چهارشنبه، 25 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

لطفاً در مورد مسئله كثرت مراجع و اينكه اين نقطه ضعف جهان تشيع است يا مفتوح بودن باب اجتها‌د؟


پاسخ :
مقدمه:
جاي بسي خوشحالي است كه جوانان كشور اسلامي به دنبال فهم مسائل خويش هستند و دست يافتن به جواب شبهات فكري عقيدتي را پيگير مي‌باشند. براي اشخاصي چون پرسشگر محترم كه از طلاب جوان و تازه وارد به فضاي حوزه هستند نياز است كه از همين گامهاي نخستين، در حل شبهات فكري خويش كوشا باشند تا در ادامه زندگي خود يك آرامش فكري لازم برسند و در برخورد با اطرافيان و شبهات احتمالي ايشان،‌احساس ضعف نكرده بلكه به راحتي پاسخگوي نياز ديگران باشند.
در پاسخ سؤال شما لازم است به پيشينه اجتهاد كه جزء اصلي‌ترين شرط از، شروط مرجعيت است نظري بياندازيم.
آيا اجتهاد بعد از زمان غيبت امام زمان(عج) آغاز شده يا اينكه سابقه طولاني تري دارد؟
وقتي به كلمات بزرگان در كتابهاي آنها رجوع كنيم خواهيم ديد كه اجتهاد سابقه‌اي بسيار طولاني دارد؛ به طوريكه حتي در زمان پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ در بين صحابه به آن حضرت نيز وجود داشته است.
مرحوم آيت الله محمد حسين ال كاشف الغطاء مي‌نويسد:
«با دقت در مطالبي كه ذكر كرديم، براي شما روشن مي‌شود كه باب اجتهاد، حتي در زمان خود پيامبر و در بين صحابة پيامبر مفتوح بوده تا چه رسد به زمان‌هاي بعد... اما در هر صورت،‌باب اجتهاد كه در زمان رسول خدا به طور مسلم مفتوح، بلكه نزد كسي كه دقت كند، يك امر ضروري بود، نزد اماميه، همچنان تا امروز باز است»[1]
استاد شهيد مطهري در مقالة الهامي از شيخ الطائفه مي‌نويسد:
«رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ اولين شخصي است كه مسلمين را به سوي تعمق و اجتهاد و استخراج سوق داد. رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ با بيانات زيباي خود به مسلمين گوشزد كرد كه كتاب و سنت استعداد پايان‌ناپذيري براي درك معاني تازه به تازه و نو به نو دارد.»[2]
البته آنچه آورده شد، گوشه‌اي از كلمات بعضي از بزرگان بود و به دليل رعايت اختصار از آوردن سخنان ديگر بزرگان چشم‌پوشي مي‌كنيم. در اين خصوص همچنين كلماتي از امام راحل[3] (قدس سره) و شيخ مفيد[4](ره) و آيت الله خوئي[5] و .. وجود دارد كه همگي اشاره به اين مطلب دارد كه در زمان ائمه هدي ـ عليه السلام ـ نيز اجتهاد وجود داشته است مضافاً اينكه رواياتي نيز در اين باره وارد شده است.
امام صادق ـ عليه السلام ـ به ابان بن تغلب فرمود: در مسجد مدينه بنشين و فتوا بده، من دوست دارم مانند تو در شيعيانم ديده شوند.
نتيجه اينكه حتي در عصر پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ و ائمه هدي ـ عليهم السّلام ـ نيز كه دسترسي به منبع علم حقيقي و صحيح بوده است نيز اجتهاد كردن براي عده‌اي مجاز و گاهي لازم شمرده شده است.
