پرسش :
آثار معاصي چيست؟
پاسخ :
يكي از قوانين عامّ عالم طبيعت قانون علّت و معلول يا اثر و مؤثر و يا به عبارت ديگر قانون كُنش و واكُنش است. و اين قانون به معناي اين است كه هر پديدهاي در عالم علّتي دارد و امكان ندارد چيزي بدون علّت و بدون مأثر آفريده شده باشد و تمام اتّفاقاتي كه در جهان افتاده و ميافتد از قانون فوق مستثني نيست و آثار معاصي و توبه هم در حيطة اين قانون طبيعي قرار ميگيرد. يعني توبه و معصيت هم بايد آثار و تبعاتي داشته باشد و اين آثار گاهي در دنيا ظاهر ميشود و گاهي در آخرت.
معناي لغوي و اصطلاحي گناه و معصيت:
گناه در لغت به معناي خطا، جرم، غلط، جفا و ظلم آمده.[1] و معصيت به معناي گناه كردن و نافرماني آمده است.[2]
و در لغت عرب از آن به ذنب و اثم و معصيت تعبير شده است و معنايي كه در هر دوي آنها صادق و بلكه جامع همه معاني است نافرماني و انجام عملي برخلاف قانون و يا سرپيچي از قانون است يا به گفته بعضي هر كاري كه انجام آن ناروا باشد و يا مطابق تعريف برخي، گناه در پيش اهل شرع عبارت است از اين كه مكلّف، مرتكب امر نامشروع گردد.[3] و در اصطلاح ديني به معناي معصيت و نافرماني حق تعالي است.[4]
آثار گناه و معصيت:
گناه و معصيت اثرات زيانباري بر روح و روان و زندگي دنيوي و اخروي انسان دارد كه به نمونههايي از آن اشاره ميشود.
1. تباهي دل: گناه، دل را ويران ميكند، دلي كه حرم و خانة خداست؛ دلي كه تنها مجراي ارتباط مستقيم با حضرت حق است؛ دلي كه كانون معنويت و پايگاه رشد و تقويت ايمان انسان است. گناه آن را نابود و قواي معنوي را تضعيف و ريشههاي درخت ايمان را ميسوزاند.
امام باقر ـ عليه السّلام ـ ميفرمايند: هيچ بندة مؤمني نيست مگر اين كه در قلبش نقطة سفيدي است. پس هر گاه گناهي را مرتكب شود، نقطة سياهي در قلبش نمودار ميگردد و باعث تباهي دل ميشود».[5]
2. زايل كننده ايمان: گناه اعمال انسان را نابود ميكند و عاقبت او را گرفتار قهر آتش ميسازد. ملا احمد نراقي ميفرمايد: «معاصي و گناهان منجر به سلب ايمان و سوء خاتمه و آن نيز سبب خلود در آتش ميگردد. نسبت معاصي و گناهان به ايمان، مثل نسبت غذاهاي مسموم و مضر و يا طعامهاي زهر آلود است به بدن انسان... آثار معاصي اندك اندك در نفس بر روي هم مينشيند، تا مزاج نفس را فاسد گردانند و اهل ايمان را زايل سازند و روح را به هلاكت اندازند».[6]
3. باعث محروم شدن از روزي و رزق: يكي از مضرات گناه و آثار آن، حبس كردن و محروم كردن انسان از روزي خداوند است. گناهان در زندگي ما انسانها اثرات منفي زيادي به جاي ميگذارد. بسيارند كساني كه براي زياد كردن روزي و به دست آوردن پول و ثروت به گناه آلوده ميشوند و يا كسب و كارشان را آميخته به گناه و حرام ميكنند و در آخر الامر به فقر مبتلا ميشوند. امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرمودند: «انّ الرجل ليذنب الذنب فيدرأ عنه الرزق؛ همانا به درستي كه انسان گناهي را كه مرتكب ميشود با آن گناه رزق و روزي از او دفع ميگردد».[7]
4. محروم شدن از نماز شب: يكي ديگر از آثار گناه و زيانهاي آن، محروم شدن از نماز شب است. نماز شب با آن همه فضيلتش، از كف ميرود. گناهان مانع انجام اين عبادت سترگ و سراسر اخلاص و عاشقي ميشوند.
