پرسش :
در مورد جاي استخاره كردن، فضيلت استخاره و... توضيح دهيد. لطفا توضيح كامل بفرماييد.
پاسخ :
همان طور كه مستحضريد استخاره در ميان تعداد كثيري از اقشار مختلف جامعه از زن و مرد، شهري و روستايي، از پزشك و مهندس تا روحاني و مرجع تقليد، از كارگر و تاجر و كاسب معتقدان پروپا قرصي دارد ولي تعداد قابل ملاحظهاي از مردم اولاً: هنگام رجوع به استخاره را نميدانند و يا به شرطهاي آن، وقوف و توجه چنداني ندارند. به طوري كه قبل از تفكر و سنجش مشورت، فورا به استخاره متوسل ميشوند. ثانياً: از انواع استخاره فقط استخاره با قرآن و تسبيح را ميدانند و از گونههاي ديگر آن؛ بياطلاعاند.
ديدگاهها دربارة استخاره:
اساسا بايد گفت كه در باب استخاره و تفال، سه ديدگاه وجود داشته و دارد: افراطي، تفريطي و معتدل.
ديدگاه نخست، از آن كساني است كه با عقل از سر خصومت درآمدهاند و در هر كار جزئي، پيش از سنجش و استشاره به تفأل و استخاره رو آوردهاند. اين دسته عملا ميگويند: عقل محدود، قادر نيست خير ما را نشان دهد، و مشورت نيز در واقع، رايزني با عقلهاي محدود ديگر است، پس چه بهتر كه در همان ابتداي كار، با گشودن مصحف و يا چنگ زدن به تسبيح، از آگاه مطلق و خداوندگار هستي، راه درست و خير واقعي خود را بخواهيم.
ديدگاه دوم به كلي منكر استخاره و تفال است و اين دو را دريچههايي ميداند كه دست پندار آدمي به روي دنياي غيب گشوده است.[1]
ديدگاه سوم، با وقوف بر منزلت عقل و شناخت جايگاه مشورت، به گونهاي استخاره و تفال را تبيين و سپس تأييد ميكند كه عين خردورزي و در راستاي انديشهگري است.
مفهوم استخاره
استخاره همان طلب خير از خدا نمودن است. يعني پروردگارا، من حيرانم و نميدانم اين كار مورد رضاي تو است يا نه، تو خود رضاي خويش را برايم پيش آور.[2] به بيان ديگر استخاره داراي دو معناست: يكي معناي حقيقي استخارهاي است كه در روايات ما از آن بيشتر نامه برده شده است و آن صرف دعا و طلب خير كردن از خداست اين نوع استخاره يكي از رشتههاي دعاست و معناي ديگر استخاره اين است كه انسان پس از رجوع به عقل و مشورت با ديگران باز هم در حالت تحير و دودلي بماند، در اين جاست كه به خداي عالم ـ پناه بيچارگان و دادرس افتادگان ـ پناه ببرد و از او راهنمايي بجويد. خداي مقلب القلوب هم يا قلب او را به يك سوي راهنمايي ميكند و يا با پاسخ استخارة دلش را گرم ميكند.
چه كسي استخاره كند؟
از آن جا كه استخاره در لحظة ترديد و دودلي به فرد مضطر و حاجت مند دست ميدهد، بهتر است آدم مضطر خودش استخاره كند. علامه مجلسي در اين باره ميگويد: «اولي و احوط آن است كه هر كس براي خودش استخاره كند، زيرا ما حديثي نداريم كه شخصي به وكالت از ديگري استخاره نمايد. اگر وكالت جايز يا بهتر بود، اصحاب از امامان ـ عليهم السّلام ـ تقاضاي استخاره ميكردند و اگر چنين چيزي بود نقل ميشد و به ما ميرسيد.[3]
انواع استخاره و روشهاي آن
1. استخاره دعايي: معناي حقيقي استخاره عبارت است از «طلب خير و صلاح از خداوند رحمان» كه خود نوعي از دعا، توكل، تفويض امور و حسن ظن به خداوند عالم و قادر است. در اين استخاره انسان همه امور خود را با دعا از خداوند براي فراهم سازي (خير و صلاح و عافيت) درخواست ميكند.
استخاره دعايي بر همه موارد ديگر استخاره، رجحان دارد و شايسته است كه قبل از هر كاري ـ حتي جزييترين كارها ـ جريان يابد. در روايات، بر جريان چنين استخارهاي قبل از همه تأكيد فراوان و از جمله عوامل سعادت آدمي دركارهايش معرفي گشته است.
