پرسش :
سيره و روش حكومتي امام زمان(عج) باسيره و روش حكومتي پيامبر (ص) و ائمه معصومين (ع) فرق دارد؟
پاسخ :
بين سيره حكومتي امام زمان - عجل الله تعالي فرجه الشريف- و پيامبر اسلام - صلي الله عليه و اله- و ائمه اطهار - عليهم السلام- فرقي نيست، و احاديث بسياري دلالت ميكند كه سيره و رفتار حضرت مهدي (عج) همان سيره و رفتار جدش رسول خدا - صلي الله عليه و اله- است. از باب نمونه به چند روايت اشاره ميكنيم:
پيامبر - صلي الله عليه و اله- فرمود: يكي از اهل بيت من قيام ميكند و به سنت و روش من عمل مينمايد[1] و فرمود: قائم از فرزندان من، همنام و همكنيه من است. خُويش، خُوي من و رفتارش، رفتار من ميباشد. مردم را به طاعت و دين من وادار نمايد و به سوي قرآن دعوتشان ميكند.[2] و همچنين يكي از دوستان امام صادق - عليه السلام - به نام عبداللهبن عطا ميگويد: از امام پرسيدم روش و سيره مهدي (عج) چگونه است؟ امام فرمود: همان كار و سيرهاي كه رسول خدا - صلي الله عليه و اله- انجام داد و انجام ميدهد.
اما يكسري از احاديث وجود دارد كه ممكن است اين توهم را بوجود آورد كه سيره آن حضرت فرق ميكند. مثلاً:
1- امام صادق - عليه السلام -فرمود: «آنگاه اسلام را از نو بنا ميكند»[3].
2- ابوخديجه از امام صادق - عليه السلام - : هنگاميكه قائم ظهور كرد با امر جديدي خواهد آمد چنانچه رسول خدا - صلي الله عليه و اله- در آغاز اسلام مردم را به امر جديد دعوت ميكرد.[4]
3- امام صادق - عليه السلام - فرمود: هنگاميكه قائم ظهور كند با امر جديد و كتاب جديد و رفتار و قضاوت تازه ظهور ميكند كه بر عرب سخت است.[5]
آيت الله ابراهيم اميني در تفسير اين روايات ميفرمايد: در زمان غيبت بدعتهايي در دين گذاشته ميشود و احكامي از قرآن و اسلام بر طبق ميل مردم تاويل و تفسير ميشود. بسياري از حدود و احكام چنان فراموش ميشود كه گويا اصلاً از اسلام نبوده است وقتي مهدي - عجل الله تعالي فرجه الشريف- ظهور كرد بدعتها را ابطال ميكند و احكام خدا را به همان جور كه صادر شده ظاهر مينمايد. حدود اسلامي را بدون سهلانگاري اجرا ميكند و معلوم است كه چنين برنامهاي كاملاً براي مردم تازگي دارد، مردمي كه اركان و اصول مسلمه اسلام را رها كرده، به بعض ظواهر آن اكتفا نمودهاند، در بازار و كوچه و خيابان و خانه اثري از سلامشان پيدا نيست، اخلاقيات و دستورات اجتماعي را اصلا از اسلام محسوب نميدارند. صفات زشت در نظرشان هيچ اهميت ندارد، محرمات الهي را با حيلههاي گوناگون جائز ميشمارند. از قرآن فقط به ظواهر قرائت اكتفا ميكند و اگر امام زمان (عج) ظاهر شود و به آنان بگويد: شما از حقيقت و گوهر دين بدور افتادهايد و آيات قرآن و احاديث پيغمبر را بر خلاف واقع تفسير و تاويل كردهايد چرا حقيقت اسلام را رها كرده به ظواهرش قناعت كرديد؟ شما اعمال و رفتارتان را با دين تطبيق نكردهايد، بايد دستورات اخلاقي و اجتماعي اسلام را عمل كنيد و خلاف واجب را انجام دهيد و فلان بدعت را رها كنيد، چنين دين و برنامهاي برايشان تازگي داشته از آن وحشت ميكنند و اصلاً اسلامش نميدانند زيرا اسلام را جور ديگر تصور كرده بودند.
