چهارشنبه، 25 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

فرقهاي اصولي تفسير تشيّع و اهل سنّت درچيست؟


پاسخ :
ميان تفسير شيعه و تفسير اهل سنت، تفاوت جوهري و اساسي مشاهده نمي‎شود، به گونه‎اي كه هر دو گروه با استفاده از روشها و گرايشهاي گوناگون به تفسير قرآن پرداخته باشند. اما آنچه تفسير شيعه را از تفسير اهل سنت متمايز مي‎سازد، منابع تفسيري است؛ چرا كه در منابع تفسير، تفاوت عمده‎اي ميان شيعه و اهل سنت به چشم مي‎خورد. در اين نوشتار، با رعايت اختصار منابع تفسيري اهل سنت و شيعه مورد بررسي قرار مي گيرد:
منابع تفسيري اهل سنّت
از آنجا كه اهل سنت، پس از رحلت پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ به امامت ائمه معصومين ـ عليهم السّلام ـ يعني شارحان بدون خطاي اسلام و قرآن، اعتقاد نداشتند و به پيروي از خليفه دوم مي‎گفتند: «حسبنا كتاب الله»؛ «كتاب خدا ما را كفايت مي‎كند» به ناچار در تفسير قرآن به طور ناقص به منابع زير رجوع نمودند كه هيچ يك به تنهايي براي فهم معارف و معاني بلند قرآن كافي نبود.
1. قرآن كريم[1]: تفسير قرآن به قرآن از مهمترين روشهاي تفسيري است و استفاده از اين روش، مستلزم اطلاع از كلّ قرآن مي‎باشد. در حالي كه يكي از خلفا هنگام رحلت پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ فوت آن حضرت را انكار نمود و گفت: پيامبر هرگز نمي‎ميرد. هنگامي كه يكي از صحابه آية «انك ميت و انهم ميتون» را براي او تلاوت كرد، با كمال هنرمندي گفت: من اين آيه را در قرآن نديده بودم.
2. روايات و سنّت پيامبر: مقصود رواياتي است كه در تفسير قرآن وارد شده است و براي تفسير قرآن راهگشا بوده است، متأسفانه از دو طريق به روايات بي‎اعتنايي شده و از آنها محروم شدند. نخست: آنكه قرآني را كه امام علي ـ عليه السّلام ـ جمع كرده بوده و جامع همه روايات تفسيري بود نپذيرفتند. دوم: آنكه با منع كتابت و جمع حديث به مدت يك قرن و نيم عمدة روايات اصيل نبوي نابود و يا تحريف شد و تعداد كمي از آن روايات كه مخلوط با روايات جعلي است باقي مانده است. البتّه نهي خليفه روي دانشمندان شيعه كه از منويات امير مؤمنان پيروي مي‎كردند، كوچك‎ترين اثري نگذارد.[2]
3. اجتهاد شخصي: هنگامي كه صحابه توضيحي از خود قرآن و يا بياني از پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ نمي‎يافتند به جهت آنكه خود عرب بودند و زبان عربي را به تماميت آن مي‎دانستند، به اجتهاد شخصي متوسل مي‎شدند، اما آنان از اين نكته غافل بودند كه فهم قرآن در بسياري از موارد، به مسائلي بيش از آن احتياج دارد؛ زيرا كه قرآن مشتمل بر عام و خاص، مجمل و مبيّن، محكم و متشابه و ... است؛ به همين دليل، استنباط مقاصد و مفاهيم قرآن از لابلاي اين مشكلات احتياج به علم ويژه‎اي دارد كه بيشتر آنان كه قرآن را از پيامبر اكرم فرا گرفته بودند، بدان آشنايي كامل نداشتند.
نكته قابل توجه اينكه اجتهاد آنان در راستاي قرآن نبود و بر اساس مباني‎اي بود كه گاهي در مقابل نص قرآن و سنت اجتهاد مي‎كردند، قياس، استحسان و... نمونه‎هايي از اجتهاد آنها است. اين نوع اجتهاد، نفي ولايت ائمه ـ عليهم السّلام ـ اكتفا به قرآن و ردّ قرآن امام علي ـ عليه السّلام ـ را بدنبال داشت.