پيامبر گرامي اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمودند: «انّ العبد ليذنب الذنب فيمنع به من قيام الليل»؛ هر گاه بنده گناهي را مرتكب شود، به خاطر آن گناه از نماز شب محروم ميشود.»[8]
5. سلب لذت عبادت: يكي از زيانهاي گناه، اين است كه از لذت مناجات با خداوند، انسان محروم ميشود. محروم شدن از مناجات خداوند، تنها بلايي است كه خداوند به واسطة گناهان دامنگير انسان ميكند. امام سجاد ـ عليه السّلام ـ در مناجاتش ميفرمايد: «اللهم احملنا في سفن نجاتك و متعنا بلذيذ مناجاتك؛ خداوندا ما را در كشتيهاي نجاتت حمل كن و از لذّت مناجاتت ما را بهرهمند فرما».
امام صادق ـ عليه السّلام ـ ميفرمايند: «انّ ادني ما اصنع بالعبد اذا آثر شهوته علي طاعتي ان احرمه لذيذ مناجاتي؛ هر بندهاي كه خواهش نفس خود را بر طاعت من اختيار نمود كمترين كاري كه دربارة او انجام دهم اين است كه او را از لذّت مناجاتم محروم ميسازم.»[9]
6. باعث زنداني شدن در قيامت: يكي ديگر از تبعات گناه اين است كه باعث حبس انسان در قيامت ميشود. بعضي از انسانها مرتكب گناه ميشوند و كسي هم آنها را نميبيند و آنها خيال ميكنند كه راحتند و تا به حال گرفتار قانون و عدالت نيامدهاند و به خاطر اين خوشحال و گاهي احساس غرور ميكنند. غافل از اين كه خداوند شاهد و ناظر افعال و اعمالشان است و در قيامت، همين شاهد، حاكم هم خواهد بود. و شايد انسان در دنيا صد سال گناه كند، ولي يكبار هم حبس نشود، امّا در قيامت عكس اين قيامت جاري است و به خاطر يك گناه گاهي انسان صد سال حبس ميشود.
پيامبر گرامي اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمودند: «اعلموا انّ العبد ليحبس علي ذنبٍ مِن ذُنوبهِ مأة عام و انّهُ لينظر الي ازدواجهِ في الجنّةِ يَتَنَعُمَنَّ؛ بدانيد و هوشيار باشيد همانا در قيامت بنده را به خاطر يكي از گناهانش صدسال حبس ميكنند در حالي كه او به حوراني نگاه ميكند كه در بهشت براي او آماده شدهاند و به نماز و نعمت مشغولند (و او حسرت ميخورد).»[10]
خلاصه اين كه بايد مواظب بود و با انجام معصيت دنيا و آخرت خود را تباه و نابود نساخت و باعث هلاكت و ذلّت خود نگرديد.
منبع براي مطالعه بيشتر
1. عليرضا حسني، توبه در قرآن و سنت، نشر رايزن، 1378.
2. دكتر عباس طاهر، گناه از نگاه قرآن، آستان قدس رضوي،1377.
3. زين العابدين دست داده، دريچهاي به سوي آسمان، مجتمع فرهنگي هنري مصلي نژاد، 1377.
4. ملا احمد نراقي، معراج السعادة، انتشارات هجرت، 1371.
قال الصادق ـ عليه السّلام ـ :
قلب حرم خداست و در حرم خدا، كسي غير از خدا نبايد ساكن شود.
(نهجالبلاغه ـ حكمت 281)
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . دكتر محمد معين، فرهنگ معين، چ پنجم، ج سوم، ص 3395.
[2] . همان، ص 4233.
[3] . علي اكبر دهخدا، لغتنامه دهخدا، چ سيروس، ج 25، ص 63، مادة ذنب.
[4] . زين العابدين دست داده، دريچهاي به آسمان، مجمع فرهنگي هنري شهيد عبدالرضا مصلي نژاد، 1377، ص 9.
[5] . كليني، اصول كافي، دار الكتب الاسلاميه، 1388 ق، ج 2، ص 273.
[6] . ملا احمد نراقي، معراج السعادة، انتشارات هجرت، 1371، ص 677 ـ 678.
[7] . مجلسي، بحارالانوار، موسسه الوفاء، 1403 ق، ج 73، ص 358.
[8] . همان، ص 377.
[9] . ملا احمد نراقي، معراج السعادة، انتشارات هجرت، 1371، ص 673.
[10] . كليني، اصول كافي، دار الكتب الاسلاميه، 1388 ق، ج 2، ص 273.
