پرسش :
نمي توانم توانائيهايم را به صورت بالفعل در آورم راهنمايي شما چيست؟
پاسخ :
موفقيت در زندگي زماني براي انسان ميسر ميشود كه براي رسيدن به اهدافش تلاش كند. گر چه تلاش به تنهايي كافي نيست و بايد برنامهريزي دقيق و حسابشده را هم در نظر گرفت. از مطالعهي زندگي انسانهاي موفق اين مطلب به خوبي روشن ميشود كه بدون علم و عمل امكان رسيدن به قلههاي سعادت و خوشبختي امكانپذير نيست. در واقع شكست و ناكامي را بايد در كمبود همين دو عامل يعني علم و تلاش جستجو كرد. يعني عدم موفقيت افراد يا به خاطر تلاش نكردن آن هاست، يا به خاطر ناآگاهي و بيراهه رفتن آنهاست. مشكلي كه شما در اين نامه مطرح كردهايد ممكن است به خاطر همين مطلب باشد. ما در اين جا علل مختلفي كه ميتواند چنين مسئلهاي را به وجود آورد بررسي ميكنيم و سعي ميكينم راه حل مناسب آن را ارائه دهيم. علل ناموفق بودن شما ممكن است يكي از موضوعات زير باشد:
1ـ دورانديش نبودن: يكي از شروط موفقيت انسان اين است كه قبل از دچار مشكل شدن به فكر چاره بيفتد. مثلاً دانشجويي كه ميخواهد در امتحانات پايان ترم نمره بالايي كسب كند، بايد قبل از رسيدن زمان آن، آماده شود. اما اگر غفلت كند و كار را جدي نگيرد قطعاً نميتواند موفق شود. در ساير كارها هم همين طور است.
2ـ نداشتن اعتماد به نفس: كسي كه استعدادها و توانائيهاي خود را باور ندارد و هميشه خود را ناچيز و ناتوان ميپندارد، هرگز جرأت اقدام به كار پيدا نميكند و از اين روي دچار شكست و نااميدي ميشود. زيرا هميشه ميترسد از عهده كارهايش برنيابد. هر چند در ظاهر هم خود را توانا ببيند. اما اگر به جاي خودكمبيني و نااميدي، بر خدا توكل كند و اعتماد به نفس خود را تقويت نمايد، بيشك موفق ميشود.
3ـ نداشتن انگيزه: گاهي انسان براي رسيدن به اين هدف انگيزهي كافي ندارد و به همين جهت تلاش زيادي براي به دست آوردن آن نميكند و در نتيجه ناكام ميماند. تنها راه حل آن تقويت انگيزه است كه با توجه و تفكر در منافع و فوائد آن كار ميسر ميشود. به طور مثال دانشآموزي را در نظر بگيريد كه به دليل عدم آگاهي از فوايد تحصيل، انگيزه كافي براي درس خواندن ندارد. مسلم است كه او در فراگيري درسها دچار مشكل ميشود.
4ـ اميد كاذب: گاهي عامل ناموفق بودن انسان، خوشخيالي و اميد بيجهت داشتن است. بعضي افراد تصور ميكنند كارها خود به خود درست ميشود و نيازي به تلاش نيست. بلكه بايد منتظر بود كه معجزهاي شود و يك مرتبه همه چيز درست شود. حتي گاهي اين خوشخيالي را به معناي توكل ميگيرند. اين افراد نه تنها هيچ وقت موفق نميشوند، بلكه در اثر اين طرز تفكر، به سرعت دچار نااميدي ميشوند و اعتماد به نفس خود را از دست ميدهند و حتي نسبت به خدا هم بدبين ميشوند. در حالي كه هرگز معناي توكل اين نيست. قرآن به ما ياد ميدهد كه جز با تلاش به جايي نخواهيم رسيد (ليس للانسان الا ما سعي). همچنين امام علي(ع) ميفرمايند: از كساني نباشيد كه اميد به رحمت خدا دارند، ولي هيچ تلاشي نميكنند(نهجالبلاغه.
).
