پرسش :
آيا فشار قبر و شب اول قبر در همهي انواع مرگها )سوختن، غرق شدن و...( و براي همهي انسانها هست؟
پاسخ :
با مرگ و انقطاع روح از بدن، انسان به عالم برزخ که يکي از عوالم وجودي و نظامي است و احکام خاصي دارد، وارد ميشود و با نظام جديد، معيارها و احکام جديد و ناشناخته مواجه ميشود. از طرف ديگر، انسان معمولي و متوسط؛ يعني کسي که در زندگي دنيوي موفق به تجريد خود و انقطاع از ماديات نشده است، انس و ارتباط با نظام مادي، موجودات آن، ارزشها و معيارهاي آن، هنوز در قلب و روح او هست و اسير دنيا و تعلقات آن ميباشد. با ورود به برزخ و نظام جديد و از دست مأنوسات دنيوي، به وحشت ميافتد. با فقدان آنچه با آنها مأنوس و خوش بود، موجوديت و بقاي خود را با آنها و در آنها ميديد و خلأ وجودي خود را با آنها پر ميکرد، در فشار قرار ميگيرد. وضع خاصي در اول برزخ برايش پيش ميآيد که توأم با فشارها و ترسهاي فراوان است. البته تفاوت مراتب به جاي خود محفوظ ميباشد. هر چه انس و تعلق به دنيا بيش تر باشد، اين فشارها بيشتر و هر چه تعلق به دنيا کمتر و به آخرت بيشتر باشد، اين فشارها و وحشتها کمتر خواهد بود. تنها ارباب معني و مهذبين واقعي از اين مسأله مستثني هستند. علت آن هم انقطاع از دنيا، مأنوسات آن و انس با عالم بالاتر و حضرت حق است که به مجرد انتقال از دنيا به نظامي که با تمام وجود مشتاق آن بودهاند، به شهود جمال وجه حق نائل ميشوند. (محمد شجاعي، بازگشت به سوي خدا، ص 270 - 272)
پس اين سختيها و فشارها در تمام انواع مرگها )سوختن، غرق شدن، مرگ طبيعي و...( وجود دارد؛ زيرا فشار به بدن مادي نيست، بلکه به بدني مثالي و برزخي ميباشد که تابع روح است. البته چنان که قبلا (در سؤال دوم از آخرين فصل بخش قبل) اشاره کرديم، خدا براي مؤمنان خاص کاري ميکند که آن تعلقاتشان به سادگي از آنها جدا شود، اما حقيقت اين است که مطابق روايات متعدد، اکثر مؤمنان به خاطر برخي گناهاني که انجام دادهاند، دچار فشار قبر ميشوند. به عنوان مثال، رسول اکرم )ص( فرموده است: »ضغطة القبر للمؤمن کفارة لما کان منه من تضييع النعم.« (علل الشرائع، باب 262، ص 309: فشار قبر مؤمن، کفارهي نعمتهاي از بين رفته است)
يا هنگامي که ابوبصير از امام صادق )ع( پرسيد: »آيا کسي از فشار قبر رهايي مييابد؟«
فرمود: »نعوذ بالله منها، ما أقل من يفلت من ضغطة القبر.« (فروع کافي، ج 3، ص 236. بحارالأنوار، ج 6، ص 261: پناه بر خدا از فشار قبر، چه قدر کم هستند افرادي که از آن نجات مييابند)
با مرگ و انقطاع روح از بدن، انسان به عالم برزخ که يکي از عوالم وجودي و نظامي است و احکام خاصي دارد، وارد ميشود و با نظام جديد، معيارها و احکام جديد و ناشناخته مواجه ميشود. از طرف ديگر، انسان معمولي و متوسط؛ يعني کسي که در زندگي دنيوي موفق به تجريد خود و انقطاع از ماديات نشده است، انس و ارتباط با نظام مادي، موجودات آن، ارزشها و معيارهاي آن، هنوز در قلب و روح او هست و اسير دنيا و تعلقات آن ميباشد. با ورود به برزخ و نظام جديد و از دست مأنوسات دنيوي، به وحشت ميافتد. با فقدان آنچه با آنها مأنوس و خوش بود، موجوديت و بقاي خود را با آنها و در آنها ميديد و خلأ وجودي خود را با آنها پر ميکرد، در فشار قرار ميگيرد. وضع خاصي در اول برزخ برايش پيش ميآيد که توأم با فشارها و ترسهاي فراوان است. البته تفاوت مراتب به جاي خود محفوظ ميباشد. هر چه انس و تعلق به دنيا بيش تر باشد، اين فشارها بيشتر و هر چه تعلق به دنيا کمتر و به آخرت بيشتر باشد، اين فشارها و وحشتها کمتر خواهد بود. تنها ارباب معني و مهذبين واقعي از اين مسأله مستثني هستند. علت آن هم انقطاع از دنيا، مأنوسات آن و انس با عالم بالاتر و حضرت حق است که به مجرد انتقال از دنيا به نظامي که با تمام وجود مشتاق آن بودهاند، به شهود جمال وجه حق نائل ميشوند. (محمد شجاعي، بازگشت به سوي خدا، ص 270 - 272)
پس اين سختيها و فشارها در تمام انواع مرگها )سوختن، غرق شدن، مرگ طبيعي و...( وجود دارد؛ زيرا فشار به بدن مادي نيست، بلکه به بدني مثالي و برزخي ميباشد که تابع روح است. البته چنان که قبلا (در سؤال دوم از آخرين فصل بخش قبل) اشاره کرديم، خدا براي مؤمنان خاص کاري ميکند که آن تعلقاتشان به سادگي از آنها جدا شود، اما حقيقت اين است که مطابق روايات متعدد، اکثر مؤمنان به خاطر برخي گناهاني که انجام دادهاند، دچار فشار قبر ميشوند. به عنوان مثال، رسول اکرم )ص( فرموده است: »ضغطة القبر للمؤمن کفارة لما کان منه من تضييع النعم.« (علل الشرائع، باب 262، ص 309: فشار قبر مؤمن، کفارهي نعمتهاي از بين رفته است)
يا هنگامي که ابوبصير از امام صادق )ع( پرسيد: »آيا کسي از فشار قبر رهايي مييابد؟«
فرمود: »نعوذ بالله منها، ما أقل من يفلت من ضغطة القبر.« (فروع کافي، ج 3، ص 236. بحارالأنوار، ج 6، ص 261: پناه بر خدا از فشار قبر، چه قدر کم هستند افرادي که از آن نجات مييابند)