پرسش :
نقش همسالان در دوران نوجواني را توضیح دهید.
پاسخ :
دوستان و همسالان، يکي از مهمترين عوامل موثر در رشد و تکامل شخصيت آدمي در دوران نوجواني به شمار ميآيند. به عقيده موريس دبس، دوستيهاي اين دوران باعث کسب تجاربي ميشود که در توسعه شخصيت نوجوان نقش دارد. اين تجارب باعث ايجاد دوستيهاي عاقلانهتري در دوران بزرگسالي ميشود؛ دوستيهايي که بر اساس علاقه و اعتماد متقابل استوار است و اولين احساس نوعدوستي را در نوجوان برميانگيزد. دوستيهاي دوران نوجواني براساس يک نياز اجتماعي و براي ايجاد روابطي سالم و سازنده است.
در دوران نوجواني، شخصيت اجتماعي نوجوان در حال شکل گرفتن است و بر اين اساس، رفاقت نقش عمدهاي در اجتماعي شدن او ايفا ميکند. دوستان و همسالان، نوجوان را در «ابراز خود» ياري ميدهند؛ چرا که يکي از نيازهاي مهم اين دوره، نياز به ابراز خود است؛ رفتاري که فرد به وسيله آن تواناييها، انديشهها، اعتقادات، عواطف و احساساتش را به سايرين ابراز ميکند. دوستان و همسالان زمينه ممکن را براي فرد فراهم مينمايند زيرا آنها در معاشرت با يکديگر در مورد افکار و عقايد خود آزادانه گفتگو ميکنند و تواناييها و قابليتهاي خود را ظاهر ميکنند. فقدان چنين مهارتهايي در نوجوان موجب ميشود که او در ارتباطات اجتماعياش با مشکلات جدي روبهرو شود؛ به طور مثال بسياري از اين نوجوانان تمايلي به بحث و گفتگو در جمع ندارند که ناشي از ترس از ابراز خود و واکنشهاي دوستان و همسالان در دوران کودکي و نوجواني است.
کمک به تصميمگيري
دوستان و همسالان بر تصميمگيري نوجوان تاثير ميگذارند. بهطور کلي، دوره نوجواني، دوره آزمايش و خطاست؛ دورهاي که نوجوان تصميمات خود را در زمينههاي مختلف تغيير ميدهد. ممکن است يک نوجوان ماهها براي انتخاب يک سبک مطلوب آرايش موي سر، شيوههاي متفاوتي را آزمايش کند و نظر دوستانش را با حساسيت ويژهاي مورد توجه قرار دهد.
نوجوان به نگرشها و نظريات ديگران و به خصوص دوستانش درباره خود اهميت زيادي ميدهد. او با دريافت مستقيم و غيرمستقيم نظريات دوستان درباره خودش و همچنين در جريان مقايسه ويژگيهاي خود با آنها، به شناختهاي جديدي از ابعاد وجودي خويش ميرسد. اين شناختها موجب پيدايي تصوير جديدي از خود ميشود.
همين دوستان و همسالان نياز به محبت کردن و محبت ديدن نوجوان را به طور مکفي تامين ميکنند.
به غير از همه مواردي که گفته شد، گروه دوستان و همسالان انجام بعضي از فعاليتها را براي نوجوان آسان کرده، جرأت و شهامت وي را تحريک ميکنند و احساس نوعدوستي نوجوان را تقويت کرده و او را در رسيدن به استقلال عاطفي عقلاني ياري ميدهند.
پايه دوستيهاي عاقلانه
مطالعات نشانگر اين است که گروه همسالان و دوستان، بسياري از نيازهاي نوجوان را تامين ميکنند که يکي از مهمترين آنها نياز به محبت کردن و محبت ديدن است و موارد ديگري از قبيل تقويت نوعدوستي و رسيدن به استقلال را نيز ميتوان متذکر شد.
