الاّ الله» مي گويند و بر پاهايشان هروله مي كنند در حالي كه براي خدا ژوليده مو و غبار آلوده رو هستند ..... خداوند ايشان را (در زيارت بيت الحرام به اين امور) امتحان و آزمايش نمود. امتحاني بزرگ و سخت و آشكار و كامل كه آن را سبب دريافت رحمت و رسيدن به بهشت گردانيد ......[4]
در جاي ديگر در رابطه با تشريح برخي از حكمت ها و مصالح احكام آئين اسلام مي فرمايد:
«فرض اللهُ ..... و الحجَّ تقوية للدين .....»[5] خداوند واجب گردانيد حج را براي تقويت دين، قوت يافتن آئين اسلام (چون بر اثر گرد آمدن طوائف مختلف، عظمت و بزرگي اسلام آشكار مي شود)
ج: تجزيه و تحليل كلي فلسفة حج
1. بعد اخلاقي حج:
مهمترين فلسفة حج همان دگرگوني اخلاقي است كه در انسانها به وجود مي آورد، مراسم «احرام» انسان را به طور كلي از تعنيات مادي و امتيازات ظاهري و لباس هاي رنگارنگ و زر و زيور بيرون مي برد، و با تحريم لذائذ و پرداختن به خودسازي كه از وظائف محرم است او را از جهان ماده جدا كرده و در عالمي از نور و روحانيت و صفا فرو مي برد و آنها را كه در حال عادي بار سنگين امتيازات موهوم و درجه ها و مدالها را بر دوش خود احساس مي كنند يك مرتبه سبكبار و راحت و آسوده مي كند.
2. بعد سياسي حج:
روح عبادت، توجه به خدا، و روح سياست، توجه به خلق است، اين دو در حج آن چنان به هم آميخته اند كه تار و پود يكپارچه! حج عامل موثري براي وحدت صفوف مسلمانان است و حج عامل مبارزه با تعصبات ملي و نژاد پرستي و محدود نشدن در حصار مرزهاي جغرافيايي است و وسيله اي است براي انتقال اخبار سياسي كشورهاي اسلامي از هر نقطه به نقطة ديگر.
و بالاخره حج، عامل موثري است براي شكستن زنجيرهاي اسارت و استعمار و آزاد ساختن مسلمين.
3. بعد فرهنگي حج:
ارتباط قشرهاي مسلمانان در ايام حج مي تواند به عنوان مؤثرترين عامل مبادلة فرهنگي و انتقال فكرها درآيد. مخصوصاً با توجه به اين كه اجتماع شكوهمند حج، نمايندة طبيعي و واقعي همة قشرهاي مسلمانان جهان است(چرا كه در انتخاب افراد براي رفتن به زيارت خانه خدا هيچ عامل مصنوعي موثر نيست و زوار كعبه از ميان تمام گروهها، نژادها، زبان هايي كه مسلمانان به آن تكلم مي كنند برخاسته و در آنجا جمع مي شوند.) لذا در روايات اسلامي مي خوانيم؛ يكي از فوائد و فلسفة حج نشر اخبار آثار رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ به تمام جهان اسلامي است.[6]
4. بعد اقتصادي حج:
برخلاف آنچه بعضي فكر مي كنند، استفاده از كنگرة عظيم حج براي تقويت پايه هاي اقتصادي كشورهاي اسلامي نه تنها با روح حج منافات ندارد بلكه طبق روايات اسلامي يكي از فلسفة آن را تشكيل مي دهد. چه مانعي دارد مسلمانان در آن اجتماع بزرگ، پا به يك بازار مشترك اسلامي را بگذارند و زمينه هاي مبادلاتي و تجاري را در ميان خود به گونه اي فراهم سازند كه نه منافعشان به جيب دشمنانشان بريزد و نه اقتصادشان وابسته به اجانب باشد، كه اين دنيا پرستي نيست، عين عبادت است و جهاد.[7]
5. شگفت انگيزترين حكمتي كه در حج مشهود است، احساس وحدت و همبستگي است كه در حد اعلاي مفهوم انسانيت، به بركت اسلام، به وجود مي آيد عالم و جاهل، كوچك و بزرگ، زن و مرد، سياه و سفيد با جدي ترين حيات، در كنار يك«كانون» و بر اساس يك «قانون» مي جوشند و مي خروشند مي روند، مي دوند، مي نشيند و برمي خيزند. و اين خيزش و خروش و رفت و بازگشت و چرخيدن و گرديدن همه در يك جهت و در يك خط و در يك مدار و بر يك محور است و او«الله» است و «الله»، «اكبر» است.[8]
د: نتيجه مطالب و آنچه كه گذشت؛
گفتيم كه مهترين ابعاد فلسفة حج؛ زنده نگاه داشتن خاطرات و خدمات پيامبراني هم چون ابراهيم ـ عليه السّلام ـ و اسماعيل ـ عليه السّلام ـ و رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ است و حج، مركز اجتماعات بين المللي مسلمين است و هم چنين پشتوانه اي اقتصاد مسلمين و ايجاد اشتغال براي ده ها هزار مسلمان است و حج بهترين فرصت و زمان براي توبه، ياد مرگ و معاد از همه چيز بريدن و صحراي عرفات و مشعر را ديدن و در انتظار جمهوري موعود «عج» نشستن است.[9]
منابع و مآخذ و كتب ديگر جهت اطلاع؛
1. استاد مكارم شيرازي، تفسير نمونه، ناشر؛ انتشارات دارالكتب الاسلاميه، تهران 1374 ش، جلد 14.
