پرسش :
چه كنم در هنگام عزادارى و ذكر مصيبت قلب من بشكند و اشك بريزم؟
پاسخ :
اولًا، خود حالت تباكى و حزن و اندوه داشتن در هنگام ذكر مصيبت، امرى ارزشمند است چنان كه در روايات بدان تصريح شده است.(1)
ثانياً، منشأ گريه ارزشى، معرفت است ازاينرو اگر احساس مىكنيم كه در هنگام ذكر مصيبت، حالت گريه نداشته و اشكى از چشمانمان جارى نمىشود، حتى قلبمان نيز متأثر و اندوهگين نمىگردد- البته به شرط آن كه مطمئن باشيم نداشتن اشك ريشه در عوارض جسمانى ندارد- بايد زمينههاى ايجاد و توسعه معرفت به اهلبيت (ع) را در خود تقويت كرده و موانع معرفت را از ميان برداريم.
زمينههاى ايجاد و توسعه معرفت به اهلالبيت (ع) عبارت است از:
1. مطالعه تاريخ زندگانى آنان،
2. مطالعه و تفكّر در سخنان ايشان،
3. شناخت خدا زيرا آنان تجلىگاه اوصاف الهىاند وبا شناخت خدا و اوصاف او، مىتوان فضايل آنان را دريافت.(2)
موانع معرفت عمدتاً به عملكرد ما برگشته، موجب قساوت قلب مىشود(3) و موجب مىگردد كه حتى احساسات و عواطف ما در سيطره عقل ما نباشد. اين موانع عبارتند از:
1. زياد سخن گفتن درغير ذكر خدا(4)،
2. گناه زياد(5)،
3. آرزوى زياد(6)،
4. گوش سپارى به امور لهو(7)،
5. جمع كردن مال(8)،
6. ترك عبادات(9)،
7. همنشينى با افراد گمراه و ستمگر(10)،
8. همنشينى با افراد فرومايه و پست(11)،
9. خنده زياد(12).
براى از بين رفتن قساوت قلب، در روايات امورى ذكر شده كه مهمترين آنها عبارت است از:
1. ياد مرگ(13)،
2. پند و اندرز(14)،
3. تفكر در آيات الهى، قيامت و حال خويشتن(15)،
4. همنشينى با انديشمندان(16)،
5. معاشرت با اهل فضل(17)،
6. گفت و گوى علمى(18)،
7. اطعام تهىدستان(19)،
8. مهربانى و محبت به ايتام(20)،
9. ذكر خدا(21)،
10. ذكر فضايل و مناقب و مصائب اهلبيت (ع)(22)،
11. قرائت قرآن(23)،
12. استغفار(24).
مهمتر از تمامى اين امور، آن است كه از خداوند متعال عاجزانه بخواهيم: به ما چشم اشكبار عنايت كند و در اين ميان، اهلبيت (ع) را واسطه قرارداده و از خود آنان نيز استمداد جوييم.
چون زتنهايى تو نوميدى شوى
زير سايه يار خورشيدى شوى
رو بجو يار خدايى را تو زود
چون چنان كردى خدا يار تو بود(25)
پي نوشت :
(1) خصائص الحسينيه، ص 142 و وسائلالشيعة، ج 4، ص 1121، ص 1124.
(2) نگا: آيين مهرورزى، بخش محبت به اهلبيت) ع (.
(3)» من علامات الشقاء جمود العين «] حضرت رسول) ص ([، ميزانالحكمه، ج 1، ص 455، روايت 1845 و قال على) ع (:» ما جفت الدموع الا لقسوة القلوب و ما قست القلوب الالكثرة الذنوب «.] همان، ص 455، روايت 18406].
(4) بحارالانوار، ج 71، ص 281.
(5) همان، ج 70، ص 55.
(6) همان، ج 78، ص 83.
(7) بحارالانوار، ج 75، ص 370.
(8) مستدركالوسائل، ج 2، ص 341.
(9) تنبيه الخواطر، ص 360.
(10) بحارالانوار، ج 1، ص 203.
(11) همان، ج 77، ص 45.
(12) همان جا.
(13) همان، ج 14، ص 309.
(14) همان، ج 77، ص 199.
(15) همان، ج 78، ص 115.
(16) همان، ص 308.
(17) معجم الفاظ غررالحكم، ص 863.
(18) بحارالانوار، ج 1، ص 203.
(19) مشكاةالانوار، ص 107.
(20) همانجا.
(21) نهجالبلاغه، خ 222.
(22) همانجا.
(23) همان، خ 176.
(24) بحارالانوار، ج 93، ص 284.
