پرسش :
ليلة المبيت چيست؟ چه واقعهاى در آن شب به وقوع پيوست؟
پاسخ :
به شب اول ماه ربيعالاول سال سيزدهم بعثت كه حضرت على(ع) جاى پيامبر اكرم(ص) خوابيد، «ليلة المبيت» مىگويند.
خلاصه آن واقعه از اين قرار است كه در سال سيزدهم بعثت سران قريش در يك شوراى عمومى تصميم گرفتند كه نداى توحيد را با زندانى كردن پيامبر يا كشتن و يا تبعيد او خاموش سازند، چنانكه قرآن كريم مىفرمايد:
«وَ إذ يَمكُرُ بِكَ الذيِنَ كَفَرُوا لِيُثبِتوكَ اَوْ يَقتُلوكَ أَو يُخْرِجُوكَ وَ يَمكُروُنَ وَ يَمكُرُ اللَّهَ وَ اللَّهُ خَيرُ المَاكِرينَ»؛ سوره انفال، آيه 30، ر.ك: تفسير قرطبى، ج 7، ص 397، (داراحياءالتراث العربى، بيروت). به خاطر بياور هنگامى را كه كافران نقشه مىكشيدند كه تو را به زندان بيفكنند يا به قتل برسانند و يا از مكه خارج سازند. آنها چاره مىانديشيدند و نقشه مىكشيدند، و خداوند هم تدبير مىكرد؛ و خدا بهترين چاره جويان و تدبيركنندگان است. سرانجام سران قريش تصميم گرفتند كه از هر قبيله، فردى انتخاب شود تا افراد منتخب در نيمه شب يك باره بر خانه حضرت هجوم برده، او را قطعه قطعه كنند. بدين طريق هم از تبليغات او آسوده شوند و هم خون او در ميان قبايل عرب پخش شود تا خاندان هاشم نتوانند با آنها به مبارزه برخيزند. فرشته وحى، پيامبر را از نقشه شوم مشركان آگاه ساخت و به آن حضرت دستور داد تا از مكه به عزم مدينه خارج شود. پيامبر اكرم(ص) حضرت على(ع) را از اين نقشه آگاه كرد و به او فرمود: «امشب در خوابگاه من بخواب و رواندازِ سبزِ مرا به خود بپيچ تا آنان تصور كنند كه من هنوز در خانه و در بستر آرميدهام و مرا تعقيب نكند». آن گاه پيامبر مخفيانه به سمت غار ثور حركت كرد و از خداوند درخواست نمود تا دشمن را از دستيابى به او گمراه كند و آنان نتوانند او را پيدا كنند.... .ر.ك: فروغ ولايت، استاد جعفر سبحانى، ص 45-57، بخش دوم از فصل سوم، مؤسسه امام صادق، 1374ش.
در روايات شيعه و اهل سنت آمده است كه على(ع) اين كار را انجام داد و خداوند به خاطر اين كار به فرشتگان مباهات نمود و موقعى كه پيامبر به سوى مدينه در حركت بود، اين آيه را در شأن حضرت على(ع) نازل فرمود: «وَ مِنَ النّاسِ مَن يشرى نَفسَهُ ابتِغاءَ مَرضاتِ اللَّه و اللَّهُ رَئوف بالعباد»؛ ر.ك: احياءالعلوم، الغزالى، ج 3، ص 378، (دارالهادى بيروت)؛ تذكرة الخواص، ابن الجوزى، ص 35، (مكتبة النينوى الحديثه، تهران)؛ شواهد التنزيل، الحاكم الحسكانى، ج 1، ص 123، ش 4، (مجمع احياء الثقافة اسلاميه)؛ الغدير، علامه امينى، ج 2، ص 49 - 47، (دارالكتاب العربى، بيروت، 1398 ه ق). بعضى از مردم - با ايمان همچون على(ع) به هنگام خفتن در جايگاه پيامبر - جان خود را به خاطر خشنودى خدا مىفروشند، و خداوند نسبت به بندگان مهربان است. از اين رخداد بىنظير مىتوان به نتايج ذيل پى برد: درجه ايثار فوق العاده امام على(ع)؛ تبعيت محض ايشان نسبت به فرمان الهى و نبوى(ص)؛ عشق و علاقه غير قابل توصيف آن بزرگوار نسبت به رهبر و مقتداى خود؛ و اين نكته كه در مواقعى كه اصل و اساس اسلام در خطر قرار مىگيرد مىبايد بهترين شخصيتها، حتى وجود مقدس على بن ابىطالب(ع) فدا گردد. نظير آن را در ماجراى شهادت امام حسين(ع) براى حفظ اسلام مىتوان ديد
منبع: www.payambarazam.ir
به شب اول ماه ربيعالاول سال سيزدهم بعثت كه حضرت على(ع) جاى پيامبر اكرم(ص) خوابيد، «ليلة المبيت» مىگويند.
