پرسش :
شبهه: در سيره نبوي، زنان هيچ جايگاهي نداشتند.
پاسخ :
خداوند بشر را از دو جنس مرد و زن آفريده و آنها را مكمل همديگر معرفي نموده است نقش زن در زندگي غير قابل انكار و وجودش ضروري است.
دين اسلام به زن بعنوان يك عنصر موثر در حيات و سعادت اجتماعي مي نگرد و او را در بالاترين درجات كه براي انسان ممكن است كسب شود معرفي مي نمايد واز زنان نمونه بعنوان الگو و اسوه براي بشريت ياد مي كند، اين توجه معطوف از ناحيه دين در جايي است كه زن از نظر معنوي به اوج تكامل رسيده تا در كتب آسماني نامش تجلي كند.[1]
پيامبران براي هدايت انسان فرستاده شده اند در تمام اديان ملاك برتري تقوي و معنويت است جنسيت نمي تواند معيار برتري باشد و جنسيت هرگز محدويت براي كسب كمالات نيست. قرآن به زن و مرد بطور مساوي توجه مي كند «هن لباسٌ لكم و انتم لباسٌ لهن»[2] پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ نيز مانند انبياي ديگر، رسالت جهاني براي تمام اقشار داشته و هرگز انساني را به خاطر جنسيت محدود و محصور نكرده و دين او به خاطر تضييع حقوقي كه از زنان در جوامع مختلف شده بود توجه بيشتري به زنان نمود تا حقوق آنها احياء و قدرشان معلوم و جايگاهشان شناخته شود براي آگاهي از جايگاه زن در سيره نبوي كافي است به آنچه درباره زنان در جوامع انساني قبل از بعثت انجام مي گرفت آگاهي يابيم.
آيات قرآني به برخي از آداب و رسوم جامعه اعراب جاهلي كه درباره حقوق زنان انجام مي گرفت اشاره داشته[3]علاوه بر آن منابع تاريخي نيز پرده از روي برخي حقايق و ظلمها درباره زنان برداشته و به انعكاس اخبار آن پرداخته اند.[4]
در جامعه ايران و روم باستان كه دو امپراطوري بزرگ جهان باستان و قبل از طلوع خورشيد اسلام بودند زنان وضعيتي بهتر از جامعه عرب نداشتند كه در جاي خود جاي تامل و تفصيل است.[5]
در بعثت و طلوع خورشيد اسلام زن جايگاه اعلاي انساني خود را در سايه دين مبين اسلام و حكومت پيامبر و رسالت آنحضرت بازيافت، چنانكه اولين مسلمان و ايمان آورنده به پيامبر خديجه دختر خويلد تنها بانوي پيامبر اسلام است كه توفيق درك حقايق وحي را داشته و در راه استقرار و استمرار رسالت از ثروت و دارائي خود چشم پوشي نموده و در سخترين روزهاي زندگي پيامبر از آن حضرت پشتيباني و حمايت نمود.[6]
پس از آشكار شدن دعوت پيامبر اكرم زنان نه تنها در پذيرش دعوت پيامبر از مردان تبعيّت جستند بلكه در راه اسلام تا پاي جان پايداري نموده و شكنجه ها را تحمل كردند و از كلمه توحيد چشم پوشي نمودند تا به درجه رفيع شهادت نايل شدند، نمونه بزرگ اين زنان «سميه» مادر عمار و همسر ياسر شهيد اسلام است.[7]
در برخي از امور زنان از مردان پيشگام بوده و از دين الهي حمايت نمودند. حوادث قبل از حجرت نبوي كه نقطه عطفي مهم در تاريخ اسلام محسوب مي شود زنان انصار مدينه به حمايت و بيعت با رسول خدا در پيمان عقبه با شوق و اشتياق حاضر شدند.[8]