4. نظريات صحابه: ابن كثير در مقدمه تفسير خود مي‎گويد: هرگاه تفسير قرآن را در قرآن و سنت نيافتيم، به نظريات صحابه مراجعه مي‎كنيم؛ زيرا آنان از قرايني برخوردار بوده‎اند كه ما از آنها محروميم، خصوصاً، بزرگان صحابه كه داراي فهم كامل و علم صحيح و عمل صالح بوده‎اند[3]». بديهي است شرايطي كه ابن كثير براي بزرگان صحابه ذكر كرده است (داراي فهم كامل و علم صحيح و عمل صالح) اگر در موردي از صحابه صدق نمايد، نظرية آن يك نفر قابل قبول خواهد بود[4]. البته نبايد فراموش كرد كه آيات زيادي از قرآن و روايات نبوي در كتب معتبر اهل سنت در ردّ و انحراف عده‎اي از صحابه وارد شده است و كتابهاي زيادي در اين زمينه نوشته شده است تا آنجا كه صحابه يكديگر را ردّ و تكفير نموده و به روي همديگر شمشير كشيده و يكديگر را كشتند. بنابراين علاوه بر آيات و روايات، عقل سليم در اينجا حكم مي‎كند كه تمامي صحابه قابل اعتماد نبوده‎اند و كلامشان مورد قبول نبوده و نيست.
5. اخبار اهل كتاب: از جمله حوادثي كه بعد از رحلت پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ پيش آمد، منع كتابت و جمع‎آوري حديث بود؛ خليفه دوم اصحاب را از نوشتن و نقل حديث منع كرد و در مقابل دستور داد كه دانشمندان اهل كتاب به نام «قَصاص» (قصه‎گو) براي آنها قصه‎هاي كتابهاي تحريف شده را نقل نمايند، بدين جهت بسياري از اصحاب، جهت تكميل معلومات خود در زمنية حوادث تاريخي در قرآن كريم، به اهل كتاب مراجعه مي‎كردند. و با توجه به وقوع تحريف در تورات و انجيل و پديد آمدن مطالب جعلي در اخبار يهوديان و مسيحيان، مي‎توان به خطر بزرگي كه از اين طريق تفسير قرآن و به تبع آن دين اسلام را تهديد مي‎كرد، پي برد[5]. مطالب تحريف شدة عهدين، نسبت‎هاي ناروا به خدا مانند جسم بودن، دست و پا داشتن، نسبت دادن گناه به پيامبران و ... در كتب تفسيري اهل سنت از جمله موضوعاتي است كه دستاويزي براي دشمنان خدا نظير سلمان رشدي شده است.
در حالي كه پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمودند: اهل كتاب را (در گفتارشان كه نمي‎دانيد حق است يا باطل) نه تصديق كنيد و نه تكذيب و بگوييد: به خداي يكتا و آن چه بر ما نازل شده است، ايمان آورديم[6]. به منظور آگاهي بيشتر به منابع اهل سنت مراجعه نماييد[7].
6. اشعار و ابيات جاهليت عرب[8]: خليفة دوم تأكيد داشت كه در فهم قرآن به اشعار عرب، مراجعه شود، ذهبي نقل مي‎كند كه (خليفه دوم مي‎گفت: ديوان خود را حفظ كنيد، تا گمراه نشويد. (اطرافيان) گفتند: ديوان ما چيست؟ گفت: شعر جاهليت زيرا تفسير كتاب شما و معاني گفتارتان در آن موجود است[9].
منابع تفسيري شيعه
تفسير شيعه، از دو منبع اصيل قرآني تغذيه نموده است: 1. ميراث غني و معارف ارزشمند اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ 2. اجتهاد بر اساس روشهاي اتخاذ شده از ائمه معصومين ـ عليهم السّلام ـ از آنجا كه شيعه معتقد به عصمت امامان است، آنان را از گناه و خطا مبرّا مي‎شمارند و مفسران شيعه، هر دو منبع مذكور را نشأت گرفته از معصومين ـ عليهم السّلام ـ مي دانند؛ از اين رو تفسير شيعه در مقايسه با ديگر تفاسير، از امتياز و خصوصيتي برتر برخوردار و متمايز است. بنابراين اقوال و آراي صحابه، تابعين و ديگر مفسران، نزد شيعه فاقد حجيت است و مفسر را از اجتهاد مستغني نمي‎سازد؛ چنانكه مفسر هرگز در برابر نصوص و ظواهر معتبر كلام پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ و امامان معصوم ـ عليهم السّلام ـ به خود اجازة اجتهاد نمي‎دهد.
