پرسش :
فلسفه تعدد زوجات رسول اكرم(ص) چيست؟ در اين باره شبهات زيادى مطرح است، از جمله غربى ها پيامبر(ص) را متهم به شهوترانى مىكنند؟
پاسخ :
تعداد همسران پيامبر كه «امّهاتالمؤمنين» به حساب مىآيند، يازده تن مىباشند به اين ترتيب: خديجه، سوده، عايشه، حفصه، زينب دختر خزيمه، امسلمه، زينب دختر جحش، جويريه، صفيه، ام حبيبه و ميمونه(ازواج النبى(ص)، دكتر موسى شاهين لاشين، چاپ رياض، چاپ اول، ص 21 / سيره ابنهشام، ص 297، چاپ مصر، 1355 هجرى قمرى).
دربارهى اهداف پيامبر اسلام از تعدد همسرانش، توجه شما را به مطالب زير جلب مىكنيم:
الف) علامه طباطبائى در اين مورد مىگويد: ازدواجهاى آن حضرت، هر كدام روش خاصى را داشت. نخستين همسر آن حضرت خديجه است. پيامبر اولين بار با او ازدواج كرد و بيش از بيست سال با او زندگى كرد و غير از او با كسى ازدواج نكرد. ج) جان ديون پورت انگليسى مىگويد: با اين كه در آن زمان، زياد زن گرفتن كار بدى نبود، ولى با اين حال حضرت محمد(ص) تا پنجاه سالگى با يك زن زندگى كرد و تا خديجه زنده بود، زن ديگرى نگرفت. آيا ممكن است كسى شهوتران باشد و هيچ مانعى هم براى زن گرفتن در كار نباشد، با اين حال با يك زن زندگى كند آن هم با زنى كه سنّ بالائى داشته باشد؟!همسران پيامبر، عقيقى بخشايش، ص 78، چاپ قبل از انقلاب).پيامبر در سن 25 سالگي با خديجه کبري ازدواج نمود و تا سن 50 سالگي يعني سال دهم بعثت فقط با آن بانوي بزرگ زندگي مي نمود.
دو. اولين ازدواج آن حضرت با خديجه چهل ساله بود و تا زمان حيات وى، با هيچ كس ديگر ازدواج نكرد.
پس از وفات خديجه و پس از هجرت به مدينه، زنان ديگرى را به همسرى انتخاب كرد.
برخى از اين زنان بيوه بودند، برخى جوان بودند و برخى پير بودند. معلوم است كه اين روش، روش شهوترانان نيست.
آن حضرت با امسلمهى كهنسال ازدواج كرد و با زينب پنجاه ساله ازدواج كرد، آن حضرت همسران خود را از زيادخواهى منع مىفرمود. در غير اين صورت طلاق بگيرند. با اين محاسبه، انسانِ محقق دورانديش نمىتواند براى آن حضرت، انگيزههاى شهوانى در نظر بگيرد.
حضرت محمد(ص) برخى از همسران را براى قدرتمند شدن اسلام و مسلمين،بعضىها را براى دلجوئى آنان، بعضىها را براى حفظ از خطرات جانى، بعضىها را براى تأمين زندگى آنان و بعضىها را براى بيان حلال و حرام خدا به همسرى انتخاب كرد.
به عنوان مثال، آن جناب پس از خديجه، سوده را گرفت. سوده به حبشه هجرت كرده بود و شوهرش پس از رجوع از حبشه، مُرد. سوده زنى بود مؤمن و خويشانش هم كافر بودند. اگر او را به خويشان تحويل مىدادند، او را مىكشتند و يا گمراه مىساختند. براى حفظ آن زن مؤمن از اين خطرات، پيامبر اسلام با او ازدواج كرد و با اين ازدواج سوده نجات يافت.
1.محافظت از يتيمان، درماندگان و حفظ آبروى آنان مانند ازدواج با سوده.