در دوره استقرار پيامبر اكرم در مدينه تا دوران ثبات و برقراري حكومت اسلامي در يثرب نقش بانوان مسلمان انصافاً بر جسته تر از توصيفاتي است كه در منابع مطالعاتي منعكس شده است در برخي از جنگها، نظير جنگ احد كه از حساس ترين و تعيين كننده ترين جنگهاي اسلام با كفر بود نقش زنان از لحاظ فيزيكي و روحي با وجود اندك بودن عددشان بسيار حماسي است، چنانكه ام عماره نمونه اي از زنان قهرمان صدر اسلام است كه همراه با اعضاي خانواده خود در اين جنگ بعنوان امدادگر و سقا حضور يافته بود وقتي ديد عرصه بر رسول خدا تنگ شد، و جان آنحضرت در معرض خطر قرار گرفته مسلح شد و به دفاع از رسول خدا پرداخت و جرا حاتي سخت در اين جنگ برداشت برخي از زنان انصار كه در معركه حاضر بودند مانند هند دختر «عمر و بن حرام» كه شوهر و پسر و برادرش را از دست داده بود و آنها را با شتري براي دفن در مدينه منتقل مي نمود جمعي از بانوان مدينه با او مواجه شدند و از اوضاع جنگ پرسيدند اين زن در جوابشان گفت: حال رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ خوبست غير از آن هر مصيبتي بوده ناچيز است خدا از مؤمنان كساني را به فيض شهادت نايل نموده و كافران با خشم و بدون نتيجه سرافكنده نموده است و همچنين زني كه شوهر و برادر و پدرش را از دست داده بود پس از ملاقات با رسول خدا با شجاعت و شهامت عرض كرد پس از سلامت تو هر مصيبتي براي ما ناچيز است.[9]
اين نمونه از صلابت و پايداري، بانوان در راه اسلام در راه رسول خدا از خود نشان داده اند كه قلم و زبان عاجز از بيان احساسات و اشتياق دروني آنان نسبت به پيامبر اسلام است كه با درك عميق مقام رسالت اين حقايق متجلي شده است. نمونه بي نظير بانوان صبور تاريخ اسلام و انسانيت يگانه دختر پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ كه با وجود عواطف شديد و كاملش به پدر مهربان خود زخمهاي او را مداوا مي نمود و از او پرستاري مي كرد تا زخمهايش بهبودي يابد و از همسر فداكارش با قوت دل پشتيباني مي نمود تا اساس و ريشه دين اسلام مستحكم شود.[10] پيامبر اكرم براي فاطمه جايگاه خاصي قائل بود و از خديجه همسر وفادارش بسيار تجليل مي كرد و در مدينه با همسران خويش برخوردي بسيار احترام آميز داشت عدالت و مساوات را درباره آنان رعايت مي نمود و همواره به صحابه خويش درباره رعايت حقوق همسران و دختران سفارش مي نمود تجليل پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ از فاطمه علاوه بر اينكه دخترشان بود بيشتر به خاطر مقامات معنوي كمالات روحي فاطمه بود كه بعنوان زن از چنين جايگاهي برخوردار بود بطور كلي در سيره نبوي براي زنان جايگاهي بسيار منظور شد و در مقابل زنان پاك دامن و صبور و مؤمن زناني منافق و... در جوار رسول خدا حضور داشتند كه جايگاه رفيع خود را تخريب نموده و با ارتكاب اعمالي ناروا رسول خدا را آزار مي دادند مانند برخي از همسران آن حضرت و بعضي از زنان يهود و زنان مشركيني مثل ابوسفيان و همسر ابولهب كه قرآن در مذمت او سخن گفته است.
پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ با گفتار و روش برگرفته از وحي و خلق نيكوي خود زنان را در دين مبين اسلام جايگاهي بس رفيع عطا فرمود و عزت و حرمت زن را فزوني داد و بنيان سعادت خانواده و فرزندان را در گرو مقام زن تبيين نمود و فرمود: الجنه تحت اقدام الامهات؛ بهشت زيرا پاي مادران است، همچنين فرمود شوهر داري نيكوي زنان پاداشي همچون پاداش جهادگران جبهه جنگ دارد، با اين نگرش بطور كلي نوع نگاه به زن را در تمام جهان دچار تغيير و دگرگوني نمود و با اصول و قوانين شرعي حريم خانواده ها را حصار مستحكم كشيد و عفاف را در بين اهل اسلام جايگزين خوار شمردن زنان نمود و به زن ارج و عزت داد. و تمام حقوق او را با قوانين مخصوص احقاق نموده و منضبط كرد.
[1] . چنانكه در قرآن از مريم مادر عيسي و همسر فرعون، براي مؤمنين اسوه و الگو معرفي شده اند، سوره تحريم آيه 11 و 12.
[2] . «زنان مايه آرامش و عفت مردان هستند و مردان نيز مايه آرامش و عفت «آبروي زنان هستند.»، سوره بقره 187.
[3] . سوره نحل آيه 58 و 59، درباره احساس حقارت به داشتن دختر و زنده به گور كردن آن اشاره دارند.
[4] . ر.ك: شوقي ضيف العصر الجاهلي، ترجمه ذكاوتي، چاپ اول، تهران، اميركبير، 64، 86-83.
[5] . رك كريسنين سن، تاريخ ايران در زمان ساسانيان، رشيد ياسمي، چاپ نهم، تهران، دنياي كتاب، 74، ص 432.
[6] . ر.ك: علي محمد دخيل، ترجمه حريرچي، چاپ پنجم، تهران، اميركبير، 73، ص 13، ص 11.
[7] . ر.ك: ابن اسحق، سيره چاپ اول، قم، اسماعيليان، 1368، 192-191.
[8] . ر.ك: آيتي، تاريخ پيامبر اسلام، چاپ ششم، تهران، دانشگاه، 78، ص 158.
[9] . ر.ك: همان ص 271.
[10] . ر.ك: علامه مجلسي، بحارالانوار، چاپ دوم، تهران درالكتب الاسلاميه، 1362، ج 43، ص 43-18.
www.andisheqom.com
خداوند بشر را از دو جنس مرد و زن آفريده و آنها را مكمل همديگر معرفي نموده است نقش زن در زندگي غير قابل انكار و وجودش ضروري است.
دين اسلام به زن بعنوان يك عنصر موثر در حيات و سعادت اجتماعي مي نگرد و او را در بالاترين درجات كه براي انسان ممكن است كسب شود معرفي مي نمايد واز زنان نمونه بعنوان الگو و اسوه براي بشريت ياد مي كند، اين توجه معطوف از ناحيه دين در جايي است كه زن از نظر معنوي به اوج تكامل رسيده تا در كتب آسماني نامش تجلي كند.[1]
پيامبران براي هدايت انسان فرستاده شده اند در تمام اديان ملاك برتري تقوي و معنويت است جنسيت نمي تواند معيار برتري باشد و جنسيت هرگز محدويت براي كسب كمالات نيست. قرآن به زن و مرد بطور مساوي توجه مي كند «هن لباسٌ لكم و انتم لباسٌ لهن»[2] پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ نيز مانند انبياي ديگر، رسالت جهاني براي تمام اقشار داشته و هرگز انساني را به خاطر جنسيت محدود و محصور نكرده و دين او به خاطر تضييع حقوقي كه از زنان در جوامع مختلف شده بود توجه بيشتري به زنان نمود تا حقوق آنها احياء و قدرشان معلوم و جايگاهشان شناخته شود براي آگاهي از جايگاه زن در سيره نبوي كافي است به آنچه درباره زنان در جوامع انساني قبل از بعثت انجام مي گرفت آگاهي يابيم.