در مورد منبع اول، يعني خود قرآن اختلافي بين سني و شيعه وجود ندارد. اكثريت علماي شيعه، خود قرآن را نخستين منبع و مأخذ در تفسير قرآن مي دانند. زيرا تفسير قرآن به قرآن به وسيلة خود ائمه معصومين ـ عليهم السّلام ـ انجام گرفت و چون اعمال آنها به عنوان سنت براي ما حجيت است، شيعه هم از اين طريق پيروي نموده است.
دربارة تفسير شيعه و اهل سنت، واقعيتي را نمي‎توان انكار كرد و آن اينكه علماي شيعه تفسير قرآن را با احتياط بيشتر مورد بحث و مطالعه قرار داده‎اند. مهمترين دليل آن هم تأكيد امامان معصوم ـ عليهم السّلام ـ مبني بر دور ماندن آنان از ورطه‎اي بوده كه بسياري از دانشمندان اهل سنت، به دليل دور بودن از سنّت قطعي، بدان كشانده شدند.
ائمه ـ عليهم السّلام ـ پيروان خود را از بازي با قرآن و سنجش كلام خدا با معيارهاي محدود عقل بشري و نسبت دادن هر سخني به خدا تحت عنوان تفسير قرآن بر حذر داشته‎اند. از سوي ديگر، شيعه در مدت طولاني حضور ائمه ـ عليهم السّلام ـ به علّت دسترسي به واقعيت شريعت و تفسير حقيقي و قطعي آيات توسط آنان، خود را از اجتهاد شخصي، بي‎نياز مي دانستند. اين دو عامل و در كنار آنها فشارهاي سياسي كه آنان را به استتار و پنهان‎كاري (تقيّه) وامي‎داشت، موجب شد كه روند نگارش قرآن نزد شيعه به كندي انجام گرفته، سير تحولات علم تفسير و علوم قرآني و طبقات مفسران به نحو ديگري شكل گيرد.
در دوران غيبت حضرت ولي عصر (عج) به دليل نياز ضروري به تفسير قرآن و عدم دسترسي به امام معصوم ـ عليهم السّلام ـ شتاب حركت علمي شيعه در زمينه‎هاي نامبرده، چشمگير بودن و گرايش به تفسير و علوم قرآن، شتاب بيشتر گرفت و در قرن اخير به اوج خود رسيد[10].
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. دكتر صبري المتولي، منهج اهل سنة في تفسير القرآن الكريم، (قاهره، زهرا، الشرق، بي‎تا).
2. شيخ سالم الصفار، نقد منهج التفسير و المفسرين المقارن، (بيروت، دارالهادي، چ اول، 1420 هـ ق).
3. محمد علي رضايي اصفهاني، درآمدي بر تفسير علمي قرآن، (تهران، اسوه، چ اول، 1375) ص 87 - 88.
4.عباسعلي عميد زنجاني، مباني و روشهاي تفسير قرآن، (تهران، سازمان چاپ و انتشارات،چ چهارم، 1379)ص53- 92.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . ر.ك: عميد زنجاني، عباسعلي، مباني و روشهاي تفسير قرآن، تهران، سازمان چاپ و انتشارات، چاپ چهارم، 1379، ص 53 و 54.
[2] . ر.ك: سبحاني، جعفر، فروغ ابديت، قم، دفتر تبليغات اسلامي، چاپ هشتم، 1372، ج 2، مقدمه.
[3] . ابن كثير، تفسير قرآن. ج 1، ص 3.
[4] . عميد زنجاني، عباسعلي، مباني و روشهاي تفسير قرآن، ص 53 - 66.
[5] . همان.
[6] . بخاري، صحيح، ج 6، باب التفسير، ص 25.
[7] . ر.ك: الاسرائيليات و اثر مافي التفسير، ص 120، و احمد امين، فخرالاسلام، ص 201، و ابوريّه، اضواءٌ علي السنه المحمديّه، ص 110.
[8] . ر.ك: عميد زنجاني، عباسعلي، مباني و روش‎هاي تفسير قرآن، ص 53 - 66 .
[9] . ذهبي، التفسير و المفسرون، ص 74.
[10] . عميد زنجاني، عباسعلي، مباني و روشهاي تفسير قرآن، ص 89 - 92 با تلخيص.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.