پرسش :
حادثه كربلا داراي چند جنبه است و كداميك از آنها ارزش بيشتري دارد؟
پاسخ :
حادثه كربلا داراى دو ورق است:
ورق سياه و ورق سفيد.
از لحاظ ورق سياه يك داستان جنايى است، داستانى خيلى تاريك و وحشتناك، از اين جنبه، در اين داستان حداكثر بيرحمى و قساوت و سبعيت ديده مى شود. از لحاظ ورق سفيد، يك داستان ملكوتى است، يك حماسه انسانى است، مظهر ادميت و عظمت و صفا و بزرگى و فداكارى است. از لحاظ اول نام اين قضيه فاجعه است و از لحاظ دوم قيام مقدس. از لحاظ اول قهرمان داستان شمر است و ابن زياد و حرمله و عمر سعد و أ و از لحاظ دوم قهرمان داستان امام حسين )ع( است و ابوالفضل و على اكبر و امثال حبيب بن مظهر، و زينب و ام كلثوم و ام وهب و امثال اينها )عليهم السلام(. از لحاظ اول، اين داستان ارزش آن را ندارد كه بعد از هزار و سيصد و بيست و اند سال، با اين عظمت، خاطره و ذكرايش تجديد بشود، وقتها و پولها و اشكها و تآثرها و احساسات صرف آن بشود، نه از آن جهت كه از داستان جنايى نمى توان استفاده كرد )زيرا جنبه هاى منفى زندگى بشر نيز ممكن است آموزنده باشد. از لقمان پر سيدند: ادب از كه آموختنى؟ گفت: از بى ادبان. و نه از آن جنبه كه اين داستان از جنبه جنايى چندان مهم نيست يا چندان آموزنده نيست بلكه از آن نظر جنبه جنايى قضيه ارزش اينهمه بزرگداشت ندارد كه داستان جنايى در هر شكل و قيافه زياد است در قرون قديم، قرون وسطى، قرون جديد، قرون معاصر زياد بوده و هست. در حدود بيست سال پيش يعنى در حدود سالهاى 1940 ميلادى بود كه بمبى بر شهرى فرود آمد و شصت هزار نفر صغير و كبير و بيگناه تلف شد. در شرق و غرب عالم داستان جنايى زياد واقع شده و مى شود و ]مثلا[ نادر يك قهرمان جنايى است، همچنين ابومسلم، بابك خرم دين.
جنگهاى صليبى، جنگهاى اندلس مظهرهاى بزرگى از جنايت بشرند. اين داستان از نظر دوم يعنى از لحاظ ورق سفيدى كه دارد، اينهمه ارزش را پيدا كرده است. از اين جهت است كه كم نظير بلكه بى نظير است، زيرا در دنيا افضل از امام حسين بوده است اما صحنه اى مثل صحنه امام حسين براى آنها پيش نيامد. امام حسين رسما اصحاب و اهل بيت خود را بهترين اصحاب و بهترين اهل بيت مى شمارد. لهذا بايد جنبه روشن و نورانى اين داستان، از آن جنبه كه اين داستان مصداق »انّى اعلم ما لا تعلمون« است نه از آن جنبه كه مصداق »مِنْ يُفسِدُ فيها وَ يَسفِكُ الدِّماء« است، از آن جنبه كه حسين و زينب قهرمان داستان اند نه از آن جنبه كه عمر سعد و شمر قهرمان داستاناند.
حادثه كربلا داراى دو ورق است:
ورق سياه و ورق سفيد.
از لحاظ ورق سياه يك داستان جنايى است، داستانى خيلى تاريك و وحشتناك، از اين جنبه، در اين داستان حداكثر بيرحمى و قساوت و سبعيت ديده مى شود. از لحاظ ورق سفيد، يك داستان ملكوتى است، يك حماسه انسانى است، مظهر ادميت و عظمت و صفا و بزرگى و فداكارى است. از لحاظ اول نام اين قضيه فاجعه است و از لحاظ دوم قيام مقدس. از لحاظ اول قهرمان داستان شمر است و ابن زياد و حرمله و عمر سعد و أ و از لحاظ دوم قهرمان داستان امام حسين )ع( است و ابوالفضل و على اكبر و امثال حبيب بن مظهر، و زينب و ام كلثوم و ام وهب و امثال اينها )عليهم السلام(. از لحاظ اول، اين داستان ارزش آن را ندارد كه بعد از هزار و سيصد و بيست و اند سال، با اين عظمت، خاطره و ذكرايش تجديد بشود، وقتها و پولها و اشكها و تآثرها و احساسات صرف آن بشود، نه از آن جهت كه از داستان جنايى نمى توان استفاده كرد )زيرا جنبه هاى منفى زندگى بشر نيز ممكن است آموزنده باشد. از لقمان پر سيدند: ادب از كه آموختنى؟ گفت: از بى ادبان. و نه از آن جنبه كه اين داستان از جنبه جنايى چندان مهم نيست يا چندان آموزنده نيست بلكه از آن نظر جنبه جنايى قضيه ارزش اينهمه بزرگداشت ندارد كه داستان جنايى در هر شكل و قيافه زياد است در قرون قديم، قرون وسطى، قرون جديد، قرون معاصر زياد بوده و هست. در حدود بيست سال پيش يعنى در حدود سالهاى 1940 ميلادى بود كه بمبى بر شهرى فرود آمد و شصت هزار نفر صغير و كبير و بيگناه تلف شد. در شرق و غرب عالم داستان جنايى زياد واقع شده و مى شود و ]مثلا[ نادر يك قهرمان جنايى است، همچنين ابومسلم، بابك خرم دين.
جنگهاى صليبى، جنگهاى اندلس مظهرهاى بزرگى از جنايت بشرند. اين داستان از نظر دوم يعنى از لحاظ ورق سفيدى كه دارد، اينهمه ارزش را پيدا كرده است. از اين جهت است كه كم نظير بلكه بى نظير است، زيرا در دنيا افضل از امام حسين بوده است اما صحنه اى مثل صحنه امام حسين براى آنها پيش نيامد. امام حسين رسما اصحاب و اهل بيت خود را بهترين اصحاب و بهترين اهل بيت مى شمارد. لهذا بايد جنبه روشن و نورانى اين داستان، از آن جنبه كه اين داستان مصداق »انّى اعلم ما لا تعلمون« است نه از آن جنبه كه مصداق »مِنْ يُفسِدُ فيها وَ يَسفِكُ الدِّماء« است، از آن جنبه كه حسين و زينب قهرمان داستان اند نه از آن جنبه كه عمر سعد و شمر قهرمان داستاناند.