پرسش :
جنبه هاي منفي تشويق ها چيست؟
پاسخ :
جنبههاى منفى تشويقها عبارتند از:
1 تشويق نبايد به كيفيتى باشد كه مايه غرور و غفلت تشويق شونده، يا خاموش شدن شعله فعاليتها و نظم و انضباط او گردد.
2 اساس تشويقها بايد بر جنبههاى معنوى باشد تا به افراد شخصيت والا دهد اما اين بدان معنا نيست كه از تشويقهاى مادى به كلى چشم پوشيده شود.
3 تشويق يك فرد نبايد مفهوم مخالفى براى ديگران باشد، و مايه تحقير و توهين آنها گردد و اين از كارهاى ظريف و دقيقى است كه ذوق و سليقة مديران و فرماندههان ضامن اجراى آن است.
4 تشويق نبايد پر خرج و داراى هزينه فراوان باشد زيرا اولًا محور شخصيت و افتخار را از مسائل معنوى به ماد ى مىكشاند، و ثانياً عملًا در مورد افراد كمى صورت مىگيرد در حالى كه تشويق بايد كاملًا گستردگى و شمول داشته باشد.
5 تشويق بايد بر اساس «ضوابط» صورت گيرد نه «روابط»، و چيزى اسفبارتر از اين نيست كه افراد تحت پوشش فرماندهى و مديريت ببينند «روابط» بر اين مسأله حاكم است نه «ضوابط»، كه اين امر ماية دلسردى و بدبينى و فقدان نشاط در يك تشكيلات مىشود.
6 طبيعى است كه ميان تشويق و كار انجام شده بايد تناسبى وجود داشته باشد و سلسله مراتب و كميت و كيفت در اين زمينه ملحوظ گردد.
امام على (علیه السلام) فرمودند: «الثَّناءُ بِأَكْثَرِ مِنَ الْاسْتِحْقاقِ مَلَقٌ وَ التَّقْصيرُ عَنِ الْإِستِحْقاقِ عِىُّ أَوْحَسَدٌ(1) ثنا گفتن و تمجيد بيش از حدّ شايستگى و لياقت، تملّق و چاپلوسى است، و كمتر از حدّ لازم، ناشى از عجز يا حسد است».
7 تشويقها معمولًا در حضور جمع صورت مىگيرد و يا نتيجه آن به اطلاع عموم مىرسد ولى مواردى وجود دارد كه بايد تشويق شكل خصوصى و محرمانه داشته باشد، و مديران با ذكاوت خود مىتوانند اين موارد استثنائى را تشخيص دهند.
پىنوشت
(1)) نهج البلاغه، كلمات قصار، شمارة 347)
مديريت و فرماندهى در اسلام، حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى
جنبههاى منفى تشويقها عبارتند از:
1 تشويق نبايد به كيفيتى باشد كه مايه غرور و غفلت تشويق شونده، يا خاموش شدن شعله فعاليتها و نظم و انضباط او گردد.
2 اساس تشويقها بايد بر جنبههاى معنوى باشد تا به افراد شخصيت والا دهد اما اين بدان معنا نيست كه از تشويقهاى مادى به كلى چشم پوشيده شود.
3 تشويق يك فرد نبايد مفهوم مخالفى براى ديگران باشد، و مايه تحقير و توهين آنها گردد و اين از كارهاى ظريف و دقيقى است كه ذوق و سليقة مديران و فرماندههان ضامن اجراى آن است.
4 تشويق نبايد پر خرج و داراى هزينه فراوان باشد زيرا اولًا محور شخصيت و افتخار را از مسائل معنوى به ماد ى مىكشاند، و ثانياً عملًا در مورد افراد كمى صورت مىگيرد در حالى كه تشويق بايد كاملًا گستردگى و شمول داشته باشد.
5 تشويق بايد بر اساس «ضوابط» صورت گيرد نه «روابط»، و چيزى اسفبارتر از اين نيست كه افراد تحت پوشش فرماندهى و مديريت ببينند «روابط» بر اين مسأله حاكم است نه «ضوابط»، كه اين امر ماية دلسردى و بدبينى و فقدان نشاط در يك تشكيلات مىشود.
6 طبيعى است كه ميان تشويق و كار انجام شده بايد تناسبى وجود داشته باشد و سلسله مراتب و كميت و كيفت در اين زمينه ملحوظ گردد.
امام على (علیه السلام) فرمودند: «الثَّناءُ بِأَكْثَرِ مِنَ الْاسْتِحْقاقِ مَلَقٌ وَ التَّقْصيرُ عَنِ الْإِستِحْقاقِ عِىُّ أَوْحَسَدٌ(1) ثنا گفتن و تمجيد بيش از حدّ شايستگى و لياقت، تملّق و چاپلوسى است، و كمتر از حدّ لازم، ناشى از عجز يا حسد است».
7 تشويقها معمولًا در حضور جمع صورت مىگيرد و يا نتيجه آن به اطلاع عموم مىرسد ولى مواردى وجود دارد كه بايد تشويق شكل خصوصى و محرمانه داشته باشد، و مديران با ذكاوت خود مىتوانند اين موارد استثنائى را تشخيص دهند.
پىنوشت
(1)) نهج البلاغه، كلمات قصار، شمارة 347)
مديريت و فرماندهى در اسلام، حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى