پرسش :
آيا اشكالى دارد كه سن دختر چند سال بيشتر باشد؟
پاسخ :
مطلوب، بالاتر بودن سن پسر است و اگر برعكس، شود، به عللى مشكلاتى را پديد خواهد آورد:
1. بلوغ جنسى زودتر دختر: با توجه به بلوغ جنسى زودتر دختر بهتر است زودتر از پسر به نياز او پاسخ داده شود و راه اين پاسخگويى، ازدواج زودتر خواهد بود كه لازمهاش ازدواج در سنين پايينتر و كمتر از پسر است.
2. بلوغ فكرى زودتر دختر: با توجه به اين كه دختر زودتر از پسر به بلوغ فكرى مىرسد، بالاتر بودن سن او در ازدواج، سبب بعد فكرى آن دو مىشود؛ در حالى كه زن و مرد بايد قرب فكرى داشته باشند.
3. كاهش شادابى با زايمان: زايمان در سنين بالا از نشاط و شادابى زن مىكاهد و اگر سن مرد كمتر باشد، ممكن است كمنشاطى زن، او را دچار مشكل كرده، به سوى ديگران بكشاند.
4. كاهش هورمونهاى جنسى زن: هورمونهاى جنسى زنان از حدود پنجاه سالگى به بعد كاهش مىيابد؛ حال آنكه در مردان اين گونه نيست و اگر سن زن در ازدواج بالا باشد نمىتواند نيازهاى جنسى همسر خود را تأمين كند و ممكن است مرد به خطا رود.
5. پيشگيرى از اثبات اقتدار مرد: اگر سن زن بالاتر باشد، ممكن است نقش مادر را براى شوهر خود ايفا كند و با اين كار جلو اقتدار او را بگيرد كه اين مسأله براى مرد خوشايند نيست.
6. عدم پذيرش خانوادهى پسر: به طور معمول، خانوادهى پسر به ويژه مادر او به چنين ازدواجى راضى نمىشود و اگر به رغم ميل باطنىاش به چنين ازدواجى رضايت دهد، از عروسش حمايت نخواهد كرد كه براى دختر بسيار رنجآور است.
7. عدم پذيرش عرف: عرف جامعه، ازدواج دختر و پسر با اين شرايط را نمىپذيرد. مطلوب اين است كه وقتى زن و مرد در جامعه حضور مىيابند و كنار هم راه مىروند، ديگران آنان را زن و شوهر بدانند و نه
مطلوب، بالاتر بودن سن پسر است و اگر برعكس، شود، به عللى مشكلاتى را پديد خواهد آورد:
1. بلوغ جنسى زودتر دختر: با توجه به بلوغ جنسى زودتر دختر بهتر است زودتر از پسر به نياز او پاسخ داده شود و راه اين پاسخگويى، ازدواج زودتر خواهد بود كه لازمهاش ازدواج در سنين پايينتر و كمتر از پسر است.
2. بلوغ فكرى زودتر دختر: با توجه به اين كه دختر زودتر از پسر به بلوغ فكرى مىرسد، بالاتر بودن سن او در ازدواج، سبب بعد فكرى آن دو مىشود؛ در حالى كه زن و مرد بايد قرب فكرى داشته باشند.
3. كاهش شادابى با زايمان: زايمان در سنين بالا از نشاط و شادابى زن مىكاهد و اگر سن مرد كمتر باشد، ممكن است كمنشاطى زن، او را دچار مشكل كرده، به سوى ديگران بكشاند.
4. كاهش هورمونهاى جنسى زن: هورمونهاى جنسى زنان از حدود پنجاه سالگى به بعد كاهش مىيابد؛ حال آنكه در مردان اين گونه نيست و اگر سن زن در ازدواج بالا باشد نمىتواند نيازهاى جنسى همسر خود را تأمين كند و ممكن است مرد به خطا رود.
5. پيشگيرى از اثبات اقتدار مرد: اگر سن زن بالاتر باشد، ممكن است نقش مادر را براى شوهر خود ايفا كند و با اين كار جلو اقتدار او را بگيرد كه اين مسأله براى مرد خوشايند نيست.
6. عدم پذيرش خانوادهى پسر: به طور معمول، خانوادهى پسر به ويژه مادر او به چنين ازدواجى راضى نمىشود و اگر به رغم ميل باطنىاش به چنين ازدواجى رضايت دهد، از عروسش حمايت نخواهد كرد كه براى دختر بسيار رنجآور است.
7. عدم پذيرش عرف: عرف جامعه، ازدواج دختر و پسر با اين شرايط را نمىپذيرد. مطلوب اين است كه وقتى زن و مرد در جامعه حضور مىيابند و كنار هم راه مىروند، ديگران آنان را زن و شوهر بدانند و نه