پيشوايان معصوم ـ عليهم السّلام ـ كيفيت اين استخاره را چنين تعليم دادهاند: امام باقر ـ عليه السّلام ـ فرمود: پدرم امام سجاد ـ عليه السّلام ـ هر گاه ميخواست كاري انجام دهد، وضو ميكرد و دو ركعت نماز ميخواند، سپس دعا ميكرد و بعد، آن كار را انجام داد.[4] هم چنين روايت شده است كه امير مؤمنان علي ـ عليه السّلام ـ در كيفيت اين استخاره فرمود: «ابتدا دو ركعت نماز بخوان، بعد صد بار بگو: استخير الله؛ از خدا طلب خير ميكنم» آن گاه دعا كن و سپس كار خود را انجام بده.[5]
2. استخاره مشورتي: يكي از انواع استخاره، استخارة مشورتي است. بدين معنا كه انسان با مؤمنان آگاه مشورت كند تا به وسيلة اين مشورت، خداوند متعال، خير انسان را به زبان ديگران جاري كند. البته بايد توجه داشت كساني را كه با آنها مشورت ميكنيم بايد صلاحيت مشورت را داشته باشند؛ يعني به موضوع مشورت، آگاهي داشته باشند و نسبت به انسان، خيرخواه باشند، انسانهاي حسود، حريص به دنيا، ترسو، سست ايمان، عجول و بخيل، صلاحيت مشورت را ندارند. در روايات به اين استخاره اشاره شده است كه به يكي از آنها ذكر مينمايم: حضرت صادق ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: هر گاه يكي از شما كاري را اراده كند، با كسي مشروت نكند تا آن كه پيش از آن با خداوند خود مشورت كند راوي پرسيد: چگونه با خدا مشورت كند؟ فرمود: اول از حق تعالي، خير خود را طلب كند (استخاره دعايي) بعد از آن با مؤمنان مشورت كند تا خدا آن چه خير او در آن است به زبان ايشان جاري گرداند.[6]
3. استخارة قلبي: اين نوع استخاره نيز در واقع نوعي ارتباط عارفانة قلبي با خداوندگار هستي است، بدين صورت كه انسان براي رسيدن به «اطمينان كامل قلبي» به درگاه خالق بينياز عرض نياز كرده و خير خويش را از او ميطلبد، آن گاه به قلب خود مراجعه ميكند بر هر راهي كه قوت قلبي در آن يافت در همان گام نهد. سيد بن طاووس به سند صحيح از امام محمد باقر ـ عليه السّلام ـ روايت كرده است كه هر بندهاي كه صد مرتبه، طلب خير از حق تعالي بكند، البته آن چه خير اوست در دلش ميافتد.[7]
4. استخارة قرآني: اگر انسان براي انجام كاري بعد از استخاره دعايي، انديشة و مشورت به راهي دلگرم نشود براي رهايي از ترديد و رسيدن به قوت قلب ميتواند به قرآن پناه برد و خير و صلاح خود را از آن بجويد.
روش استخاره به قرآن: امام صادق ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: هنگام نماز كه شيطان از هر وقت ديگر از انسان دورتر است قرآن را بگشا، اولين آيهاي كه در آغاز صفحه دست راست ميبيني، عمل كن و از رسول خدا نقل شده است: هنگام استخاره با قرآن، ابتدا سه بار توحيد را بخوان، سپس سه بار صلوات بر محمد و آلش بفرست، سپس بگو: «اللّهم تفألتُ بكِتابكَ و توكلتُ عليكَ، فاَرني مِن كتابكَ ما هو مكتومٌ من سرّكَ المَكنونُ في غَيبكَ».[8] سپس قرآن جامع را بگشا،[9] از سطر اول، صفحة سمت راست، مقصود خود را به دست آور.
5. استخارة تسبيحي: اين استخاره نيز در صورت برجا بودن شك و دودلي بعد از دعا، انديشه و مشورت جريان مييابد.
روش استخاره با تسبيح: از حضرت مهدي صلوات الله عليه در مورد استخاره با تسبيح روايت شده است كه: تسبيح را ميگيري و سه بار بر محمد و آل او صلوات ميفرستي، سپس ميانه تسبيح را ميگيري و دو تا دو تا رد ميكني، اگر آخري فرد آمد، خوب است و به معناي «انجام ده» ميباشد و اگر آخري جفت آمد، بد است و به معناي «انجام نده» ميباشد.[10]
نتيجه:
1. استخاره منحصر به استخاره با قرآن و تسبيح نميباشد.
