پرسش :
نا اميدي، در قرآن كريم چه جايگاهي دارد؟
پاسخ :
برخي از خصوصيات "دوزخ" يا جهنم از نظر قرآن كريم عبارتند از:
1. جهنم كمينگاه بزرگي است كه طغيانگران مدتهاي طولاني در آن ميمانند. قرآن كريم ميفرمايد: "إِنَّ جَهَنَّمَ كَانَت مِرصَادًا # لِّلطَّـَغِينَ مَ ?‹َابًا # لَّـَبِثِينَ فِيهَآ أَحقَابًا;(نبأ، 21 ـ 23.) ]آري[ جهنم ]از ديرباز[ كمينگاهي بوده كه براي سركشان بازگشتگاهي است. روزگاري طولاني در آن درنگ كنند." 2. جهنم جايگاه بدي است; "إِلاّ طَرِيقَ جَهَنَّمَ خَـَلِدِينَ فِيهَآ أَبَدًا;(نسأ، 169.) مگر راه جهنم كه هميشه در آن جاودانند." 3. در جهنم، سرزميني مخصوص متكبران است كه به آن "سقر" گفته ميشود. زماني از شدت حرارتش به خدا شكايت و تقاضا كرد كه نفسي بكشد; به او اجازه داده شد. نفسي كشيد و جهنم را سوزاند.(نورالثقلين، العروسي الحويزي، ج 18، ص 430، نشر اسماعيليان.) 4. جهنم، آتش سوزاني دارد و درحاليكه اين آتشِ سوزان و شعلهور، در برابر ديدگان مجرمان قرار ميگيرد، خداوند متعال به آن اشاره ميكند و خطاب به مجرمان ميفرمايد: "هَـَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي كُنتُم تُوعَدُونَ;(يس، 63.) اين جهنمي است كه به آن وعده داده ميشديد." 5. يكي از نامهاي جهنم "لَظيَ" به معني شعله خالص آتش است. خداوند ميفرمايد: "كَلَّآ إِنَّهَا لَظَيَ;(معارج، 15.) نه چنين است. ]آتش[ زبانه ميكشد." 6. آتش جهنم، نه چيزي را باقي ميگذارد و نه چيزي را ميكُشد; به اين معنا كه نه چيزي را نگه ميدارد و نه چيزي را از بين ميبرد و به تعبير قرآن: "لاَتُبقِي وَ لاَتَذَرُ;(مدثر، 28.) نه باقي ميگذارد و نه رها ميكند." 7. جهنم و دوزخ درهاي متعددي دارد.(حجر، 44.) حضرت اميرمؤمنان عليميفرمايد: جهنم هفت در و هفت طبقه دارد. بعضي، بالاي بعضي قرار گرفته است; سپس يكي از دستهاي خود را روي ديگري قرار داد و فرمود اين چنين.(مجمعالبيان، مرحوم طبرسي، ج 5 و 6، ص 519، انتشارات ناصر خسرو، تهران.) 8. دوزخ، زندان بدكاران است.(مطففين، 7 و 8.) 9. در جهنم چاهي به نام "ويل" وجود دارد كه در لغت عرب، به معناي هلاكت و بدبختي است. 10. غذاي اهل دوزخ، درخت زقوم و نوشيدني آنان، آب بسيار داغ و كثيف است.(صافات، 62، 66، 67.) 11. گروهي از جهنميان، به طور موقت در جهنم به سر ميبرند و عدهاي نيز براي هميشه در دوزخ مانده و به طور مستمر عذاب ميبينند.
راه نجات از عذاب و جهنم نيز به اينصورت است كه معصيت كاران بايد به ميزان گناهانشان در جهنم بمانند تا از گناه پاك و وارد بهشت شوند يا اگر شايسته شفاعت باشند، مورد شفاعت شفاعتكنندگان قرار گيرند; اما عدهاي از مشركان و افراد بيايمان، براي هميشه در جهنم باقي خواهند ماند و راه نجاتي براي آنها نيست.(اقتباس از پيام قرآن، آيتالله مكارم شيرازي، ج 6، ص 483 ـ 495، مدرسه الامام اميرالمؤمنين.)
