پرسش :
چرا ديدن فيلمها و عكسهاى مبتذل اشكال دارد؟
شرح پرسش :
چرا ديدن فيلمها و عكسهاى مبتذل سكسى با توجه به اين كه بيشتر اوقات، دسترسى به آن اشخاص نيز ممكن نيست، اشكال دارد؟
چرا ديدن فيلمها و عكسهاى مبتذل سكسى با توجه به اين كه بيشتر اوقات، دسترسى به آن اشخاص نيز ممكن نيست، اشكال دارد؟
پاسخ :
حرمت اين نگاهها به جهت تحريک نامناسب غريزهى جنسى است كه خود اين تحريک نا به جا اشكال دارد. در جامعه هم، وقتى انسان نامحرمى را از نزديک مشاهده كند، لزوما به اين معنا نيست كه با وى ارتباط جنسى برقرار مىكند. بلكه مشكل اصلى اين است كه دائما غريزهى جنسىاش به اشكال مختلف تحريک مىشود و چنين حالتى باعث مىشود كه به تدريج مرد و زن از هم دلسرد مىشوند. مردى كه دائما زيبايى اندام زنان مختلف را مشاهده كند، ديگر زيبايى بدن همسر خودش به چشم او نخواهد آمد.
خوب است به ياد داشته باشيم كه يكى از عوامل اولى و مهم در جذب مرد به زن، همين زيبايى ظاهرى است. اساسا محدود شدن زيبايى در شخص خاص است كه موجب پيدايش عشق مىشود و عشق است كه استحكام خانواده را به ارمغان مىآورد. براى همين، در افراد و جوامعى كه مشاهدهى نامحرمان - چه مستقيم و چه به صورت فيلم و عكس - رواج دارد، آن عشقهاى عميقى كه در ادبيات غربى به «عشق شرقى» معروف است، يافت نمىشود.
بر اين موضوع كه ذهن مرد متوجه زيبايى همسر خودش باشد، در اسلام بسيار تأكيد شده و حتى شديدا مكروه دانسته شده است كه مرد هنگام برقرارى رابطهى جنسى با همسرش، زن ديگرى را تخيل كند.
نكتهى دوم در خصوص اين دسته از عكسها و فيلمها اين است كه رابطهى بين زن و مرد را تنزل مىدهد و به رابطهى جنسى محدود مىكند. در حالى كه نياز زن و مرد به همديگر بيش از هر چيز، يک نياز عميق عاطفى است و نياز جنسى آنان فرع بر اين نياز روحى است. در واقع، درست است كه زن و مرد به هم متمايلند، اما اين تنگنظرى است كه تمايل آنان به همديگر را فقط تمايل جنسى صرف بدانيم؛ در حالى كه اين گونه فيلمها و تصاوير، عملا چنين تنگنظرى را به انسان تحميل مىكنند.
آنچه با ديدن اين گونه تصاوير در انسان زنده مىشود، اين است كه جنس مخالف خود را (حتى اگر همسرش هم باشد) تنها و تنها از منظر نياز جنسى بنگرد و اين اهانت به مقام هر دوى آنان است. براى اين كه معلوم شود نياز زن و مرد به يكديگر بسيار عميقتر از حد يک نياز جنسى است، خوب است، به اين توجه كنيم كه آيا ديدهايد يک زن يا مرد تحصيل كرده و با فرهنگ و مبادى آداب، وقتى همسرش را از دست مىدهد، چه قدر ناراحت مىشود و حتى در مقابل انظار ديگران مىگريد؟ آيا مىتوانيد باور كنيد كه گريستن چنين كسى آن هم در مقابل چشمان ديگران، فقط براى اين است كه ديگر نمىتواند غريزهى جنسى خود را اشباع كند؟ پس حقيقت رابطهى يک زن و مرد به مراتب بيش از يک رابطهى جنسى است و تنزل آن در اين حد، اهانت به شخصيت هر دوى آنها است.
خوب است به ياد داشته باشيم كه يكى از عوامل اولى و مهم در جذب مرد به زن، همين زيبايى ظاهرى است. اساسا محدود شدن زيبايى در شخص خاص است كه موجب پيدايش عشق مىشود و عشق است كه استحكام خانواده را به ارمغان مىآورد. براى همين، در افراد و جوامعى كه مشاهدهى نامحرمان - چه مستقيم و چه به صورت فيلم و عكس - رواج دارد، آن عشقهاى عميقى كه در ادبيات غربى به «عشق شرقى» معروف است، يافت نمىشود.
بر اين موضوع كه ذهن مرد متوجه زيبايى همسر خودش باشد، در اسلام بسيار تأكيد شده و حتى شديدا مكروه دانسته شده است كه مرد هنگام برقرارى رابطهى جنسى با همسرش، زن ديگرى را تخيل كند.
نكتهى دوم در خصوص اين دسته از عكسها و فيلمها اين است كه رابطهى بين زن و مرد را تنزل مىدهد و به رابطهى جنسى محدود مىكند. در حالى كه نياز زن و مرد به همديگر بيش از هر چيز، يک نياز عميق عاطفى است و نياز جنسى آنان فرع بر اين نياز روحى است. در واقع، درست است كه زن و مرد به هم متمايلند، اما اين تنگنظرى است كه تمايل آنان به همديگر را فقط تمايل جنسى صرف بدانيم؛ در حالى كه اين گونه فيلمها و تصاوير، عملا چنين تنگنظرى را به انسان تحميل مىكنند.
آنچه با ديدن اين گونه تصاوير در انسان زنده مىشود، اين است كه جنس مخالف خود را (حتى اگر همسرش هم باشد) تنها و تنها از منظر نياز جنسى بنگرد و اين اهانت به مقام هر دوى آنان است. براى اين كه معلوم شود نياز زن و مرد به يكديگر بسيار عميقتر از حد يک نياز جنسى است، خوب است، به اين توجه كنيم كه آيا ديدهايد يک زن يا مرد تحصيل كرده و با فرهنگ و مبادى آداب، وقتى همسرش را از دست مىدهد، چه قدر ناراحت مىشود و حتى در مقابل انظار ديگران مىگريد؟ آيا مىتوانيد باور كنيد كه گريستن چنين كسى آن هم در مقابل چشمان ديگران، فقط براى اين است كه ديگر نمىتواند غريزهى جنسى خود را اشباع كند؟ پس حقيقت رابطهى يک زن و مرد به مراتب بيش از يک رابطهى جنسى است و تنزل آن در اين حد، اهانت به شخصيت هر دوى آنها است.