پرسش :
چگونه میتوان بر روابط اجتماعی خود حاکم بود؟
پاسخ :
شکی نیست که زندگی اجتماعی یک ضرورت حتمی و قطعی است و آدمی را گریزی از آن نیست، همین نیرویی که انسان را به زندگی جمعی فرا میخواند و همان اهداف و انگیزههایی که پذیرش این زندگی را برای وی تسهیل مینماید، آدمی را به برنامهریزی و شکل دادن به روابط بین اعضای جامعه دعوت میکند تا نیل به آن اهداف ممکن گردد و گرنه زندگی جمعه بدون قانون و روابط اجتماعی قانونمند هرگز مطلوب نیست.و از طرفی انسان با سایر موجودات تفاوتی اساسی در این جهت دارد و آن عبارتست از این که نافع بودن یا مضر بودن انسان برای انسانهای دیگر وابسته به میل و اراده اوست، و اسلام در دستورات اجتماعی خود این هدف را لحاظ نموده است که انسانها برای یکدیگر مفید باشند، استاد مصباح یزدی با اشاره با نکات فوق در تنظیم روابط اجتماعی و در دست گرفتن آن روابط میگویند.
اگر همه انسانها بخواهند شرایط مساعدی را برای پیشرفت داشته باشند باید روابط سالمی را پی ریزی نمایند، زمانی افراد جامعه میتوانند روابط سالم داشته باشند که اساس زندگی بر محبت، صفا و صمیمیت استوار باشد. اگر زندگی بر کینه توزی، دشمنی، خودخواهی و مکر و حیله بنا شود، هرگز روز خوش به خود نخواهد دید و برترین سخن حکمت آمیز در این زمینه این کلام معصوم است که میفرمایند:
"ان تحب للناس ما تحب لنفسک" برای دیگران چیزی را بخواه که برای خود میپسندی. یعنی دیگران را مثل خودت در نظر بگیر و خودت را جای دیگران بگذار. پس اگر میخواهیم معیاری محکم و فرا گیر و صحیح در معشرت ایدهآل داشته باشیم و بدانیم چگونه باید با دیگران رفتار کنیم باید خودمان را جای آنها قرار دهیم و آنگاه طریق رفتار و سلوک خود را بدست آوریم و صحت و نادرستی رفتار خود را محک بزنیم"
بنابراین آنچه در روابط اجتماعی بعد از شناخت آداب معاشرت و عمل به آنها و احترام به انسانهای دیگر مهم است این است که آنها را همچون خود ببینی و در رفتار و کردار و اندیشه نسبت به آنها خود را جای آنها قرار دهی. و بر این ملاک رفتار اجتماعی خویش را پایهگذاری کنی. آنچه گفته شد تصویری از یک ارتباط سالم و متعادل بود و لیکن همواره این خطر از ناحیة نفس خود و دیگران وجود دارد که چنین تصویر زیبایی از حسن معاشرت را بر هم زند و عنان هدایت امور را از دست انسان خارج سازد و اوضاعی پیش آورد که خلاف خواستة قلبی ماست و همانطور که احساس نیاز نمودهاید سیاستی لازم است تا این عدالت اجتماعی و رابطة متعادل انسانها را حفظ و نگهداری کند.
در این رابطه مولای متقیان علی ( میفرمایند:
"سیاسه العدل ثلاث، لین فی حزم و استقصاء فی عدل و افضال فی قصد"
سیاست اجرای روابط عادلانه و متعادل بر سه پایه استوار است.
1. نرمش همراه با دور اندیشی.
2. پیگیری کامل در اجرای عدالت.
3. میانه روی در بخشش و عطا.
جوهرة کلام علی( مجهز بودن به ظاهری نرم و باطنی دور اندیش و مصمم و پیگیر میباشد بگونهای که گذشتها به تعطیلی قوانین و اصول پیشروی بسوی اهداف نیانجامد.
امید است چنین ظاهر و باطنی حکمت آمیز و بسیار مناسب در برخورد با دیگران با تمرین و تکرار و افت و خیزهای طبیعی آن بزودی زود برای همگان حاصل آید.