برخي از راههاي جلوگيري از نااميدي عبارت است از:
احساس پوچي عواملي دارد. برخي از آنها عبارت است از: 1. نگراني از گذشته يا آيندة تاريك; 2. ضعف و ناتواني; 3. بيهدف بودن زندگي; 4. سوء ظنها و توهمها; 5. دنيا پرستي، ترس و وحشت براي پرهيز از عوامل پوچي و براي علاج درد، نكاتي توصيه ميشود:
1. تقويت ايمان نسبت به مبدأ و معاد; زيرا عقيده به خداوند و رستاخيز افكار انسان را متعادل ميكند. خداوند، دعاي دانشمندان با ايمان را اين گونه نقل ميكند كه آنها ميگويند: "رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ; (آل عمران، 8) پروردگارا! دلهاي ما را ـ بعد از آن كه ما را هدايت كردي ـ ]از راه حق[ منحرف مگردان و از سوي خود رحمتي بر ما ببخش زيرا تو بخشندهاي".
2. دل بسته نبودن به دنيا و متعلقات آن، در عين حال كه انسان بايد براي مايحتاج زندگي سخت تلاش كند.
3. توجه به معنويات، ياد خدا و احساس حضور او در زندگي; زيرا "أَلاَ بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَـيِنُّ الْقُلُوبُ; (رعد، 28) آگاه باشيد فقط با ياد خدا دلها آرام ميگيرد".
4. انس با قرآن، دستور العمل زندگي قرار دادن آن; زيرا امام عليميفرمايد: "و عليكم بكتاب الله فانه الحبل المتين و النور المبين، و الشفأ النافع، الرّي الناقع، و العصمة للمتمسك و النجاة للمتعلق; كتاب خدا را محكم بگيريد; زيرا رشتهاي است بسيار مستحكم و نوري است آشكار، دارويي شفابخش و پربركت است آب حياتي است كه عطش تشنگان حق را فرو مينشاند، هر كس به آن تمسك جويد او را حفظ ميكند، و آن كسي كه به دامنش چنگ زند، نجاتش ميبخشد".(نهج البلاغه، صبحي صالح، ص 219، خ 156، هجرت)
5. غفلت نكردن از نماز: "وَ اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَ الصَّلَوَةِ; (بقره، 45) از صبر و نماز ياري جوييد".
6. قطع اميد نكردن از رحمت خدا: "لاَ تَقْنَطُواْ مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ; (زمر، 53) از رحمت خداوند نااميد نشويد".(ر.ك: تفسير نمونه، آية الله مكارم شيرازي و ديگران، ج 10، ص 212ـ217; ج 22، ص 25ـ30; ج 1، ص 214ـ219; ج 19، ص 53، دار الكتب الاسلاميه / الميزان، علامه طباطبايي;، ج 8، ص 60ـ64، بنياد علمي و فرهنگي.)