2. جايگاه استخاره با قرآن و تسبيح بعد از تفكر و انديشه و بعد از استخاره دعايي، مشورتي و قلبي است، چون استخاره با آنها فقط براي نجات از سرگرداني و ترديد ميباشد.
معرفي منابع براي مطالعة بيشتر:
1. مفاتيح الغيب راهي به جهان غيب، محمد باقر مجلسي، ترجمه سيد محمد جعفر روضاتي، تهران، فوژان، 1374.
2. استخاره، محمد باقر حيدري، قم، موسسه فرهنگي شهيد محمد رضا حيدري، 1378.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . ر.ك: عبدالحسين زرين كوب، يادداشتها و انديشهها، تهران، 1362، ص 272.
[2] . عبدالحسين دستغيب، استعاذه، ص 106.
[3] . محمد باقر مجلسي، بحار الانوار، ج 91، ص 285.
[4] . محمد باقر مجلسي، مفاتيح الغيب، تحقيق سيد مهدي رجائي، مشهد، بنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي، 1369، ص 16 ـ 17، به نقل از استخاره و تفأل، ابو الفضل طريقهدار، ص 102.
[5] . همان، ص 17.
[6] . محمد باقر مجلسي، مفاتيح الغيب، ص 41، به نقل از محاسن برقي، ص 598، معاني الاخبار، ص 144 ـ 145؛ بحار الانوار، ج 91، ص 252؛ به نقل از استخاره و تفال، ابوالفضل طريقه دار، ص 104 ـ 105.
[7] . اصول كافي، ج 2، ص 629.
[8] . خدايا به كتاب تو تفال ميزنم و بر تو توكل ميكنم و از كتابت آن چه را كه در نهان غيب تو، پوشيده شده به من بنمايان؛ محمد باقر مجلسي، بحار الانوار، ج 91، ص 265 و ص 241؛ مفاتيح الغيب، صص 44 ـ 45؛ به نقل از استخاره و تفال، صص 108 ـ 109.
[9] . قرآن جامع، قرآني است كه كامل و همه سورهها در آن باشد.
[10] . بحار الانوار، ج 91، ص 250.
همان طور كه مستحضريد استخاره در ميان تعداد كثيري از اقشار مختلف جامعه از زن و مرد، شهري و روستايي، از پزشك و مهندس تا روحاني و مرجع تقليد، از كارگر و تاجر و كاسب معتقدان پروپا قرصي دارد ولي تعداد قابل ملاحظهاي از مردم اولاً: هنگام رجوع به استخاره را نميدانند و يا به شرطهاي آن، وقوف و توجه چنداني ندارند. به طوري كه قبل از تفكر و سنجش مشورت، فورا به استخاره متوسل ميشوند. ثانياً: از انواع استخاره فقط استخاره با قرآن و تسبيح را ميدانند و از گونههاي ديگر آن؛ بياطلاعاند.
ديدگاهها دربارة استخاره:
اساسا بايد گفت كه در باب استخاره و تفال، سه ديدگاه وجود داشته و دارد: افراطي، تفريطي و معتدل.
ديدگاه نخست، از آن كساني است كه با عقل از سر خصومت درآمدهاند و در هر كار جزئي، پيش از سنجش و استشاره به تفأل و استخاره رو آوردهاند. اين دسته عملا ميگويند: عقل محدود، قادر نيست خير ما را نشان دهد، و مشورت نيز در واقع، رايزني با عقلهاي محدود ديگر است، پس چه بهتر كه در همان ابتداي كار، با گشودن مصحف و يا چنگ زدن به تسبيح، از آگاه مطلق و خداوندگار هستي، راه درست و خير واقعي خود را بخواهيم.
ديدگاه دوم به كلي منكر استخاره و تفال است و اين دو را دريچههايي ميداند كه دست پندار آدمي به روي دنياي غيب گشوده است.[1]
ديدگاه سوم، با وقوف بر منزلت عقل و شناخت جايگاه مشورت، به گونهاي استخاره و تفال را تبيين و سپس تأييد ميكند كه عين خردورزي و در راستاي انديشهگري است.
