چهارشنبه، 25 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

شخص در جلسه اي در حال قرآن خواندن است اگر در آن جلسه كسي طلب فاتحه يا صلوات بكند، آن شخص بايد به قرآن خواندن ادامه دهد يا خير؟


پاسخ :
قرآن كتابي است به قلم خدا كه معلمش پيامبر و مفسرش علي و فرزندان او ـ عليهم السّلام ـ هستند اين كتاب سند نبوت و خاتميت پيامبر اسلام است و ضرورت دارد كه تلاوت گردد و در آن تفكر شود.
درباره گوش فرا دادن به قرآن هنگام قرائت خداوند مي فرمايد: «إذا قريء القرآنُ فاستَمعُوا لهُ و انْصِتُوا[1]؛ وقتي كه قرآن خوانده مي‌شود گوش دهيد به آن و ساكت باشيد» انصات، سكوت با توجه است. آيه در بيان استحباب شنيدن قرائت آيات و توجه به كلمات و تفكر در آنهاست. «لعلّكُم ترحمون» رجاء و اميد صفت نفساني و رواني است و در اين آيه اختصاص به شنوندگان، كساني كه احترام قرآن را رعايت مي كنند و اهل ايمان دارد. از جمله رعايت احترام، سكوت هنگام قرائت قرآن و توجه به آيات كريمه است و در صورت عدم رعايت احترام، نبايد در انتظار وزيدن نسيم روح افزا بود.[2]
تفاسير ذيل اين آيه، از ابن ابي يعفور روايت كرده‌اند كه مي گفت: «از حضرت صادق ـ عليه السّلام ـ سؤال كردم: شخصي قرائت قرآن مي‌كند، آيا واجب است بر كسي كه مي‌شنود سكوت كند و گوش دهد؟ فرمود: بلي هر گاه در حضور تو قرائت كند، واجب است گوش دهي و ساكت باشي تا قرائت تمام شود.»
علماي اماميه به اين حديث استدلال مي‌كنند و قائل هستند كه در خصوص نماز وارد شده، به اين معنا هر گاه به امامي اقتدا كنند، واجب است به قرائت حمد وسورة امام گوش دهند.[3]
علامه طباطبايي مي‌فرمايد: در مجمع البيان روايت شده كه حضرت صادق ـ عليه السّلام ـ فرمود: «سكوت براي قرآن، چه در نماز و چه در غير نماز واجب است.» و در تفسير عياشي از امام صادق ـ عليه السّلام ـ نقل كرده كه فرمود: «ابن الكواء (كه يكي از خوارج بود) دنبال امير المؤمنين ـ عليه السّلام ـ اين آيه را تلاوت مي‌كرد: «لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ»؛[4] يعني اگر مشرك شوي حتما عملت نابود خواهد شد و جزء زيان كاران خواهي شد. حضرت امير ـ عليه السّلام ـ در نماز سكوت كرد.»
مرحوم طباطبائي مي‌گويد: البته اين روايات حمل مي‌شوند به آن صورتي كه خود امام مشغول خواندن حمد و سوره و يا قرآن نباشد و گرنه در آن صورت بايد حمل بر استحباب شوند.[5]
فقيها به استثناي ظاهريه همگي مي‌گويند: سكوت در زماني كه قرآن خوانده مي‌شود مستحب است نه واجب‌، مگر براي مأموم در نماز جماعت كه براي او اختلاف وجود دارد كه آيا هنگام قرائت امام در نماز بر مأموم واجب است گوش دهد و ساكت باشد يا خير؟ بعضي فرموده‌اند: واجب است و برخي گفته‌اند واجب نيست. از دوامر «فاستمعوا» و «أنصتوا» استحباب استفاده مي‌شود نه وجوب، زيرا اين و آية بعد كه مي‌فرمايد: «و اذكُر ربّكَ في نَفسِكَ» در يك سياق قرار گرفته اند، بنابراين همان طور كه «واذكر» براي استحباب است، «فاستمعوا» و «انصتوا» نيز براي استحباب خواهند بود، اضافه بر اين، سكوت در مقابل هر خواننده‌ي قرآن باعث عسر و حرج مي‌شود كه هر دوي آنها شرعا نفي شده‌ است.
انسان براي احترام و عظمت قرآن كريم لازم است به تلاوت آن گوش دهد و ساكت باشد و ثمرة چنين احترامي اين است كه انسان مورد ترحّم پروردگار قرار مي‌گيرد، چنان كه در پايان آيه مي‌فرمايد: «لعلّكُم ترحمون».
فاضل مقداد در كنز العرفان مي‌فرمايد: مراد از آن، شنيدن آيات قرآن و درك مفاهيم آن و پي بردن به معجزه بودنش مي‌باشد.[6]
لازم به ذكر است كه قرآن تنها كتاب قرائت نيست، بلكه كتاب فهم و درك و در پي آن، عمل است. قرائت قرآن ثواب بسياري دارد، و تلاوت آن از مستحبات مؤكد است و فرقي بين مجلس ختم و غير آن نيست. در مجالس ختم انسان مخير است بين اين كه فاتحه بخواند يا قرآني را كه در دست دارد ادامه دهد. اما آن چه بيشتر خواندن فاتحه را تقويت مي كند اين است كه روايات زيادي درباره فضيلت فاتحه براي ميت وارد شده است، به همين سبب در مجالس فاتحه، گاهي خواندن قرآن را قطع كرده و فاتحه مي خوانند و هيچ اشكالي بر آن بار نيست.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. انسان و قرآن، استاد حسن زاده آملي.
2. تفسير علي بن ابراهيم، ج4.
3. تفسير آسان، محمد جواد نجفي، ج6.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . اعراف/204.
[2] . ر.ك: همداني، سيد محمد حسين، تفسير انوار درخشان، 18 جلد، تهران، كتابفروشي لطفي، 1380 ق، ج 7، ص 209.
[3] . ر.ك: بروجردي، سيد ابراهيم، تفسير جامع،7 جلد، تهران، انتشارات صدر، چاپ سوم، 1341 ش، ج2، ص500.
[4] . زمر/65.
[5] . طباطبائي، محمد حسين، ترجمه الميزان،20 جلدي، مترجم سيد محمد باقر موسوي، انتشارات اسلامي وابسته به جامعه مدرسين قم، سال 1363 ش، ج8، ص504.
[6] . نقل از مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، 27 جلدي، تهران، دار الكتب الاسلاميه، 1353 ـ 1366 ش، ج7، ص72.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.