يكي از قوانين عامّ عالم طبيعت قانون علّت و معلول يا اثر و مؤثر و يا به عبارت ديگر قانون كُنش و واكُنش است. و اين قانون به معناي اين است كه هر پديدهاي در عالم علّتي دارد و امكان ندارد چيزي بدون علّت و بدون مأثر آفريده شده باشد و تمام اتّفاقاتي كه در جهان افتاده و ميافتد از قانون فوق مستثني نيست و آثار معاصي و توبه هم در حيطة اين قانون طبيعي قرار ميگيرد. يعني توبه و معصيت هم بايد آثار و تبعاتي داشته باشد و اين آثار گاهي در دنيا ظاهر ميشود و گاهي در آخرت.
معناي لغوي و اصطلاحي گناه و معصيت:
گناه در لغت به معناي خطا، جرم، غلط، جفا و ظلم آمده.[1] و معصيت به معناي گناه كردن و نافرماني آمده است.[2]
و در لغت عرب از آن به ذنب و اثم و معصيت تعبير شده است و معنايي كه در هر دوي آنها صادق و بلكه جامع همه معاني است نافرماني و انجام عملي برخلاف قانون و يا سرپيچي از قانون است يا به گفته بعضي هر كاري كه انجام آن ناروا باشد و يا مطابق تعريف برخي، گناه در پيش اهل شرع عبارت است از اين كه مكلّف، مرتكب امر نامشروع گردد.[3] و در اصطلاح ديني به معناي معصيت و نافرماني حق تعالي است.[4]
آثار گناه و معصيت:
گناه و معصيت اثرات زيانباري بر روح و روان و زندگي دنيوي و اخروي انسان دارد كه به نمونههايي از آن اشاره ميشود.
1. تباهي دل: گناه، دل را ويران ميكند، دلي كه حرم و خانة خداست؛ دلي كه تنها مجراي ارتباط مستقيم با حضرت حق است؛ دلي كه كانون معنويت و پايگاه رشد و تقويت ايمان انسان است. گناه آن را نابود و قواي معنوي را تضعيف و ريشههاي درخت ايمان را ميسوزاند.
امام باقر ـ عليه السّلام ـ ميفرمايند: هيچ بندة مؤمني نيست مگر اين كه در قلبش نقطة سفيدي است. پس هر گاه گناهي را مرتكب شود، نقطة سياهي در قلبش نمودار ميگردد و باعث تباهي دل ميشود».[5]
2. زايل كننده ايمان: گناه اعمال انسان را نابود ميكند و عاقبت او را گرفتار قهر آتش ميسازد. ملا احمد نراقي ميفرمايد: «معاصي و گناهان منجر به سلب ايمان و سوء خاتمه و آن نيز سبب خلود در آتش ميگردد. نسبت معاصي و گناهان به ايمان، مثل نسبت غذاهاي مسموم و مضر و يا طعامهاي زهر آلود است به بدن انسان... آثار معاصي اندك اندك در نفس بر روي هم مينشيند، تا مزاج نفس را فاسد گردانند و اهل ايمان را زايل سازند و روح را به هلاكت اندازند».[6]
3. باعث محروم شدن از روزي و رزق: يكي از مضرات گناه و آثار آن، حبس كردن و محروم كردن انسان از روزي خداوند است. گناهان در زندگي ما انسانها اثرات منفي زيادي به جاي ميگذارد. بسيارند كساني كه براي زياد كردن روزي و به دست آوردن پول و ثروت به گناه آلوده ميشوند و يا كسب و كارشان را آميخته به گناه و حرام ميكنند و در آخر الامر به فقر مبتلا ميشوند. امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرمودند: «انّ الرجل ليذنب الذنب فيدرأ عنه الرزق؛ همانا به درستي كه انسان گناهي را كه مرتكب ميشود با آن گناه رزق و روزي از او دفع ميگردد».[7]
4. محروم شدن از نماز شب: يكي ديگر از آثار گناه و زيانهاي آن، محروم شدن از نماز شب است. نماز شب با آن همه فضيلتش، از كف ميرود. گناهان مانع انجام اين عبادت سترگ و سراسر اخلاص و عاشقي ميشوند.
