شنبه، 27 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

شبهه: در جامعه كنوني به هيچ وجه نمي توان گناه نكرد و يا گناه را ترك كرد چون عوامل فساد قوي ترند.


پاسخ :
اين پاسخ با دو مقدمه به سامان مي رسد:
1. قبل از ارائه پاسخ اصلي توجه به اين نكته لازم است كه انسان خصوصياتي دارد كه اختصاص به جامعه امروز يا ديروز ندارد و بر اساس همين ويژگي هاست كه در دوران هاي مختلف مي تواند خود را در مسير تكامل نگاه دارد، هر چند نمي توان انكار كرد كه هر زماني براي خود ويژگي هايي دارد كه آدمي را وادار مي كند تا براي خودسازي راه حل هايي تازه اي بينديشند. جنان كه در روايت آمده است كه زماني خواهد رسيد كه نگاهداري دين همانند نگاه داشتن ذغال افروخته در دست مي باشد.[1] مهمترين راه حلي كه به نظر ما مي رسد اين است كه همان راه هاي هميشگي دوري از گناه را كه ذيلا به استحضار شما خواهد رسيد با توجه و همت بيشتري انجام دهيد. زيرا فطريات و غرايز انسان كه در اعمال او تاثير مي گذارند هميشه ثابتند. و بسياري از تغييراتي كه در زمان هاي مختلف به وجود مي آيند تفاوت ماهوي با ساير زمان ها ندارند، و راه مقابله با آن ها يكي است. ما نيز بر همين اساس توصيه هايي را ذكر مي كنيم.
2. براي به وجود آمدن هر چيزي مقدماتي لازم است كه بايد حتماً فراهم گردد. اگر بخواهيم به صورت فني‌تر بحث را دنبال كنيم بايد به عرض برسانم كه براي حصول معلول، چاره‌اي از فراهم نمودن علت نيست. اگر علت كه مقتضي تحقق معلول است وجود داشته باشد و مانعي هم در كار نباشد، معلول محقق مي‌شود. براي اشتياق به اعمال خير و انزجار از گناهان هم علل و شرايطي لازم است كه بدون فراهم ساختن آن، ترك محرمات بسيار دشوار و انجام واجبات هم بسيار سخت خواهد شد.
راه‌هاي دوري و انزجار از گناه
1. توجه به رابطه انسان با خدا: در روايتي از امير المؤمنين منقول است كه آدمي بنده احسان است.[2] يعني وقتي از كسي احساني ببيند، در برابر او سراپا خضوع و تواضع مي‌شود و سعي مي‌كند به نحوي احسان او را جبران كند. حال كه انسان فطرتاً چنين است، اگر توجه پيدا كند كه هر نعمتي كه در اختيار اوست از سلامت بدن، اصل وجود، نعمتهاي مادي و معنوي همه از خداست، در برابر، خدا احساس تواضع و خضوع مي‌كند و همين احساس، بندگي خدا را آسان كرده و به انسان انگيزه مي‌دهد كه علي رغم ميل شهواني به انجام فرامين الهي همت گمارد.
2. توجه به حكمت الهي: در روايتي از رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ آمده است كه اي بندگان خدا شما چون مريض هستيد و پروردگار جهانيان همچون طبيب و مصلحت مريض در آن است كه طبيب مي‌داند نه در آن چه كه بيمار ميل دارد و خدا مي‌داند و شما نمي‌دانيد. وقتي كه انسان به اين حقيقت اشراف پيدا كند مي‌فهمد كه اگر چيزي را خداوند متعال نهي كرده است حتماً يك ضرري براي انسان دارد و اگر به چيزي امر نموده است حتماً يك مصلحت ضروري براي انسان دارد، در نتيجه ارتكاب به نواهي پروردگار يعني اقدام بر عليه خويش و انجام فرامين الهي يعني حركت در جهت كسب مصالح. در نتيجه انسان مي‌فهمد كه گناه كه همان نافرماني خداوند است به معني ضرر زدن به خويش است. در نتيجه انگيزه‌اش براي ارتكاب به گناهان كمتر مي‌شود.