بعد از رحلت خديجه کبري پيامبر به علت نياز مرد به همسر با خانمي به نام سوده که شوهرش در حبشه از دنيا رفته بود و بيوه بود ازدواج نمود.سوده داراي خانواده اي مشرک و دشمن پيامبر بود و به علت اين که مسلمان شده بود هيچ پشتيباني در خانواده خود نداشت و او را اذيت مي کردند.
زينب دختر خزيمه، از زنان مؤمن بود. در جنگ احد شوهرش كشته شد و رسول خدا با او ازدواج كرد تا بىسرپرست نباشد.
2. وضع قانون و شكستنِ سنّت غلط جاهلى مانند ازدواج با زينب دختر جحش كه رسول خدا به فرمان خدا پس از آن كه زيد او را طلاق داد، او را به همسرى انتخاب كرد تا مردم بدانند كه زن پسر خوانده، مانند زن پسر نيست، و مىتوان با زنِ پسر خوانده ازدواج كرد، گر چه در زمان جاهليت، ازدواج با زنِ پسر خوانده ممنوع بود.ازدواج با زينب همسر طلاق داده شده زيد بن حارث پسر خوانده پيامبر به امر خداوند به جهت برداشتن بدعت ازدواج با همسر پسرخوانده بود (زيرا آنان همسر پسر خوانده را مانند همسر پسر خود عروس تلقي مي کردند).- برخي از ازدواج هاي آن حضرت براي ريشه كن كردن يكسري از سنن جاهلي بوده است . مانند ازدواج آن حضرت با زينب .
امّسلمه هم شوهرش درگذشت و خود امسلمه پير شده بود و با چند تا يتيم پيامبر با او ازدواج كرد و به اين ترتيب مشكل امّسلمه حل شد.ازدواج با ام سلمه که شوهرش در احد شهيد شده بود و در مدينه غريب و بي کس و سرپرست چهار يتيم بود انگيزه اي الهي بود.
صفيه دختر حُيَىّ بن اخطب يهودى بود. شوهرش در جنگ خيبر و پدرش در جنگ بنىقريظه كشته شد و خودش هم اسير شد. پيامبر خدا او را براى خود انتخاب كرد و آزاد ساخت و پس از آزاد ساختن به عنوان همسر انتخاب كرد و به اين ترتيب دختر رئيس يهود را از ذلّت رها كرد. جويريه دختر رئيس طايفهى بنىمصطلق بود. رئيس، دخترش و تعداد زيادى از افرادش اسير شدند. پيامبر جويريه را به همسرى انتخاب كرد و مسلمانان گفتند: حال كه اين طايفه، فاميل پيامبر ما شدند، ما همهشان را آزاد مىكنيم و بنىمصطلق هم كه چنين ديدند، همه مسلمان شدند.
ميمونه، امحبيبه و حفصه هم شوهرانشان مرده بودند و پيامبر با ازدواج با اينها، آنان را نجات مىداد. فقط عايشه در ميان اينها شوهر نداشت. با توجه به اين خصوصيات و با توجه به خصوصيات روحى پيامبر اسلام به هيچ عنوان نمىتوان گفت كه ازدواجهاى پيامبر اسلام مانند ازدواجهاى متعارف بوده است(به الميزان، ج 4، ص 195، چاپ دوم، بيروت، 1974، در ذيل آيه 2 تا 6 مراجعه كنيد).
ب) در جزوهى «نگرشى كوتاه به زندگى پيامبر اسلام» دربارهى فلسفه تعدد همسران پيامبر اسلام چنين آمده است:
ازدواجهاى پيامبر اسلام(ص) براى چند هدف بوده است:
1.محافظت از يتيمان، درماندگان و حفظ آبروى آنان مانند ازدواج با سوده.
2.وضع قانون و شكستنِ سنّت غلط جاهلى مانند ازدواج با زينب دختر جحش كه رسول خدا به فرمان خدا پس از آن كه زيد او را طلاق داد، او را به همسرى انتخاب كرد تا مردم بدانند كه زن پسر خوانده، مانند زن پسر نيست، و مىتوان با زنِ پسر خوانده ازدواج كرد، گر چه در زمان جاهليت، ازدواج با زنِ پسر خوانده ممنوع بود.