آيت الله ناصر مكارم شيرازي در اين رابطه ميفرمايد:
روشن است كه تازگي اين برنامهها و روشها نه وراثتها به خاطر آن است كه مذهب جديدي با خود ميآورد بلكه آن چنان اسلام را از ميان انبوه خرافات و تحريفها و تفسيرهاي نادرست و تلقيهاي غلط بيرون ميآورد كه بنايي كاملاً نو و جديد جلوه ميكند. و يكي از رسالتهاي آن حضرت پيدايش اسلام از همين وصلهها و پيرايهها و به تعبير ديگر نوسازي و تجديد بنا كاخ شكوهمند آن است كه مجموعه اين نوسازي در عرصههاي مختلف اعتقادات، اخلاقيات، اجتماعيات و فرهنگ و سياست آن چنان زياد و دگرگون كننده است كه درپارهاي از روايات از آن به «دين جديد» يا «روش جديد» تعبير شده است. و داوري كردن او بر طبق قانون دادرسي محمد - صلي الله عليه و اله- و داود و سليمان عليهما السلام گويا اشاره به اين نكته لطيف است كه او هم به موازين ظاهري دادرسي اسلامي همچون اقرار و گواهي گواهان و مانند آن استفاده ميكندو هم از طريق رواني و علمي براي كشف مجرمان اصلي، آنچنان كه پارهاي از نمونههاي آن از عصر داود - عليه السلام - نقل شده است. بعلاوه در عصر او به موازات پيشرفت علوم و دانشها و تكنيك و صنعت آنقدر وسايل كشف جرم تكامل مييابد كه كمتر مجرمي ميتواند ردپايي كه با آن شناخته شود از خود به جا نگذارد.
از اين رو حضرت آيه الله العظمي مكارم شيرازي براي تاكيد اين مطلب ميگويد:
براي چندين بار تكرار ميكنم اين اشتباه است اگر ما تصور كنيم كه در عصر حكومت او همه اين مسايل از طريق اعجاز حل ميشود چرا كه اعجاز حكم يك استثناء را دارد و براي مواقع ضروري، و مخصوصاً اثبات حقانيت دعوت پيامبر - صلي الله عليه و اله- است نه براي تنظيم زندگي روزمره و جريان عادي زندگي، كه هيچ پيامبري براي اين مقصد از معجزه استفاده نكرده است. بنابراين مسير حكومت جهاني او از همان نمونه است نه اعجاز!
خلاصه اين كه به خاطر پيرايههايي كه در طول تاريخ توسط زمامداران نالايق و ديگران به اسلام بستهاند و بدعتها و تحريفات زيادي كه شده اگر امام حقيقت را آشكار كند مردم خيال ميكنند مكتب جديد، روش جديد و قضاوت جديدي غير از اسلام آمده است. فلذا سيره و روش حضرت مهدي (عج) همان سيره و روش پيامبر اكرم - صلي الله عليه و اله- و امام علي - عليه السلام - است.
[1]- بحار الانوار ج 51 ص 82
[2]- اثبات الهداه، ج 7، ص 52
[3]- بحار، ج 52، ص 352
[4]- اثبات الهداه، ج 7، ص 110.
[5]- اثبات الهداه، ج 7، 83.
www.andisheqom.com
بين سيره حكومتي امام زمان - عجل الله تعالي فرجه الشريف- و پيامبر اسلام - صلي الله عليه و اله- و ائمه اطهار - عليهم السلام- فرقي نيست، و احاديث بسياري دلالت ميكند كه سيره و رفتار حضرت مهدي (عج) همان سيره و رفتار جدش رسول خدا - صلي الله عليه و اله- است. از باب نمونه به چند روايت اشاره ميكنيم:
پيامبر - صلي الله عليه و اله- فرمود: يكي از اهل بيت من قيام ميكند و به سنت و روش من عمل مينمايد[1] و فرمود: قائم از فرزندان من، همنام و همكنيه من است. خُويش، خُوي من و رفتارش، رفتار من ميباشد. مردم را به طاعت و دين من وادار نمايد و به سوي قرآن دعوتشان ميكند.[2] و همچنين يكي از دوستان امام صادق - عليه السلام - به نام عبداللهبن عطا ميگويد: از امام پرسيدم روش و سيره مهدي (عج) چگونه است؟ امام فرمود: همان كار و سيرهاي كه رسول خدا - صلي الله عليه و اله- انجام داد و انجام ميدهد.
اما يكسري از احاديث وجود دارد كه ممكن است اين توهم را بوجود آورد كه سيره آن حضرت فرق ميكند. مثلاً:
1- امام صادق - عليه السلام -فرمود: «آنگاه اسلام را از نو بنا ميكند»[3].
