پرسش :
ازدواج حضرت فاطمه ى زهراء(سلام الله علیها) با حضرت على مرتضى ولى الله اعظم(سلام الله علیه) تحت چه شرایطی صورت گرفت؟
پاسخ :
در اخبار آمده كه نسبت بحضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها مظهر جمال رب متعال كه در حسب و نسب و فضائل و كمالات شخصى شهره ى ملك و ملكوت بود و بحد بلوغ رسيده بود براى خواستگارى آن نابغه روزگار اشخاص بزرگى از حضرات مهاجر و انصار محضر انور پيامبر بزرگوار شرفياب شده خواستار ازدواج با دختر والاگهر پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم شدند ولى از آنجا كه حضرت ختمى مرتبت جز با اراده و مشيت ذات احديت مبادرت به هيچ كارى نمى كند. تقاضاى خواستگاران را نپذيرفت و دست رد بر سينه آنان زده و فرمود من در انجام اين كار منتطر امر و فرمان پروردگارم هستم تا فرمان خدا چه باشد و چه دستورى بدهد من بفرمانش عمل خواهم كرد و دخترم فاطمه را باو تزويج خواهم نمود.
دارد كه حضرت نبى خاتم منتظر امر الهى بود كه جبرئيل حامل وحى بر آنحضرت نازل گرديد و پس از ابلاغ سلام خدا به آن حضرت گفت ذات احديت مى فرمايد (لو لم اخلق عليا لها لما كان لفاطمه ابنتك كفو على وجه الارض آدم فمن دونه): يعنى اگر من على مرتضى را نيافريده بودم براى دخترت فاطمه بر روى زمين از آدم و بعد از او تا قيامت كفو و همتائى نبود: از بحارالانوار محدث عاليقدر مجلسى: و لنعم ما قيل:
(حق چو نديد همسرش در همه ممكنات از آن واجب و لازم آمدش خلقت حيدر آورد)
واجب و لازم آمدش خلقت حيدر آورد) واجب و لازم آمدش خلقت حيدر آورد)
جبرئيل عرض كرد خدمت حضرت ختمى مرتبت كه خداوند متعال امر فرموده كه دخترت فاطمه را به ازدواج حضرت على مرتضى در آورى زيرا احدى در نظام وجود از غيب و شهود لياقت و شايستگى همسرى با او را جز على عليه السلام ندارد بلكه آنكه كفويت در تمام شئون كماليه با فاطمه (س) دارد منحصرا على (ع) است
لذا حسب الامر و فرمان صادر از صقع الوهى پيغمبر اكرم (ص) فاطمه (ع) دخترش را بعنوان همسرى بعلى (ع) داد و اين ازدواج مباركباد).
پس ولايت اين ازدواج با خدا بود و خطبه خوان عقد ازدواج جبرئيل و نداكننده ميكائيل و دعوت كننده اسرافيل و پخش كننده نقل و شيرينى و حلويات ملكوتى عزرائيل (كه اين چهار نفر حاملين عرش ربوبى) هستند و شهود اين واقعه مباركه ملائكه عوالم عاليه و سافله بوده است: و ضمنا دستور از صقع ربوبى صادر گرديد كه شجره ى طوبى ميوه هاى خود را نثار نمايد درخت طوبى هم به نثار در ابيض و سفيد و ياقوت احمر و سرخ و زبرجد اخضر و سبز و لولو تازه پرداخت و حورالعين آنها را جمع نموده و بيكديگر هديه ميدادند اين گفتار درر بار از كتاب بحارالانوار علامه مجلسى متخذ است: و نيز در روايت ديگر از جابربن عبدالله نقل شده است كه هنگاميكه حضرت رسول الله صلى الله عليه و آله فاطمه زهرا(س) را بامير اهل ايمان على مرتضى (ع) تزويج فرمود ذات اقدس حقتعالى و مبدء اعلى از فوق العرش خود آندو بزرگوار را با يكديگر تزويج نموده و جبرئيل خطبه خوان و ميكائيل به معيت هفتاد هزار فرشته شهود عقد بوده اند: از بحار مجلسى:
