پرسش :
راه های تقویت حس خداجویی چیست؟
پاسخ :
منظور از حس خداجویی، گرایش فطری و درونی انسان به خدای متعال است. چون این حسّ یک ندای باطنی است و محرّکی جز فطرت ندارد و بدون تعلیم در درون انسان بیدار شده و در آستانۀ بلوغ انسان، نمایان تر و آشکار تر می شود.
این پیدایش توجه به خدا در انسان، بدون تعلیم و آموزش، نشانۀ فطری بودن آن است و گویای آن است که این حس نیز بسان سایر احساسات انسان در شرایط خاصی بیدار می شود.[1]
البته این که گفته می شود احساس طبیعی و فطری، نیاز به تعلیم و آموزش ندارد مقصود این است که در تکوین و پیدایش آن، مربّی و معلم دخالت ندارد، در عین حال باید بپذیریم که بهره برداری صحیح و به دور از انحرافات و کج روی ها بدون مراقبت مربیان آگاه صورت نمی گیرد.[2] و گاهی توجه زیاد به لذایذ مادی و غفلت از ارزش های والای انسانی سبب می شود که این حس کم فروغ شود، ولی هرگز خاموش نمی گردد و از بین نمی رود بلکه در سختی ها، شداید و مصائب، زنگ و غبار از روی این حسّ زدوده شده و به صورت یک حس زنده بر روح و روان انسان حکومت خواهد کرد؛ زیرا مصائب و شداید از عوامل تکان دهنده ای هستند که انسان غفلت زده را از خواب سنگین مادیت بیدار می کند و زنگاری را که بر صفحۀ دل نشسته است پاک نموده و محیط را برای تجلی فطرت (توجه به خدا) آماده می سازد به همین جهت اکثر افراد سرکش و ظالم و طغیانگر در هنگام گرفتاری ها و شداید و مصیبت هایی که بر آنها وارد می شود، به یاد خدا افتاده و صمیمانه متوجه او می گردند.[3]
به هرحال راه هایی برای تقویت حس خداجویی در انسان وجود دارد که می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1. عمل به دستورات شرع، الهام گرفتن از آیات کریمۀ قرآن، بیانات انبیاء و اولیاء و پیشوایان دین.
2. بر طرف کردن موانعی همچون گرایش های پست، غرایز حیوانی و اشتغالاتی که انسان را از شناخت خدای متعال باز می دارد؛ زیرا هوای نفس و خواسته های آن موجب ضعف ایمان، سلب ایمان و یا عدم تحقق ایمان از اصل می شود. کسی که پیرو نفس اماره است غرایز، او را رهبری می کنند و وی چشم و گوش بسته و بی توجه به ماوراء خواسته های غریزی خود، آنها را پیروی می کند و این گرایش ها ما را از ایمان آوردن باز می دارند.[4]
3. بر طرف کردن غفلت ها و زیاد کردن توجهات قلبی
در حدیث معراج هست که خداوند به پیامبر (ص) فرمود: «ای محمد! همت خود را به یک چیز متوجه ساز و زبانت را یکسان قرار بده، بدنت را زنده بدار و هرگز غافل مباش، کسی که از من غافل گردد، برایم مهم نیست که به کدام وادی هلاکت در افتد.[5]» توصیه خداوند به پیامبر این است که اگر یاد خدا در دلت نباشد، بدنت مرده است. حیات انسانی تو، به یاد خدا بستگی دارد و اگر به یاد خدا نباشی از حیات انسانی محروم خواهی بود و بدنت مرده است. وقتی بدن انسان زنده می ماند که لحظه ای از خدا غافل نگردد و غفلت عامل اصلی هلاکت است.[6] با رعایت این موارد می توان حس خدا جویی را در خود زنده و تقویت کرد.
پی نوشتها:
[1] سبحانی، جعفر، ایمان و آثار سازنده آن ، ص 25 - 30 ، با تلخیص ، انتشارات مؤسسۀ امام صادق (ع) ، چاپ دوم ، 1384 شمسی؛ سبحانی، جعفر، عقاید اسلامی در پرتو قرآن، حدیث و عقل ، ص 9
[2] سبحانی، جعفر ، عقاید اسلامی در پرتو قرآن ، حدیث و عقل ، ص 9
[3] سبحانی، جعفر، ایمان و آثار سازنده آن ، ص 32؛ مکارم شیرازی،ناصر، تفسیر نمونه، ج 16، با استفاده از ص 340 و 341 ، دارالکتب الاسلامیه، 1363.
[4] مبانی، روش ها و اهداف تربیتی در صحیفه سجادیه، ص 9، کتابخانه سایت تبیان؛ مصباح یزدی، محمد تقی، اخلاق در قرآن، با تحقیق و نگارش محمد حسین اسکندری، ج 1،با استفاده از ص 196 - 209، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ پنجم، 1380.
[5] دیلمی، حسن ابن ابی الحسن، إرشادالقلوب، ج 1، ص 205.