2- ابوخديجه از امام صادق - عليه السلام - : هنگاميكه قائم ظهور كرد با امر جديدي خواهد آمد چنانچه رسول خدا - صلي الله عليه و اله- در آغاز اسلام مردم را به امر جديد دعوت ميكرد.[4]
3- امام صادق - عليه السلام - فرمود: هنگاميكه قائم ظهور كند با امر جديد و كتاب جديد و رفتار و قضاوت تازه ظهور ميكند كه بر عرب سخت است.[5]
آيت الله ابراهيم اميني در تفسير اين روايات ميفرمايد: در زمان غيبت بدعتهايي در دين گذاشته ميشود و احكامي از قرآن و اسلام بر طبق ميل مردم تاويل و تفسير ميشود. بسياري از حدود و احكام چنان فراموش ميشود كه گويا اصلاً از اسلام نبوده است وقتي مهدي - عجل الله تعالي فرجه الشريف- ظهور كرد بدعتها را ابطال ميكند و احكام خدا را به همان جور كه صادر شده ظاهر مينمايد. حدود اسلامي را بدون سهلانگاري اجرا ميكند و معلوم است كه چنين برنامهاي كاملاً براي مردم تازگي دارد، مردمي كه اركان و اصول مسلمه اسلام را رها كرده، به بعض ظواهر آن اكتفا نمودهاند، در بازار و كوچه و خيابان و خانه اثري از سلامشان پيدا نيست، اخلاقيات و دستورات اجتماعي را اصلا از اسلام محسوب نميدارند. صفات زشت در نظرشان هيچ اهميت ندارد، محرمات الهي را با حيلههاي گوناگون جائز ميشمارند. از قرآن فقط به ظواهر قرائت اكتفا ميكند و اگر امام زمان (عج) ظاهر شود و به آنان بگويد: شما از حقيقت و گوهر دين بدور افتادهايد و آيات قرآن و احاديث پيغمبر را بر خلاف واقع تفسير و تاويل كردهايد چرا حقيقت اسلام را رها كرده به ظواهرش قناعت كرديد؟ شما اعمال و رفتارتان را با دين تطبيق نكردهايد، بايد دستورات اخلاقي و اجتماعي اسلام را عمل كنيد و خلاف واجب را انجام دهيد و فلان بدعت را رها كنيد، چنين دين و برنامهاي برايشان تازگي داشته از آن وحشت ميكنند و اصلاً اسلامش نميدانند زيرا اسلام را جور ديگر تصور كرده بودند.
آيت الله ناصر مكارم شيرازي در اين رابطه ميفرمايد:
روشن است كه تازگي اين برنامهها و روشها نه وراثتها به خاطر آن است كه مذهب جديدي با خود ميآورد بلكه آن چنان اسلام را از ميان انبوه خرافات و تحريفها و تفسيرهاي نادرست و تلقيهاي غلط بيرون ميآورد كه بنايي كاملاً نو و جديد جلوه ميكند. و يكي از رسالتهاي آن حضرت پيدايش اسلام از همين وصلهها و پيرايهها و به تعبير ديگر نوسازي و تجديد بنا كاخ شكوهمند آن است كه مجموعه اين نوسازي در عرصههاي مختلف اعتقادات، اخلاقيات، اجتماعيات و فرهنگ و سياست آن چنان زياد و دگرگون كننده است كه درپارهاي از روايات از آن به «دين جديد» يا «روش جديد» تعبير شده است. و داوري كردن او بر طبق قانون دادرسي محمد - صلي الله عليه و اله- و داود و سليمان عليهما السلام گويا اشاره به اين نكته لطيف است كه او هم به موازين ظاهري دادرسي اسلامي همچون اقرار و گواهي گواهان و مانند آن استفاده ميكندو هم از طريق رواني و علمي براي كشف مجرمان اصلي، آنچنان كه پارهاي از نمونههاي آن از عصر داود - عليه السلام - نقل شده است. بعلاوه در عصر او به موازات پيشرفت علوم و دانشها و تكنيك و صنعت آنقدر وسايل كشف جرم تكامل مييابد كه كمتر مجرمي ميتواند ردپايي كه با آن شناخته شود از خود به جا نگذارد.
از اين رو حضرت آيه الله العظمي مكارم شيرازي براي تاكيد اين مطلب ميگويد:
براي چندين بار تكرار ميكنم اين اشتباه است اگر ما تصور كنيم كه در عصر حكومت او همه اين مسايل از طريق اعجاز حل ميشود چرا كه اعجاز حكم يك استثناء را دارد و براي مواقع ضروري، و مخصوصاً اثبات حقانيت دعوت پيامبر - صلي الله عليه و اله- است نه براي تنظيم زندگي روزمره و جريان عادي زندگي، كه هيچ پيامبري براي اين مقصد از معجزه استفاده نكرده است. بنابراين مسير حكومت جهاني او از همان نمونه است نه اعجاز!
خلاصه اين كه به خاطر پيرايههايي كه در طول تاريخ توسط زمامداران نالايق و ديگران به اسلام بستهاند و بدعتها و تحريفات زيادي كه شده اگر امام حقيقت را آشكار كند مردم خيال ميكنند مكتب جديد، روش جديد و قضاوت جديدي غير از اسلام آمده است. فلذا سيره و روش حضرت مهدي (عج) همان سيره و روش پيامبر اكرم - صلي الله عليه و اله- و امام علي - عليه السلام - است.
[1]- بحار الانوار ج 51 ص 82
[2]- اثبات الهداه، ج 7، ص 52
[3]- بحار، ج 52، ص 352
[4]- اثبات الهداه، ج 7، ص 110.
[5]- اثبات الهداه، ج 7، 83.
www.andisheqom.com