مطابق مستفاد از اخبار معتبره عقد ازدواج فاطمه زهرا با على مرتضى (ع) با چندين خطبه واقع گرديده كه بعضى سماوى و بعضى ارضى و برخى در عرش و برخى در فرش انجام گرفته است كه ما بلحاظ رعايت اختصار بيكى از آن خطب تبركا در اين مقام اكتفاء مى نمائيم: در حديث طويلى آمده است:
اوحى الله الى الامين جبرئيل ان ارق منبر الكرامته فرقى حتى استوى على المنبر واقفا فقال خطيبا: الحمدالله الذى خلق الارواح و فلق الاصباح و صور على عرشه خمسه الاشباح محى الاموات و جامع الشتات و مخرج النبات و منزل البركات بارى الانام و منشى الغمام لا تشتبه عليه الاصوات و لا تخفى عليه اللغات لا تاخذه نوم لا نسيان و نشهد ان لا اله الا الله وحده لا شريك له: و نشهد ان محمدا عبده و رسوله و نشهد ان على بن ابيطالب خليفته نبيه و اشهدوا يا ملائكته المقربين و الملائكته الراكعين و الملائكته المسبحين و جميع اهل السماوات و الارضين بانى زوجت سيده نساء العالمين بنت محمد الامين فاطمه الزهراء بعلى بن ابى طالب سيده الوصين الا ان لها بامر رب العالمين خمس الدنيا ارضها وسمائها و برها و بحرها و جبالها و سهلها و اوحى الله تعالى اليهم انى قد زوجت ولى و وصى رسولى عليا ابن ابى طالب بسيده نساء العالمين فاطمه الزهراء: از (جنبه العاصمه صفحه ى 100)
مفاد اين حديث شريف نورانى اين است كه ذات اقدس الوهى بملك مقرب دربار خود وحى نمود كه بر منبر عرشى كرامت قرار گيرد و با خواندن خطبه اى تزويج حضرت فاطمه(ع) را بحضرت ولى الله اعظم على عليه السلام اعلام نمايد.
لذا جبرئيل در خطبه اش چنين گفت حمد و سپاس خداوندى را كه خالق ارواح و فالق اصباح و مصور صور پنجگانه اشباح و محيى اموات و جامع الشتات و گردآورنده پراكنده ها و بيرون آورنده نبات و گياهان و نازل كننده بركات و هستى بخش آنان و مردمان و پديد آوردنده قمام و ابرها است.
آن خدائى كه اصوات بر او مشتبه و لغات بر او پوشيده و مخفى نشود و او را خواب و فراموشى فرانگيرد. و شهادت و گواهى ميدهم بيگانگى و يكتائى او باينكه جز او خدائى نيست و شريكى در كشور هستى براى او نيست و نيز شهادت و گواهى ميدهم كه حضرت ختمى مرتبت محمد بنده مقرب و رسول او است و نيز شهادت و گواهى مى دهم كه حضرت على بن ابى طالب(ع) خليفه و جانشين نبى اكرم(ص) است:
شما اى فرشتگان مقرب دربار ربوبى و اى ملائكه راكعين و مسبحين و شما اى جميع ساكنين سماوات و ارضين همه تان شاهد و گواه باشيد كه من بانوى زنان جهانيان و سيده نساء عالمين كه دختر والاگهر حضرت خاتم النبين كه مشتهر به محمد امين مى باشد حضرت ملكه ملك و ملكوت عليا مكرمه فاطمه زهرا را بحضرت على بن ابيطالب سيد و سالار اوصياء تزويج نمودم آگاه باشيد و بدانيد كه حسب الامر حضرت رب العالمين خمس دنيا اعم از زمين و آسمان و بر و بحر و جبال و دشت به او متعلق است و از آن اوست. و ذات اقدس ذوالجلال و الاكرام به آنان وحى فرمود كه من كه مالك الملك و الملكوت و صاحب العز و الجبروتم اينك من ولى و وصى رسولم على ابن ابيطالب را بسيده نساء عالمين فاطمه زهرا تزويج كردم.