3. توجه به آثار و پيامدهاي گناه
بسياري از گناهان آثاري دارد كه اين آثار براي مدتي مخفي است ولي مخفي بودن اثر نشانه‌ بي‌تأثير بودن آن گناه نيست. مثل بعضي از سرطانها كه هيچ دردي ندارد و فرد وقتي متوجه مرض خود مي‌شود كه در شرف مرگ قرار دارد. گناهان هم همه آثار مخربي دارند. لكن بعضي از آنها اثرش آني است يعني در همان لحظه اول اثرش ظاهر مي‌شود. «و ما اصابكم من مصيبه فبما كسبت ايديكم و يعفوا عن كثير» (شوري / 30) هر مصيبتي كه بر شما وارد مي‌شود به خاطر آن اعمالي است كه خود انجام مي‌دهيد (نتيجه آن اعمال است) و خداوند خيلي از خطاهاي شما را مي‌بخشد.
امام صادق ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايد: فردي گناه مي‌كند در نتيجه از نماز شب محروم مي‌شود (توفيق از او گرفته مي‌شود) و عمل بد اثرش در صاحبش از اثر چاقو بر گوشت بيشتر است.[3]
آثاري كه براي گناه در روايات آمده است:
1. محروم شدن از روزي؛ 2. كم شدن روزي؛ 3. فراموش كردن معلومات؛ 4. محروم شدن از نماز شب و معنويات؛ 5. گرفتاري (مرض، حوادث ناگوار، مرگ ناگهاني،‌از دست دادن عزيز)؛ 6. كوتاه شدن عمر؛ 7. قساوت قلب؛ 8. واژگوني قلب به گونه‌اي كه ديگر هيچ گاه حق را نپذيرد و نصيحت در آن مؤثر واقع نشود؛ 9. بيماري جديد به خاطر گناه جديد. امام رضا ـ عليه السّلام ـ در اين باره مي فرمايد: «هر گاه بندگان خدا گناهي انجام دهند كه قبلا انجام نمي‌شد خداوند متعال بلايي براي آنها مي‌فرستد كه قبلاً نفرستاده بود.[4] اين آثار در بيانات معصومين ـ عليهم السّلام ـ كه از هر خطايي مبرا هستند آمده است. بنابراين انسان بايد اين حقيقت را به قلب خود برساند كه ارتكاب به گناه مانند آن است كه انسان چاقويي را در بدن خويش فرو برد بلكه به تصريح روايت از اين هم بدتر است. گناهان هم چون نظر به نامحرم تأثيرش آني است و آن به وجود آمدن حسرت دائم در انسان است، احساس محروميت شديد، حسرت مدام و آشفتگي ذهني از آثار اين گناه است. اگر انسان به پي‌آمدهاي گناه توجه كند نسبت به گناه منزجر مي‌شود.
4. برگزيدن دوستان صالح: هم چنان كه دوستان ناباب و جلسات گناه آدمي را به گناه مي‌كشاند مجالس صالحين انسان را به صلاح دعوت مي‌نمايد. امام سجاد ـ عليه السّلام ـ فرمودند: مجالسه الصالحين داعيه‌الي الصلاح.[5] در نتيجه انسان بايد سعي كند با افراد آلوده نشست و برخاست نكند در عوض به مجالس ذكر و فكر بيشتر برود و با انسانهاي پاك و مطهر طرح دوستي بيفكند كه يكي از عوامل عمده در ارتكاب به گناه يا اجتناب از آن دوست خوب يا بد است.
5. مخالفت با هواي نفس
ارزش كمالات و رفتارهاي نيكوي انسان به اين است كه در انسان هواي نفس وجود دارد و خواست و كشش به سمت گناه وجود دارد و آدمي براي ترك محرمات و انجام واجبات بايد پا روي هواي نفس بگذارد و همين به كار او ارزش ويژه مي‌دهد. اين مخالفت ابتدا بسيار دشوار است ولي كم كم با تمرين، ممارست و تقوي، پرهيز از محرمات به صورت يك ملكه و يك صفت پايدار در انسان در مي‌آيد و در نتيجه انجام واجب و ترك حرام براي او بسيار آسان مي‌گردد. ولي انسان هر چه بيشتر به شهوات آلوده گردد، مثل فردي كه در مرداب بيفتد، نجات او دشوارتر مي‌گردد.
