پرسش :
تفاوت فرهنگى تا چه حد مىتواند در زندگى مشترك زن و مرد مشكل ايجاد كند؟
پاسخ :
توصه ما به همتايى فرهنگى در ازدواج است؛ زيرا زن و مردى كه تشابه فرهنگى دارند، راحتتر با هم كنار مىآيند و در تضاد فرهنگى، تحمل فراوان لازم است.
در موارد بسيارى به سبب تفاوت آداب و رسوم، لباس، زبان و لهجه، درگيرى از همان محفل عروسى آغاز مىشود و در مواردى حتى قبل از عروسى و در مقدمات ازدواج از جمله خريد عروسى، جهيزيه،محفل عروسى و... اختلافات بروز مىكند.
دختر و پسرى از دو فرهنگ متفاوت در دانشگاه با هم آشنا مىشوند و به هم دل مىبندند و يكديگر را براى ازدواج برمىگزينند كه افزون بر مشكلات اين گونه آشنايىها )ر.ك: ص 47 - 41(، وقتى براى ازدواج اقدام مىكنند، با آداب و رسوم عجيبى روبهرو مىشوند.
در منطقهاى دادن جهيزيه به دختر رسم نيست. در جايى رسم است كه داماد جهيزيه بياورد. در جايى ديگر، هنگام خريد عروسى، داماد بايد براى يك مينىبوس از نزديكان دختر هديه بخرد. در منطقهاى ديگر به شيربها )ر.ك: ص 215( توجه جدى مىشود و در محلهاى رسم است هفت روز و هفت شب مراسم بگيرند كه مخارج آن عموما به عهده داماد است.
اگر افزون بر اختلاف فرهنگى، اختلاف در »شهر« هم باشد، مشكلات، افزونتر خواهد شد و مخارج مسافرت در ايام تعطيل و محدود شدن زمان تعطيلات براى حضور در دو شهر متفاوت و مهمتر از آن، احتمال دور شدن دختر از خانواده و افسردگى ناشى از جدايى يا نگرانى مرد به علت دور شدن از پدر و مادر نيز مزيد بر علت خواهد بود.
نگران كنندهتر از آن، ازدواج دو نفر از دو مليت و دو كشور متفاوت است كه به طور طبيعى، مشكلات بيشترى پيش رو خواهند داشت؛ پس براى رهايى از اين مشكلات، بهتر است به همفرهنگ، همشهرى، همكشورى خود ازدواج كنيد و اگر نمىخواستيد به اين توصيه عمل كنيد، حتما قبل از تصميم به ازدواج، با فرهنگ و آداب و رسوم طرف مقابل آشنا شويد و بعد از اين آشنايى، اگر قدرت انطباق داشتيد، ازدواج كنيد.
گاهى تفاوت فرهنگى در اعتقادات دينى و مذهبى ريشه دارد؛ به گونهاى كه در ارتباطات خود با هم، مسائلى از قبيل پوشش لازم، حفظ نگاه، پرهيز از شوخى و تماس با نامحرم )دست دادن(، مصرف مشروبات الكلى و... رعايت نمىشود كه در اين صورت، ازدواج خانوادهاى با فرهنگ مذهبى و چنين خانوادهاى، مشكلات بسيارى را پيش خواهد آورد.
توصه ما به همتايى فرهنگى در ازدواج است؛ زيرا زن و مردى كه تشابه فرهنگى دارند، راحتتر با هم كنار مىآيند و در تضاد فرهنگى، تحمل فراوان لازم است.
در موارد بسيارى به سبب تفاوت آداب و رسوم، لباس، زبان و لهجه، درگيرى از همان محفل عروسى آغاز مىشود و در مواردى حتى قبل از عروسى و در مقدمات ازدواج از جمله خريد عروسى، جهيزيه،محفل عروسى و... اختلافات بروز مىكند.
دختر و پسرى از دو فرهنگ متفاوت در دانشگاه با هم آشنا مىشوند و به هم دل مىبندند و يكديگر را براى ازدواج برمىگزينند كه افزون بر مشكلات اين گونه آشنايىها )ر.ك: ص 47 - 41(، وقتى براى ازدواج اقدام مىكنند، با آداب و رسوم عجيبى روبهرو مىشوند.
در منطقهاى دادن جهيزيه به دختر رسم نيست. در جايى رسم است كه داماد جهيزيه بياورد. در جايى ديگر، هنگام خريد عروسى، داماد بايد براى يك مينىبوس از نزديكان دختر هديه بخرد. در منطقهاى ديگر به شيربها )ر.ك: ص 215( توجه جدى مىشود و در محلهاى رسم است هفت روز و هفت شب مراسم بگيرند كه مخارج آن عموما به عهده داماد است.
اگر افزون بر اختلاف فرهنگى، اختلاف در »شهر« هم باشد، مشكلات، افزونتر خواهد شد و مخارج مسافرت در ايام تعطيل و محدود شدن زمان تعطيلات براى حضور در دو شهر متفاوت و مهمتر از آن، احتمال دور شدن دختر از خانواده و افسردگى ناشى از جدايى يا نگرانى مرد به علت دور شدن از پدر و مادر نيز مزيد بر علت خواهد بود.
نگران كنندهتر از آن، ازدواج دو نفر از دو مليت و دو كشور متفاوت است كه به طور طبيعى، مشكلات بيشترى پيش رو خواهند داشت؛ پس براى رهايى از اين مشكلات، بهتر است به همفرهنگ، همشهرى، همكشورى خود ازدواج كنيد و اگر نمىخواستيد به اين توصيه عمل كنيد، حتما قبل از تصميم به ازدواج، با فرهنگ و آداب و رسوم طرف مقابل آشنا شويد و بعد از اين آشنايى، اگر قدرت انطباق داشتيد، ازدواج كنيد.
گاهى تفاوت فرهنگى در اعتقادات دينى و مذهبى ريشه دارد؛ به گونهاى كه در ارتباطات خود با هم، مسائلى از قبيل پوشش لازم، حفظ نگاه، پرهيز از شوخى و تماس با نامحرم )دست دادن(، مصرف مشروبات الكلى و... رعايت نمىشود كه در اين صورت، ازدواج خانوادهاى با فرهنگ مذهبى و چنين خانوادهاى، مشكلات بسيارى را پيش خواهد آورد.