وقوع عقد نكاح و ازدواج ملكه ى دو سرا و سيده نساء عالمين حضرت فاطمه زهرا با سلطان العارفين و اميرالمؤمنين ولى الله الاعظم على مرتضى در زمين و نيز از حضرت رسول الله خاتم انبياء محمد مصطفى عليه و آله افضل التحيته و الثناء نقل شده است كه فرمود فرشته اى از صقع ربوبى و پيشگاه الوهى نزد من آمد و گفت يا محمد ان الله يقرا عليك السلام و يقول انى قد زوجت ابنتك من على ابن ابى طالب فى الملاء الاعلى فزوجها منه فى الارض اى محمد بدرستيكه ذات قدوسى جهات الوهى بتو سلام مى رساند و مى فرمايد من كه خدايم و صاحب ولايت كليه مطلقه ام دختر والاگهر تو فاطمه زهرا را ملاء اعلى در بين كاخ نشينان عرشى و ملكوتيان به عقد ازدواج امير اهل ايمان على بن ابى طالب در آوردم و براى او تزويج كردم اينك تو هم او را در زمين به عقد زوجيت دائميه على مرتضى درآور.
مطابق نقل روايات معتبره و احاديث متواتره مراسم عقد ازدواج ملكه ملك و ملكوت فاطمه لاهوتى صفات قبل از اينكه در زمين برگذار شود بفاصله چهل يوم پيشتر در عالم بالا و آسمان الوهى تحقق يافته و سپس بفرمان ربوبى در عالم سفلى اين مراسم بموقع اجرا گذارده شده و انجام يافته است. و خلاصه مطلب در اين رابطه برابر روايات وارده اين است: حسب الامر الهى و فرمان ربوبى نسبت به تزويج فاطمه عليهماالسلام پيغمبر اكرم (ص) دستور بعلى(ع) داد بمسجد رفته مردم را احضار و جريان امر را بآنان اعلام نمايد على مرتضى (ع) با حال فرح و شادى روانه بطرف مسجد گرديد در بين راه ابوبكر و عمر با على روبرو شده و على را مسرور و شادمان ملاقات نموده سبب شادى از وى پرسيدند على (ع) فرمود پيغمبر اكرم (ص) با ازدواج من و فاطمه (ع) موافقت فرموده و به من خبر داده كه خدا خود مراسم ازدواج فيمابين من و فاطمه را در آسمان و عرش اعلى اجرا نموده است و اينك حضرت رسول الله به دنبال من وارد مسجد خواهد شد تا اين مطلب را در حضور مردم به آنان ابلاغ فرمايد آن دو نفر كه بر جريان امر مستحضر شدند ابراز فرح و خوشحالى نموده با من بمسجد آمدند.
آنگاه طولى نكشيد كه رسول الله در حاليكه چهره مباركش از شادى و سرور مى درخشيد وارد مسجد گرديد و نظر كرد ديد مسجد مملو از جمعيت شده است بلافاصله بالاى منبر قرار گرفته و سر پا ايستاده خطبه عرشيه اى مفصلا ايراد فرمود و سپس ماموريت خود را به استحضار مردم حاضر در مسجد رسانيد.
