پرسش :
اهميت احترام به پدر و مادر را از نظر آيات و روايات بيان فرمائيد؟
پاسخ :
اهميت احسان به پدر و مادر
1. نيكي به پدر و مادر در كنار توحيد:
«لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً»،[1] «وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً»،[2] «أَلاَّ تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً»،[3] «وَ قَضى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِيَّاهُ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً»،[4] «يا بُنَيَّ لا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ».[5]
از اين آيات معلوم ميشود كه عقوق والدين بعد از شرك به خدا در شمار بزرگترين گناهان است و از آن طرف هم معلوم ميشود كه واجبترين واجبها، احسان به پدر و مادر است.
2. احترام انبياء نسبت به پدر و مادرشان: از بعضي آيات اين درس مهم را از انبياء ميآموزيم خداوند در مورد يحيي ـ عليه السلام ـ ميفرمايد: «وَ بَرًّا بِوالِدَيْهِ»[6] و در مورد عيسي ميفرمايد: «وَ بَرًّا بِوالِدَتِي وَ لَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّاراً شَقِيًّا»[7] «خداوند مرا نسبت به مادرم نيكوكار قرار داده است و جبار و شقي قرار نداده است.
در سالهاي آغاز بعثت پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ بود، روزي آن حضرت فرشي پهن فرموده بود و روي آن نشسته بود كه در اين موقع شوهر حليمه به حضور آن حضرت آمد، پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ به ياد مهربانيهاي او، برخاست و او را احترام زيادي كرد و گوشهاي از فرش خود را گسترد و پدر رضاعي خود را روي آن نشاند، طولي نكشيد كه مادرش حليمه وارد شد، حضرت گوشه ديگر فرش را براي او پهن كرد و او را روي آن نشانيد و محبت فراواني به مادر رضاعي خود كرد.[8]
3. سفارش به همه مردم نسبت به تمام پدران و مادران: در آيات به انسانها سفارش شده است كه نسبت به پدر و مادر احترام و احسان كنند و نگفته است كه اي مسلمانها به پدر و مادر خود احترام كنيد «وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ حُسْناً».[9]
و از طرف مادران و پدران هم احترام آنها اختصاصي به پدران و مادران مسلمان ندارد، بلكه هر كس كه پدر و مادر است بايد مورد احترام فرزندان قرار گيرد، چون در آيات سخن از «والدين» است بدون هيچ قيدي به ايمان و اسلام آمده و لذا شامل پدر و مادر غير مسلمان نيز مي شود.
«وَ إِنْ جاهَداكَ عَلى أَنْ تُشْرِكَ بِي ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِي الدُّنْيا مَعْرُوفاً».[10] در اين آيه با آنكه پدر و مادر كافر هستند و فرزند را دعوت به كفر ميكنند، خداوند فقط در اين مورد اجازه عدم اطاعت داده است، امّا با اين حال ميفرمايد: ولو اينكه آنها كافرند ولي با آنها در دنيا به طور شايستهاي رفتار كن.
4. سفارش به فرزندان شده نه والدين: در قرآن آيات زيادي تأكيد بر رعايت حقوق پدر و مادر آمده است، امّا به والدين نسبت به فرزندان سفارش كمتر ميشود، مگر در مورد نهي از كشتن فرزندان كه يك عادت شوم و زشت در عصر جاهليت بود. اين هم به خاطر آن است كه پدر و مادر به حكم عواطف نيرومندشان كمتر ممكن است فرزندان خود را فراموش كنند در حالي كه زياد اتفاق ميافتد كه فرزندان پدر و مادر خود را مخصوصاً در دوران پيري فراموش كنند.[11]
5. شكر والدين هم رديف شكر خدا: «أَنِ اشْكُرْ لِي وَ لِوالِدَيْكَ»[12] (به او توصيه كردم) كه براي من و پدر و مادرش شكر به جا آور» همان طور كه ملاحظه ميشود در اين آيه خداوند و شكر والدين در يك رديف قرار گرفتهاند، لذا امام رضا ـ عليه السلام ـ ميفرمايد: خدا امر فرموده به شكرگذاري از خودش و براي والدين، پس اگر كسي والدين را شكر نكند خدا را هم نميكند.[13]
6: تواضع و فروتني نسبت به آنها آشكار باشد: در آيه «وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ»[14] در رابطه با تواضع و فروتني نسبت به پدر و مادر است. جناح به معناي پر و بال گستران است كه كنايه از مبالعه در تواضع و خضوع زباني و عملي است، مثل جوجهاي كه بال و پر خود را باز ميكند تا مهر و محبت مادر را تحريك كند و او را به فراهم ساختن غذا وادار سازد از اينكه در اين آيه جناح مقيد به «ذُل» شده، استفاده ميشود كه انسان بايد در معاشرت و گفتگو با پدر و مادرش طوري رفتار كند كه پدر و مادر تواضع و خضوع او را احساس كنند و بفهمند كه او را در برابر آنها خوار ميكند و نسبت به ايشان محبت و مهر دارد.[15]
7. برتري نيكي به پدر و مادر بر جهاد: جابر ميگويد: يك نفر خدمت رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ آمد و گفت: من جواني هستم كه دوست دارم جهاد كنم، امّا مادري دارم كه كراهت دارد كه من به جهاد بروم، پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمود: برگرد پيش مادرت برو، قسم به خدايي كه مرا به پيامبر مبعوث كرده اگر يك شب پيش مادرت باشي بهتر از آن است كه يك سال در راه خدا جهاد كني.[16]
8. تحمل زحمت زياد براي احسان به پدر ومادر: اهميت احسان به پدر و مادر آن قدر زياد است كه پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمود: دو سال مسافرت كنيد تا بر پدر و مادرتان احترام كنيد.[17]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. بحارالانوار، علامه مجلسي، ج 71، ص 59، انتشارات دارالاحياء التراث العربي.
