پرسش :
غرور و تكبر و متانت زن در مقابل نامحرم داشتن، با حضور حضرت زهرا(سلام الله علیها) در جامعه و صحبت با ديگران، چگونه قابل بررسي مي باشد؟
پاسخ :
غرور در لغت به معنى فريبخوردگى و در اصطلاح احساس بزرگى است كه هماهنگ با هواى نفس باشد. منشأ غرور چند چيز است:
1ـ جهالت: يعنى اعتماد قلبى شخص به اينكه عمل روحيه و صلاح است در حالى كه در واقع چنين نيست. 2ـ وسوسههاى شيطانى: پيروى از هواى نفس و شهوت. 3ـ پيروى از غضب و انتقامجويى. 4ـ دوستى دنيا و دنياطلبى. خداوند چند جاى قرآن شخص مغرور را مذمّت نموده و از فريبخوردگى برحذر مىدارد. عمدهترين عامل غرور كه در قرآن به آن اشاره شده، غرور نسبت به دنيا و ماديات است. تكبر از ماده كبر است. كبر صفت ناپسندى است كه آدمى خود را بالتر و برتر از ديگران بداند. آثار و عواقب كبر آن است كه شخص متكبر از همنشينى و رفاقت با ديگران امتناع ورزيده، توقّعات و انتظارات بيهودهاى از همنوعان خود دارد. مثلاً توقّع دارد ديگران او را اكرام و تعظيم كنند، يا در راه رفتن يا به هنگام حضور در جامعه، خرامان و بلندپروازانه رفتار مىنمايد و قصد دارد توجه ديگران را بدون دليل به خود جلب نمايد. خودبزرگبينى از بزرگترين موانع سعادت انسان است. چون آدمى را از تواضع، حلم و قبول نصيحت، ترك حسد و غيبت و امثال آنها باز مىدارد. در مذمّت و نكوهش تكبر همين بس كه خداوند شخص متكبّر را به سختترين عذابها بيم مىدهد: قيل ادخلوا ابواب جهنّم خلدين فيها فبئس مثوى المتكبّرين متكبران در بدترين جايگاه دوزخ جا داده مىشوند.
با اين تعاريف، هرگونه رفتار مغرورانه و متكبرانه نكوهيده و مطرود است و در مقابل اين دو صفت، رفتار مبتنى و متّكى بر متانت، تواضع و سنگينى مورد تحسين و سفارش دين مىباشد.
درباره حضور حضرت زهرا(سلام الله علیها) در جامعه و گفتگوى حضرت با مردان، خبرهاى متعددى رسيده، مثلاً در بعضى روايتها نقل شده كه حضرت براى گرفتن حقوق پايمال شدهى خود به نزد دستگاه حكومتى وقت مىرود و از حقوق خود و فرزندانش دفاع مىنمايد. يا در خبر ديگرى مىخوانيم حضرت براى ايراد خطبه در مسجد حضور مىيابند و خطبهاى معروف بيان مىكنند كه تاريخنويسان آن را ثبت و ضبط نمودهاند. يا بعضى اخبار حاكى از آن است كه حضرت(سلام الله علیها) با بعضى صحابه پيامبر گفتگوهايى داشته است. براى مثال در يكى از روايتها نقل شده كه سلمان به دعوت اميرالمؤمنين(علیه السّلام) به منزل فاطمه(سلام الله علیها) رفت. حضرت زهرا(سلام الله علیها) تا سلمان را ديد فرمود: اى سلمان! پس از وفات پدرم، با من جفا كردى (كه به ديدارم نيامدى)، و آنگاه اجازه نشستن داد و شروع به صحبت نمود يا در روايت ديگر مىخوانيم: عربى وارد مسجد پيامبر( صلّی الله علیه و آله و سلّم ) شد و از مردم كمك خواست. پيامبر به اصحاب خود نگريست. سلمان فارسى برخاست تا نياز آن بيچاره را برطرف سازد. هر جا رفت با دست خالى برگشت. در بازگشت به مسجد چشمش به منزل حضرت زهرا(سلام الله علیها) افتاد. با خود گفت: فاطمه سرچشمه نيكوكارى است. درب خانه را كوبيد و داستان عرب مستمند را شرح داد. حضرت زهرا(سلام الله علیها) با اينكه خود و فرزندانش و همسرش گرسنه بودند پيراهن خود را به سلمان داد تا در مغازه يك يهودى گرو گذاشته و مقدارى خرما و جو قرض بگيرد. يا در خبر ديگرى مىخوانيم سلمان از ديدن چادر وصلهدار و سادهى حضرت زهرا(سلام الله علیها) اظهار تعجب مىكند. حضرت زهرا(سلام الله علیها) در پاسخ مىفرمايد: اى سلمان! خداوند بزرگ، لباسهاى زينتى و تختهاى طلايى را براى ما در روز قيامت ذخيره كرده است! البته اخبار و روايات بيش از اين است و ما فقط چند نمونه را براى شاهد بحث آورديم.