3.آزادسازى اسيران و بردگان مانند ازدواج با جويريه. پيامبر اكرم جويريه را گرفت و مسلمانان به خاطر خويشاوندى بنىمصطلق با پيامبر، همهى اسيران را آزاد كردند و بنىمصطلق هم با مشاهده اين وضعيت، مسلمان شدند.
4.برقرارى پيوند با قبايل و طوايف بزرگ عرب و حفظ اسلام و مسلمين مانند ازدواج با عايشه، حفصه، امحبيبه، صفيه و ميمونه(نگرشى كوتاه به زندگى پيامبر اسلام، ص 29، چاپ پنجم، از انتشارات مؤسسه در راه حق).
ج) جان ديون پورت انگليسى مىگويد: با اين كه در آن زمان، زياد زن گرفتن كار بدى نبود، ولى با اين حال حضرت محمد(ص) تا پنجاه سالگى با يك زن زندگى كرد و تا خديجه زنده بود، زن ديگرى نگرفت. آيا ممكن است كسى شهوتران باشد و هيچ مانعى هم براى زن گرفتن در كار نباشد، با اين حال با يك زن زندگى كند آن هم با زنى كه سنّ بالائى داشته باشد؟!همسران پيامبر، عقيقى بخشايش، ص 78، چاپ قبل از انقلاب).
د) توماس كارلايل مىگويد: به رغم دشمنان، حضرت محمد(ص) هرگز شهوتپرست نبود و اين تهمت، بىانصافى است(همان).
ه) گيورگيو مىگويد: محمد(ص) در سال 595 ميلادى ازدواج كرد و زندگى خانوادگى او نمونهى زهد، تقوى و پاكى بود. او همانند ابراهيم، نوح و يعقوب در محيطى ساده و بىآلايش زندگى مىكرد(همان).
براى آگاهى بيشتر ر.ك: الصحيح من سيرة النبى الاعظم، سيد جعفر مرتضى عاملى، ج 4، ص 68، چاپ جامعه مدرسي
منبع: www.payambarazam.ir
تعداد همسران پيامبر كه «امّهاتالمؤمنين» به حساب مىآيند، يازده تن مىباشند به اين ترتيب: خديجه، سوده، عايشه، حفصه، زينب دختر خزيمه، امسلمه، زينب دختر جحش، جويريه، صفيه، ام حبيبه و ميمونه(ازواج النبى(ص)، دكتر موسى شاهين لاشين، چاپ رياض، چاپ اول، ص 21 / سيره ابنهشام، ص 297، چاپ مصر، 1355 هجرى قمرى).
دربارهى اهداف پيامبر اسلام از تعدد همسرانش، توجه شما را به مطالب زير جلب مىكنيم:
الف) علامه طباطبائى در اين مورد مىگويد: ازدواجهاى آن حضرت، هر كدام روش خاصى را داشت. نخستين همسر آن حضرت خديجه است. پيامبر اولين بار با او ازدواج كرد و بيش از بيست سال با او زندگى كرد و غير از او با كسى ازدواج نكرد. ج) جان ديون پورت انگليسى مىگويد: با اين كه در آن زمان، زياد زن گرفتن كار بدى نبود، ولى با اين حال حضرت محمد(ص) تا پنجاه سالگى با يك زن زندگى كرد و تا خديجه زنده بود، زن ديگرى نگرفت. آيا ممكن است كسى شهوتران باشد و هيچ مانعى هم براى زن گرفتن در كار نباشد، با اين حال با يك زن زندگى كند آن هم با زنى كه سنّ بالائى داشته باشد؟!همسران پيامبر، عقيقى بخشايش، ص 78، چاپ قبل از انقلاب).پيامبر در سن 25 سالگي با خديجه کبري ازدواج نمود و تا سن 50 سالگي يعني سال دهم بعثت فقط با آن بانوي بزرگ زندگي مي نمود.
