پرسش :
به صورت مختصر حيات الهي (صفت حي) از منظر قرآن و حديث را تبيين فرماييد؟
پاسخ :
صفات خداوند بر دو دسته است: 1. صفات سلبي؛ 2. صفات ثبوتي و صفات ثبوتي هم خود بر دو قسمند: 1. صفات ذات؛ 2. صفات افعال. يكي از صفات خداوند صفت حي و حيات است كه جزء صفات ثبوتي ذاتي خداوند است. يعني خداوند حي است و حيات خداوند هم عين ذات اوست، در قرآن آيات زيادي دلالت بر حيات الهي دارند از جمله:
الله لا اله الّا هو الحي القيوم؛ خداست كه معبودي جز او نيست، زنده و برپادارنده است.[1] «و توكل علي الحي الذي لايموت»؛[2] و به آن زنده كه نميميرد توكل كن. «و عنت الوجوه للحي القيوم»؛[3] و چهرهها براي آن زنده پاينده خضوع ميكنند.
مراد از زنده بودن خدا چيست؟ بعضي به خاطر كوتاهي فكرشان، چنين مي پندارند كه موجود زنده به چيزي گفته مي شود كه داراي نمو، تغذيه، توليد مثل، جذب و وفع، حس و حركت باشد و اين تفسير از حيات در مورد خداوند كاملاً نادرست است، بلكه حيات به معناي وسيع و واقعي عبارت است از علم و قدرت، بنابراين وجودي كه داراي علم و قدرت بيپايان است، داراي حيات كامل است. پس حيات خداوند همان علم و قدرت او است. امّا نمو و تغذيه و.. از آثار موجود زندة ناقص است.[4] لذا حيات خداوند، ذاتي، ازلي، ابدي، تغييرناپذير و خالي از هرگونه نقص و محدوديت است، و بيانگر احاطه علمي او به هر چيز و توانايي بر هر كار است.[5]
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . بقره/ 255.
[2] . فرقان/ 58.
[3] . طه/ 111.
[4] . مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الاسلاميه، چاپ نهم، 1370، ج 2، ص 192.
[5] . مكارم شيرازي، ناصر، پيام قرآن، قم، انتشارات مطبوعاتي هدف، چاپ سوم، 1373، ج 4، ص 202.
صفات خداوند بر دو دسته است: 1. صفات سلبي؛ 2. صفات ثبوتي و صفات ثبوتي هم خود بر دو قسمند: 1. صفات ذات؛ 2. صفات افعال. يكي از صفات خداوند صفت حي و حيات است كه جزء صفات ثبوتي ذاتي خداوند است. يعني خداوند حي است و حيات خداوند هم عين ذات اوست، در قرآن آيات زيادي دلالت بر حيات الهي دارند از جمله:
الله لا اله الّا هو الحي القيوم؛ خداست كه معبودي جز او نيست، زنده و برپادارنده است.[1] «و توكل علي الحي الذي لايموت»؛[2] و به آن زنده كه نميميرد توكل كن. «و عنت الوجوه للحي القيوم»؛[3] و چهرهها براي آن زنده پاينده خضوع ميكنند.
مراد از زنده بودن خدا چيست؟ بعضي به خاطر كوتاهي فكرشان، چنين مي پندارند كه موجود زنده به چيزي گفته مي شود كه داراي نمو، تغذيه، توليد مثل، جذب و وفع، حس و حركت باشد و اين تفسير از حيات در مورد خداوند كاملاً نادرست است، بلكه حيات به معناي وسيع و واقعي عبارت است از علم و قدرت، بنابراين وجودي كه داراي علم و قدرت بيپايان است، داراي حيات كامل است. پس حيات خداوند همان علم و قدرت او است. امّا نمو و تغذيه و.. از آثار موجود زندة ناقص است.[4] لذا حيات خداوند، ذاتي، ازلي، ابدي، تغييرناپذير و خالي از هرگونه نقص و محدوديت است، و بيانگر احاطه علمي او به هر چيز و توانايي بر هر كار است.[5]
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . بقره/ 255.
[2] . فرقان/ 58.
[3] . طه/ 111.
[4] . مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الاسلاميه، چاپ نهم، 1370، ج 2، ص 192.
[5] . مكارم شيرازي، ناصر، پيام قرآن، قم، انتشارات مطبوعاتي هدف، چاپ سوم، 1373، ج 4، ص 202.