اگر در ادامه صحبت بتوانيم ويژگىهاى حضرت زهرا(سلام الله علیها) را كه نمونه يك انسان كامل است تبيين و تشريع كنيم، حضور حضرت در جامعه براى ما شگفتانگيز و غريب نخواهد بود. عفّت كه خصوصيّت بارز يك زن مؤمنه است، به معنى پردهپوشى، پرواپيشگى، پاكدامنى، پارسايى و بلندطبعى مىباشد. عفّت جلوههاى گوناگونى دارد و ما مىتوانيم ظهور آن را در سه بخش انديشه، گفتار و رفتار ملاحظه كنيم.
1ـ عفّت در انديشه؛ يعنى دورداشت فكر از عرصههاى آلوده و ناهنجار. 2ـ عفّت در گفتار، در اينجا سه موضوع مطرح است: الف) آهنگ و آواى سخن؛ رعايت ادب و عفت در كوتاهى يا بلند بودن آوا و آهنگ صدا، مورد تأكيد اخلاق اسلامى است. ب) كيفيت القاء؛ سخن نازآلود و عشوهآميز با نامحرمان، بىترديد از نمادهاى بىعفّتى در گفتار است تا جائى كه خداوند به زنان پيامبر( صلّی الله علیه و آله و سلّم ) مىفرمايد: با ناز سخن مگوئيد تا آن كس كه در دلش بيمارى است طمع نورزد. ج) درون مايهى سخن؛ محتواى سخن ممكن است
خوشايند و دلربا، يا ناخوشايند و دلگير باشد. فرهنگ افتخار آفرين اسلام، براى حراست از عفّت در كلام و گفتار، با سخنانى كه از حريم عفت دور است به مبارزه برخاسته است. مثلاً پيامبر مكرّم اسلام( صلّی الله علیه و آله و سلّم ) در روايتى مىفرمايد: «هر كس بازنى كه همسرش نباشد (نامحرم باشد) شوخى كند، خداوند براى هر واژهاى كه در دنيا بر زبان رانده است، هزار سال او را زندان خواهد كرد». 3ـ عفت در رفتار؛ شامل عفّت در پوشش و عفت جنسى است كه مسأله حجاب در دين اسلام، همان عفّت در پوشش است. زن مسلمان
پوششى را برمىگزيند كه با هويت دينى، هنجارهاى اخلاقى و شخصيت والاى انسانى و ارزشهاى اجتماعى اسلام سازگار باشد.
عفت جنسى در فرهنگ اسلامى جلوههاى زير را در بردارد:
1. پرهيز از نگاه آلوده. 2. خلوت نكردن با نامحرم. 3. تماس بدنى داشتند. 4. نداشتن تجلّى تحريكآميز در جامعه. 5. گريز از عوامل تحريكآميز. همهى اين پرهيزها به عنوان پاكدامنى آمده است.
رهآورد عفّت، آرامش روحى، سلامت جسمانى، سلامت اخلاقى، سلامت نسل، پايدارى جمال و زيبائى، پايدارى خانواده، امنيت اجتماعى و پاكنامى است.
اگر زن مؤمنه و مسلمان متصف به اوصاف ذكر شده گرديد و اخلاق و رفتار خود را بر طبق اخلاق اسلامى تطبيق نمود، و بعد در مواقع ضرورى، در بين مردم (اعم از زن و مرد) حضور پيدا كرد، نه تنها غيبى ندارد، بلكه نشان دهندهى تقوا و پرهيزكارى در بُعد روابط اجتماعى مىباشد و نيز همه موظفند اين مسائل را در ارتباطات اجتماعى مراعات نمايند.