دو. اولين ازدواج آن حضرت با خديجه چهل ساله بود و تا زمان حيات وى، با هيچ كس ديگر ازدواج نكرد.
پس از وفات خديجه و پس از هجرت به مدينه، زنان ديگرى را به همسرى انتخاب كرد.
برخى از اين زنان بيوه بودند، برخى جوان بودند و برخى پير بودند. معلوم است كه اين روش، روش شهوترانان نيست.
آن حضرت با امسلمهى كهنسال ازدواج كرد و با زينب پنجاه ساله ازدواج كرد، آن حضرت همسران خود را از زيادخواهى منع مىفرمود. در غير اين صورت طلاق بگيرند. با اين محاسبه، انسانِ محقق دورانديش نمىتواند براى آن حضرت، انگيزههاى شهوانى در نظر بگيرد.
حضرت محمد(ص) برخى از همسران را براى قدرتمند شدن اسلام و مسلمين،بعضىها را براى دلجوئى آنان، بعضىها را براى حفظ از خطرات جانى، بعضىها را براى تأمين زندگى آنان و بعضىها را براى بيان حلال و حرام خدا به همسرى انتخاب كرد.
به عنوان مثال، آن جناب پس از خديجه، سوده را گرفت. سوده به حبشه هجرت كرده بود و شوهرش پس از رجوع از حبشه، مُرد. سوده زنى بود مؤمن و خويشانش هم كافر بودند. اگر او را به خويشان تحويل مىدادند، او را مىكشتند و يا گمراه مىساختند. براى حفظ آن زن مؤمن از اين خطرات، پيامبر اسلام با او ازدواج كرد و با اين ازدواج سوده نجات يافت.
1.محافظت از يتيمان، درماندگان و حفظ آبروى آنان مانند ازدواج با سوده.
بعد از رحلت خديجه کبري پيامبر به علت نياز مرد به همسر با خانمي به نام سوده که شوهرش در حبشه از دنيا رفته بود و بيوه بود ازدواج نمود.سوده داراي خانواده اي مشرک و دشمن پيامبر بود و به علت اين که مسلمان شده بود هيچ پشتيباني در خانواده خود نداشت و او را اذيت مي کردند.
زينب دختر خزيمه، از زنان مؤمن بود. در جنگ احد شوهرش كشته شد و رسول خدا با او ازدواج كرد تا بىسرپرست نباشد.
2. وضع قانون و شكستنِ سنّت غلط جاهلى مانند ازدواج با زينب دختر جحش كه رسول خدا به فرمان خدا پس از آن كه زيد او را طلاق داد، او را به همسرى انتخاب كرد تا مردم بدانند كه زن پسر خوانده، مانند زن پسر نيست، و مىتوان با زنِ پسر خوانده ازدواج كرد، گر چه در زمان جاهليت، ازدواج با زنِ پسر خوانده ممنوع بود.ازدواج با زينب همسر طلاق داده شده زيد بن حارث پسر خوانده پيامبر به امر خداوند به جهت برداشتن بدعت ازدواج با همسر پسرخوانده بود (زيرا آنان همسر پسر خوانده را مانند همسر پسر خود عروس تلقي مي کردند).- برخي از ازدواج هاي آن حضرت براي ريشه كن كردن يكسري از سنن جاهلي بوده است . مانند ازدواج آن حضرت با زينب .
امّسلمه هم شوهرش درگذشت و خود امسلمه پير شده بود و با چند تا يتيم پيامبر با او ازدواج كرد و به اين ترتيب مشكل امّسلمه حل شد.ازدواج با ام سلمه که شوهرش در احد شهيد شده بود و در مدينه غريب و بي کس و سرپرست چهار يتيم بود انگيزه اي الهي بود.