خلاصه آن واقعه از اين قرار است كه در سال سيزدهم بعثت سران قريش در يك شوراى عمومى تصميم گرفتند كه نداى توحيد را با زندانى كردن پيامبر يا كشتن و يا تبعيد او خاموش سازند، چنانكه قرآن كريم مىفرمايد:
«وَ إذ يَمكُرُ بِكَ الذيِنَ كَفَرُوا لِيُثبِتوكَ اَوْ يَقتُلوكَ أَو يُخْرِجُوكَ وَ يَمكُروُنَ وَ يَمكُرُ اللَّهَ وَ اللَّهُ خَيرُ المَاكِرينَ»؛ سوره انفال، آيه 30، ر.ك: تفسير قرطبى، ج 7، ص 397، (داراحياءالتراث العربى، بيروت). به خاطر بياور هنگامى را كه كافران نقشه مىكشيدند كه تو را به زندان بيفكنند يا به قتل برسانند و يا از مكه خارج سازند. آنها چاره مىانديشيدند و نقشه مىكشيدند، و خداوند هم تدبير مىكرد؛ و خدا بهترين چاره جويان و تدبيركنندگان است. سرانجام سران قريش تصميم گرفتند كه از هر قبيله، فردى انتخاب شود تا افراد منتخب در نيمه شب يك باره بر خانه حضرت هجوم برده، او را قطعه قطعه كنند. بدين طريق هم از تبليغات او آسوده شوند و هم خون او در ميان قبايل عرب پخش شود تا خاندان هاشم نتوانند با آنها به مبارزه برخيزند. فرشته وحى، پيامبر را از نقشه شوم مشركان آگاه ساخت و به آن حضرت دستور داد تا از مكه به عزم مدينه خارج شود. پيامبر اكرم(ص) حضرت على(ع) را از اين نقشه آگاه كرد و به او فرمود: «امشب در خوابگاه من بخواب و رواندازِ سبزِ مرا به خود بپيچ تا آنان تصور كنند كه من هنوز در خانه و در بستر آرميدهام و مرا تعقيب نكند». آن گاه پيامبر مخفيانه به سمت غار ثور حركت كرد و از خداوند درخواست نمود تا دشمن را از دستيابى به او گمراه كند و آنان نتوانند او را پيدا كنند.... .ر.ك: فروغ ولايت، استاد جعفر سبحانى، ص 45-57، بخش دوم از فصل سوم، مؤسسه امام صادق، 1374ش.
در روايات شيعه و اهل سنت آمده است كه على(ع) اين كار را انجام داد و خداوند به خاطر اين كار به فرشتگان مباهات نمود و موقعى كه پيامبر به سوى مدينه در حركت بود، اين آيه را در شأن حضرت على(ع) نازل فرمود: «وَ مِنَ النّاسِ مَن يشرى نَفسَهُ ابتِغاءَ مَرضاتِ اللَّه و اللَّهُ رَئوف بالعباد»؛ ر.ك: احياءالعلوم، الغزالى، ج 3، ص 378، (دارالهادى بيروت)؛ تذكرة الخواص، ابن الجوزى، ص 35، (مكتبة النينوى الحديثه، تهران)؛ شواهد التنزيل، الحاكم الحسكانى، ج 1، ص 123، ش 4، (مجمع احياء الثقافة اسلاميه)؛ الغدير، علامه امينى، ج 2، ص 49 - 47، (دارالكتاب العربى، بيروت، 1398 ه ق). بعضى از مردم - با ايمان همچون على(ع) به هنگام خفتن در جايگاه پيامبر - جان خود را به خاطر خشنودى خدا مىفروشند، و خداوند نسبت به بندگان مهربان است. از اين رخداد بىنظير مىتوان به نتايج ذيل پى برد: درجه ايثار فوق العاده امام على(ع)؛ تبعيت محض ايشان نسبت به فرمان الهى و نبوى(ص)؛ عشق و علاقه غير قابل توصيف آن بزرگوار نسبت به رهبر و مقتداى خود؛ و اين نكته كه در مواقعى كه اصل و اساس اسلام در خطر قرار مىگيرد مىبايد بهترين شخصيتها، حتى وجود مقدس على بن ابىطالب(ع) فدا گردد. نظير آن را در ماجراى شهادت امام حسين(ع) براى حفظ اسلام مىتوان ديد
منبع: www.payambarazam.ir