پرسش :
آيا عزاداري براي امام حسين(عليه السلام)، در زمان امامان(عليهم السلام) سابقهدارد؟
پاسخ :
بلي، در اينجا تنها به ذكر نمونههاي اندكي از آنچه كه در تاريخ نقل شده، بسنده ميكنيم:
1.عزاداري بنيهاشم در ماتم سيدالشهدا؛ از امام صادق(ع) روايت شده است: «پس از حادثه عاشورا هيچ بانويي از بانوان بنيهاشم، سرمه نكشيد و خضاب ننمود و از خانه هيچ يك از بنيهاشم دودي كه نشانه پختن غذا باشد، بلند نشد تا آنكه ابن زياد به هلاكت رسيد. ما پس از فاجعه خونين عاشورا پيوسته اشك بر چشم داشتهايم»نگا: امام حسن و امام حسين(ع)، ص 145..
2.عزاداري امام سجاد(ع)؛ حزن امام سجاد(ع) بر آن حضرت به صورتي بود كه دوران زندگي او، همراه با اشك بود. عمده اشك آن حضرت بر مصايب سيدالشهداء(ع) بود و آنچه بر عموها، برادران، عموزادهها، عمهها و خواهرانش گذشته بود تا آنجا كه وقتي آب ميآوردند تا حضرت ميل كند، اشك مباركشان جاري ميشد و ميفرمود: چگونه بياشامم در حالي كه پسر پيامبر را تشنه كشتند؟!بحارالانوار، ج 44، ص 145. و ميفرمودند: «هرگاه شهادت اولاد فاطمه زهرا(س) را به ياد ميآورم گريهام ميگيرد».خصال، ج 1، ص 131.
امام صادق(ع) به زراره فرمود: «جدم علي بن الحسين(ع) هرگاه حسين بن علي(ع) را به ياد ميآورد، آن قدر اشك ميريخت كه محاسن شريفش پر از اشك ميشد و بر گريه او حاضران گريه ميكردند».بحارالانوار، ج 45، ص 207.
3.عزاداري امام محمد باقر(ع)؛ امام باقر(ع) در روز عاشورا براي امام حسين(ع) مجلس عزا برپا ميكرد و بر مصايب آن حضرت گريه ميكردند. در يكي از مجالس عزا، با حضور امام باقر(ع) كميت شعر ميخواند، وقتي به اينجا رسيد كه: «قتيل بالطف ...» ، امام باقر(ع) گريه زياد كرده، فرمودند: «اي كميت! اگر سرمايهاي داشتيم در پاداش اين شعرت به تو ميبخشيديم؛ اما پاداش تو همان دعايي است كه رسول خدا(ص) درباره حسان بن ثابت فرمودند كه همواره به جهت دفاع از ما اهلبيت(ع)، مورد تأييد روحالقدس خواهي بود».مصباح المتهجد، ص 713.
4. عزاداري امام صادق(ع)؛ امام موسي كاظم(ع) ميفرمايد: «چون ماه محرم فرا ميرسيد، ديگر پدرم خندان نبود؛ بلكه اندوه از چهرهاش نمايان ميشد و اشك بر گونهاش جاري بود، تا آنكه روز دهم محرم فرا ميرسيد. در اين روز مصيبت و اندوه امام به نهايت ميرسيد. پيوسته ميگريست و ميفرمود: امروز، روزي است كه جدم حسين بن علي(ع) به شهادت رسيد».امام حسن و امام حسين(ع)، ص 143.
5.عزاداري امام موسي كاظم(ع)؛ از امام رضا(ع) نقل شده است كه فرمود: «چون ماه محرم فرا ميرسيد، كسي پدرم را خندان نميديد و اين وضع ادامه داشت تا روز عاشورا: در اين روز پدرم را اندوه و حزن و مصيبت فرا ميگرفت و ميگريست و ميگفت: در چنين روزي حسين را كه درود خدا بر او باد، كشتند».حسين، نفس مطمئنة، ص 56.
6.عزاداري امام رضا(ع)؛ گريه امام رضا(ع) در حدي بود كه فرمودند: «همانا روز مصيبت امام حسين(ع)، پلك چشمان ما را مجروح نموده و اشك ما را جاري ساخته است».بحارالانوار، ج 44، ص 284.