[6] مصباح یزدی ، محمد تقی، درک محضر خدا ، ص 1 - 3 ، با تلخیص و تغییر، کتابخانۀ سایت تبیان؛ مصباح یزدی، محمدتقی، راهیان کوی دوست، ص 250 و 251، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ سوم، 1376.
http://farsi.islamquest.net
منظور از حس خداجویی، گرایش فطری و درونی انسان به خدای متعال است. چون این حسّ یک ندای باطنی است و محرّکی جز فطرت ندارد و بدون تعلیم در درون انسان بیدار شده و در آستانۀ بلوغ انسان، نمایان تر و آشکار تر می شود.
این پیدایش توجه به خدا در انسان، بدون تعلیم و آموزش، نشانۀ فطری بودن آن است و گویای آن است که این حس نیز بسان سایر احساسات انسان در شرایط خاصی بیدار می شود.[1]
البته این که گفته می شود احساس طبیعی و فطری، نیاز به تعلیم و آموزش ندارد مقصود این است که در تکوین و پیدایش آن، مربّی و معلم دخالت ندارد، در عین حال باید بپذیریم که بهره برداری صحیح و به دور از انحرافات و کج روی ها بدون مراقبت مربیان آگاه صورت نمی گیرد.[2] و گاهی توجه زیاد به لذایذ مادی و غفلت از ارزش های والای انسانی سبب می شود که این حس کم فروغ شود، ولی هرگز خاموش نمی گردد و از بین نمی رود بلکه در سختی ها، شداید و مصائب، زنگ و غبار از روی این حسّ زدوده شده و به صورت یک حس زنده بر روح و روان انسان حکومت خواهد کرد؛ زیرا مصائب و شداید از عوامل تکان دهنده ای هستند که انسان غفلت زده را از خواب سنگین مادیت بیدار می کند و زنگاری را که بر صفحۀ دل نشسته است پاک نموده و محیط را برای تجلی فطرت (توجه به خدا) آماده می سازد به همین جهت اکثر افراد سرکش و ظالم و طغیانگر در هنگام گرفتاری ها و شداید و مصیبت هایی که بر آنها وارد می شود، به یاد خدا افتاده و صمیمانه متوجه او می گردند.[3]
به هرحال راه هایی برای تقویت حس خداجویی در انسان وجود دارد که می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1. عمل به دستورات شرع، الهام گرفتن از آیات کریمۀ قرآن، بیانات انبیاء و اولیاء و پیشوایان دین.
2. بر طرف کردن موانعی همچون گرایش های پست، غرایز حیوانی و اشتغالاتی که انسان را از شناخت خدای متعال باز می دارد؛ زیرا هوای نفس و خواسته های آن موجب ضعف ایمان، سلب ایمان و یا عدم تحقق ایمان از اصل می شود. کسی که پیرو نفس اماره است غرایز، او را رهبری می کنند و وی چشم و گوش بسته و بی توجه به ماوراء خواسته های غریزی خود، آنها را پیروی می کند و این گرایش ها ما را از ایمان آوردن باز می دارند.[4]
3. بر طرف کردن غفلت ها و زیاد کردن توجهات قلبی
در حدیث معراج هست که خداوند به پیامبر (ص) فرمود: «ای محمد! همت خود را به یک چیز متوجه ساز و زبانت را یکسان قرار بده، بدنت را زنده بدار و هرگز غافل مباش، کسی که از من غافل گردد، برایم مهم نیست که به کدام وادی هلاکت در افتد.[5]» توصیه خداوند به پیامبر این است که اگر یاد خدا در دلت نباشد، بدنت مرده است. حیات انسانی تو، به یاد خدا بستگی دارد و اگر به یاد خدا نباشی از حیات انسانی محروم خواهی بود و بدنت مرده است. وقتی بدن انسان زنده می ماند که لحظه ای از خدا غافل نگردد و غفلت عامل اصلی هلاکت است.[6] با رعایت این موارد می توان حس خدا جویی را در خود زنده و تقویت کرد.
پی نوشتها:
[1] سبحانی، جعفر، ایمان و آثار سازنده آن ، ص 25 - 30 ، با تلخیص ، انتشارات مؤسسۀ امام صادق (ع) ، چاپ دوم ، 1384 شمسی؛ سبحانی، جعفر، عقاید اسلامی در پرتو قرآن، حدیث و عقل ، ص 9
[2] سبحانی، جعفر ، عقاید اسلامی در پرتو قرآن ، حدیث و عقل ، ص 9
[3] سبحانی، جعفر، ایمان و آثار سازنده آن ، ص 32؛ مکارم شیرازی،ناصر، تفسیر نمونه، ج 16، با استفاده از ص 340 و 341 ، دارالکتب الاسلامیه، 1363.
[4] مبانی، روش ها و اهداف تربیتی در صحیفه سجادیه، ص 9، کتابخانه سایت تبیان؛ مصباح یزدی، محمد تقی، اخلاق در قرآن، با تحقیق و نگارش محمد حسین اسکندری، ج 1،با استفاده از ص 196 - 209، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ پنجم، 1380.
[5] دیلمی، حسن ابن ابی الحسن، إرشادالقلوب، ج 1، ص 205.
[6] مصباح یزدی ، محمد تقی، درک محضر خدا ، ص 1 - 3 ، با تلخیص و تغییر، کتابخانۀ سایت تبیان؛ مصباح یزدی، محمدتقی، راهیان کوی دوست، ص 250 و 251، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ سوم، 1376.
http://farsi.islamquest.net