پرسش :
آيات مربوط به تجرد روح را ذكر كنيد ؟
پاسخ :
و نـفخ فيه من روحه ( سجده / 9 )و نفخت فيه من روحى ( ص / 72 )000 ءاذا ضللنا فى الارض اءنا لـفى خلق جديد ( سجده / 10 )ترجمه : آيا پس از مرگ و پراكنده شدن اجزاى بدن ما , آيا آفرينش جـديدى خواهيم داشت ؟ قل يتوفاكم ملك الموت الذى وكل بكم ثم الى ربكم ترجعون ( سجده / 11 )تـرجمه : بگو ( شما گم و پراكنده نمى شويد بلكه ) فرشته مرگ كه بر شما گمارده شده شما را مى گيرد و سپس بسوى پروردگارتان بازگردانده مى شويد . اللّه يـتـوفى الانفس حين موتها والتى قضى لم تمت فى منامها فيمسك التى قضى عليهاالموت و يـرسـل الاخـرى الـى اجـل مسمى ( زمر / 42 )ترجمه : خداى متعال جانها ( يا اشخاص ) را هنگام مـرگـشـان مـى گـيرد و نيز كسى را كه در خواب نمرده است ( يعنى كسى كه به خواب رفته و مرگش فرا نرسيده است ) پس آنكه مرگش فرارسيده نگه مى دارد و آن ديگرى را تا سرآمد معين رها مى كند . اذا الـظـالـمون فى غمرات الموت و الملائكه باسطوا ايديهم اخرجوا انفسكم ( انعام /93 ) ترجمه : هـنـگـامـى كـه سـتـمكاران در سكرات مرگند و فرشتگان دستهايشان راگشوده اند ( و به آنان مـى گـويـند ) جانهاى خود را بيرون كنيد ( تسليم كنيد )از اين آيات و آيات ديگر قرآنى استفاده مى شود كه نفسيت و شخصيت هر كس به چيزى است كه خدا و فرشته مرگ و فرشتگان گمارده بـر قبض روح , آن را مى گيرند و نابودى بدن آسيبى به بقاى روح و وحدت شخص انسان نمى زند نتيجه آنكه :اولا در انسان چيزى به نام روح وجود دارد . ثانيا روح انسانى قابل بقاء و استقلال از بدن مى باشد نه مانند اعراض و صور مادى كه با تلاش محل نابود مى شوند . ثالثا هويت هر فردى بستگى به روح او دارد و به ديگر سخن : حقيقت هر انسان همان روح اوست و بدن نقش ابزار را نسبت به روح ايفاء مى كند .
eporsesh.com
و نـفخ فيه من روحه ( سجده / 9 )و نفخت فيه من روحى ( ص / 72 )000 ءاذا ضللنا فى الارض اءنا لـفى خلق جديد ( سجده / 10 )ترجمه : آيا پس از مرگ و پراكنده شدن اجزاى بدن ما , آيا آفرينش جـديدى خواهيم داشت ؟ قل يتوفاكم ملك الموت الذى وكل بكم ثم الى ربكم ترجعون ( سجده / 11 )تـرجمه : بگو ( شما گم و پراكنده نمى شويد بلكه ) فرشته مرگ كه بر شما گمارده شده شما را مى گيرد و سپس بسوى پروردگارتان بازگردانده مى شويد . اللّه يـتـوفى الانفس حين موتها والتى قضى لم تمت فى منامها فيمسك التى قضى عليهاالموت و يـرسـل الاخـرى الـى اجـل مسمى ( زمر / 42 )ترجمه : خداى متعال جانها ( يا اشخاص ) را هنگام مـرگـشـان مـى گـيرد و نيز كسى را كه در خواب نمرده است ( يعنى كسى كه به خواب رفته و مرگش فرا نرسيده است ) پس آنكه مرگش فرارسيده نگه مى دارد و آن ديگرى را تا سرآمد معين رها مى كند . اذا الـظـالـمون فى غمرات الموت و الملائكه باسطوا ايديهم اخرجوا انفسكم ( انعام /93 ) ترجمه : هـنـگـامـى كـه سـتـمكاران در سكرات مرگند و فرشتگان دستهايشان راگشوده اند ( و به آنان مـى گـويـند ) جانهاى خود را بيرون كنيد ( تسليم كنيد )از اين آيات و آيات ديگر قرآنى استفاده مى شود كه نفسيت و شخصيت هر كس به چيزى است كه خدا و فرشته مرگ و فرشتگان گمارده بـر قبض روح , آن را مى گيرند و نابودى بدن آسيبى به بقاى روح و وحدت شخص انسان نمى زند نتيجه آنكه :اولا در انسان چيزى به نام روح وجود دارد . ثانيا روح انسانى قابل بقاء و استقلال از بدن مى باشد نه مانند اعراض و صور مادى كه با تلاش محل نابود مى شوند . ثالثا هويت هر فردى بستگى به روح او دارد و به ديگر سخن : حقيقت هر انسان همان روح اوست و بدن نقش ابزار را نسبت به روح ايفاء مى كند .
eporsesh.com