اين تاثيرات مثبت در صورتي قابل دريافت است که اولا اهداف گروههاي دوستي سازنده بوده و جنبه بزهکارانه نداشته باشند، ثانيا والدين نقش خود را در مقابل نوجوان و دوستانش به خوبي ايفا کنند و به جاي قرار گرفتن در مقابل آنها در کنار آنها حرکت کنند.
درسخواندن گروهي
تاثير گروه همسالان تنها به دوستي ختم نميشود و ميتواند در درس خواندن يا نخواندن، لذت بردن از درس يا احساس بدي از درس خواندن داشتن تاثيرگذار باشد البته به شرط اينکه با يك برنامهريزي واحد (به صورت گروهي) درس بخوانند، سعي كنند مطالب درسي را براي همديگر تشريح كنند و مطالب درسي را به نوبت به همديگر درس بدهند.
در حالي که امتحان به اکثر بچهها و به ميزان مختلف استرس وارد ميکند، براي گروهي درس خواندن در تقويت روحيه آنها ميتواند نقش به سزايي داشته باشد. دانشآموزان ميتوانند نگرانيها و ضعفهاي درسيشان را با همديگر در ميان بگذارند و از فشار رواني و اضطرابشان كم كنند. آنها وقتي در صحبت با دوستانشان متوجه ميشوند كه مثل همديگرنگرانيها و ضعفهاي درسي مشترک دارند، احساس آرامش بيشتر و اعتماد به نفس بيشتري ميکنند.
اگر بخواهيم درباره تنها نقص اين روش هم بگوييم صحبت کردن با همديگر و خاطرهگويي است که با نظارت غيرمستقيم يک بزرگتر قابل حل است.
منابع:
1. کودک، بزرگسال، همسالان الگوي ارتباطي، نويسنده ام.ا.ليزنيا ترجمه دکتر محمدجعفر مدبرنيا
2. مقدمهاي بر نظريههاي يادگيري، ترجمه دکتر علياکبر سيف
3. نشريه پيوند (نشريه انجمن و اولياي مربيان ايران)
4. نشريه خراسان
منبع: http://salamat.com
دوستان و همسالان، يکي از مهمترين عوامل موثر در رشد و تکامل شخصيت آدمي در دوران نوجواني به شمار ميآيند. به عقيده موريس دبس، دوستيهاي اين دوران باعث کسب تجاربي ميشود که در توسعه شخصيت نوجوان نقش دارد. اين تجارب باعث ايجاد دوستيهاي عاقلانهتري در دوران بزرگسالي ميشود؛ دوستيهايي که بر اساس علاقه و اعتماد متقابل استوار است و اولين احساس نوعدوستي را در نوجوان برميانگيزد. دوستيهاي دوران نوجواني براساس يک نياز اجتماعي و براي ايجاد روابطي سالم و سازنده است.
در دوران نوجواني، شخصيت اجتماعي نوجوان در حال شکل گرفتن است و بر اين اساس، رفاقت نقش عمدهاي در اجتماعي شدن او ايفا ميکند. دوستان و همسالان، نوجوان را در «ابراز خود» ياري ميدهند؛ چرا که يکي از نيازهاي مهم اين دوره، نياز به ابراز خود است؛ رفتاري که فرد به وسيله آن تواناييها، انديشهها، اعتقادات، عواطف و احساساتش را به سايرين ابراز ميکند. دوستان و همسالان زمينه ممکن را براي فرد فراهم مينمايند زيرا آنها در معاشرت با يکديگر در مورد افکار و عقايد خود آزادانه گفتگو ميکنند و تواناييها و قابليتهاي خود را ظاهر ميکنند. فقدان چنين مهارتهايي در نوجوان موجب ميشود که او در ارتباطات اجتماعياش با مشکلات جدي روبهرو شود؛ به طور مثال بسياري از اين نوجوانان تمايلي به بحث و گفتگو در جمع ندارند که ناشي از ترس از ابراز خود و واکنشهاي دوستان و همسالان در دوران کودکي و نوجواني است.