پيامبر گرامي اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمودند: «انّ العبد ليذنب الذنب فيمنع به من قيام الليل»؛ هر گاه بنده گناهي را مرتكب شود، به خاطر آن گناه از نماز شب محروم ميشود.»[8]
5. سلب لذت عبادت: يكي از زيانهاي گناه، اين است كه از لذت مناجات با خداوند، انسان محروم ميشود. محروم شدن از مناجات خداوند، تنها بلايي است كه خداوند به واسطة گناهان دامنگير انسان ميكند. امام سجاد ـ عليه السّلام ـ در مناجاتش ميفرمايد: «اللهم احملنا في سفن نجاتك و متعنا بلذيذ مناجاتك؛ خداوندا ما را در كشتيهاي نجاتت حمل كن و از لذّت مناجاتت ما را بهرهمند فرما».
امام صادق ـ عليه السّلام ـ ميفرمايند: «انّ ادني ما اصنع بالعبد اذا آثر شهوته علي طاعتي ان احرمه لذيذ مناجاتي؛ هر بندهاي كه خواهش نفس خود را بر طاعت من اختيار نمود كمترين كاري كه دربارة او انجام دهم اين است كه او را از لذّت مناجاتم محروم ميسازم.»[9]
6. باعث زنداني شدن در قيامت: يكي ديگر از تبعات گناه اين است كه باعث حبس انسان در قيامت ميشود. بعضي از انسانها مرتكب گناه ميشوند و كسي هم آنها را نميبيند و آنها خيال ميكنند كه راحتند و تا به حال گرفتار قانون و عدالت نيامدهاند و به خاطر اين خوشحال و گاهي احساس غرور ميكنند. غافل از اين كه خداوند شاهد و ناظر افعال و اعمالشان است و در قيامت، همين شاهد، حاكم هم خواهد بود. و شايد انسان در دنيا صد سال گناه كند، ولي يكبار هم حبس نشود، امّا در قيامت عكس اين قيامت جاري است و به خاطر يك گناه گاهي انسان صد سال حبس ميشود.
پيامبر گرامي اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمودند: «اعلموا انّ العبد ليحبس علي ذنبٍ مِن ذُنوبهِ مأة عام و انّهُ لينظر الي ازدواجهِ في الجنّةِ يَتَنَعُمَنَّ؛ بدانيد و هوشيار باشيد همانا در قيامت بنده را به خاطر يكي از گناهانش صدسال حبس ميكنند در حالي كه او به حوراني نگاه ميكند كه در بهشت براي او آماده شدهاند و به نماز و نعمت مشغولند (و او حسرت ميخورد).»[10]
خلاصه اين كه بايد مواظب بود و با انجام معصيت دنيا و آخرت خود را تباه و نابود نساخت و باعث هلاكت و ذلّت خود نگرديد.
منبع براي مطالعه بيشتر
1. عليرضا حسني، توبه در قرآن و سنت، نشر رايزن، 1378.
2. دكتر عباس طاهر، گناه از نگاه قرآن، آستان قدس رضوي،1377.
3. زين العابدين دست داده، دريچهاي به سوي آسمان، مجتمع فرهنگي هنري مصلي نژاد، 1377.
4. ملا احمد نراقي، معراج السعادة، انتشارات هجرت، 1371.
قال الصادق ـ عليه السّلام ـ :
قلب حرم خداست و در حرم خدا، كسي غير از خدا نبايد ساكن شود.
(نهجالبلاغه ـ حكمت 281)
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . دكتر محمد معين، فرهنگ معين، چ پنجم، ج سوم، ص 3395.
[2] . همان، ص 4233.
[3] . علي اكبر دهخدا، لغتنامه دهخدا، چ سيروس، ج 25، ص 63، مادة ذنب.
[4] . زين العابدين دست داده، دريچهاي به آسمان، مجمع فرهنگي هنري شهيد عبدالرضا مصلي نژاد، 1377، ص 9.
[5] . كليني، اصول كافي، دار الكتب الاسلاميه، 1388 ق، ج 2، ص 273.
[6] . ملا احمد نراقي، معراج السعادة، انتشارات هجرت، 1371، ص 677 ـ 678.
[7] . مجلسي، بحارالانوار، موسسه الوفاء، 1403 ق، ج 73، ص 358.
[8] . همان، ص 377.
[9] . ملا احمد نراقي، معراج السعادة، انتشارات هجرت، 1371، ص 673.
[10] . كليني، اصول كافي، دار الكتب الاسلاميه، 1388 ق، ج 2، ص 273.