پرسش :
فلسفه زندگي زاهدانه رسول خدا(ص) و علي مرتضي(ع) چيست؟
پاسخ :
اين عمل را به دو شكل ميتوان تفسير كرد. يكي اين كه بگوييم دستور اسلام به طور مطلق براي بشر اين است كه از نعمتها و خيرهاي اين جهان محترز باشد. اسلام همانطوري كه به اخلاص در عمل و توحيد در عبادت و به صدق و امانت و صفا و محبت دستور ميدهد، به احتراز و اعراض از نعمتهاي دنيا هم دستور ميدهد. همانطوري كه آن امور بالذات براي بشر كمالند و در همة زمانها مردم بايد موحد باشند، صدق و امانت و صفا و محبت داشته باشند، از دروغ و دغل و زبوني پرهيز داشته باشند، همينطور در همة زمانها و در هر نوع شرايطي لازم است كه از نعمتها و خيرات دنيا احتراز داشته باشند.
تفسير ديگر اينكه بگوييم فرق است بين آن امور كه مربوط به عقيده و يا اخلاق ويا رابطة انسان با خداي خودش است و بين اين امر كه مربوط به انتخاب طرز معيشت است. اينكه رسول خدا و علي مرتضي بر خود در غذا و لباس و مسكن و غيره سخت ميگرفتند نه از اين جهت است كه توسعه در زندگي بالذات زشت و ناپسند است، بلكه مربوط به چيزهاي ديگر بوده، يكي مربوط بوده به وضع عصر و زمانشان كه براي عموم مردم وسيله فراهم نبود، فقر عمومي زياد بود. در چنين اوضاعي مواسات و همدردي اقتضا ميكرد كه به كم قناعت كنند و مابقي را انفاق كنند. بعلاوه آنها در زمان خود زعيم و پيشوا بودند، وظيفة زعيم و پيشوا كه چشم همه به اوست با ديگران فرق دارد.
منبع: مجموعه آثار شهيدمطهري ج18ـ سيري در سيره ائمه اطهار(ع)
اين عمل را به دو شكل ميتوان تفسير كرد. يكي اين كه بگوييم دستور اسلام به طور مطلق براي بشر اين است كه از نعمتها و خيرهاي اين جهان محترز باشد. اسلام همانطوري كه به اخلاص در عمل و توحيد در عبادت و به صدق و امانت و صفا و محبت دستور ميدهد، به احتراز و اعراض از نعمتهاي دنيا هم دستور ميدهد. همانطوري كه آن امور بالذات براي بشر كمالند و در همة زمانها مردم بايد موحد باشند، صدق و امانت و صفا و محبت داشته باشند، از دروغ و دغل و زبوني پرهيز داشته باشند، همينطور در همة زمانها و در هر نوع شرايطي لازم است كه از نعمتها و خيرات دنيا احتراز داشته باشند.
تفسير ديگر اينكه بگوييم فرق است بين آن امور كه مربوط به عقيده و يا اخلاق ويا رابطة انسان با خداي خودش است و بين اين امر كه مربوط به انتخاب طرز معيشت است. اينكه رسول خدا و علي مرتضي بر خود در غذا و لباس و مسكن و غيره سخت ميگرفتند نه از اين جهت است كه توسعه در زندگي بالذات زشت و ناپسند است، بلكه مربوط به چيزهاي ديگر بوده، يكي مربوط بوده به وضع عصر و زمانشان كه براي عموم مردم وسيله فراهم نبود، فقر عمومي زياد بود. در چنين اوضاعي مواسات و همدردي اقتضا ميكرد كه به كم قناعت كنند و مابقي را انفاق كنند. بعلاوه آنها در زمان خود زعيم و پيشوا بودند، وظيفة زعيم و پيشوا كه چشم همه به اوست با ديگران فرق دارد.
منبع: مجموعه آثار شهيدمطهري ج18ـ سيري در سيره ائمه اطهار(ع)