(25) مثنوى، دفتر 2، ابيات 22 و 23.
اولًا، خود حالت تباكى و حزن و اندوه داشتن در هنگام ذكر مصيبت، امرى ارزشمند است چنان كه در روايات بدان تصريح شده است.(1)
ثانياً، منشأ گريه ارزشى، معرفت است ازاينرو اگر احساس مىكنيم كه در هنگام ذكر مصيبت، حالت گريه نداشته و اشكى از چشمانمان جارى نمىشود، حتى قلبمان نيز متأثر و اندوهگين نمىگردد- البته به شرط آن كه مطمئن باشيم نداشتن اشك ريشه در عوارض جسمانى ندارد- بايد زمينههاى ايجاد و توسعه معرفت به اهلبيت (ع) را در خود تقويت كرده و موانع معرفت را از ميان برداريم.
زمينههاى ايجاد و توسعه معرفت به اهلالبيت (ع) عبارت است از:
1. مطالعه تاريخ زندگانى آنان،
2. مطالعه و تفكّر در سخنان ايشان،
3. شناخت خدا زيرا آنان تجلىگاه اوصاف الهىاند وبا شناخت خدا و اوصاف او، مىتوان فضايل آنان را دريافت.(2)
موانع معرفت عمدتاً به عملكرد ما برگشته، موجب قساوت قلب مىشود(3) و موجب مىگردد كه حتى احساسات و عواطف ما در سيطره عقل ما نباشد. اين موانع عبارتند از:
1. زياد سخن گفتن درغير ذكر خدا(4)،
2. گناه زياد(5)،
3. آرزوى زياد(6)،
4. گوش سپارى به امور لهو(7)،
5. جمع كردن مال(8)،
6. ترك عبادات(9)،
7. همنشينى با افراد گمراه و ستمگر(10)،
8. همنشينى با افراد فرومايه و پست(11)،
9. خنده زياد(12).
براى از بين رفتن قساوت قلب، در روايات امورى ذكر شده كه مهمترين آنها عبارت است از:
1. ياد مرگ(13)،
2. پند و اندرز(14)،
3. تفكر در آيات الهى، قيامت و حال خويشتن(15)،
4. همنشينى با انديشمندان(16)،
5. معاشرت با اهل فضل(17)،
6. گفت و گوى علمى(18)،
7. اطعام تهىدستان(19)،
8. مهربانى و محبت به ايتام(20)،
9. ذكر خدا(21)،
10. ذكر فضايل و مناقب و مصائب اهلبيت (ع)(22)،
11. قرائت قرآن(23)،
12. استغفار(24).
مهمتر از تمامى اين امور، آن است كه از خداوند متعال عاجزانه بخواهيم: به ما چشم اشكبار عنايت كند و در اين ميان، اهلبيت (ع) را واسطه قرارداده و از خود آنان نيز استمداد جوييم.
چون زتنهايى تو نوميدى شوى
زير سايه يار خورشيدى شوى
رو بجو يار خدايى را تو زود
چون چنان كردى خدا يار تو بود(25)
پي نوشت :
(1) خصائص الحسينيه، ص 142 و وسائلالشيعة، ج 4، ص 1121، ص 1124.
(2) نگا: آيين مهرورزى، بخش محبت به اهلبيت) ع (.
(3)» من علامات الشقاء جمود العين «] حضرت رسول) ص ([، ميزانالحكمه، ج 1، ص 455، روايت 1845 و قال على) ع (:» ما جفت الدموع الا لقسوة القلوب و ما قست القلوب الالكثرة الذنوب «.] همان، ص 455، روايت 18406].
(4) بحارالانوار، ج 71، ص 281.
(5) همان، ج 70، ص 55.
(6) همان، ج 78، ص 83.
(7) بحارالانوار، ج 75، ص 370.
(8) مستدركالوسائل، ج 2، ص 341.
(9) تنبيه الخواطر، ص 360.
(10) بحارالانوار، ج 1، ص 203.
(11) همان، ج 77، ص 45.
(12) همان جا.
(13) همان، ج 14، ص 309.
(14) همان، ج 77، ص 199.
(15) همان، ج 78، ص 115.
(16) همان، ص 308.
(17) معجم الفاظ غررالحكم، ص 863.
(18) بحارالانوار، ج 1، ص 203.
(19) مشكاةالانوار، ص 107.
(20) همانجا.
(21) نهجالبلاغه، خ 222.
(22) همانجا.
(23) همان، خ 176.
(24) بحارالانوار، ج 93، ص 284.
(25) مثنوى، دفتر 2، ابيات 22 و 23.