پرسش :
روايات اسلامي چه اهميتي براي كتاب و كتابت قائل است؟
پاسخ :
روايات بسيار فراوانى از پيامبر گرامى اسلام و ائمة معصومين (ع)، در اهميت كتاب و كتابت رسيده است كه نمونههايى از آن ذكر مىشود
1 در حديثى از پيغمبر اكرم (ص) مىخوانيم كه فرمود: «قَيّدُوا الْعِلْمَ علم و دانش را به زنجير كشيد (تا از ميان شما فرار نكند)». كسى عرض كرد: «و ما تقييده؟ چگونه آن را به زنجير كشيم؟»
فرمود: «كِتابَتُهُ بانوشتن»(1)
2 در حديث ديگرى از همان حضرت مىخوانيم كه فرمود: «اكْتُبُوا الْعِلْمَ قَبْلَ ذَهابِ الْعُلَماءِ وَ انَّما ذَهابُ العِلْمِ بِمَوْتِ الْعُلَماءِ علوم و دانشها را پيش از آنكه دانشمندان از ميان شما بروند بنويسيد چرا كه (اگر ننويسيد) علم و دانش با مرگ علما از ميان مىرود».
3 امام صادق (ع) به يكى از يارانش فرمود: «اكْتُبْ وَبُثَ عِلْمَكَ فى اخْوانِكَ فَانْ مِتَّ فَوَرِّثْ كُتُبَكَ بَنِيْكَ، فَانَّهُ يَأتى عَلَى النّاسِ زَمان هَرْج ما يَانِسُونَ فيهِ الّا بِكْتُبِهِمْ(2) بنويس و دانش خود در ميان برادرانت منتشر ساز و اگر از دنيا رفتى كتابهايت را به ارث براى فرزندانت بگذار، زيرا زمان پر فتنهاى مىآيد كه مردم تنها به كتابهايشان انس مىگيرند».
4 در حديث ديگرى از آن حضرت مىخوانيم: «مَنْ اللهُ عَلَى النّاسِ بَرِّهم وَ فاجرِهُمْ بِالْكِتابِ وَ الْحِسابِ وَلَوْلا ذلِكَ لَتَغالَطُوا(3) خداوند بر مردم، اعم از نيكان و بدان، به وسيلة نوشتن و حساب منّت گذارده و اگر كتاب و كتابت نبود، مردم به غلط مىافتادند».
5 على (ع) در يك تشبيه بسيار جالب و در كلامى فشرده و كوتاه مىفرمايد: «الْكُتُبُ بَساتينُ الْعُلماءِ(4) كتابها باغهاى دانشمندانند».
باغ و بوستان هم داراى مناظر زيبا، هم هواى لطيف، هم انواع ميوهها است، و هم انواع برگها و گلها و گياهان دارويى دارد، در واقع كتابها نيز همة اين آثار را در بر دارند.
6 در حديث ديگرى از پيغمبر اكرم (ص) تعبير بسيار جالبى آمده كه اهميت فوق العاده كتاب و كتابت را به طرز شگفتانگيزى بيان مىكند، فرمود: «ثَلاث تَخْرُقُ الحُجُبَ، وَ تَنْتَهى الى ما بَيْنَ يَدَىِ الله صَريرُ اقْلامِ الْعُلَماءِ، وَ وَطْىُ اقْدامِ الْمُجاهِدينَ، وَ صَوْتُ مَغازِلِ الْمُحْصَناتِ(5) سه صداست كه حجابها را پاره مىكند و به پيشگاه با عظمت خدا مىرسد صداى گردش قلمهاى دانشمندان (به هنگام نوشتن بر صفحة كاغذ يا لوح) و صداى قدمهاى مجاهدان (در ميدان جهاد) و صداى چرخ نخريسى زنان پاكدامن».