مفهوم استخاره
استخاره همان طلب خير از خدا نمودن است. يعني پروردگارا، من حيرانم و نميدانم اين كار مورد رضاي تو است يا نه، تو خود رضاي خويش را برايم پيش آور.[2] به بيان ديگر استخاره داراي دو معناست: يكي معناي حقيقي استخارهاي است كه در روايات ما از آن بيشتر نامه برده شده است و آن صرف دعا و طلب خير كردن از خداست اين نوع استخاره يكي از رشتههاي دعاست و معناي ديگر استخاره اين است كه انسان پس از رجوع به عقل و مشورت با ديگران باز هم در حالت تحير و دودلي بماند، در اين جاست كه به خداي عالم ـ پناه بيچارگان و دادرس افتادگان ـ پناه ببرد و از او راهنمايي بجويد. خداي مقلب القلوب هم يا قلب او را به يك سوي راهنمايي ميكند و يا با پاسخ استخارة دلش را گرم ميكند.
چه كسي استخاره كند؟
از آن جا كه استخاره در لحظة ترديد و دودلي به فرد مضطر و حاجت مند دست ميدهد، بهتر است آدم مضطر خودش استخاره كند. علامه مجلسي در اين باره ميگويد: «اولي و احوط آن است كه هر كس براي خودش استخاره كند، زيرا ما حديثي نداريم كه شخصي به وكالت از ديگري استخاره نمايد. اگر وكالت جايز يا بهتر بود، اصحاب از امامان ـ عليهم السّلام ـ تقاضاي استخاره ميكردند و اگر چنين چيزي بود نقل ميشد و به ما ميرسيد.[3]
انواع استخاره و روشهاي آن
1. استخاره دعايي: معناي حقيقي استخاره عبارت است از «طلب خير و صلاح از خداوند رحمان» كه خود نوعي از دعا، توكل، تفويض امور و حسن ظن به خداوند عالم و قادر است. در اين استخاره انسان همه امور خود را با دعا از خداوند براي فراهم سازي (خير و صلاح و عافيت) درخواست ميكند.
استخاره دعايي بر همه موارد ديگر استخاره، رجحان دارد و شايسته است كه قبل از هر كاري ـ حتي جزييترين كارها ـ جريان يابد. در روايات، بر جريان چنين استخارهاي قبل از همه تأكيد فراوان و از جمله عوامل سعادت آدمي دركارهايش معرفي گشته است.
پيشوايان معصوم ـ عليهم السّلام ـ كيفيت اين استخاره را چنين تعليم دادهاند: امام باقر ـ عليه السّلام ـ فرمود: پدرم امام سجاد ـ عليه السّلام ـ هر گاه ميخواست كاري انجام دهد، وضو ميكرد و دو ركعت نماز ميخواند، سپس دعا ميكرد و بعد، آن كار را انجام داد.[4] هم چنين روايت شده است كه امير مؤمنان علي ـ عليه السّلام ـ در كيفيت اين استخاره فرمود: «ابتدا دو ركعت نماز بخوان، بعد صد بار بگو: استخير الله؛ از خدا طلب خير ميكنم» آن گاه دعا كن و سپس كار خود را انجام بده.[5]
2. استخاره مشورتي: يكي از انواع استخاره، استخارة مشورتي است. بدين معنا كه انسان با مؤمنان آگاه مشورت كند تا به وسيلة اين مشورت، خداوند متعال، خير انسان را به زبان ديگران جاري كند. البته بايد توجه داشت كساني را كه با آنها مشورت ميكنيم بايد صلاحيت مشورت را داشته باشند؛ يعني به موضوع مشورت، آگاهي داشته باشند و نسبت به انسان، خيرخواه باشند، انسانهاي حسود، حريص به دنيا، ترسو، سست ايمان، عجول و بخيل، صلاحيت مشورت را ندارند. در روايات به اين استخاره اشاره شده است كه به يكي از آنها ذكر مينمايم: حضرت صادق ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: هر گاه يكي از شما كاري را اراده كند، با كسي مشروت نكند تا آن كه پيش از آن با خداوند خود مشورت كند راوي پرسيد: چگونه با خدا مشورت كند؟ فرمود: اول از حق تعالي، خير خود را طلب كند (استخاره دعايي) بعد از آن با مؤمنان مشورت كند تا خدا آن چه خير او در آن است به زبان ايشان جاري گرداند.[6]
3. استخارة قلبي: اين نوع استخاره نيز در واقع نوعي ارتباط عارفانة قلبي با خداوندگار هستي است، بدين صورت كه انسان براي رسيدن به «اطمينان كامل قلبي» به درگاه خالق بينياز عرض نياز كرده و خير خويش را از او ميطلبد، آن گاه به قلب خود مراجعه ميكند بر هر راهي كه قوت قلبي در آن يافت در همان گام نهد. سيد بن طاووس به سند صحيح از امام محمد باقر ـ عليه السّلام ـ روايت كرده است كه هر بندهاي كه صد مرتبه، طلب خير از حق تعالي بكند، البته آن چه خير اوست در دلش ميافتد.[7]
4. استخارة قرآني: اگر انسان براي انجام كاري بعد از استخاره دعايي، انديشة و مشورت به راهي دلگرم نشود براي رهايي از ترديد و رسيدن به قوت قلب ميتواند به قرآن پناه برد و خير و صلاح خود را از آن بجويد.