2. امام علي ـ عليه السّلام ـ ، نهج البلاغه، ترجمه و توضيح علامه محمد تقي جعفري ـ رحمة الله عليه ـ ناشر انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامي تهران 1375 ش، جلد 2.
3. امام علي ـ عليه السّلام ـ ، نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتي، ناشر؛ انتشارات دفتر نشر مصطفي قم، 1379 ش، ص 682.
4. استاد جوادي آملي، صهباي دين، ناشر؛ انتشارات دفتر نشر اسراء 1378 ش.
نكته اخلاقي:
بزرگ بانوي جهان اسلام حضرت فاطمة الزهرا ـ سلام الله عليها ـ فرمودند:
«..... فجعل الله الايمان تطهيراً لكم من الشرك و الصلوة تنزيهاً لكم عن الكبر و الزكاة تزكيةً نماءً في الرّزقِ و الصيّام تثبيتاً للاخلاص و الحجَّ تشييداً للدّينِ .....»
«پس خداوند ايمان و توحيد را مقرر داشت تا شما را از شرك تطهير نمايد و نماز را لازم كرد تا شما را از تكبر پاك گرداند و زكات را براي پاكي و افزايش در روزي شما قرار داد و روزه را لازم كرد تا اخلاص «در عمل و عقيده» را تثبيت و «تحكيم» كند و حج را واجب نمود تا دين «اسلام» را تقويت و «تأييد» نمايد.»
«علل الشرايع، ج 1، ص 236»
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . سورة مباركة حج آيات 27 و 28.
[2] . سورة مباركة حج آيات 27 و 28.
[3] . امام علي ـ عليه السّلام ـ ، نهج البلاغه، ترجمه دشتي، ناشر؛ انتشارات دفتر نشر مصطفي خطبه هاي اول و 192 و كلمات قصار شمارة 252.
[4] . امام علي ـ عليه السّلام ـ ، نهج البلاغه، ترجمه دشتي، ناشر؛ انتشارات دفتر نشر مصطفي خطبه هاي اول و 192 و كلمات قصار شمارة 252.
[5] . امام علي ـ عليه السّلام ـ ، نهج البلاغه، ترجمه دشتي، ناشر؛ انتشارات دفتر نشر مصطفي خطبه هاي اول و 192 و كلمات قصار شمارة 252.
[6] . استاد مكارم شيرازي، تفسير نمونه، ناشر، انتشارات دارالكتب الاسلاميه تهران 1374 ش، جلد 14، ص 79، ص 80.
[7] . استاد مكارم شيرازي، تفسير نمونه، ناشر، انتشارات دارالكتب الاسلاميه تهران 1374 ش، جلد 14، ص 79، ص 80.
[8] . امام علي ـ عليه السّلام ـ ، نهج البلاغه، شرح و توضيح علامه محمد تقي جعفري ـ رحمة الله عليه ـ ، ناشر؛ انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامي تهران 1375 ش، جلد دوم، ص 227.
[9] . محسن قرائتي، تفسير نور، ناشر؛ انتشارات مركز فرهنگي درسهايي از قرآن، تهران 1381 ش، جلد 8، ص 35.
در مورد فلسفه حج بحث و مطلب بسيار زياد است، ما براي اختصار به چند مورد در خصوص فلسفه حج از نگاه آيات و روايات اشاره كرده و سپس به تجزيه و تحليل كلّي و جمع بندي مطالب مي پردازيم.
الف: فلسفة حج از ديدگاه برخي از آيات
1. «وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالاً وَ عَلي كُلِّ ضامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ»[1] و مردم را دعوت عمومي به حج كن تا پياده و سواره بر مركب هاي لاغر از هر راه روي دوري به سوي تو آيند.
«لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَ يَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِي أَيَّامٍ مَعْلُوماتٍ عَلي ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعامِ فَكُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقِيرَ»[2]
تا شاهد هر منافع گوناگون خويش (در اين برنامه حيات بخش) باشند؛ و در ايّام معيّني نام خدا را، بر چهار پاياني كه به آنان داده است،(به هنگام قرباني كردن) ببرند، پس از گوشت آنها بخوريد، و بينواي فقير را اطعام نماييد.