در واقع هر يك از اين سه صدا در ظاهر بسيار آهسته است، و در باطن بسيار پر غوغا و هركدام اشاره به يكى از مسائل بنيادى جامعههاى بشرى است، «علم و كتابت» «جهاد و شهادت» و «كوشش و كار»
7 امام صادق (ع) در توحيد مفضّل، ضمن بيان نعمتهاى بزرگ خدا بر نوع بشر مىفرمايد: «وَ كَذالِكَ الْكِتابَةُ الَّتى بِها تُقَيَّدُ اخْبارُ الماضِيْنَ لِلْباقينَ وَ اخْبارُ الْباقينَ لِلاتينَ وَ بِها تُخَلَدُ الْكُتُبُ فِى الْعُلُومِ وَالادابِ وَ غَيْرِها وَ بِها يَحْفِظُ الانْسانُ ذِكْرَ ما يَجْرى بَيْنَهُ وَ بَيْنَ غَيْرِهِ مِنَ الْمُعاملاتِ وَ الْحِسابِ، وَ لَوْلاهُ لا نَقْطَعَ اخْبارُ بَعْضِ الازْمِنَةِ عَنْ بَعْضٍ، وَ اخْبارُ الغائبينَ عَنْ اوْطانهم، وَ دَرَسَتَ الْعُلُومُ وَ ضاعَتِ الادابُ، وَ عَظُمَ ما يَدْخُلُ عَلَى النّاسِ مِنَ الْخَلَلِ فى امُورِهِمْ وَ مُعاملاتِهِمْ، وَ ما يَحْتاجُونَ الَى النَّظَرَ فيهِ مِنْ امْرِ دينِهِمْ وَ ما رُوِىَ لَهُمْ مِمّا لا يَسَعُهُمْ جَهْلُهُ(6) همچنين (يكى ديگر از نعمتهاى الهى) كتابت و نوشتن است كه به وسيلة آن، اخبار گذشتگان براى موجودين و اخبار موجودين براى آيندگان نگهدارى مىشود و نيز به وسيلة آن، كتابها در علوم و آداب مختلف جاويدان مىگردد و نيز از طريق آن قرار دادها و معاملات و حسابهايى كه ميان انسان و ديگران است، حفظ مىشود و اگر كتابت نبود، رابطه خبرى بعضى از زمانها از بعضى ديگر قطع مىشد ونيز پيوند كسانى كه در وطن خود نبودند از هموطنانشان بريده مىگشت، علوم و دانشها از بين مىرفت، آداب و رسوم و سنتها ضايع مىشد، و اختلال شديد در امور مردم و معاملات و آنچه از امر دين نياز به آن داشتند و رواياتى كه براى آنها ذكر مىشد، و آگاهى بر آن لازم بود ظاهر مىگشت».
پىنوشت
(1)) بحارالانوار 2/ 151)
(2)) بحارالانوار 2/ 150)
(3)) فروع كافى 5/ 155)
(4)) غررالحكم (
(5)) الشهاب فى الحكم و الآداب/ 22)
(6)) بحارالانوار 58/ 257)
پيام قرآن ج 10، حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى و ساير همكاران
روايات بسيار فراوانى از پيامبر گرامى اسلام و ائمة معصومين (ع)، در اهميت كتاب و كتابت رسيده است كه نمونههايى از آن ذكر مىشود
1 در حديثى از پيغمبر اكرم (ص) مىخوانيم كه فرمود: «قَيّدُوا الْعِلْمَ علم و دانش را به زنجير كشيد (تا از ميان شما فرار نكند)». كسى عرض كرد: «و ما تقييده؟ چگونه آن را به زنجير كشيم؟»
فرمود: «كِتابَتُهُ بانوشتن»(1)
2 در حديث ديگرى از همان حضرت مىخوانيم كه فرمود: «اكْتُبُوا الْعِلْمَ قَبْلَ ذَهابِ الْعُلَماءِ وَ انَّما ذَهابُ العِلْمِ بِمَوْتِ الْعُلَماءِ علوم و دانشها را پيش از آنكه دانشمندان از ميان شما بروند بنويسيد چرا كه (اگر ننويسيد) علم و دانش با مرگ علما از ميان مىرود».
3 امام صادق (ع) به يكى از يارانش فرمود: «اكْتُبْ وَبُثَ عِلْمَكَ فى اخْوانِكَ فَانْ مِتَّ فَوَرِّثْ كُتُبَكَ بَنِيْكَ، فَانَّهُ يَأتى عَلَى النّاسِ زَمان هَرْج ما يَانِسُونَ فيهِ الّا بِكْتُبِهِمْ(2) بنويس و دانش خود در ميان برادرانت منتشر ساز و اگر از دنيا رفتى كتابهايت را به ارث براى فرزندانت بگذار، زيرا زمان پر فتنهاى مىآيد كه مردم تنها به كتابهايشان انس مىگيرند».
4 در حديث ديگرى از آن حضرت مىخوانيم: «مَنْ اللهُ عَلَى النّاسِ بَرِّهم وَ فاجرِهُمْ بِالْكِتابِ وَ الْحِسابِ وَلَوْلا ذلِكَ لَتَغالَطُوا(3) خداوند بر مردم، اعم از نيكان و بدان، به وسيلة نوشتن و حساب منّت گذارده و اگر كتاب و كتابت نبود، مردم به غلط مىافتادند».