شکی نیست که زندگی اجتماعی یک ضرورت حتمی و قطعی است و آدمی را گریزی از آن نیست، همین نیرویی که انسان را به زندگی جمعی فرا میخواند و همان اهداف و انگیزههایی که پذیرش این زندگی را برای وی تسهیل مینماید، آدمی را به برنامهریزی و شکل دادن به روابط بین اعضای جامعه دعوت میکند تا نیل به آن اهداف ممکن گردد و گرنه زندگی جمعه بدون قانون و روابط اجتماعی قانونمند هرگز مطلوب نیست.و از طرفی انسان با سایر موجودات تفاوتی اساسی در این جهت دارد و آن عبارتست از این که نافع بودن یا مضر بودن انسان برای انسانهای دیگر وابسته به میل و اراده اوست، و اسلام در دستورات اجتماعی خود این هدف را لحاظ نموده است که انسانها برای یکدیگر مفید باشند، استاد مصباح یزدی با اشاره با نکات فوق در تنظیم روابط اجتماعی و در دست گرفتن آن روابط میگویند.
اگر همه انسانها بخواهند شرایط مساعدی را برای پیشرفت داشته باشند باید روابط سالمی را پی ریزی نمایند، زمانی افراد جامعه میتوانند روابط سالم داشته باشند که اساس زندگی بر محبت، صفا و صمیمیت استوار باشد. اگر زندگی بر کینه توزی، دشمنی، خودخواهی و مکر و حیله بنا شود، هرگز روز خوش به خود نخواهد دید و برترین سخن حکمت آمیز در این زمینه این کلام معصوم است که میفرمایند:
"ان تحب للناس ما تحب لنفسک" برای دیگران چیزی را بخواه که برای خود میپسندی. یعنی دیگران را مثل خودت در نظر بگیر و خودت را جای دیگران بگذار. پس اگر میخواهیم معیاری محکم و فرا گیر و صحیح در معشرت ایدهآل داشته باشیم و بدانیم چگونه باید با دیگران رفتار کنیم باید خودمان را جای آنها قرار دهیم و آنگاه طریق رفتار و سلوک خود را بدست آوریم و صحت و نادرستی رفتار خود را محک بزنیم"
بنابراین آنچه در روابط اجتماعی بعد از شناخت آداب معاشرت و عمل به آنها و احترام به انسانهای دیگر مهم است این است که آنها را همچون خود ببینی و در رفتار و کردار و اندیشه نسبت به آنها خود را جای آنها قرار دهی. و بر این ملاک رفتار اجتماعی خویش را پایهگذاری کنی. آنچه گفته شد تصویری از یک ارتباط سالم و متعادل بود و لیکن همواره این خطر از ناحیة نفس خود و دیگران وجود دارد که چنین تصویر زیبایی از حسن معاشرت را بر هم زند و عنان هدایت امور را از دست انسان خارج سازد و اوضاعی پیش آورد که خلاف خواستة قلبی ماست و همانطور که احساس نیاز نمودهاید سیاستی لازم است تا این عدالت اجتماعی و رابطة متعادل انسانها را حفظ و نگهداری کند.
در این رابطه مولای متقیان علی ( میفرمایند:
"سیاسه العدل ثلاث، لین فی حزم و استقصاء فی عدل و افضال فی قصد"
سیاست اجرای روابط عادلانه و متعادل بر سه پایه استوار است.
1. نرمش همراه با دور اندیشی.
2. پیگیری کامل در اجرای عدالت.
3. میانه روی در بخشش و عطا.
جوهرة کلام علی( مجهز بودن به ظاهری نرم و باطنی دور اندیش و مصمم و پیگیر میباشد بگونهای که گذشتها به تعطیلی قوانین و اصول پیشروی بسوی اهداف نیانجامد.
امید است چنین ظاهر و باطنی حکمت آمیز و بسیار مناسب در برخورد با دیگران با تمرین و تکرار و افت و خیزهای طبیعی آن بزودی زود برای همگان حاصل آید.