آيات قرآني به برخي از آداب و رسوم جامعه اعراب جاهلي كه درباره حقوق زنان انجام مي گرفت اشاره داشته[3]علاوه بر آن منابع تاريخي نيز پرده از روي برخي حقايق و ظلمها درباره زنان برداشته و به انعكاس اخبار آن پرداخته اند.[4]
در جامعه ايران و روم باستان كه دو امپراطوري بزرگ جهان باستان و قبل از طلوع خورشيد اسلام بودند زنان وضعيتي بهتر از جامعه عرب نداشتند كه در جاي خود جاي تامل و تفصيل است.[5]
در بعثت و طلوع خورشيد اسلام زن جايگاه اعلاي انساني خود را در سايه دين مبين اسلام و حكومت پيامبر و رسالت آنحضرت بازيافت، چنانكه اولين مسلمان و ايمان آورنده به پيامبر خديجه دختر خويلد تنها بانوي پيامبر اسلام است كه توفيق درك حقايق وحي را داشته و در راه استقرار و استمرار رسالت از ثروت و دارائي خود چشم پوشي نموده و در سخترين روزهاي زندگي پيامبر از آن حضرت پشتيباني و حمايت نمود.[6]
پس از آشكار شدن دعوت پيامبر اكرم زنان نه تنها در پذيرش دعوت پيامبر از مردان تبعيّت جستند بلكه در راه اسلام تا پاي جان پايداري نموده و شكنجه ها را تحمل كردند و از كلمه توحيد چشم پوشي نمودند تا به درجه رفيع شهادت نايل شدند، نمونه بزرگ اين زنان «سميه» مادر عمار و همسر ياسر شهيد اسلام است.[7]
در برخي از امور زنان از مردان پيشگام بوده و از دين الهي حمايت نمودند. حوادث قبل از حجرت نبوي كه نقطه عطفي مهم در تاريخ اسلام محسوب مي شود زنان انصار مدينه به حمايت و بيعت با رسول خدا در پيمان عقبه با شوق و اشتياق حاضر شدند.[8]
در دوره استقرار پيامبر اكرم در مدينه تا دوران ثبات و برقراري حكومت اسلامي در يثرب نقش بانوان مسلمان انصافاً بر جسته تر از توصيفاتي است كه در منابع مطالعاتي منعكس شده است در برخي از جنگها، نظير جنگ احد كه از حساس ترين و تعيين كننده ترين جنگهاي اسلام با كفر بود نقش زنان از لحاظ فيزيكي و روحي با وجود اندك بودن عددشان بسيار حماسي است، چنانكه ام عماره نمونه اي از زنان قهرمان صدر اسلام است كه همراه با اعضاي خانواده خود در اين جنگ بعنوان امدادگر و سقا حضور يافته بود وقتي ديد عرصه بر رسول خدا تنگ شد، و جان آنحضرت در معرض خطر قرار گرفته مسلح شد و به دفاع از رسول خدا پرداخت و جرا حاتي سخت در اين جنگ برداشت برخي از زنان انصار كه در معركه حاضر بودند مانند هند دختر «عمر و بن حرام» كه شوهر و پسر و برادرش را از دست داده بود و آنها را با شتري براي دفن در مدينه منتقل مي نمود جمعي از بانوان مدينه با او مواجه شدند و از اوضاع جنگ پرسيدند اين زن در جوابشان گفت: حال رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ خوبست غير از آن هر مصيبتي بوده ناچيز است خدا از مؤمنان كساني را به فيض شهادت نايل نموده و كافران با خشم و بدون نتيجه سرافكنده نموده است و همچنين زني كه شوهر و برادر و پدرش را از دست داده بود پس از ملاقات با رسول خدا با شجاعت و شهامت عرض كرد پس از سلامت تو هر مصيبتي براي ما ناچيز است.[9]