صفيه دختر حُيَىّ بن اخطب يهودى بود. شوهرش در جنگ خيبر و پدرش در جنگ بنىقريظه كشته شد و خودش هم اسير شد. پيامبر خدا او را براى خود انتخاب كرد و آزاد ساخت و پس از آزاد ساختن به عنوان همسر انتخاب كرد و به اين ترتيب دختر رئيس يهود را از ذلّت رها كرد. جويريه دختر رئيس طايفهى بنىمصطلق بود. رئيس، دخترش و تعداد زيادى از افرادش اسير شدند. پيامبر جويريه را به همسرى انتخاب كرد و مسلمانان گفتند: حال كه اين طايفه، فاميل پيامبر ما شدند، ما همهشان را آزاد مىكنيم و بنىمصطلق هم كه چنين ديدند، همه مسلمان شدند.
ميمونه، امحبيبه و حفصه هم شوهرانشان مرده بودند و پيامبر با ازدواج با اينها، آنان را نجات مىداد. فقط عايشه در ميان اينها شوهر نداشت. با توجه به اين خصوصيات و با توجه به خصوصيات روحى پيامبر اسلام به هيچ عنوان نمىتوان گفت كه ازدواجهاى پيامبر اسلام مانند ازدواجهاى متعارف بوده است(به الميزان، ج 4، ص 195، چاپ دوم، بيروت، 1974، در ذيل آيه 2 تا 6 مراجعه كنيد).
ب) در جزوهى «نگرشى كوتاه به زندگى پيامبر اسلام» دربارهى فلسفه تعدد همسران پيامبر اسلام چنين آمده است:
ازدواجهاى پيامبر اسلام(ص) براى چند هدف بوده است:
1.محافظت از يتيمان، درماندگان و حفظ آبروى آنان مانند ازدواج با سوده.
2.وضع قانون و شكستنِ سنّت غلط جاهلى مانند ازدواج با زينب دختر جحش كه رسول خدا به فرمان خدا پس از آن كه زيد او را طلاق داد، او را به همسرى انتخاب كرد تا مردم بدانند كه زن پسر خوانده، مانند زن پسر نيست، و مىتوان با زنِ پسر خوانده ازدواج كرد، گر چه در زمان جاهليت، ازدواج با زنِ پسر خوانده ممنوع بود.
3.آزادسازى اسيران و بردگان مانند ازدواج با جويريه. پيامبر اكرم جويريه را گرفت و مسلمانان به خاطر خويشاوندى بنىمصطلق با پيامبر، همهى اسيران را آزاد كردند و بنىمصطلق هم با مشاهده اين وضعيت، مسلمان شدند.
4.برقرارى پيوند با قبايل و طوايف بزرگ عرب و حفظ اسلام و مسلمين مانند ازدواج با عايشه، حفصه، امحبيبه، صفيه و ميمونه(نگرشى كوتاه به زندگى پيامبر اسلام، ص 29، چاپ پنجم، از انتشارات مؤسسه در راه حق).
ج) جان ديون پورت انگليسى مىگويد: با اين كه در آن زمان، زياد زن گرفتن كار بدى نبود، ولى با اين حال حضرت محمد(ص) تا پنجاه سالگى با يك زن زندگى كرد و تا خديجه زنده بود، زن ديگرى نگرفت. آيا ممكن است كسى شهوتران باشد و هيچ مانعى هم براى زن گرفتن در كار نباشد، با اين حال با يك زن زندگى كند آن هم با زنى كه سنّ بالائى داشته باشد؟!همسران پيامبر، عقيقى بخشايش، ص 78، چاپ قبل از انقلاب).
د) توماس كارلايل مىگويد: به رغم دشمنان، حضرت محمد(ص) هرگز شهوتپرست نبود و اين تهمت، بىانصافى است(همان).
ه) گيورگيو مىگويد: محمد(ص) در سال 595 ميلادى ازدواج كرد و زندگى خانوادگى او نمونهى زهد، تقوى و پاكى بود. او همانند ابراهيم، نوح و يعقوب در محيطى ساده و بىآلايش زندگى مىكرد(همان).
براى آگاهى بيشتر ر.ك: الصحيح من سيرة النبى الاعظم، سيد جعفر مرتضى عاملى، ج 4، ص 68، چاپ جامعه مدرسي
منبع: www.payambarazam.ir