دعبل خدمت حضرت رضا(ع) آمد. آن حضرت درباره شعر و گريه بر سيدالشهدا(ع) كلماتي چند فرمودند؛ از جمله اينكه: «اي دعبل! كسي كه بر مصايب جدم حسين(ع) گريه كند، خداوند گناهان او را ميآمرزد. آنگاه حضرت بين حاضران و خانواده خود پردهاي زدند تا بر مصايب امام حسين(ع) اشك بريزند».
سپس به دعبل فرمودند: «براي امام حسين(ع) مرثيه بخوان، كه تا زندهاي تو ناصر و مادح ما هستي، تا قدرتداري از نصرت ما كوتاهي مكن». دعبل در حالتي كه اشك از چشمانش ميريخت، قرائت كرد:
أفاطم لوخلت الحسين مجد لا و قد مات عطشاناً بشط فرات
صداي گريه امام رضا(ع) و اهل بيت آن حضرت بلند شد.همان، ج 45، ص 257.
7.عزاداري امام زمان(عج)؛ بنابر روايات، امام زمان(عج) در زمان غيبت و ظهور بر شهادت جدّشان گريه ميكنند. آن حضرت خطاب به جد بزرگوارشان سيدالشهدا(ع) ميفرمايند:
«فلئن اخرتني الدهور و عاقني عن نصرك المقدور، و لم اكن لمن حاربك محاربا و لمن نصب لك العداوة مناصبا فلاندبنّك صباحا و مساء و لابكين لك بدل الدموع دما، حسرة عليك و تأسفاً علي ما دهاك» ؛ بحارالانوار، ج 101، ص 320.
«اگر روزگار مرا به تأخير انداخت و دور ماندم از ياري تو و نبودم تا با دشمنان تو جنگ كنم و با بدخواهان تو پيكار نمايم؛ هم اكنون هر صبح و شام بر شما اشك ميريزم و به جاي اشك در مصيبت شما خون از ديده ميبارم و آه حسرت از دل پر درد بر اين ماجرا ميكشم».
در سوگ تو با سوز درون ميگريم از نيل و فرات و شط، فزون ميگريم
گر چشمه چشم من، بخشكد تا حشر از ديده به جاي اشك، خون ميگريم
مصطفي آرنگ به نقل از اشك حسيني، سرمايه شيعه، ص 66.
www. eporsesh.com
بلي، در اينجا تنها به ذكر نمونههاي اندكي از آنچه كه در تاريخ نقل شده، بسنده ميكنيم:
1.عزاداري بنيهاشم در ماتم سيدالشهدا؛ از امام صادق(ع) روايت شده است: «پس از حادثه عاشورا هيچ بانويي از بانوان بنيهاشم، سرمه نكشيد و خضاب ننمود و از خانه هيچ يك از بنيهاشم دودي كه نشانه پختن غذا باشد، بلند نشد تا آنكه ابن زياد به هلاكت رسيد. ما پس از فاجعه خونين عاشورا پيوسته اشك بر چشم داشتهايم»نگا: امام حسن و امام حسين(ع)، ص 145..
2.عزاداري امام سجاد(ع)؛ حزن امام سجاد(ع) بر آن حضرت به صورتي بود كه دوران زندگي او، همراه با اشك بود. عمده اشك آن حضرت بر مصايب سيدالشهداء(ع) بود و آنچه بر عموها، برادران، عموزادهها، عمهها و خواهرانش گذشته بود تا آنجا كه وقتي آب ميآوردند تا حضرت ميل كند، اشك مباركشان جاري ميشد و ميفرمود: چگونه بياشامم در حالي كه پسر پيامبر را تشنه كشتند؟!بحارالانوار، ج 44، ص 145. و ميفرمودند: «هرگاه شهادت اولاد فاطمه زهرا(س) را به ياد ميآورم گريهام ميگيرد».خصال، ج 1، ص 131.
امام صادق(ع) به زراره فرمود: «جدم علي بن الحسين(ع) هرگاه حسين بن علي(ع) را به ياد ميآورد، آن قدر اشك ميريخت كه محاسن شريفش پر از اشك ميشد و بر گريه او حاضران گريه ميكردند».بحارالانوار، ج 45، ص 207.