آرى حضرت زهرا گاهى در جامعه و در بين مردم حضور مىيافت، اما اين حضور و ظهور حضرت، تبلور و نماد ايمان و تقوا بود و به همين دلايل است كه ايشان شايستگى آن را دارد كه نمونه و الگوى انسانها تا روز قيامت باشد. با آرزوى اينكه خداوند به ما توفيق دهد تا از رهروان و دوستداران اهل بيت(علیه السّلام) باشيم. انشاءالله
منبع: نرم افزار معمای هستی
غرور در لغت به معنى فريبخوردگى و در اصطلاح احساس بزرگى است كه هماهنگ با هواى نفس باشد. منشأ غرور چند چيز است:
1ـ جهالت: يعنى اعتماد قلبى شخص به اينكه عمل روحيه و صلاح است در حالى كه در واقع چنين نيست. 2ـ وسوسههاى شيطانى: پيروى از هواى نفس و شهوت. 3ـ پيروى از غضب و انتقامجويى. 4ـ دوستى دنيا و دنياطلبى. خداوند چند جاى قرآن شخص مغرور را مذمّت نموده و از فريبخوردگى برحذر مىدارد. عمدهترين عامل غرور كه در قرآن به آن اشاره شده، غرور نسبت به دنيا و ماديات است. تكبر از ماده كبر است. كبر صفت ناپسندى است كه آدمى خود را بالتر و برتر از ديگران بداند. آثار و عواقب كبر آن است كه شخص متكبر از همنشينى و رفاقت با ديگران امتناع ورزيده، توقّعات و انتظارات بيهودهاى از همنوعان خود دارد. مثلاً توقّع دارد ديگران او را اكرام و تعظيم كنند، يا در راه رفتن يا به هنگام حضور در جامعه، خرامان و بلندپروازانه رفتار مىنمايد و قصد دارد توجه ديگران را بدون دليل به خود جلب نمايد. خودبزرگبينى از بزرگترين موانع سعادت انسان است. چون آدمى را از تواضع، حلم و قبول نصيحت، ترك حسد و غيبت و امثال آنها باز مىدارد. در مذمّت و نكوهش تكبر همين بس كه خداوند شخص متكبّر را به سختترين عذابها بيم مىدهد: قيل ادخلوا ابواب جهنّم خلدين فيها فبئس مثوى المتكبّرين متكبران در بدترين جايگاه دوزخ جا داده مىشوند.
با اين تعاريف، هرگونه رفتار مغرورانه و متكبرانه نكوهيده و مطرود است و در مقابل اين دو صفت، رفتار مبتنى و متّكى بر متانت، تواضع و سنگينى مورد تحسين و سفارش دين مىباشد.
درباره حضور حضرت زهرا(سلام الله علیها) در جامعه و گفتگوى حضرت با مردان، خبرهاى متعددى رسيده، مثلاً در بعضى روايتها نقل شده كه حضرت براى گرفتن حقوق پايمال شدهى خود به نزد دستگاه حكومتى وقت مىرود و از حقوق خود و فرزندانش دفاع مىنمايد. يا در خبر ديگرى مىخوانيم حضرت براى ايراد خطبه در مسجد حضور مىيابند و خطبهاى معروف بيان مىكنند كه تاريخنويسان آن را ثبت و ضبط نمودهاند. يا بعضى اخبار حاكى از آن است كه حضرت(سلام الله علیها) با بعضى صحابه پيامبر گفتگوهايى داشته است. براى مثال در يكى از روايتها نقل شده كه سلمان به دعوت اميرالمؤمنين(علیه السّلام) به منزل فاطمه(سلام الله علیها) رفت. حضرت زهرا(سلام الله علیها) تا سلمان را ديد فرمود: اى سلمان! پس از وفات پدرم، با من جفا كردى (كه به ديدارم نيامدى)، و آنگاه اجازه نشستن داد و شروع به صحبت نمود يا در روايت ديگر مىخوانيم: عربى وارد مسجد پيامبر( صلّی الله علیه و آله و سلّم ) شد و از مردم كمك خواست. پيامبر به اصحاب خود نگريست. سلمان فارسى برخاست تا نياز آن بيچاره را برطرف سازد. هر جا رفت با دست خالى برگشت. در بازگشت به مسجد چشمش به منزل حضرت زهرا(سلام الله علیها) افتاد. با خود گفت: فاطمه سرچشمه نيكوكارى است. درب خانه را كوبيد و داستان عرب مستمند را شرح داد. حضرت زهرا(سلام الله علیها) با اينكه خود و فرزندانش و همسرش گرسنه بودند پيراهن خود را به سلمان داد تا در مغازه يك يهودى گرو گذاشته و مقدارى خرما و جو قرض بگيرد. يا در خبر ديگرى مىخوانيم سلمان از ديدن چادر وصلهدار و سادهى حضرت زهرا(سلام الله علیها) اظهار تعجب مىكند. حضرت زهرا(سلام الله علیها) در پاسخ مىفرمايد: اى سلمان! خداوند بزرگ، لباسهاى زينتى و تختهاى طلايى را براى ما در روز قيامت ذخيره كرده است! البته اخبار و روايات بيش از اين است و ما فقط چند نمونه را براى شاهد بحث آورديم.
