پرسش :
آيا به هنگام قيامت كبرى همهى موجودات به جز خداوند مىميرند، حتى عزرائيل هم مىميرد؟
پاسخ :
پرسش را در دو بخش پاسخ خواهيم گفت:
1. ماهيت و گسترهى مرگ به هنگام قيامت
2. كسانى كه از آن استثنا شدهاند.
بخش اول:
از نظر قرآن كريم، مرگ هر چيزى هنگامى است كه "اجل" آن شىء فرا برسد و از آن رو كه همهى موجودات داراى "اجل" هستند، در نتيجه همگان را - چه انسان و چه غير انسان - مرگى خواهد بود.
اجل تعيين شده هر چيزى نزد خداوندى است كه باقى و فنا ناپذير است و مرگ، "انتقال از حياتى فانى به زندگى باقى و جاويدان نزد خداوند" است. مرگى كه همهى موجودات را فرا مىگيرد در هنگام قيامت فرا خواهد رسيد و در حقيقت، قيامت، عرصهى حضور همگان نزد خداونداست.
قرآن منشأ چنين رخدادى را نواخته شدن و دميدن در "شيپورى" مىداند كه بار اول، سبب ميراندن و بار دوم، سبب زنده نمودن خواهد بود. از اين رو دستهاى از آيات و روايات، حاكى از برچيده شدن بساط آسمان ها و زمين، و دستهاى بيانگر فانى گشتن همه ی موجوداتىاند كه در آنها به سر مىبرند، و دستهاى ديگر گوياى ورود همهى خلايق فانى گشته به قيامت كه تجلى گاه حيات ابدى است.
با مطالعهى اين آيات و روايات فهميده مىشود كه آسمانها و زمين و عالم برزخ و نيز همهى كسانى كه در آنها هستند حتى حاملان عرش و ملائكه ی مقرب پروردگار (جبرئيل و ميكايل و ملك الموت و اسرافيل) از حوادث هولانگيز و عظيم دو نفخه؛ يعنى مرگ فراگير و حشر همگانى، در امان نيستند.
بخش دوم:
آيات و روايات پيش گفته و مانند آنها كه همگى بيانگر اين پديدهى بزرگاند، علاوه بر مطالب فوق، روشنگر خصوصيات كسانى هستند كه از هراس و رنجهاى طاقت فرساى دو نفخه استثنا شدهاند و به دور از همهى اين اتفاقات در امن و امان به حيات خود ادامه مىدهند. طبق بيان قرآن آنان داراى دو خصوصيت كلى هستند، اين دو امر در واقع يك چيز است به دو تعبير:
1. داشتن حسنهاى محض و مطلق و پيراسته از هر گونه سيئه و پليدى.
2. خالص بودن و بنده مخلص خدا شدن.
آنان انسانهايى هستند كه در دنيا، در اثر مجاهدت و رياضت در راه خداوند، هم از تعلقات دنيا و صورتهاى مثالى و قالبهاى برزخى رهيده و هم به حساب خود رسيدهاند و يكسره به بهشت ذات و لقاى پروردگار خود بار يافته اند. در نتيجه، نه توقفى در برزخ دارند و نه رنجهاى قيامت دامنگير آنان مىگردد. در حقيقت، آنان تبلور "موتوا قبل أن تموتوا" هستند.
مصداق كامل و حقيقى اين عده همان چهارده معصوم (ع) مىباشند. گرچه انبيا و اولياى الاهى و انسانهايى كه عارف و دوستدار و پيراسته از دشمنى به مقام ولايت اين چهارده ذوات نورانى هستند، به حسب درجاتى كه دارند، نيز مصداق افراد استثنا شدهى از تبعات دو نفخه هستند و خواهند بود.
منبع: http://farsi.islamquest.net
پرسش را در دو بخش پاسخ خواهيم گفت:
1. ماهيت و گسترهى مرگ به هنگام قيامت
2. كسانى كه از آن استثنا شدهاند.
بخش اول:
از نظر قرآن كريم، مرگ هر چيزى هنگامى است كه "اجل" آن شىء فرا برسد و از آن رو كه همهى موجودات داراى "اجل" هستند، در نتيجه همگان را - چه انسان و چه غير انسان - مرگى خواهد بود.
اجل تعيين شده هر چيزى نزد خداوندى است كه باقى و فنا ناپذير است و مرگ، "انتقال از حياتى فانى به زندگى باقى و جاويدان نزد خداوند" است. مرگى كه همهى موجودات را فرا مىگيرد در هنگام قيامت فرا خواهد رسيد و در حقيقت، قيامت، عرصهى حضور همگان نزد خداونداست.
قرآن منشأ چنين رخدادى را نواخته شدن و دميدن در "شيپورى" مىداند كه بار اول، سبب ميراندن و بار دوم، سبب زنده نمودن خواهد بود. از اين رو دستهاى از آيات و روايات، حاكى از برچيده شدن بساط آسمان ها و زمين، و دستهاى بيانگر فانى گشتن همه ی موجوداتىاند كه در آنها به سر مىبرند، و دستهاى ديگر گوياى ورود همهى خلايق فانى گشته به قيامت كه تجلى گاه حيات ابدى است.
با مطالعهى اين آيات و روايات فهميده مىشود كه آسمانها و زمين و عالم برزخ و نيز همهى كسانى كه در آنها هستند حتى حاملان عرش و ملائكه ی مقرب پروردگار (جبرئيل و ميكايل و ملك الموت و اسرافيل) از حوادث هولانگيز و عظيم دو نفخه؛ يعنى مرگ فراگير و حشر همگانى، در امان نيستند.
بخش دوم:
آيات و روايات پيش گفته و مانند آنها كه همگى بيانگر اين پديدهى بزرگاند، علاوه بر مطالب فوق، روشنگر خصوصيات كسانى هستند كه از هراس و رنجهاى طاقت فرساى دو نفخه استثنا شدهاند و به دور از همهى اين اتفاقات در امن و امان به حيات خود ادامه مىدهند. طبق بيان قرآن آنان داراى دو خصوصيت كلى هستند، اين دو امر در واقع يك چيز است به دو تعبير:
1. داشتن حسنهاى محض و مطلق و پيراسته از هر گونه سيئه و پليدى.
2. خالص بودن و بنده مخلص خدا شدن.
آنان انسانهايى هستند كه در دنيا، در اثر مجاهدت و رياضت در راه خداوند، هم از تعلقات دنيا و صورتهاى مثالى و قالبهاى برزخى رهيده و هم به حساب خود رسيدهاند و يكسره به بهشت ذات و لقاى پروردگار خود بار يافته اند. در نتيجه، نه توقفى در برزخ دارند و نه رنجهاى قيامت دامنگير آنان مىگردد. در حقيقت، آنان تبلور "موتوا قبل أن تموتوا" هستند.
مصداق كامل و حقيقى اين عده همان چهارده معصوم (ع) مىباشند. گرچه انبيا و اولياى الاهى و انسانهايى كه عارف و دوستدار و پيراسته از دشمنى به مقام ولايت اين چهارده ذوات نورانى هستند، به حسب درجاتى كه دارند، نيز مصداق افراد استثنا شدهى از تبعات دو نفخه هستند و خواهند بود.
منبع: http://farsi.islamquest.net