پرسش :
با فردي كه پوچ گراست و معتقد است كه «اگر خدايي بود، اين همه ظلم و ستم در حق مظلومان صورت نمي گرفت» چه برخوردي داشته باشم؟
پاسخ :
در ابتدا بايد علل و عوامل اين انديشه هاى پوچ گرايانه شناخته شود، سپس به درمان آن پرداخت: پوچ گرايى علل مختلفى دارد كه اهم آنها عبارت است از:
1. نداشتن فلسفه درست و اساسى در زندگى و عدم آگاهى از بعضى حقايق جهان هستى
2. ناكامى وشكست در رسيدن به بعضى از آمال و آرزوها و خواسته هاى فردى، اجتماعى و خانوادگى
3. تعارضات فكرى داخلى و ناتوانى در حل بعضى از مسايل عقيدتى و فكرى. بنابراين شما به ريشه يابى پوچ گرايى و اعتقادات باطل وى بپردازيد و متناسب با آن به حل آن اقدام كنيد.
در صورتى كه مشكل ايشان ناشى از ضعف اعتقادى و بينش و شناخت كافى از مجموعه جهان هستى باشد، مى توانيد از راه كارهاى زير استفاده كنيد:
1. با كمك گرفتن از اساتيدمعارف، سير مطالعاتى مناسبى به او معرفى كنيد تا به جهان بينى خود عمق وتوسعه بخشد
2. در زمينه مسايل و شبهات و مشكلاتى كه مطرح مى كند به گفت و گو بنشيند و در مواردى كه نمى توانيد او را قانع كنيد، از اساتيد مربوطه كمك بگيريد
3. به وى توصيه كنيد سؤال هاى فكرى و عقيدتى خود را با افراد خبره و كارشناس در ميان بگذارد و در صدد حل آنها برآيد و با ايجادرابطه عاطفى و صميمانه با وى، او را در اين راه تشويق كنيد (نشانى و نحوه ارتباط با واحد مشاوره و پاسخ در اختيار ايشان قرار دهيد)
4. براى غناى فكرى، نامبرده را به خواندن كتاب هاى شهيد مطهرى تشويق كنيد. اما درصورتى كه پوچ گرايى وى ناشى از مشكلات خانوادگى، روانى و عدم موفقيت در زندگى و تحصيل و مشكلات مالى است ضمن گفت و گو با وى ونشان دادن توانايى ها، استعدادها و موفقيت هاى قبلى و فعلى او، روح اميد وتلاش را در وى زنده كنيد و با ذكر نعمت هاى الهى و علاقه خداوند نسبت به همه انسان ها و موجودات، نگرش او را به جهان هستى به يك نگاه مثبت تبديل نماييد. وى را تشويق كنيد، مشكلات روحى و روانى احتمالى خود را بامشاوران دانشگاه در ميان گذاشته، به حل آن بپردازد.
گفتنى است شرط تأثيرگذارى شما اين است كه ضمن داشتن روابط عاطفى و صميمانه، با وى نكات زير را رعايت كنيد:
1. در بحث ها و گفت و گو علمى با وى زياد جر وبحث و مجادله نكنيد.
2. او را در يك موضوع محكوم معرفى نكنيد بلكه بابيان مطالب و نكات لازم بگوييد شايد چنين باشد))، ((احتمال دارد اين سخن درست نباشد)) و
3. در مواردى كه به توافق نرسيديد، نتيجه را به قضاوت يك فرد مورد اعتماد واگذار كنيد.
4. او را به سبب داشتن چنين افكارى طردنكنيد بلكه ضمن پذيرش وى، تلاش كنيد او را به حقايق دينى راهنمايى كنيد.
5. او را دوست داشته باشيد و با دلسوزى كامل در صدد حل مشكلات فكرى او برآييد.
پرسمان
در ابتدا بايد علل و عوامل اين انديشه هاى پوچ گرايانه شناخته شود، سپس به درمان آن پرداخت: پوچ گرايى علل مختلفى دارد كه اهم آنها عبارت است از:
1. نداشتن فلسفه درست و اساسى در زندگى و عدم آگاهى از بعضى حقايق جهان هستى
2. ناكامى وشكست در رسيدن به بعضى از آمال و آرزوها و خواسته هاى فردى، اجتماعى و خانوادگى
3. تعارضات فكرى داخلى و ناتوانى در حل بعضى از مسايل عقيدتى و فكرى. بنابراين شما به ريشه يابى پوچ گرايى و اعتقادات باطل وى بپردازيد و متناسب با آن به حل آن اقدام كنيد.
در صورتى كه مشكل ايشان ناشى از ضعف اعتقادى و بينش و شناخت كافى از مجموعه جهان هستى باشد، مى توانيد از راه كارهاى زير استفاده كنيد:
1. با كمك گرفتن از اساتيدمعارف، سير مطالعاتى مناسبى به او معرفى كنيد تا به جهان بينى خود عمق وتوسعه بخشد
2. در زمينه مسايل و شبهات و مشكلاتى كه مطرح مى كند به گفت و گو بنشيند و در مواردى كه نمى توانيد او را قانع كنيد، از اساتيد مربوطه كمك بگيريد
3. به وى توصيه كنيد سؤال هاى فكرى و عقيدتى خود را با افراد خبره و كارشناس در ميان بگذارد و در صدد حل آنها برآيد و با ايجادرابطه عاطفى و صميمانه با وى، او را در اين راه تشويق كنيد (نشانى و نحوه ارتباط با واحد مشاوره و پاسخ در اختيار ايشان قرار دهيد)
4. براى غناى فكرى، نامبرده را به خواندن كتاب هاى شهيد مطهرى تشويق كنيد. اما درصورتى كه پوچ گرايى وى ناشى از مشكلات خانوادگى، روانى و عدم موفقيت در زندگى و تحصيل و مشكلات مالى است ضمن گفت و گو با وى ونشان دادن توانايى ها، استعدادها و موفقيت هاى قبلى و فعلى او، روح اميد وتلاش را در وى زنده كنيد و با ذكر نعمت هاى الهى و علاقه خداوند نسبت به همه انسان ها و موجودات، نگرش او را به جهان هستى به يك نگاه مثبت تبديل نماييد. وى را تشويق كنيد، مشكلات روحى و روانى احتمالى خود را بامشاوران دانشگاه در ميان گذاشته، به حل آن بپردازد.
گفتنى است شرط تأثيرگذارى شما اين است كه ضمن داشتن روابط عاطفى و صميمانه، با وى نكات زير را رعايت كنيد:
1. در بحث ها و گفت و گو علمى با وى زياد جر وبحث و مجادله نكنيد.
2. او را در يك موضوع محكوم معرفى نكنيد بلكه بابيان مطالب و نكات لازم بگوييد شايد چنين باشد))، ((احتمال دارد اين سخن درست نباشد)) و
3. در مواردى كه به توافق نرسيديد، نتيجه را به قضاوت يك فرد مورد اعتماد واگذار كنيد.
4. او را به سبب داشتن چنين افكارى طردنكنيد بلكه ضمن پذيرش وى، تلاش كنيد او را به حقايق دينى راهنمايى كنيد.
5. او را دوست داشته باشيد و با دلسوزى كامل در صدد حل مشكلات فكرى او برآييد.
پرسمان