فرمود مردم بدانيد و آگاه باشيد خداوند متعال ذات اقدس ذوالجلال و الاكرام به من امر كرده و دستور داده كه فاطمه دختر گرامى خود را به على بن ابيطالب (ع) تزويج نمايم حقتعالى خود در عالم بالا و آسمان الوهى آندو را به عقد ازدواج يكديگر درآورده وفرشتگان را شاهد و گواه گرفته و به من دستور داده و امر فرموده است كه او را در زمين بعلى تزويج نمايم و اينك من شما را بر اين مطلب شاهد و گواه مى گيرم (ثم جلس و قال قم يا على و اخطب لنفسك). بعد از خواندن خطبه اش از منبر پائين آمده و نشست و آنگاه بعلى فرمود برخيز با على و براى خود خطبه بخوان على هم حسب الامر پيغمبر اكرم (ص) از جاى برخاسته و بخطبه خواندن پرداخت و پس از حمد و سپاس الهى و شكر نعم نامتناهى و درود بر حضرت خاتم انبيا و سرور اصفياء محمد مصطفى (ص) فرمود (ان النكاح مما امر الله تعالى به و اذن فيه و مجلسنا هذا مماقضاه الله تعالى و رضيه و هذا محمدبن عبدالله رسول الله (ص) زوجنى ابنته فاطمه به صداق اربعتمائته درهم و دينار و قد رضيت بذالك فاسلوه و اشهدوا. فقال المسلمون زوجته يا رسول الله. قال نعم قال المسلمون بارك الله لهما و عليهما و جمع شملهمها يعنى محقق و مسلم است كه نكاح از جمله چيزهايى است كه خداوند متعال دستور داده و در نظام تشريع آنرا تجويز و اجازه نسبت باين سنت سنيه صادر فرموده است. و مجلس ما اكنون از مجالسى است كه قضاء الهى تشكيل آنرا خواسته و رضايت بانجام مراسم آن مرحمت و عنايت فرموده است.
اين حضرت ختمى مرتبت محمد بن عبدالله صلى عليه و آله است كه دختر گراميش حضرت فاطمه را به عقد مزاوجت و زناشوئى من درآورده است بصداق و مهريه اى كه عبارت از چهار صد درهم و دينارى باشد و من از اين وصلت و ازدواج بى نهايت راضى و خوشنود و خوشحالم شما مراتب مذكوره را از آن حضرت سئوال و پرسش كنيد و بر اين واقعيت شهادت و گواهى دهيد.
مسلمانان حاضر در آن محفل اجماعا از حضرت نبى اكرم پرسيدند يا رسول الله آيا شما حضرت فاطمه را به عقد مزاوجت حضرت على مرتضى درآوردى حضرت فرمود بلى آن جماعت همگى گفتند خداوند براى آن دو اين ازدواج را مبارك فرمايد و امورشان را به سامان برساند (اين مضامين بر سبيل اجمال و اختصار از كتاب دلائل الامامته طبرى متخذ است.)
www.eporsesh.com
در اخبار آمده كه نسبت بحضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها مظهر جمال رب متعال كه در حسب و نسب و فضائل و كمالات شخصى شهره ى ملك و ملكوت بود و بحد بلوغ رسيده بود براى خواستگارى آن نابغه روزگار اشخاص بزرگى از حضرات مهاجر و انصار محضر انور پيامبر بزرگوار شرفياب شده خواستار ازدواج با دختر والاگهر پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم شدند ولى از آنجا كه حضرت ختمى مرتبت جز با اراده و مشيت ذات احديت مبادرت به هيچ كارى نمى كند. تقاضاى خواستگاران را نپذيرفت و دست رد بر سينه آنان زده و فرمود من در انجام اين كار منتطر امر و فرمان پروردگارم هستم تا فرمان خدا چه باشد و چه دستورى بدهد من بفرمانش عمل خواهم كرد و دخترم فاطمه را باو تزويج خواهم نمود.
دارد كه حضرت نبى خاتم منتظر امر الهى بود كه جبرئيل حامل وحى بر آنحضرت نازل گرديد و پس از ابلاغ سلام خدا به آن حضرت گفت ذات احديت مى فرمايد (لو لم اخلق عليا لها لما كان لفاطمه ابنتك كفو على وجه الارض آدم فمن دونه): يعنى اگر من على مرتضى را نيافريده بودم براى دخترت فاطمه بر روى زمين از آدم و بعد از او تا قيامت كفو و همتائى نبود: از بحارالانوار محدث عاليقدر مجلسى: و لنعم ما قيل:
(حق چو نديد همسرش در همه ممكنات از آن واجب و لازم آمدش خلقت حيدر آورد)
واجب و لازم آمدش خلقت حيدر آورد) واجب و لازم آمدش خلقت حيدر آورد)
جبرئيل عرض كرد خدمت حضرت ختمى مرتبت كه خداوند متعال امر فرموده كه دخترت فاطمه را به ازدواج حضرت على مرتضى در آورى زيرا احدى در نظام وجود از غيب و شهود لياقت و شايستگى همسرى با او را جز على عليه السلام ندارد بلكه آنكه كفويت در تمام شئون كماليه با فاطمه (س) دارد منحصرا على (ع) است
لذا حسب الامر و فرمان صادر از صقع الوهى پيغمبر اكرم (ص) فاطمه (ع) دخترش را بعنوان همسرى بعلى (ع) داد و اين ازدواج مباركباد).