کمک به تصميمگيري
دوستان و همسالان بر تصميمگيري نوجوان تاثير ميگذارند. بهطور کلي، دوره نوجواني، دوره آزمايش و خطاست؛ دورهاي که نوجوان تصميمات خود را در زمينههاي مختلف تغيير ميدهد. ممکن است يک نوجوان ماهها براي انتخاب يک سبک مطلوب آرايش موي سر، شيوههاي متفاوتي را آزمايش کند و نظر دوستانش را با حساسيت ويژهاي مورد توجه قرار دهد.
نوجوان به نگرشها و نظريات ديگران و به خصوص دوستانش درباره خود اهميت زيادي ميدهد. او با دريافت مستقيم و غيرمستقيم نظريات دوستان درباره خودش و همچنين در جريان مقايسه ويژگيهاي خود با آنها، به شناختهاي جديدي از ابعاد وجودي خويش ميرسد. اين شناختها موجب پيدايي تصوير جديدي از خود ميشود.
همين دوستان و همسالان نياز به محبت کردن و محبت ديدن نوجوان را به طور مکفي تامين ميکنند.
به غير از همه مواردي که گفته شد، گروه دوستان و همسالان انجام بعضي از فعاليتها را براي نوجوان آسان کرده، جرأت و شهامت وي را تحريک ميکنند و احساس نوعدوستي نوجوان را تقويت کرده و او را در رسيدن به استقلال عاطفي عقلاني ياري ميدهند.
پايه دوستيهاي عاقلانه
مطالعات نشانگر اين است که گروه همسالان و دوستان، بسياري از نيازهاي نوجوان را تامين ميکنند که يکي از مهمترين آنها نياز به محبت کردن و محبت ديدن است و موارد ديگري از قبيل تقويت نوعدوستي و رسيدن به استقلال را نيز ميتوان متذکر شد.
اين تاثيرات مثبت در صورتي قابل دريافت است که اولا اهداف گروههاي دوستي سازنده بوده و جنبه بزهکارانه نداشته باشند، ثانيا والدين نقش خود را در مقابل نوجوان و دوستانش به خوبي ايفا کنند و به جاي قرار گرفتن در مقابل آنها در کنار آنها حرکت کنند.
درسخواندن گروهي
تاثير گروه همسالان تنها به دوستي ختم نميشود و ميتواند در درس خواندن يا نخواندن، لذت بردن از درس يا احساس بدي از درس خواندن داشتن تاثيرگذار باشد البته به شرط اينکه با يك برنامهريزي واحد (به صورت گروهي) درس بخوانند، سعي كنند مطالب درسي را براي همديگر تشريح كنند و مطالب درسي را به نوبت به همديگر درس بدهند.
در حالي که امتحان به اکثر بچهها و به ميزان مختلف استرس وارد ميکند، براي گروهي درس خواندن در تقويت روحيه آنها ميتواند نقش به سزايي داشته باشد. دانشآموزان ميتوانند نگرانيها و ضعفهاي درسيشان را با همديگر در ميان بگذارند و از فشار رواني و اضطرابشان كم كنند. آنها وقتي در صحبت با دوستانشان متوجه ميشوند كه مثل همديگرنگرانيها و ضعفهاي درسي مشترک دارند، احساس آرامش بيشتر و اعتماد به نفس بيشتري ميکنند.
اگر بخواهيم درباره تنها نقص اين روش هم بگوييم صحبت کردن با همديگر و خاطرهگويي است که با نظارت غيرمستقيم يک بزرگتر قابل حل است.
منابع:
1. کودک، بزرگسال، همسالان الگوي ارتباطي، نويسنده ام.ا.ليزنيا ترجمه دکتر محمدجعفر مدبرنيا
2. مقدمهاي بر نظريههاي يادگيري، ترجمه دکتر علياکبر سيف
3. نشريه پيوند (نشريه انجمن و اولياي مربيان ايران)
4. نشريه خراسان
منبع: http://salamat.com