اما ارتباط اين مقدمه‌چيني با سؤال اين است كه اگر منظور شما از كثرت مراجع، كثرت مجتهدين در هر عصر است كه به ادله و شواهد فوق و نظائر آن بايد گفت خير، نه تنها كثرت مجتهد، نقطه ضعفي محسوب نمي‌شود بلكه چون فقهاء رسيدن به درجه اجتهاد را واجب كفايي مي‌دانند؛ لذا حداقل براي بعضي كه توانايي لازم را دارند واجب نيز مي‌باشد. اما اگر منظور اين است كه چرا با وجود مجتهدين مختلف، تمركز در مرجعيت نداشته باشيم و شخص خاصي به عنوان مرجع براي همه شيعيان معرفي شود (كه موجب بروز اشكالاتي براي مقلدين در سطح جامعه نشود( بايد گفت بله اين مشكلي است كه سيستم حوزوي ما با آن مواجه است و بزرگاني چون شهيد مطهري(رضوان الله تعالي عليه) ضمن اشاره به اين مشكل راه‌حلهايي نيز اشاره نموده‌اند. ايشان پيشنهاد[6] مي‌كنند كه بايد در كار فقه و به وجود آمدن رشته‌هاي تخصصي در فقاهت تلاش كرد زيرا از صد سال پيش به اين طرف اين امر ضرورت يافته است و در وضع موجود، بايد فقهاي اين زمان جلوي رشد و تكامل فقه را بگيرند و متوقف سازند و يا به اين پيشنهاد تسليم شوند.[7]
همچنين ايشان به تشكيل شوراي علمي در فقاهت اشاره كرده كه ثمره آن تبادل نظر بطور كامل و ترقي در فقه است كه بسياري از اختلافات فتواها از بين مي‌رود.[8]
البته تذكر اين نكته لازم است كه كثرت مراجع در زمان حاضر كه ارتباطات بسيار نزديك شده مشكلاتي را در مقام عمل به احكام ايجاد كرده است ولي در گذشته نه تنها نقطه ضعف و مشكلي نداشت بلكه لازم و ضروري به نظر مي‌رسيد، زيرا در آن زمانها مردم يك منطقه‌اي از عالم مجتهد منطقه خود توليد كرده و با مشكل چنداني روبرو نمي‌شدند بلكه نداشتن يك مرجع قابل دسترس براي آنها سخت بود.
نتيجه‌گيري: اصل كثرت مجتهدين امري است لازم و همان مفتوح بودن باب اجتهاد است ولي تعدد مراجع آن هم در شرايط فعلي موجب بروز مشكلاتي (هر چند ناچيز) براي مردم شده است.
كه البته رفع اين مشكلات غيرممكن نيست. بلكه شايد اصلاح آن به صورت شورايي و يا به صورت تخصصي شدن ابواب مختلف فقه خود بهترين راه‌هاي اصلاح باشد كه اين امر به دست بزرگان حوزه و روحانيت است كه اميدواريم چاره‌اي براي آن بيانديشند.
منابع براي مطالعه بيشتر:
1 . مطهري، مرتضي، تكامل اجتماعي انسان، قم، انتشارات صدرا، چ 11، صص 165 تا 190.
2 . مطهري، مرتضي،‌ ختم نبوت،‌قم؛‌انتشارات صدرا، چ 10، صص 69 تا 76.
3 . جواهري، محمدرضا، اجتهاد در عصر ائمه معصومين قم، مؤسسه بوستان كتاب قم، 1381، صص 135، 134،‌ص 121.
4 . ملك‌زاده، ‌فهيمه، نشريه يگانه، مرجعيت و اجتهاد در فقه شيعه، شماره 12 و 13،‌صص 16 تا 19.
حديث اخلاقي:
و قال علي ـ عليه السلام ـ :
و لايقلُّ عَملٌ مع التقوي و كيف يقِلُّ ما يُتَقَبَّلُ
ترجمه: حضرت علي ـ عليه السلام ـ مي‌فرمايند: هيچ كاري با تقوا اندك نيست و چگونه اندك است آنچه كه پذيرفته شود؟
نهج‌البلاغه، حكمت 95
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . محمدحسين ال كاشف الغطاء، اصل الشيعه و اصولها، ص 201،‌به نقل از كتاب اجتهاد و در عصر ائمه معصومين ـ عليهم السّلام ـ
[2] . دواني،‌علي، هزاره شيخ طوسي،‌ج 1 و 2، ص 344، به نقل از كتاب اجتهاد در عصر ائمه معصومين ـ عليهم السّلام ـ ص 122.
[3] . امام خميني، الرسائل، ج 2،‌ ص 175.
[4] . رساله عدديه.
[5] . ابوالقاسم الخويي، معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرواة،‌ج 1، صص 266 . 313.
[6] . اصل اين پيشنهاد به گفته خود شهيد مطهري از آقاي حاج شيخ عبدالكريم يزدي است.
[7] . از كتاب (بحثي از مرجعيت و روحانيت) مقاله مربوط به مرتضي مطهري، ص 33، شركت انتشار،‌1341.
[8] . همان،‌صص 13 تا 38.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.