3.عزاداري امام محمد باقر(ع)؛ امام باقر(ع) در روز عاشورا براي امام حسين(ع) مجلس عزا برپا ميكرد و بر مصايب آن حضرت گريه ميكردند. در يكي از مجالس عزا، با حضور امام باقر(ع) كميت شعر ميخواند، وقتي به اينجا رسيد كه: «قتيل بالطف ...» ، امام باقر(ع) گريه زياد كرده، فرمودند: «اي كميت! اگر سرمايهاي داشتيم در پاداش اين شعرت به تو ميبخشيديم؛ اما پاداش تو همان دعايي است كه رسول خدا(ص) درباره حسان بن ثابت فرمودند كه همواره به جهت دفاع از ما اهلبيت(ع)، مورد تأييد روحالقدس خواهي بود».مصباح المتهجد، ص 713.
4. عزاداري امام صادق(ع)؛ امام موسي كاظم(ع) ميفرمايد: «چون ماه محرم فرا ميرسيد، ديگر پدرم خندان نبود؛ بلكه اندوه از چهرهاش نمايان ميشد و اشك بر گونهاش جاري بود، تا آنكه روز دهم محرم فرا ميرسيد. در اين روز مصيبت و اندوه امام به نهايت ميرسيد. پيوسته ميگريست و ميفرمود: امروز، روزي است كه جدم حسين بن علي(ع) به شهادت رسيد».امام حسن و امام حسين(ع)، ص 143.
5.عزاداري امام موسي كاظم(ع)؛ از امام رضا(ع) نقل شده است كه فرمود: «چون ماه محرم فرا ميرسيد، كسي پدرم را خندان نميديد و اين وضع ادامه داشت تا روز عاشورا: در اين روز پدرم را اندوه و حزن و مصيبت فرا ميگرفت و ميگريست و ميگفت: در چنين روزي حسين را كه درود خدا بر او باد، كشتند».حسين، نفس مطمئنة، ص 56.
6.عزاداري امام رضا(ع)؛ گريه امام رضا(ع) در حدي بود كه فرمودند: «همانا روز مصيبت امام حسين(ع)، پلك چشمان ما را مجروح نموده و اشك ما را جاري ساخته است».بحارالانوار، ج 44، ص 284.
دعبل خدمت حضرت رضا(ع) آمد. آن حضرت درباره شعر و گريه بر سيدالشهدا(ع) كلماتي چند فرمودند؛ از جمله اينكه: «اي دعبل! كسي كه بر مصايب جدم حسين(ع) گريه كند، خداوند گناهان او را ميآمرزد. آنگاه حضرت بين حاضران و خانواده خود پردهاي زدند تا بر مصايب امام حسين(ع) اشك بريزند».
سپس به دعبل فرمودند: «براي امام حسين(ع) مرثيه بخوان، كه تا زندهاي تو ناصر و مادح ما هستي، تا قدرتداري از نصرت ما كوتاهي مكن». دعبل در حالتي كه اشك از چشمانش ميريخت، قرائت كرد:
أفاطم لوخلت الحسين مجد لا و قد مات عطشاناً بشط فرات
صداي گريه امام رضا(ع) و اهل بيت آن حضرت بلند شد.همان، ج 45، ص 257.
7.عزاداري امام زمان(عج)؛ بنابر روايات، امام زمان(عج) در زمان غيبت و ظهور بر شهادت جدّشان گريه ميكنند. آن حضرت خطاب به جد بزرگوارشان سيدالشهدا(ع) ميفرمايند:
«فلئن اخرتني الدهور و عاقني عن نصرك المقدور، و لم اكن لمن حاربك محاربا و لمن نصب لك العداوة مناصبا فلاندبنّك صباحا و مساء و لابكين لك بدل الدموع دما، حسرة عليك و تأسفاً علي ما دهاك» ؛ بحارالانوار، ج 101، ص 320.
«اگر روزگار مرا به تأخير انداخت و دور ماندم از ياري تو و نبودم تا با دشمنان تو جنگ كنم و با بدخواهان تو پيكار نمايم؛ هم اكنون هر صبح و شام بر شما اشك ميريزم و به جاي اشك در مصيبت شما خون از ديده ميبارم و آه حسرت از دل پر درد بر اين ماجرا ميكشم».
در سوگ تو با سوز درون ميگريم از نيل و فرات و شط، فزون ميگريم
گر چشمه چشم من، بخشكد تا حشر از ديده به جاي اشك، خون ميگريم
مصطفي آرنگ به نقل از اشك حسيني، سرمايه شيعه، ص 66.
www. eporsesh.com