پرسش :
آیا زیبایی ظاهری زن برای ازدواج مهم است؟ و اگر هست تا چه میزان؟
پاسخ :
زیبایی یك امتیاز است و در شیرینی و سعادت زندگی زناشویی تأثیر به سزایی دارد؛ به طوری كه لازم است یكدیگر را از نظر اندام، چهره و شكل ظاهری دوست داشته باشند.زیبایی یك معیار واندازه معین و قانون استاندارد ندارد؛ بلكه تا حدودی به سلیقه افراد بستگی دارد و حتی ممكن است فردی در نظر كسی زیبا باشد و در نظر دیگری زشت. میتوان گفت زیبایی به اندازهای باید باشد كه همدیگر را بپسندند و جذابیت كافی برای همدیگر داشته باشند و هر كدام متناسب با ویژگیهای خود، دیگری را انتخاب كند. به عبارت دیگر از نظر ظاهری نیز باید كفو همدیگر باشند.
اگر انسانی قیافه ظاهری و اندام همسرش را نپسندد و او را دوست نداشته باشد، ممكن است به طور ناخواسته به او ستم و جفا كند و از او بهانه و ایراد بگیرد و زندگی را بر او تلخ نماید.زیبایی همسر در حفظ و تقویت عفت و ایمان همسرش تأثیر دارد و اگر شخصی از زیبایی همسرش راضی باشد، چشم، فكر و عملش، متوجه دیگران نخواهد شد و حسرت زیبارویان بیگانه را نخواهد خورد و به دنبال بیگانگان نخواهد رفت و دچار خیانت به همسر نمیشود مگر اینكه از فطرت انسانی خارج شده و از ایمان و عفت بیبهره باشد.
به هر حال زیبایی یك صفت كمال است كه اگر با صفات و معیارهای اساسی مثل تدین، اخلاق، عقل و شرافت خانوادگی همراه باشد، ارزش خواهد داشت و گر نه ملاك اصلی و اولی را نباید زیبایی قرار داد.بنابراین زیبایی باید در كنار دیگر صفات و معیارها، مورد توجه و بررسی قرار گیرد و به طور مستقل یعنی زیبایی بدون تدین، عفت، اخلاق و... نه تنها امتیازی محسوب نمیشود، بلكه آفتی خطرناك است. اگر كسی دین، اخلاق، عفت، اصالت و شرافت خانواگی، عقل و... داشته باشد، آنگاه زیبایی برایش كمال، ارزش و امتیاز به حساب میآید. سخن خود را با كلامی از پیامبر اكرمصلیاللّهعلیهوآله به پایان میرسانیم. ایشان فرمودند: برحذر باشید و بپرهیزید از سبزهای كه بر فراز مزبله و منجلاب روییده باشد! سوءال شد ای پیامبر خدا! سبزهزار مزبله و منجلاب چیست؟ فرمود: زن زیبایی كه در خانواده پلیدی رشد كرده باشد».1
پینوشت
1.شیخ حرعاملی، وسائل الشیعه، ج14، ص29.
زیبایی یك امتیاز است و در شیرینی و سعادت زندگی زناشویی تأثیر به سزایی دارد؛ به طوری كه لازم است یكدیگر را از نظر اندام، چهره و شكل ظاهری دوست داشته باشند.زیبایی یك معیار واندازه معین و قانون استاندارد ندارد؛ بلكه تا حدودی به سلیقه افراد بستگی دارد و حتی ممكن است فردی در نظر كسی زیبا باشد و در نظر دیگری زشت. میتوان گفت زیبایی به اندازهای باید باشد كه همدیگر را بپسندند و جذابیت كافی برای همدیگر داشته باشند و هر كدام متناسب با ویژگیهای خود، دیگری را انتخاب كند. به عبارت دیگر از نظر ظاهری نیز باید كفو همدیگر باشند.
اگر انسانی قیافه ظاهری و اندام همسرش را نپسندد و او را دوست نداشته باشد، ممكن است به طور ناخواسته به او ستم و جفا كند و از او بهانه و ایراد بگیرد و زندگی را بر او تلخ نماید.زیبایی همسر در حفظ و تقویت عفت و ایمان همسرش تأثیر دارد و اگر شخصی از زیبایی همسرش راضی باشد، چشم، فكر و عملش، متوجه دیگران نخواهد شد و حسرت زیبارویان بیگانه را نخواهد خورد و به دنبال بیگانگان نخواهد رفت و دچار خیانت به همسر نمیشود مگر اینكه از فطرت انسانی خارج شده و از ایمان و عفت بیبهره باشد.
به هر حال زیبایی یك صفت كمال است كه اگر با صفات و معیارهای اساسی مثل تدین، اخلاق، عقل و شرافت خانوادگی همراه باشد، ارزش خواهد داشت و گر نه ملاك اصلی و اولی را نباید زیبایی قرار داد.بنابراین زیبایی باید در كنار دیگر صفات و معیارها، مورد توجه و بررسی قرار گیرد و به طور مستقل یعنی زیبایی بدون تدین، عفت، اخلاق و... نه تنها امتیازی محسوب نمیشود، بلكه آفتی خطرناك است. اگر كسی دین، اخلاق، عفت، اصالت و شرافت خانواگی، عقل و... داشته باشد، آنگاه زیبایی برایش كمال، ارزش و امتیاز به حساب میآید. سخن خود را با كلامی از پیامبر اكرمصلیاللّهعلیهوآله به پایان میرسانیم. ایشان فرمودند: برحذر باشید و بپرهیزید از سبزهای كه بر فراز مزبله و منجلاب روییده باشد! سوءال شد ای پیامبر خدا! سبزهزار مزبله و منجلاب چیست؟ فرمود: زن زیبایی كه در خانواده پلیدی رشد كرده باشد».1
پینوشت
1.شیخ حرعاملی، وسائل الشیعه، ج14، ص29.