2. تفسير نمونه، مكارم شيرازي، (دارالكتب الاسلاميه، تهران، ج 14، 1374) ج 17، ص 41.
3. حق والدين، جعفر ميرعظيمي، چاپخانه نمونه، قم.
4. حقوق والدين فرزندان از ديدگاه اسلام، مهدي علوي، قم، انتشارات علميه.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . بقره/ 83.
[2] . نساء/ 36.
[3] . انعام/ 151.
[4] . اسراء/ 23.
[5] . لقمان/ 14،13.
[6] . مريم/ 14.
[7] . مريم/ 32.
[8] . اشتهاردي، محمّد مهدي، داستان دوستان، قم، مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامي، چاپ اول، 1369، ج 3، ص 47.
[9] . عنكبوت/ 8.
[10] . لقمان/ 15.
[11] . مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، چاپ چهاردهم،1374، ج 17، ص 41.
[12] . لقمان/ 14.
[13] . محمّدي ريشهري، محمد، ميزان الحكمه، بي جا، انتشارات مكتب الاعلام الاسلامي، چاپ اول، 1363، ج10، ص 709.
[14] . اسراء/ 24.
[15] . طباطبائي، سيد محمّد حسين، تفسير الميزان، مترجم سيد محمّد باقر موسوي همداني، قم، انتشارات اسلامي، ج 13، ص 109.
[16] . مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، بيروت، دارالاحياء التراث العربي، چاپ دوم، 1403 ه ، ج 71، ص 59.
[17] . همان، ص 82.
اهميت احسان به پدر و مادر
1. نيكي به پدر و مادر در كنار توحيد:
«لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً»،[1] «وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً»،[2] «أَلاَّ تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً»،[3] «وَ قَضى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِيَّاهُ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً»،[4] «يا بُنَيَّ لا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ».[5]
از اين آيات معلوم ميشود كه عقوق والدين بعد از شرك به خدا در شمار بزرگترين گناهان است و از آن طرف هم معلوم ميشود كه واجبترين واجبها، احسان به پدر و مادر است.
2. احترام انبياء نسبت به پدر و مادرشان: از بعضي آيات اين درس مهم را از انبياء ميآموزيم خداوند در مورد يحيي ـ عليه السلام ـ ميفرمايد: «وَ بَرًّا بِوالِدَيْهِ»[6] و در مورد عيسي ميفرمايد: «وَ بَرًّا بِوالِدَتِي وَ لَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّاراً شَقِيًّا»[7] «خداوند مرا نسبت به مادرم نيكوكار قرار داده است و جبار و شقي قرار نداده است.
در سالهاي آغاز بعثت پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ بود، روزي آن حضرت فرشي پهن فرموده بود و روي آن نشسته بود كه در اين موقع شوهر حليمه به حضور آن حضرت آمد، پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ به ياد مهربانيهاي او، برخاست و او را احترام زيادي كرد و گوشهاي از فرش خود را گسترد و پدر رضاعي خود را روي آن نشاند، طولي نكشيد كه مادرش حليمه وارد شد، حضرت گوشه ديگر فرش را براي او پهن كرد و او را روي آن نشانيد و محبت فراواني به مادر رضاعي خود كرد.[8]
3. سفارش به همه مردم نسبت به تمام پدران و مادران: در آيات به انسانها سفارش شده است كه نسبت به پدر و مادر احترام و احسان كنند و نگفته است كه اي مسلمانها به پدر و مادر خود احترام كنيد «وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ حُسْناً».[9]
و از طرف مادران و پدران هم احترام آنها اختصاصي به پدران و مادران مسلمان ندارد، بلكه هر كس كه پدر و مادر است بايد مورد احترام فرزندان قرار گيرد، چون در آيات سخن از «والدين» است بدون هيچ قيدي به ايمان و اسلام آمده و لذا شامل پدر و مادر غير مسلمان نيز مي شود.