روش استخاره به قرآن: امام صادق ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: هنگام نماز كه شيطان از هر وقت ديگر از انسان دورتر است قرآن را بگشا، اولين آيهاي كه در آغاز صفحه دست راست ميبيني، عمل كن و از رسول خدا نقل شده است: هنگام استخاره با قرآن، ابتدا سه بار توحيد را بخوان، سپس سه بار صلوات بر محمد و آلش بفرست، سپس بگو: «اللّهم تفألتُ بكِتابكَ و توكلتُ عليكَ، فاَرني مِن كتابكَ ما هو مكتومٌ من سرّكَ المَكنونُ في غَيبكَ».[8] سپس قرآن جامع را بگشا،[9] از سطر اول، صفحة سمت راست، مقصود خود را به دست آور.
5. استخارة تسبيحي: اين استخاره نيز در صورت برجا بودن شك و دودلي بعد از دعا، انديشه و مشورت جريان مييابد.
روش استخاره با تسبيح: از حضرت مهدي صلوات الله عليه در مورد استخاره با تسبيح روايت شده است كه: تسبيح را ميگيري و سه بار بر محمد و آل او صلوات ميفرستي، سپس ميانه تسبيح را ميگيري و دو تا دو تا رد ميكني، اگر آخري فرد آمد، خوب است و به معناي «انجام ده» ميباشد و اگر آخري جفت آمد، بد است و به معناي «انجام نده» ميباشد.[10]
نتيجه:
1. استخاره منحصر به استخاره با قرآن و تسبيح نميباشد.
2. جايگاه استخاره با قرآن و تسبيح بعد از تفكر و انديشه و بعد از استخاره دعايي، مشورتي و قلبي است، چون استخاره با آنها فقط براي نجات از سرگرداني و ترديد ميباشد.
معرفي منابع براي مطالعة بيشتر:
1. مفاتيح الغيب راهي به جهان غيب، محمد باقر مجلسي، ترجمه سيد محمد جعفر روضاتي، تهران، فوژان، 1374.
2. استخاره، محمد باقر حيدري، قم، موسسه فرهنگي شهيد محمد رضا حيدري، 1378.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . ر.ك: عبدالحسين زرين كوب، يادداشتها و انديشهها، تهران، 1362، ص 272.
[2] . عبدالحسين دستغيب، استعاذه، ص 106.
[3] . محمد باقر مجلسي، بحار الانوار، ج 91، ص 285.
[4] . محمد باقر مجلسي، مفاتيح الغيب، تحقيق سيد مهدي رجائي، مشهد، بنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي، 1369، ص 16 ـ 17، به نقل از استخاره و تفأل، ابو الفضل طريقهدار، ص 102.
[5] . همان، ص 17.
[6] . محمد باقر مجلسي، مفاتيح الغيب، ص 41، به نقل از محاسن برقي، ص 598، معاني الاخبار، ص 144 ـ 145؛ بحار الانوار، ج 91، ص 252؛ به نقل از استخاره و تفال، ابوالفضل طريقه دار، ص 104 ـ 105.
[7] . اصول كافي، ج 2، ص 629.
[8] . خدايا به كتاب تو تفال ميزنم و بر تو توكل ميكنم و از كتابت آن چه را كه در نهان غيب تو، پوشيده شده به من بنمايان؛ محمد باقر مجلسي، بحار الانوار، ج 91، ص 265 و ص 241؛ مفاتيح الغيب، صص 44 ـ 45؛ به نقل از استخاره و تفال، صص 108 ـ 109.
[9] . قرآن جامع، قرآني است كه كامل و همه سورهها در آن باشد.
[10] . بحار الانوار، ج 91، ص 250.