5ـ عدم آگاهي از راه درست: براي رسيدن به هدف بايد از راهي رفت كه به آن منتهي ميشود. بيراهه رفتن جز خستگي و ملالت چيز ديگري عايد انسان نميكند. چه بسا علت شكستها و ناكاميهاي ما در رفع مشكلات روزمره همين مطلب باشد. پس لازم است قبل از حركت، كاملاً بررسي كنيم كه از چه راهي به هدف برسيم. بنابر اين انسان بايد براي هر كاري برنامهريزي دقيق داشته باشد و اگر هم نسبت به آن آگاهي ندارد، سعي كند با مطالعه و تفكر و نيز با مشورت با افراد ذيصلاح، راه درست را بيابد.
6ـ نداشتن صبر و استقامت: رسيدن به بعضي از اهداف نه تنها نياز به كار و تلاش فراوان دارد، بلكه بايد ناملايمات و سختيهاي آن را تحمل كرد. به طور مثال يك كشاورز اگر بخواهد داراي باغ زيبا و پر از درختان پرثمر گردد چارهاي ندارد كه سالها تلاش كند و از نهالهاي درختانش مواظبت نمايد. مسلماً كمحوصلگي و بيصبري، او را از رسيدن به هدف باز ميدارد. بنابر اين اگر انسان در كارها صبر و استقامت نداشته باشد، هنگام روبرو شدن با اولين مشكل و سختي، دچار سستي ميگردد و آن را رها ميكند.
اينها بعضي از مواردي است كه ميتواند براي كسب موفقيت ما ايجاد مانع كند.
چه بسا علت ناموفق بودن شما در تصميماتتان بعضي از اين موارد باشد و اگر چنين است بايد بدانيد كه تا تصميم جدي در رفع آن نداشته باشيد مشكلاتتان را نميتوانيد حل كنيد. البته بايد توجه داشته باشيد كه قطعاً خداي مهربان چنين تواني را به شما داده است، زيرا در تمام اين سالها كه به تحصيل مشغول بودهايد و نيز الان كه در سنگر دانشگاه به درس اشتغال داريد، دليل بر توانايي و لياقت شما در پيشرفت است. پس معلوم ميشود نگراني شما در عدم توانايي، بيمورد است و بايد با اميد به فضل و رحمت خدا حركت كنيد و براي موفقيت خود تلاش كنيد. اميدواريم در همه كارهايتان پيروز و سربلند باشيد.
www.eporsesh.com
موفقيت در زندگي زماني براي انسان ميسر ميشود كه براي رسيدن به اهدافش تلاش كند. گر چه تلاش به تنهايي كافي نيست و بايد برنامهريزي دقيق و حسابشده را هم در نظر گرفت. از مطالعهي زندگي انسانهاي موفق اين مطلب به خوبي روشن ميشود كه بدون علم و عمل امكان رسيدن به قلههاي سعادت و خوشبختي امكانپذير نيست. در واقع شكست و ناكامي را بايد در كمبود همين دو عامل يعني علم و تلاش جستجو كرد. يعني عدم موفقيت افراد يا به خاطر تلاش نكردن آن هاست، يا به خاطر ناآگاهي و بيراهه رفتن آنهاست. مشكلي كه شما در اين نامه مطرح كردهايد ممكن است به خاطر همين مطلب باشد. ما در اين جا علل مختلفي كه ميتواند چنين مسئلهاي را به وجود آورد بررسي ميكنيم و سعي ميكينم راه حل مناسب آن را ارائه دهيم. علل ناموفق بودن شما ممكن است يكي از موضوعات زير باشد:
1ـ دورانديش نبودن: يكي از شروط موفقيت انسان اين است كه قبل از دچار مشكل شدن به فكر چاره بيفتد. مثلاً دانشجويي كه ميخواهد در امتحانات پايان ترم نمره بالايي كسب كند، بايد قبل از رسيدن زمان آن، آماده شود. اما اگر غفلت كند و كار را جدي نگيرد قطعاً نميتواند موفق شود. در ساير كارها هم همين طور است.
2ـ نداشتن اعتماد به نفس: كسي كه استعدادها و توانائيهاي خود را باور ندارد و هميشه خود را ناچيز و ناتوان ميپندارد، هرگز جرأت اقدام به كار پيدا نميكند و از اين روي دچار شكست و نااميدي ميشود. زيرا هميشه ميترسد از عهده كارهايش برنيابد. هر چند در ظاهر هم خود را توانا ببيند. اما اگر به جاي خودكمبيني و نااميدي، بر خدا توكل كند و اعتماد به نفس خود را تقويت نمايد، بيشك موفق ميشود.