«وَ إِنْ جاهَداكَ عَلى أَنْ تُشْرِكَ بِي ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِي الدُّنْيا مَعْرُوفاً».[10] در اين آيه با آنكه پدر و مادر كافر هستند و فرزند را دعوت به كفر ميكنند، خداوند فقط در اين مورد اجازه عدم اطاعت داده است، امّا با اين حال ميفرمايد: ولو اينكه آنها كافرند ولي با آنها در دنيا به طور شايستهاي رفتار كن.
4. سفارش به فرزندان شده نه والدين: در قرآن آيات زيادي تأكيد بر رعايت حقوق پدر و مادر آمده است، امّا به والدين نسبت به فرزندان سفارش كمتر ميشود، مگر در مورد نهي از كشتن فرزندان كه يك عادت شوم و زشت در عصر جاهليت بود. اين هم به خاطر آن است كه پدر و مادر به حكم عواطف نيرومندشان كمتر ممكن است فرزندان خود را فراموش كنند در حالي كه زياد اتفاق ميافتد كه فرزندان پدر و مادر خود را مخصوصاً در دوران پيري فراموش كنند.[11]
5. شكر والدين هم رديف شكر خدا: «أَنِ اشْكُرْ لِي وَ لِوالِدَيْكَ»[12] (به او توصيه كردم) كه براي من و پدر و مادرش شكر به جا آور» همان طور كه ملاحظه ميشود در اين آيه خداوند و شكر والدين در يك رديف قرار گرفتهاند، لذا امام رضا ـ عليه السلام ـ ميفرمايد: خدا امر فرموده به شكرگذاري از خودش و براي والدين، پس اگر كسي والدين را شكر نكند خدا را هم نميكند.[13]
6: تواضع و فروتني نسبت به آنها آشكار باشد: در آيه «وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ»[14] در رابطه با تواضع و فروتني نسبت به پدر و مادر است. جناح به معناي پر و بال گستران است كه كنايه از مبالعه در تواضع و خضوع زباني و عملي است، مثل جوجهاي كه بال و پر خود را باز ميكند تا مهر و محبت مادر را تحريك كند و او را به فراهم ساختن غذا وادار سازد از اينكه در اين آيه جناح مقيد به «ذُل» شده، استفاده ميشود كه انسان بايد در معاشرت و گفتگو با پدر و مادرش طوري رفتار كند كه پدر و مادر تواضع و خضوع او را احساس كنند و بفهمند كه او را در برابر آنها خوار ميكند و نسبت به ايشان محبت و مهر دارد.[15]
7. برتري نيكي به پدر و مادر بر جهاد: جابر ميگويد: يك نفر خدمت رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ آمد و گفت: من جواني هستم كه دوست دارم جهاد كنم، امّا مادري دارم كه كراهت دارد كه من به جهاد بروم، پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمود: برگرد پيش مادرت برو، قسم به خدايي كه مرا به پيامبر مبعوث كرده اگر يك شب پيش مادرت باشي بهتر از آن است كه يك سال در راه خدا جهاد كني.[16]
8. تحمل زحمت زياد براي احسان به پدر ومادر: اهميت احسان به پدر و مادر آن قدر زياد است كه پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمود: دو سال مسافرت كنيد تا بر پدر و مادرتان احترام كنيد.[17]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. بحارالانوار، علامه مجلسي، ج 71، ص 59، انتشارات دارالاحياء التراث العربي.
2. تفسير نمونه، مكارم شيرازي، (دارالكتب الاسلاميه، تهران، ج 14، 1374) ج 17، ص 41.
3. حق والدين، جعفر ميرعظيمي، چاپخانه نمونه، قم.
4. حقوق والدين فرزندان از ديدگاه اسلام، مهدي علوي، قم، انتشارات علميه.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . بقره/ 83.
[2] . نساء/ 36.
[3] . انعام/ 151.
[4] . اسراء/ 23.
[5] . لقمان/ 14،13.
[6] . مريم/ 14.
[7] . مريم/ 32.
[8] . اشتهاردي، محمّد مهدي، داستان دوستان، قم، مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامي، چاپ اول، 1369، ج 3، ص 47.
[9] . عنكبوت/ 8.
[10] . لقمان/ 15.
[11] . مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، چاپ چهاردهم،1374، ج 17، ص 41.
[12] . لقمان/ 14.
[13] . محمّدي ريشهري، محمد، ميزان الحكمه، بي جا، انتشارات مكتب الاعلام الاسلامي، چاپ اول، 1363، ج10، ص 709.
[14] . اسراء/ 24.
[15] . طباطبائي، سيد محمّد حسين، تفسير الميزان، مترجم سيد محمّد باقر موسوي همداني، قم، انتشارات اسلامي، ج 13، ص 109.
[16] . مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، بيروت، دارالاحياء التراث العربي، چاپ دوم، 1403 ه ، ج 71، ص 59.
[17] . همان، ص 82.