پس ولايت اين ازدواج با خدا بود و خطبه خوان عقد ازدواج جبرئيل و نداكننده ميكائيل و دعوت كننده اسرافيل و پخش كننده نقل و شيرينى و حلويات ملكوتى عزرائيل (كه اين چهار نفر حاملين عرش ربوبى) هستند و شهود اين واقعه مباركه ملائكه عوالم عاليه و سافله بوده است: و ضمنا دستور از صقع ربوبى صادر گرديد كه شجره ى طوبى ميوه هاى خود را نثار نمايد درخت طوبى هم به نثار در ابيض و سفيد و ياقوت احمر و سرخ و زبرجد اخضر و سبز و لولو تازه پرداخت و حورالعين آنها را جمع نموده و بيكديگر هديه ميدادند اين گفتار درر بار از كتاب بحارالانوار علامه مجلسى متخذ است: و نيز در روايت ديگر از جابربن عبدالله نقل شده است كه هنگاميكه حضرت رسول الله صلى الله عليه و آله فاطمه زهرا(س) را بامير اهل ايمان على مرتضى (ع) تزويج فرمود ذات اقدس حقتعالى و مبدء اعلى از فوق العرش خود آندو بزرگوار را با يكديگر تزويج نموده و جبرئيل خطبه خوان و ميكائيل به معيت هفتاد هزار فرشته شهود عقد بوده اند: از بحار مجلسى:
مطابق مستفاد از اخبار معتبره عقد ازدواج فاطمه زهرا با على مرتضى (ع) با چندين خطبه واقع گرديده كه بعضى سماوى و بعضى ارضى و برخى در عرش و برخى در فرش انجام گرفته است كه ما بلحاظ رعايت اختصار بيكى از آن خطب تبركا در اين مقام اكتفاء مى نمائيم: در حديث طويلى آمده است:
اوحى الله الى الامين جبرئيل ان ارق منبر الكرامته فرقى حتى استوى على المنبر واقفا فقال خطيبا: الحمدالله الذى خلق الارواح و فلق الاصباح و صور على عرشه خمسه الاشباح محى الاموات و جامع الشتات و مخرج النبات و منزل البركات بارى الانام و منشى الغمام لا تشتبه عليه الاصوات و لا تخفى عليه اللغات لا تاخذه نوم لا نسيان و نشهد ان لا اله الا الله وحده لا شريك له: و نشهد ان محمدا عبده و رسوله و نشهد ان على بن ابيطالب خليفته نبيه و اشهدوا يا ملائكته المقربين و الملائكته الراكعين و الملائكته المسبحين و جميع اهل السماوات و الارضين بانى زوجت سيده نساء العالمين بنت محمد الامين فاطمه الزهراء بعلى بن ابى طالب سيده الوصين الا ان لها بامر رب العالمين خمس الدنيا ارضها وسمائها و برها و بحرها و جبالها و سهلها و اوحى الله تعالى اليهم انى قد زوجت ولى و وصى رسولى عليا ابن ابى طالب بسيده نساء العالمين فاطمه الزهراء: از (جنبه العاصمه صفحه ى 100)
مفاد اين حديث شريف نورانى اين است كه ذات اقدس الوهى بملك مقرب دربار خود وحى نمود كه بر منبر عرشى كرامت قرار گيرد و با خواندن خطبه اى تزويج حضرت فاطمه(ع) را بحضرت ولى الله اعظم على عليه السلام اعلام نمايد.
