پرسش :
محورهاي وحدت در حوزه اديان توحيدي, چيست ؟
پاسخ :
خداى سبحان در آيه«قل ياآهل الكتاب تعالوا» آل عمران/ 64 سه محور اتحاد بين موحدان عالم را بيان كرده است.
1 پرستش خدا
اولين محور اتحاد در حوزه پيروان اديان توحيدى، توحيد در عبادت (اتفاق بر پرستش خداى سبحان) است (ألّا نعبد الّا الله). بر پايه آيات قرآن كريم، همه پيامبران الاهى، مأمور به توحيد عبادى بودند و نيز انسانها را به توحيد عبادى فراخواندهاند «وما أرسلنا من قبلك من رسول إلّا نوحى إليه أنّه لا إله إلّاأنا فاعبدون» انبياء/ 25 «يا قوم اعبدوا الله ما لكم من إله غيره» اعراف/ 65 گرچه لسان «اعبدوا الله» در آيه دوم زبان حصر نيست، ليكن جملة (ما لكم من إله غيره) بيان گر حصر عبادت، در خداى سبحان و مفسر گوياى كلمة» لا إله إلّا الله «است.
2 نفى شرك
دومين محور اتحاد در حوزه پيروان اديان توحيدى، نفى شرك ذاتى است «ولا نشرك به شيئاً». در قرآن كريم هر جا سخن از عبادت ناب و نفى شرك عملى است، ميان اين دو (عبادت و نفى شرك) «واو» عطف نيامده است مانند «يعبدوننى لايشركون بى شيئاً» نور/ 55 زيرا عبادت ناب و خالص، باشرك عملى سازگار نيست.
از اين رو، اگر گاهى بين عبادت و نفى شرك، «واو» عطف آمده است مانند آيه «قل يا أهل الكتاب تعالوا» آل عمران/ 64 در اين گونه موارد، مراد نفى شرك ذاتى است زيرا ممكن است كسى در عبارت موحد باشد، ولى در ذات مشرك مانند يهوديان كه «عزّير» را پسر خدا مىدانند يا مسيحيان كه به حلول معتقدند. بنابراين، براى آن كه هر يك از شرك عملى و ذاتى، به طور مجزا به مخاطب تفهيم شود، يك بار مستقل وبار ديگر با «واو» عطف ذكر مىشود، تا يكى درباره توحيد عملى و ديگرى براى نفى شرك ذاتى باشد.
3 نفى سلطه بر يك ديگر
محور سوم در حوزه پيروان اديان توحيدى، نفى سلطه است «ولا يتّخذ بعضنا بعضاً أرباباً من دون الله» در بيان اين محور، به دو نكته اشاره مىكنيم
يك. افراد جامعه، ابعاض يك حقيقت و شريك و شبيه يك ديگرند و از نظر روابط اجتماعى، كسى را بر ديگرى برترى نيست. پس، كسى نمىتواند اراده اش را بر ديگرى تحميل كند مگر أن كه معادل آن را از ديگران تحمّل كند.
دو. ربوبيت، از مختصات الوهيت است و اين دو، با يك ديگر هماهنگ و متلازمند. بنابراين، اولّا دليل وجود ندارد كه بعضى انسان ها كه شريك و شبيه يك ديگرند، ربوبيت ديگران رابه عهده بگيرند. ثانياً ربوبيت از ويژگيهاى الوهيت است و تنها خداست كه شايستگى ربوبيت انسان و جهان را داراست.
آيتالله جوادى آملى، وحدت جوامع در نهجالبلاغه
خداى سبحان در آيه«قل ياآهل الكتاب تعالوا» آل عمران/ 64 سه محور اتحاد بين موحدان عالم را بيان كرده است.
1 پرستش خدا
اولين محور اتحاد در حوزه پيروان اديان توحيدى، توحيد در عبادت (اتفاق بر پرستش خداى سبحان) است (ألّا نعبد الّا الله). بر پايه آيات قرآن كريم، همه پيامبران الاهى، مأمور به توحيد عبادى بودند و نيز انسانها را به توحيد عبادى فراخواندهاند «وما أرسلنا من قبلك من رسول إلّا نوحى إليه أنّه لا إله إلّاأنا فاعبدون» انبياء/ 25 «يا قوم اعبدوا الله ما لكم من إله غيره» اعراف/ 65 گرچه لسان «اعبدوا الله» در آيه دوم زبان حصر نيست، ليكن جملة (ما لكم من إله غيره) بيان گر حصر عبادت، در خداى سبحان و مفسر گوياى كلمة» لا إله إلّا الله «است.
2 نفى شرك
دومين محور اتحاد در حوزه پيروان اديان توحيدى، نفى شرك ذاتى است «ولا نشرك به شيئاً». در قرآن كريم هر جا سخن از عبادت ناب و نفى شرك عملى است، ميان اين دو (عبادت و نفى شرك) «واو» عطف نيامده است مانند «يعبدوننى لايشركون بى شيئاً» نور/ 55 زيرا عبادت ناب و خالص، باشرك عملى سازگار نيست.
از اين رو، اگر گاهى بين عبادت و نفى شرك، «واو» عطف آمده است مانند آيه «قل يا أهل الكتاب تعالوا» آل عمران/ 64 در اين گونه موارد، مراد نفى شرك ذاتى است زيرا ممكن است كسى در عبارت موحد باشد، ولى در ذات مشرك مانند يهوديان كه «عزّير» را پسر خدا مىدانند يا مسيحيان كه به حلول معتقدند. بنابراين، براى آن كه هر يك از شرك عملى و ذاتى، به طور مجزا به مخاطب تفهيم شود، يك بار مستقل وبار ديگر با «واو» عطف ذكر مىشود، تا يكى درباره توحيد عملى و ديگرى براى نفى شرك ذاتى باشد.
3 نفى سلطه بر يك ديگر
محور سوم در حوزه پيروان اديان توحيدى، نفى سلطه است «ولا يتّخذ بعضنا بعضاً أرباباً من دون الله» در بيان اين محور، به دو نكته اشاره مىكنيم
يك. افراد جامعه، ابعاض يك حقيقت و شريك و شبيه يك ديگرند و از نظر روابط اجتماعى، كسى را بر ديگرى برترى نيست. پس، كسى نمىتواند اراده اش را بر ديگرى تحميل كند مگر أن كه معادل آن را از ديگران تحمّل كند.
دو. ربوبيت، از مختصات الوهيت است و اين دو، با يك ديگر هماهنگ و متلازمند. بنابراين، اولّا دليل وجود ندارد كه بعضى انسان ها كه شريك و شبيه يك ديگرند، ربوبيت ديگران رابه عهده بگيرند. ثانياً ربوبيت از ويژگيهاى الوهيت است و تنها خداست كه شايستگى ربوبيت انسان و جهان را داراست.
آيتالله جوادى آملى، وحدت جوامع در نهجالبلاغه