ب: فلسفه ي حج از ديدگاه برخي از روايات
1. مولا علي ـ عليه السّلام ـ در خطبة 192 به تفصيل در مورد، فلسفة حج پرداخته اند كه به بعضي از قسمت هاي اين دو خطبه به صورت ترجمه اي اشاره مي شود.
مي فرمايد: خداوند متعال بيت الله الحرام را بر شما واجب گردانيد و آن را قبله ي مردم قرار داد .... خداوند سبحان آن خانه را پرچم و نشانه ي اسلام و پناه پناهندگان مقرّر داشت و حج آن را لازم نمود و رفتن به آن جا را فرمان داد.[3]
در جاي ديگر چنين بيان مي كنند: ..... در اطراف خانه (خدا) تحليل«لا اله الاّ الله» مي گويند و بر پاهايشان هروله مي كنند در حالي كه براي خدا ژوليده مو و غبار آلوده رو هستند ..... خداوند ايشان را (در زيارت بيت الحرام به اين امور) امتحان و آزمايش نمود. امتحاني بزرگ و سخت و آشكار و كامل كه آن را سبب دريافت رحمت و رسيدن به بهشت گردانيد ......[4]
در جاي ديگر در رابطه با تشريح برخي از حكمت ها و مصالح احكام آئين اسلام مي فرمايد:
«فرض اللهُ ..... و الحجَّ تقوية للدين .....»[5] خداوند واجب گردانيد حج را براي تقويت دين، قوت يافتن آئين اسلام (چون بر اثر گرد آمدن طوائف مختلف، عظمت و بزرگي اسلام آشكار مي شود)
ج: تجزيه و تحليل كلي فلسفة حج
1. بعد اخلاقي حج:
مهمترين فلسفة حج همان دگرگوني اخلاقي است كه در انسانها به وجود مي آورد، مراسم «احرام» انسان را به طور كلي از تعنيات مادي و امتيازات ظاهري و لباس هاي رنگارنگ و زر و زيور بيرون مي برد، و با تحريم لذائذ و پرداختن به خودسازي كه از وظائف محرم است او را از جهان ماده جدا كرده و در عالمي از نور و روحانيت و صفا فرو مي برد و آنها را كه در حال عادي بار سنگين امتيازات موهوم و درجه ها و مدالها را بر دوش خود احساس مي كنند يك مرتبه سبكبار و راحت و آسوده مي كند.
2. بعد سياسي حج:
روح عبادت، توجه به خدا، و روح سياست، توجه به خلق است، اين دو در حج آن چنان به هم آميخته اند كه تار و پود يكپارچه! حج عامل موثري براي وحدت صفوف مسلمانان است و حج عامل مبارزه با تعصبات ملي و نژاد پرستي و محدود نشدن در حصار مرزهاي جغرافيايي است و وسيله اي است براي انتقال اخبار سياسي كشورهاي اسلامي از هر نقطه به نقطة ديگر.
و بالاخره حج، عامل موثري است براي شكستن زنجيرهاي اسارت و استعمار و آزاد ساختن مسلمين.
3. بعد فرهنگي حج:
ارتباط قشرهاي مسلمانان در ايام حج مي تواند به عنوان مؤثرترين عامل مبادلة فرهنگي و انتقال فكرها درآيد. مخصوصاً با توجه به اين كه اجتماع شكوهمند حج، نمايندة طبيعي و واقعي همة قشرهاي مسلمانان جهان است(چرا كه در انتخاب افراد براي رفتن به زيارت خانه خدا هيچ عامل مصنوعي موثر نيست و زوار كعبه از ميان تمام گروهها، نژادها، زبان هايي كه مسلمانان به آن تكلم مي كنند برخاسته و در آنجا جمع مي شوند.) لذا در روايات اسلامي مي خوانيم؛ يكي از فوائد و فلسفة حج نشر اخبار آثار رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ به تمام جهان اسلامي است.[6]
4. بعد اقتصادي حج:
برخلاف آنچه بعضي فكر مي كنند، استفاده از كنگرة عظيم حج براي تقويت پايه هاي اقتصادي كشورهاي اسلامي نه تنها با روح حج منافات ندارد بلكه طبق روايات اسلامي يكي از فلسفة آن را تشكيل مي دهد. چه مانعي دارد مسلمانان در آن اجتماع بزرگ، پا به يك بازار مشترك اسلامي را بگذارند و زمينه هاي مبادلاتي و تجاري را در ميان خود به گونه اي فراهم سازند كه نه منافعشان به جيب دشمنانشان بريزد و نه اقتصادشان وابسته به اجانب باشد، كه اين دنيا پرستي نيست، عين عبادت است و جهاد.[7]