اگر در ادامه صحبت بتوانيم ويژگىهاى حضرت زهرا(سلام الله علیها) را كه نمونه يك انسان كامل است تبيين و تشريع كنيم، حضور حضرت در جامعه براى ما شگفتانگيز و غريب نخواهد بود. عفّت كه خصوصيّت بارز يك زن مؤمنه است، به معنى پردهپوشى، پرواپيشگى، پاكدامنى، پارسايى و بلندطبعى مىباشد. عفّت جلوههاى گوناگونى دارد و ما مىتوانيم ظهور آن را در سه بخش انديشه، گفتار و رفتار ملاحظه كنيم.
1ـ عفّت در انديشه؛ يعنى دورداشت فكر از عرصههاى آلوده و ناهنجار. 2ـ عفّت در گفتار، در اينجا سه موضوع مطرح است: الف) آهنگ و آواى سخن؛ رعايت ادب و عفت در كوتاهى يا بلند بودن آوا و آهنگ صدا، مورد تأكيد اخلاق اسلامى است. ب) كيفيت القاء؛ سخن نازآلود و عشوهآميز با نامحرمان، بىترديد از نمادهاى بىعفّتى در گفتار است تا جائى كه خداوند به زنان پيامبر( صلّی الله علیه و آله و سلّم ) مىفرمايد: با ناز سخن مگوئيد تا آن كس كه در دلش بيمارى است طمع نورزد. ج) درون مايهى سخن؛ محتواى سخن ممكن است
خوشايند و دلربا، يا ناخوشايند و دلگير باشد. فرهنگ افتخار آفرين اسلام، براى حراست از عفّت در كلام و گفتار، با سخنانى كه از حريم عفت دور است به مبارزه برخاسته است. مثلاً پيامبر مكرّم اسلام( صلّی الله علیه و آله و سلّم ) در روايتى مىفرمايد: «هر كس بازنى كه همسرش نباشد (نامحرم باشد) شوخى كند، خداوند براى هر واژهاى كه در دنيا بر زبان رانده است، هزار سال او را زندان خواهد كرد». 3ـ عفت در رفتار؛ شامل عفّت در پوشش و عفت جنسى است كه مسأله حجاب در دين اسلام، همان عفّت در پوشش است. زن مسلمان
پوششى را برمىگزيند كه با هويت دينى، هنجارهاى اخلاقى و شخصيت والاى انسانى و ارزشهاى اجتماعى اسلام سازگار باشد.
عفت جنسى در فرهنگ اسلامى جلوههاى زير را در بردارد:
1. پرهيز از نگاه آلوده. 2. خلوت نكردن با نامحرم. 3. تماس بدنى داشتند. 4. نداشتن تجلّى تحريكآميز در جامعه. 5. گريز از عوامل تحريكآميز. همهى اين پرهيزها به عنوان پاكدامنى آمده است.
رهآورد عفّت، آرامش روحى، سلامت جسمانى، سلامت اخلاقى، سلامت نسل، پايدارى جمال و زيبائى، پايدارى خانواده، امنيت اجتماعى و پاكنامى است.
اگر زن مؤمنه و مسلمان متصف به اوصاف ذكر شده گرديد و اخلاق و رفتار خود را بر طبق اخلاق اسلامى تطبيق نمود، و بعد در مواقع ضرورى، در بين مردم (اعم از زن و مرد) حضور پيدا كرد، نه تنها غيبى ندارد، بلكه نشان دهندهى تقوا و پرهيزكارى در بُعد روابط اجتماعى مىباشد و نيز همه موظفند اين مسائل را در ارتباطات اجتماعى مراعات نمايند.
آرى حضرت زهرا گاهى در جامعه و در بين مردم حضور مىيافت، اما اين حضور و ظهور حضرت، تبلور و نماد ايمان و تقوا بود و به همين دلايل است كه ايشان شايستگى آن را دارد كه نمونه و الگوى انسانها تا روز قيامت باشد. با آرزوى اينكه خداوند به ما توفيق دهد تا از رهروان و دوستداران اهل بيت(علیه السّلام) باشيم. انشاءالله
منبع: نرم افزار معمای هستی