اين نمونه از صلابت و پايداري، بانوان در راه اسلام در راه رسول خدا از خود نشان داده اند كه قلم و زبان عاجز از بيان احساسات و اشتياق دروني آنان نسبت به پيامبر اسلام است كه با درك عميق مقام رسالت اين حقايق متجلي شده است. نمونه بي نظير بانوان صبور تاريخ اسلام و انسانيت يگانه دختر پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ كه با وجود عواطف شديد و كاملش به پدر مهربان خود زخمهاي او را مداوا مي نمود و از او پرستاري مي كرد تا زخمهايش بهبودي يابد و از همسر فداكارش با قوت دل پشتيباني مي نمود تا اساس و ريشه دين اسلام مستحكم شود.[10] پيامبر اكرم براي فاطمه جايگاه خاصي قائل بود و از خديجه همسر وفادارش بسيار تجليل مي كرد و در مدينه با همسران خويش برخوردي بسيار احترام آميز داشت عدالت و مساوات را درباره آنان رعايت مي نمود و همواره به صحابه خويش درباره رعايت حقوق همسران و دختران سفارش مي نمود تجليل پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ از فاطمه علاوه بر اينكه دخترشان بود بيشتر به خاطر مقامات معنوي كمالات روحي فاطمه بود كه بعنوان زن از چنين جايگاهي برخوردار بود بطور كلي در سيره نبوي براي زنان جايگاهي بسيار منظور شد و در مقابل زنان پاك دامن و صبور و مؤمن زناني منافق و... در جوار رسول خدا حضور داشتند كه جايگاه رفيع خود را تخريب نموده و با ارتكاب اعمالي ناروا رسول خدا را آزار مي دادند مانند برخي از همسران آن حضرت و بعضي از زنان يهود و زنان مشركيني مثل ابوسفيان و همسر ابولهب كه قرآن در مذمت او سخن گفته است.
پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ با گفتار و روش برگرفته از وحي و خلق نيكوي خود زنان را در دين مبين اسلام جايگاهي بس رفيع عطا فرمود و عزت و حرمت زن را فزوني داد و بنيان سعادت خانواده و فرزندان را در گرو مقام زن تبيين نمود و فرمود: الجنه تحت اقدام الامهات؛ بهشت زيرا پاي مادران است، همچنين فرمود شوهر داري نيكوي زنان پاداشي همچون پاداش جهادگران جبهه جنگ دارد، با اين نگرش بطور كلي نوع نگاه به زن را در تمام جهان دچار تغيير و دگرگوني نمود و با اصول و قوانين شرعي حريم خانواده ها را حصار مستحكم كشيد و عفاف را در بين اهل اسلام جايگزين خوار شمردن زنان نمود و به زن ارج و عزت داد. و تمام حقوق او را با قوانين مخصوص احقاق نموده و منضبط كرد.
[1] . چنانكه در قرآن از مريم مادر عيسي و همسر فرعون، براي مؤمنين اسوه و الگو معرفي شده اند، سوره تحريم آيه 11 و 12.
[2] . «زنان مايه آرامش و عفت مردان هستند و مردان نيز مايه آرامش و عفت «آبروي زنان هستند.»، سوره بقره 187.
[3] . سوره نحل آيه 58 و 59، درباره احساس حقارت به داشتن دختر و زنده به گور كردن آن اشاره دارند.
[4] . ر.ك: شوقي ضيف العصر الجاهلي، ترجمه ذكاوتي، چاپ اول، تهران، اميركبير، 64، 86-83.
[5] . رك كريسنين سن، تاريخ ايران در زمان ساسانيان، رشيد ياسمي، چاپ نهم، تهران، دنياي كتاب، 74، ص 432.
[6] . ر.ك: علي محمد دخيل، ترجمه حريرچي، چاپ پنجم، تهران، اميركبير، 73، ص 13، ص 11.
[7] . ر.ك: ابن اسحق، سيره چاپ اول، قم، اسماعيليان، 1368، 192-191.
[8] . ر.ك: آيتي، تاريخ پيامبر اسلام، چاپ ششم، تهران، دانشگاه، 78، ص 158.
[9] . ر.ك: همان ص 271.
[10] . ر.ك: علامه مجلسي، بحارالانوار، چاپ دوم، تهران درالكتب الاسلاميه، 1362، ج 43، ص 43-18.
www.andisheqom.com