5 على (ع) در يك تشبيه بسيار جالب و در كلامى فشرده و كوتاه مىفرمايد: «الْكُتُبُ بَساتينُ الْعُلماءِ(4) كتابها باغهاى دانشمندانند».
باغ و بوستان هم داراى مناظر زيبا، هم هواى لطيف، هم انواع ميوهها است، و هم انواع برگها و گلها و گياهان دارويى دارد، در واقع كتابها نيز همة اين آثار را در بر دارند.
6 در حديث ديگرى از پيغمبر اكرم (ص) تعبير بسيار جالبى آمده كه اهميت فوق العاده كتاب و كتابت را به طرز شگفتانگيزى بيان مىكند، فرمود: «ثَلاث تَخْرُقُ الحُجُبَ، وَ تَنْتَهى الى ما بَيْنَ يَدَىِ الله صَريرُ اقْلامِ الْعُلَماءِ، وَ وَطْىُ اقْدامِ الْمُجاهِدينَ، وَ صَوْتُ مَغازِلِ الْمُحْصَناتِ(5) سه صداست كه حجابها را پاره مىكند و به پيشگاه با عظمت خدا مىرسد صداى گردش قلمهاى دانشمندان (به هنگام نوشتن بر صفحة كاغذ يا لوح) و صداى قدمهاى مجاهدان (در ميدان جهاد) و صداى چرخ نخريسى زنان پاكدامن».
در واقع هر يك از اين سه صدا در ظاهر بسيار آهسته است، و در باطن بسيار پر غوغا و هركدام اشاره به يكى از مسائل بنيادى جامعههاى بشرى است، «علم و كتابت» «جهاد و شهادت» و «كوشش و كار»
7 امام صادق (ع) در توحيد مفضّل، ضمن بيان نعمتهاى بزرگ خدا بر نوع بشر مىفرمايد: «وَ كَذالِكَ الْكِتابَةُ الَّتى بِها تُقَيَّدُ اخْبارُ الماضِيْنَ لِلْباقينَ وَ اخْبارُ الْباقينَ لِلاتينَ وَ بِها تُخَلَدُ الْكُتُبُ فِى الْعُلُومِ وَالادابِ وَ غَيْرِها وَ بِها يَحْفِظُ الانْسانُ ذِكْرَ ما يَجْرى بَيْنَهُ وَ بَيْنَ غَيْرِهِ مِنَ الْمُعاملاتِ وَ الْحِسابِ، وَ لَوْلاهُ لا نَقْطَعَ اخْبارُ بَعْضِ الازْمِنَةِ عَنْ بَعْضٍ، وَ اخْبارُ الغائبينَ عَنْ اوْطانهم، وَ دَرَسَتَ الْعُلُومُ وَ ضاعَتِ الادابُ، وَ عَظُمَ ما يَدْخُلُ عَلَى النّاسِ مِنَ الْخَلَلِ فى امُورِهِمْ وَ مُعاملاتِهِمْ، وَ ما يَحْتاجُونَ الَى النَّظَرَ فيهِ مِنْ امْرِ دينِهِمْ وَ ما رُوِىَ لَهُمْ مِمّا لا يَسَعُهُمْ جَهْلُهُ(6) همچنين (يكى ديگر از نعمتهاى الهى) كتابت و نوشتن است كه به وسيلة آن، اخبار گذشتگان براى موجودين و اخبار موجودين براى آيندگان نگهدارى مىشود و نيز به وسيلة آن، كتابها در علوم و آداب مختلف جاويدان مىگردد و نيز از طريق آن قرار دادها و معاملات و حسابهايى كه ميان انسان و ديگران است، حفظ مىشود و اگر كتابت نبود، رابطه خبرى بعضى از زمانها از بعضى ديگر قطع مىشد ونيز پيوند كسانى كه در وطن خود نبودند از هموطنانشان بريده مىگشت، علوم و دانشها از بين مىرفت، آداب و رسوم و سنتها ضايع مىشد، و اختلال شديد در امور مردم و معاملات و آنچه از امر دين نياز به آن داشتند و رواياتى كه براى آنها ذكر مىشد، و آگاهى بر آن لازم بود ظاهر مىگشت».
پىنوشت
(1)) بحارالانوار 2/ 151)
(2)) بحارالانوار 2/ 150)
(3)) فروع كافى 5/ 155)
(4)) غررالحكم (
(5)) الشهاب فى الحكم و الآداب/ 22)
(6)) بحارالانوار 58/ 257)
پيام قرآن ج 10، حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى و ساير همكاران