قدم نهادن در مسير تقوي و انفاق در راه خدا و تصديق پاداشهاي نيكوي الهي مسير عبوديت را براي انسان آسان مي‌كند و بخل ورزيدن و بي‌نيازي جستن از خدا و تكذيب پاداش الهي و عدم اعتقاد به آخرت پيمودن مسير بندگي را سخت و دشوار مي‌سازد. «فاما من اعطي و اتقي و صدق بالحسني فسينسره لليسري و امّا من بخل و استغني و كذب بالحسني فسينسره للعسري» (الليل / 5 ـ 11).
آن كس كه (در راه خدا) انفاق كند و پرهيزكاري پيش گيرد و جزاي نيك الهي را تصديق كند، ما او را در مسير آساني قرار مي‌دهيم، امّا كسي كه بخل ورزد و از اين طريق بي‌نيازي طلبد و پاداش نيك الهي را تكذيب كند، به زودي او را در مسير دشواري قرار مي‌دهيم.
6. نماز
خداوند متعال مي‌فرمايد: «ان الصلاه تنهي عن الفحشاء و المنكر»[6] نماز انسان را از فحشا و منكرات باز مي‌دارد. يعني يك عامل بازدارنده، بسيار قوي براي از بين بردن گناهان، خواندن نماز ارتباط با خداوند مهربان است. البته همان طور كه نماز انسان را از فحشاء و منكرات باز مي‌دارد، فحشا و منكرات هم مي‌توانند انسان را از نماز و ايجاد ارتباط با خدا باز دارند.
براي اين كه انسان انگيزه گناه پيدا نكند بايد زمينه گناه را از بين ببرد. يكي از زمينه‌هاي گناه خلوت كردن با زن نامحرم است. حضرت علي ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايد سه چيز است كه هر كس آنها را رعايت كند از شيطان رانده شده و از هر گرفتاري در امان است، كسي كه با زني كه با او محرم نيست خلوت نكند و داخل بر سلطان جور نگردد و كساني را كه در دين بدعت به وجود مي‌آورند در اين كار ياري نكند.[7]
كارهايي كه باعث آلوده نشدن به گناه مي‌شود:
1. نماز؛ « إِنَّ الصَّلاه تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ»؛ همانا نماز انسان را از فحشا و منكر باز مي‌دارد. (عنكبوت / 45).
2. صله رحم و كار نيك: امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرمود: صله رحم و كار نيك حساب را آسان مي‌كند و انسان را از گناه حفظ مي‌كند.[8]
3. اميد به رحمت خداوند: حضرت علي ـ عليه السّلام ـ فرمودند: اگر خداوند متعال ترغيب نمي‌كرد بر انجام طاعاتش واجب بود كه اطاعت شود به اميد رحمتش و اگر خداوند نهي نمي‌كرد از محرماتش بر عاقل واجب بود كه اجتناب كند.
4. تفكر در عواقب گناه
چه بسا انسان يك گناه انجام مي‌دهد و در دنيا و آخرت سرافكنده و بي‌آبرو مي‌شود. در حالي كه لذت گناه لحظه‌اي بيشتر نبوده است ولي آثار مخربش ماندگار مي‌باشد. حضرت علي ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايد: «اذكروا انقطاع اللذات و بقاء التبعات» بياد آوريد، پايان يافتن لذات و باقي ماندن آثار آن.
[1] . بحار الانوار، ج22، ص454.
[2] .. بحار الانوار، ج 74، ص 117.
[3] . ميزان الحكمه، محمد محمدي ري شهري، مكتب الاعلام الاسلامي، ج 3، ص 465، 1367.
[4] . ميزان الحكمه، ج سوم، مبحث الذنب، ص 470.
[5] . بحار الانوار، مجلسي، ج 1، ص 141، روايت 20، باب 4.
[6] . عنكبوت، 45.
[7] . ميزان الحكمه، همان، ج 3، ص 479.
[8] . همان.
www.andisheqom.com


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.