5. شگفت انگيزترين حكمتي كه در حج مشهود است، احساس وحدت و همبستگي است كه در حد اعلاي مفهوم انسانيت، به بركت اسلام، به وجود مي آيد عالم و جاهل، كوچك و بزرگ، زن و مرد، سياه و سفيد با جدي ترين حيات، در كنار يك«كانون» و بر اساس يك «قانون» مي جوشند و مي خروشند مي روند، مي دوند، مي نشيند و برمي خيزند. و اين خيزش و خروش و رفت و بازگشت و چرخيدن و گرديدن همه در يك جهت و در يك خط و در يك مدار و بر يك محور است و او«الله» است و «الله»، «اكبر» است.[8]
د: نتيجه مطالب و آنچه كه گذشت؛
گفتيم كه مهترين ابعاد فلسفة حج؛ زنده نگاه داشتن خاطرات و خدمات پيامبراني هم چون ابراهيم ـ عليه السّلام ـ و اسماعيل ـ عليه السّلام ـ و رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ است و حج، مركز اجتماعات بين المللي مسلمين است و هم چنين پشتوانه اي اقتصاد مسلمين و ايجاد اشتغال براي ده ها هزار مسلمان است و حج بهترين فرصت و زمان براي توبه، ياد مرگ و معاد از همه چيز بريدن و صحراي عرفات و مشعر را ديدن و در انتظار جمهوري موعود «عج» نشستن است.[9]
منابع و مآخذ و كتب ديگر جهت اطلاع؛
1. استاد مكارم شيرازي، تفسير نمونه، ناشر؛ انتشارات دارالكتب الاسلاميه، تهران 1374 ش، جلد 14.
2. امام علي ـ عليه السّلام ـ ، نهج البلاغه، ترجمه و توضيح علامه محمد تقي جعفري ـ رحمة الله عليه ـ ناشر انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامي تهران 1375 ش، جلد 2.
3. امام علي ـ عليه السّلام ـ ، نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتي، ناشر؛ انتشارات دفتر نشر مصطفي قم، 1379 ش، ص 682.
4. استاد جوادي آملي، صهباي دين، ناشر؛ انتشارات دفتر نشر اسراء 1378 ش.
نكته اخلاقي:
بزرگ بانوي جهان اسلام حضرت فاطمة الزهرا ـ سلام الله عليها ـ فرمودند:
«..... فجعل الله الايمان تطهيراً لكم من الشرك و الصلوة تنزيهاً لكم عن الكبر و الزكاة تزكيةً نماءً في الرّزقِ و الصيّام تثبيتاً للاخلاص و الحجَّ تشييداً للدّينِ .....»
«پس خداوند ايمان و توحيد را مقرر داشت تا شما را از شرك تطهير نمايد و نماز را لازم كرد تا شما را از تكبر پاك گرداند و زكات را براي پاكي و افزايش در روزي شما قرار داد و روزه را لازم كرد تا اخلاص «در عمل و عقيده» را تثبيت و «تحكيم» كند و حج را واجب نمود تا دين «اسلام» را تقويت و «تأييد» نمايد.»
«علل الشرايع، ج 1، ص 236»
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . سورة مباركة حج آيات 27 و 28.
[2] . سورة مباركة حج آيات 27 و 28.
[3] . امام علي ـ عليه السّلام ـ ، نهج البلاغه، ترجمه دشتي، ناشر؛ انتشارات دفتر نشر مصطفي خطبه هاي اول و 192 و كلمات قصار شمارة 252.
[4] . امام علي ـ عليه السّلام ـ ، نهج البلاغه، ترجمه دشتي، ناشر؛ انتشارات دفتر نشر مصطفي خطبه هاي اول و 192 و كلمات قصار شمارة 252.
[5] . امام علي ـ عليه السّلام ـ ، نهج البلاغه، ترجمه دشتي، ناشر؛ انتشارات دفتر نشر مصطفي خطبه هاي اول و 192 و كلمات قصار شمارة 252.
[6] . استاد مكارم شيرازي، تفسير نمونه، ناشر، انتشارات دارالكتب الاسلاميه تهران 1374 ش، جلد 14، ص 79، ص 80.
[7] . استاد مكارم شيرازي، تفسير نمونه، ناشر، انتشارات دارالكتب الاسلاميه تهران 1374 ش، جلد 14، ص 79، ص 80.
[8] . امام علي ـ عليه السّلام ـ ، نهج البلاغه، شرح و توضيح علامه محمد تقي جعفري ـ رحمة الله عليه ـ ، ناشر؛ انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامي تهران 1375 ش، جلد دوم، ص 227.
[9] . محسن قرائتي، تفسير نور، ناشر؛ انتشارات مركز فرهنگي درسهايي از قرآن، تهران 1381 ش، جلد 8، ص 35.