پرسش :
چرا سران فتنه را نام نمیبرند و آنها را بازداشت و محاکمه نمیکنند؟!
پاسخ :
گر چه اسامی سران فتنه بر کسی پوشیده نیست و دیگر همگان آنها را شناختهاند، اما باید توجه داشت که مهم «رسم» فتنه است و نه «اسم» فتنهگر. لذا ابتدا باید «رسم» فتنه، یعنی اهداف، مقاصد و برنامههای نهان برای همگان آشکار شود و سپس «اسم» افرادی که در صدد تحقق آن بودهاند معرفی و بازداشت و محاکمه گردند.
گاهی جرم از ناحیهی مجرم یا مجرمین بسیار مشخص و به صورت مستقیم صورت میپذیرد (مثل آن که شخصی مستقل یا وابسته به یک گروهک، شخص دیگری را ترور میکند و یا یک گروه اعلام محاربه با نظام اسلامی را مینماید)، به این دیگر «فتنه» نمیگویند. قتنهی سیاسی، یعنی غبارآلود نمودن فضای سیاسی کشور، به گونهای که مردم دشمن را به وضوح نبینند و نشناسند. لذا لازم است ابتدا فضا آرام شود و به مرور زمان غبارها بنیشند و دشمن به وضوح دیده شود. البته نه برای مراجع ذیصلاح یا مردم آگاه، بلکه برای آن عدهی کثیری که به گمان خطا اسیری فتنه شدهاند.
همیشه یکی از بزرگترین معضلات نظام اسلامی، عدم اطلاع کافی همهی آحاد مردم است. در هر حال میلیونها نفر به آقای موسوی رأی دادهاند! بدیهی است که اکثریت غالب آنان، وی و مقاصدش را نمیشناختند و اگر میشناختند به او رأی نمیدادند. چنان چه کروبی را میشناختند و رأی ندادند. و اساساً اگر این قشر از مردم شناخت کافی داشتند، خود آنها کاندید نمیشدند. چنان چه هاشمی، خاتمی، حسن روحانی و ... کاندید نشدند.
پس اگر در همان هفتهی اول بعد از اعلام نتایج انتخابات یا مدت کوتاهی پس از آن و قبل از آن که فضای فتنه روشن شود، امثال موسوی، کروبی، حسن خمینی، خؤئینیها و دهها تن دیگر دستگیر میشدند، میلیونها نفر از آحاد این ملت قربانی فتنه آنها میگردیدند، چرا که به گمانشان در انتخابات تقلب شده است و حق کاندیدای محبوب و رأی آنان ضایع شده است و نظام با قوهی قهریه مقابل آنها ایستاده است! و این همان هدفی بود که «رسم» فتنه و فتنهگران دنبال میکردند.
اما اکنون بخش قابل توجهی از این عده فهمیدهاند که نه تنها هیچ تقلبی در انتخابات صورت نپذیرفته است، بلکه اساساً موضوع «تقلب» یک بهانه بوده است و قصد عالیجنابان فقط ابطال انتخابات – پیروزی به اصطلاح نهضت سبز مانند گل سرخ و نارنجی در کشورهای شمالی ... و در نهایت کنار گذاشتن ولایت فقیه (بنا به خواست عدهای) و براندازی نظام (بنا به خواست عدهای دیگر) بوده است.
در آن زمان که سخن از «تقلب در انتخابات» به میان آمد، اذهان عمومی کجا مطلع از نقش سلطنتطلبها، بهاییها، گروهک منافقین ... و اتحاد همهی گروههای معارض یا منافق میشدند و چگونه به نقش مستقیم آمریکا، انگلیس و اسرائیل پی میبردند؟!
در هر حال این تأمل و تحمل که نشأت گرفته از بصیرت، کیاست و سعهی صدر مدبرانهی مقام معظم ولی فقیه بود، سبب نجات دنیا و آخرت برخی از مسلمانان و هم وطنان کثیری که به دام فتنه گرفتار شده بودند و نجات کشور از فروپاشی که منجر به اشغال بیگانگان میشد گردید.
و اما در خصوص تأخیر در بازداشت، محاکمه و مجازات سران، یک سویش به همین ضرورت روشنگری در اذهان عمومی ارتباط دارد و سوی دیگرش به بررسی و تکمیل پروندهها. چرا که (به ویژه با توجه به نقش مستقیم بیگانگان و عملیات گروهکها از یک سو و محکوم ننمودن این جنایات از ناحیهی سران فتنه که خود را نخبگان سیاسی و خواص پیرو خط امام و دلسوزان به حقوق ملت میخوانند و امتناع از مرز بندی خود با آنا از سوی دیگر)، جرائم به یک یا دو مورد مشخص محدود نمیگردد و مجرمین (سران فتنه) نیز به دو یا سه نفر ختم نمیشوند. لذا تحقق هر دو مورد (آگاهی کامل اذهان عمومی و تکمیل پروندهها) مستلزم زمان است.