لذا جبرئيل در خطبه اش چنين گفت حمد و سپاس خداوندى را كه خالق ارواح و فالق اصباح و مصور صور پنجگانه اشباح و محيى اموات و جامع الشتات و گردآورنده پراكنده ها و بيرون آورنده نبات و گياهان و نازل كننده بركات و هستى بخش آنان و مردمان و پديد آوردنده قمام و ابرها است.
آن خدائى كه اصوات بر او مشتبه و لغات بر او پوشيده و مخفى نشود و او را خواب و فراموشى فرانگيرد. و شهادت و گواهى ميدهم بيگانگى و يكتائى او باينكه جز او خدائى نيست و شريكى در كشور هستى براى او نيست و نيز شهادت و گواهى ميدهم كه حضرت ختمى مرتبت محمد بنده مقرب و رسول او است و نيز شهادت و گواهى مى دهم كه حضرت على بن ابى طالب(ع) خليفه و جانشين نبى اكرم(ص) است:
شما اى فرشتگان مقرب دربار ربوبى و اى ملائكه راكعين و مسبحين و شما اى جميع ساكنين سماوات و ارضين همه تان شاهد و گواه باشيد كه من بانوى زنان جهانيان و سيده نساء عالمين كه دختر والاگهر حضرت خاتم النبين كه مشتهر به محمد امين مى باشد حضرت ملكه ملك و ملكوت عليا مكرمه فاطمه زهرا را بحضرت على بن ابيطالب سيد و سالار اوصياء تزويج نمودم آگاه باشيد و بدانيد كه حسب الامر حضرت رب العالمين خمس دنيا اعم از زمين و آسمان و بر و بحر و جبال و دشت به او متعلق است و از آن اوست. و ذات اقدس ذوالجلال و الاكرام به آنان وحى فرمود كه من كه مالك الملك و الملكوت و صاحب العز و الجبروتم اينك من ولى و وصى رسولم على ابن ابيطالب را بسيده نساء عالمين فاطمه زهرا تزويج كردم.
وقوع عقد نكاح و ازدواج ملكه ى دو سرا و سيده نساء عالمين حضرت فاطمه زهرا با سلطان العارفين و اميرالمؤمنين ولى الله الاعظم على مرتضى در زمين و نيز از حضرت رسول الله خاتم انبياء محمد مصطفى عليه و آله افضل التحيته و الثناء نقل شده است كه فرمود فرشته اى از صقع ربوبى و پيشگاه الوهى نزد من آمد و گفت يا محمد ان الله يقرا عليك السلام و يقول انى قد زوجت ابنتك من على ابن ابى طالب فى الملاء الاعلى فزوجها منه فى الارض اى محمد بدرستيكه ذات قدوسى جهات الوهى بتو سلام مى رساند و مى فرمايد من كه خدايم و صاحب ولايت كليه مطلقه ام دختر والاگهر تو فاطمه زهرا را ملاء اعلى در بين كاخ نشينان عرشى و ملكوتيان به عقد ازدواج امير اهل ايمان على بن ابى طالب در آوردم و براى او تزويج كردم اينك تو هم او را در زمين به عقد زوجيت دائميه على مرتضى درآور.
مطابق نقل روايات معتبره و احاديث متواتره مراسم عقد ازدواج ملكه ملك و ملكوت فاطمه لاهوتى صفات قبل از اينكه در زمين برگذار شود بفاصله چهل يوم پيشتر در عالم بالا و آسمان الوهى تحقق يافته و سپس بفرمان ربوبى در عالم سفلى اين مراسم بموقع اجرا گذارده شده و انجام يافته است. و خلاصه مطلب در اين رابطه برابر روايات وارده اين است: حسب الامر الهى و فرمان ربوبى نسبت به تزويج فاطمه عليهماالسلام پيغمبر اكرم (ص) دستور بعلى(ع) داد بمسجد رفته مردم را احضار و جريان امر را بآنان اعلام نمايد على مرتضى (ع) با حال فرح و شادى روانه بطرف مسجد گرديد در بين راه ابوبكر و عمر با على روبرو شده و على را مسرور و شادمان ملاقات نموده سبب شادى از وى پرسيدند على (ع) فرمود پيغمبر اكرم (ص) با ازدواج من و فاطمه (ع) موافقت فرموده و به من خبر داده كه خدا خود مراسم ازدواج فيمابين من و فاطمه را در آسمان و عرش اعلى اجرا نموده است و اينك حضرت رسول الله به دنبال من وارد مسجد خواهد شد تا اين مطلب را در حضور مردم به آنان ابلاغ فرمايد آن دو نفر كه بر جريان امر مستحضر شدند ابراز فرح و خوشحالى نموده با من بمسجد آمدند.