3ـ نداشتن انگيزه: گاهي انسان براي رسيدن به اين هدف انگيزهي كافي ندارد و به همين جهت تلاش زيادي براي به دست آوردن آن نميكند و در نتيجه ناكام ميماند. تنها راه حل آن تقويت انگيزه است كه با توجه و تفكر در منافع و فوائد آن كار ميسر ميشود. به طور مثال دانشآموزي را در نظر بگيريد كه به دليل عدم آگاهي از فوايد تحصيل، انگيزه كافي براي درس خواندن ندارد. مسلم است كه او در فراگيري درسها دچار مشكل ميشود.
4ـ اميد كاذب: گاهي عامل ناموفق بودن انسان، خوشخيالي و اميد بيجهت داشتن است. بعضي افراد تصور ميكنند كارها خود به خود درست ميشود و نيازي به تلاش نيست. بلكه بايد منتظر بود كه معجزهاي شود و يك مرتبه همه چيز درست شود. حتي گاهي اين خوشخيالي را به معناي توكل ميگيرند. اين افراد نه تنها هيچ وقت موفق نميشوند، بلكه در اثر اين طرز تفكر، به سرعت دچار نااميدي ميشوند و اعتماد به نفس خود را از دست ميدهند و حتي نسبت به خدا هم بدبين ميشوند. در حالي كه هرگز معناي توكل اين نيست. قرآن به ما ياد ميدهد كه جز با تلاش به جايي نخواهيم رسيد (ليس للانسان الا ما سعي). همچنين امام علي(ع) ميفرمايند: از كساني نباشيد كه اميد به رحمت خدا دارند، ولي هيچ تلاشي نميكنند(نهجالبلاغه.
).
5ـ عدم آگاهي از راه درست: براي رسيدن به هدف بايد از راهي رفت كه به آن منتهي ميشود. بيراهه رفتن جز خستگي و ملالت چيز ديگري عايد انسان نميكند. چه بسا علت شكستها و ناكاميهاي ما در رفع مشكلات روزمره همين مطلب باشد. پس لازم است قبل از حركت، كاملاً بررسي كنيم كه از چه راهي به هدف برسيم. بنابر اين انسان بايد براي هر كاري برنامهريزي دقيق داشته باشد و اگر هم نسبت به آن آگاهي ندارد، سعي كند با مطالعه و تفكر و نيز با مشورت با افراد ذيصلاح، راه درست را بيابد.
6ـ نداشتن صبر و استقامت: رسيدن به بعضي از اهداف نه تنها نياز به كار و تلاش فراوان دارد، بلكه بايد ناملايمات و سختيهاي آن را تحمل كرد. به طور مثال يك كشاورز اگر بخواهد داراي باغ زيبا و پر از درختان پرثمر گردد چارهاي ندارد كه سالها تلاش كند و از نهالهاي درختانش مواظبت نمايد. مسلماً كمحوصلگي و بيصبري، او را از رسيدن به هدف باز ميدارد. بنابر اين اگر انسان در كارها صبر و استقامت نداشته باشد، هنگام روبرو شدن با اولين مشكل و سختي، دچار سستي ميگردد و آن را رها ميكند.
اينها بعضي از مواردي است كه ميتواند براي كسب موفقيت ما ايجاد مانع كند.
چه بسا علت ناموفق بودن شما در تصميماتتان بعضي از اين موارد باشد و اگر چنين است بايد بدانيد كه تا تصميم جدي در رفع آن نداشته باشيد مشكلاتتان را نميتوانيد حل كنيد. البته بايد توجه داشته باشيد كه قطعاً خداي مهربان چنين تواني را به شما داده است، زيرا در تمام اين سالها كه به تحصيل مشغول بودهايد و نيز الان كه در سنگر دانشگاه به درس اشتغال داريد، دليل بر توانايي و لياقت شما در پيشرفت است. پس معلوم ميشود نگراني شما در عدم توانايي، بيمورد است و بايد با اميد به فضل و رحمت خدا حركت كنيد و براي موفقيت خود تلاش كنيد. اميدواريم در همه كارهايتان پيروز و سربلند باشيد.
www.eporsesh.com