اما با توجه به این مهم که آن چه گذشت، تکرار مجدد تاریخ گذشته (در زمان بازرگان و بنیصدر و تکرار آن در زمان خاتمی) بود، مطمئن هستیم که نه تنها همهی اهداف فتنه و شاخههای آن گام به گام مشخصتر میگردد، بلکه سران نیز بازداشت و محاکمه خواهند شد.
www.aviny.com
گر چه اسامی سران فتنه بر کسی پوشیده نیست و دیگر همگان آنها را شناختهاند، اما باید توجه داشت که مهم «رسم» فتنه است و نه «اسم» فتنهگر. لذا ابتدا باید «رسم» فتنه، یعنی اهداف، مقاصد و برنامههای نهان برای همگان آشکار شود و سپس «اسم» افرادی که در صدد تحقق آن بودهاند معرفی و بازداشت و محاکمه گردند.
گاهی جرم از ناحیهی مجرم یا مجرمین بسیار مشخص و به صورت مستقیم صورت میپذیرد (مثل آن که شخصی مستقل یا وابسته به یک گروهک، شخص دیگری را ترور میکند و یا یک گروه اعلام محاربه با نظام اسلامی را مینماید)، به این دیگر «فتنه» نمیگویند. قتنهی سیاسی، یعنی غبارآلود نمودن فضای سیاسی کشور، به گونهای که مردم دشمن را به وضوح نبینند و نشناسند. لذا لازم است ابتدا فضا آرام شود و به مرور زمان غبارها بنیشند و دشمن به وضوح دیده شود. البته نه برای مراجع ذیصلاح یا مردم آگاه، بلکه برای آن عدهی کثیری که به گمان خطا اسیری فتنه شدهاند.
همیشه یکی از بزرگترین معضلات نظام اسلامی، عدم اطلاع کافی همهی آحاد مردم است. در هر حال میلیونها نفر به آقای موسوی رأی دادهاند! بدیهی است که اکثریت غالب آنان، وی و مقاصدش را نمیشناختند و اگر میشناختند به او رأی نمیدادند. چنان چه کروبی را میشناختند و رأی ندادند. و اساساً اگر این قشر از مردم شناخت کافی داشتند، خود آنها کاندید نمیشدند. چنان چه هاشمی، خاتمی، حسن روحانی و ... کاندید نشدند.
پس اگر در همان هفتهی اول بعد از اعلام نتایج انتخابات یا مدت کوتاهی پس از آن و قبل از آن که فضای فتنه روشن شود، امثال موسوی، کروبی، حسن خمینی، خؤئینیها و دهها تن دیگر دستگیر میشدند، میلیونها نفر از آحاد این ملت قربانی فتنه آنها میگردیدند، چرا که به گمانشان در انتخابات تقلب شده است و حق کاندیدای محبوب و رأی آنان ضایع شده است و نظام با قوهی قهریه مقابل آنها ایستاده است! و این همان هدفی بود که «رسم» فتنه و فتنهگران دنبال میکردند.
اما اکنون بخش قابل توجهی از این عده فهمیدهاند که نه تنها هیچ تقلبی در انتخابات صورت نپذیرفته است، بلکه اساساً موضوع «تقلب» یک بهانه بوده است و قصد عالیجنابان فقط ابطال انتخابات – پیروزی به اصطلاح نهضت سبز مانند گل سرخ و نارنجی در کشورهای شمالی ... و در نهایت کنار گذاشتن ولایت فقیه (بنا به خواست عدهای) و براندازی نظام (بنا به خواست عدهای دیگر) بوده است.
در آن زمان که سخن از «تقلب در انتخابات» به میان آمد، اذهان عمومی کجا مطلع از نقش سلطنتطلبها، بهاییها، گروهک منافقین ... و اتحاد همهی گروههای معارض یا منافق میشدند و چگونه به نقش مستقیم آمریکا، انگلیس و اسرائیل پی میبردند؟!
در هر حال این تأمل و تحمل که نشأت گرفته از بصیرت، کیاست و سعهی صدر مدبرانهی مقام معظم ولی فقیه بود، سبب نجات دنیا و آخرت برخی از مسلمانان و هم وطنان کثیری که به دام فتنه گرفتار شده بودند و نجات کشور از فروپاشی که منجر به اشغال بیگانگان میشد گردید.
و اما در خصوص تأخیر در بازداشت، محاکمه و مجازات سران، یک سویش به همین ضرورت روشنگری در اذهان عمومی ارتباط دارد و سوی دیگرش به بررسی و تکمیل پروندهها. چرا که (به ویژه با توجه به نقش مستقیم بیگانگان و عملیات گروهکها از یک سو و محکوم ننمودن این جنایات از ناحیهی سران فتنه که خود را نخبگان سیاسی و خواص پیرو خط امام و دلسوزان به حقوق ملت میخوانند و امتناع از مرز بندی خود با آنا از سوی دیگر)، جرائم به یک یا دو مورد مشخص محدود نمیگردد و مجرمین (سران فتنه) نیز به دو یا سه نفر ختم نمیشوند. لذا تحقق هر دو مورد (آگاهی کامل اذهان عمومی و تکمیل پروندهها) مستلزم زمان است.
اما با توجه به این مهم که آن چه گذشت، تکرار مجدد تاریخ گذشته (در زمان بازرگان و بنیصدر و تکرار آن در زمان خاتمی) بود، مطمئن هستیم که نه تنها همهی اهداف فتنه و شاخههای آن گام به گام مشخصتر میگردد، بلکه سران نیز بازداشت و محاکمه خواهند شد.
www.aviny.com