آنگاه طولى نكشيد كه رسول الله در حاليكه چهره مباركش از شادى و سرور مى درخشيد وارد مسجد گرديد و نظر كرد ديد مسجد مملو از جمعيت شده است بلافاصله بالاى منبر قرار گرفته و سر پا ايستاده خطبه عرشيه اى مفصلا ايراد فرمود و سپس ماموريت خود را به استحضار مردم حاضر در مسجد رسانيد.
فرمود مردم بدانيد و آگاه باشيد خداوند متعال ذات اقدس ذوالجلال و الاكرام به من امر كرده و دستور داده كه فاطمه دختر گرامى خود را به على بن ابيطالب (ع) تزويج نمايم حقتعالى خود در عالم بالا و آسمان الوهى آندو را به عقد ازدواج يكديگر درآورده وفرشتگان را شاهد و گواه گرفته و به من دستور داده و امر فرموده است كه او را در زمين بعلى تزويج نمايم و اينك من شما را بر اين مطلب شاهد و گواه مى گيرم (ثم جلس و قال قم يا على و اخطب لنفسك). بعد از خواندن خطبه اش از منبر پائين آمده و نشست و آنگاه بعلى فرمود برخيز با على و براى خود خطبه بخوان على هم حسب الامر پيغمبر اكرم (ص) از جاى برخاسته و بخطبه خواندن پرداخت و پس از حمد و سپاس الهى و شكر نعم نامتناهى و درود بر حضرت خاتم انبيا و سرور اصفياء محمد مصطفى (ص) فرمود (ان النكاح مما امر الله تعالى به و اذن فيه و مجلسنا هذا مماقضاه الله تعالى و رضيه و هذا محمدبن عبدالله رسول الله (ص) زوجنى ابنته فاطمه به صداق اربعتمائته درهم و دينار و قد رضيت بذالك فاسلوه و اشهدوا. فقال المسلمون زوجته يا رسول الله. قال نعم قال المسلمون بارك الله لهما و عليهما و جمع شملهمها يعنى محقق و مسلم است كه نكاح از جمله چيزهايى است كه خداوند متعال دستور داده و در نظام تشريع آنرا تجويز و اجازه نسبت باين سنت سنيه صادر فرموده است. و مجلس ما اكنون از مجالسى است كه قضاء الهى تشكيل آنرا خواسته و رضايت بانجام مراسم آن مرحمت و عنايت فرموده است.
اين حضرت ختمى مرتبت محمد بن عبدالله صلى عليه و آله است كه دختر گراميش حضرت فاطمه را به عقد مزاوجت و زناشوئى من درآورده است بصداق و مهريه اى كه عبارت از چهار صد درهم و دينارى باشد و من از اين وصلت و ازدواج بى نهايت راضى و خوشنود و خوشحالم شما مراتب مذكوره را از آن حضرت سئوال و پرسش كنيد و بر اين واقعيت شهادت و گواهى دهيد.
مسلمانان حاضر در آن محفل اجماعا از حضرت نبى اكرم پرسيدند يا رسول الله آيا شما حضرت فاطمه را به عقد مزاوجت حضرت على مرتضى درآوردى حضرت فرمود بلى آن جماعت همگى گفتند خداوند براى آن دو اين ازدواج را مبارك فرمايد و امورشان را به سامان برساند (اين مضامين بر سبيل اجمال و اختصار از كتاب دلائل الامامته طبرى متخذ است.)
www.eporsesh.com