eporsesh.com
برخي از خصوصيات "دوزخ" يا جهنم از نظر قرآن كريم عبارتند از:
1. جهنم كمينگاه بزرگي است كه طغيانگران مدتهاي طولاني در آن ميمانند. قرآن كريم ميفرمايد: "إِنَّ جَهَنَّمَ كَانَت مِرصَادًا # لِّلطَّـَغِينَ مَ ?‹َابًا # لَّـَبِثِينَ فِيهَآ أَحقَابًا;(نبأ، 21 ـ 23.) ]آري[ جهنم ]از ديرباز[ كمينگاهي بوده كه براي سركشان بازگشتگاهي است. روزگاري طولاني در آن درنگ كنند." 2. جهنم جايگاه بدي است; "إِلاّ طَرِيقَ جَهَنَّمَ خَـَلِدِينَ فِيهَآ أَبَدًا;(نسأ، 169.) مگر راه جهنم كه هميشه در آن جاودانند." 3. در جهنم، سرزميني مخصوص متكبران است كه به آن "سقر" گفته ميشود. زماني از شدت حرارتش به خدا شكايت و تقاضا كرد كه نفسي بكشد; به او اجازه داده شد. نفسي كشيد و جهنم را سوزاند.(نورالثقلين، العروسي الحويزي، ج 18، ص 430، نشر اسماعيليان.) 4. جهنم، آتش سوزاني دارد و درحاليكه اين آتشِ سوزان و شعلهور، در برابر ديدگان مجرمان قرار ميگيرد، خداوند متعال به آن اشاره ميكند و خطاب به مجرمان ميفرمايد: "هَـَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي كُنتُم تُوعَدُونَ;(يس، 63.) اين جهنمي است كه به آن وعده داده ميشديد." 5. يكي از نامهاي جهنم "لَظيَ" به معني شعله خالص آتش است. خداوند ميفرمايد: "كَلَّآ إِنَّهَا لَظَيَ;(معارج، 15.) نه چنين است. ]آتش[ زبانه ميكشد." 6. آتش جهنم، نه چيزي را باقي ميگذارد و نه چيزي را ميكُشد; به اين معنا كه نه چيزي را نگه ميدارد و نه چيزي را از بين ميبرد و به تعبير قرآن: "لاَتُبقِي وَ لاَتَذَرُ;(مدثر، 28.) نه باقي ميگذارد و نه رها ميكند." 7. جهنم و دوزخ درهاي متعددي دارد.(حجر، 44.) حضرت اميرمؤمنان عليميفرمايد: جهنم هفت در و هفت طبقه دارد. بعضي، بالاي بعضي قرار گرفته است; سپس يكي از دستهاي خود را روي ديگري قرار داد و فرمود اين چنين.(مجمعالبيان، مرحوم طبرسي، ج 5 و 6، ص 519، انتشارات ناصر خسرو، تهران.) 8. دوزخ، زندان بدكاران است.(مطففين، 7 و 8.) 9. در جهنم چاهي به نام "ويل" وجود دارد كه در لغت عرب، به معناي هلاكت و بدبختي است. 10. غذاي اهل دوزخ، درخت زقوم و نوشيدني آنان، آب بسيار داغ و كثيف است.(صافات، 62، 66، 67.) 11. گروهي از جهنميان، به طور موقت در جهنم به سر ميبرند و عدهاي نيز براي هميشه در دوزخ مانده و به طور مستمر عذاب ميبينند.
راه نجات از عذاب و جهنم نيز به اينصورت است كه معصيت كاران بايد به ميزان گناهانشان در جهنم بمانند تا از گناه پاك و وارد بهشت شوند يا اگر شايسته شفاعت باشند، مورد شفاعت شفاعتكنندگان قرار گيرند; اما عدهاي از مشركان و افراد بيايمان، براي هميشه در جهنم باقي خواهند ماند و راه نجاتي براي آنها نيست.(اقتباس از پيام قرآن، آيتالله مكارم شيرازي، ج 6، ص 483 ـ 495، مدرسه الامام اميرالمؤمنين.)
برخي از راههاي جلوگيري از نااميدي عبارت است از:
احساس پوچي عواملي دارد. برخي از آنها عبارت است از: 1. نگراني از گذشته يا آيندة تاريك; 2. ضعف و ناتواني; 3. بيهدف بودن زندگي; 4. سوء ظنها و توهمها; 5. دنيا پرستي، ترس و وحشت براي پرهيز از عوامل پوچي و براي علاج درد، نكاتي توصيه ميشود:
1. تقويت ايمان نسبت به مبدأ و معاد; زيرا عقيده به خداوند و رستاخيز افكار انسان را متعادل ميكند. خداوند، دعاي دانشمندان با ايمان را اين گونه نقل ميكند كه آنها ميگويند: "رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ; (آل عمران، 8) پروردگارا! دلهاي ما را ـ بعد از آن كه ما را هدايت كردي ـ ]از راه حق[ منحرف مگردان و از سوي خود رحمتي بر ما ببخش زيرا تو بخشندهاي".
2. دل بسته نبودن به دنيا و متعلقات آن، در عين حال كه انسان بايد براي مايحتاج زندگي سخت تلاش كند.
3. توجه به معنويات، ياد خدا و احساس حضور او در زندگي; زيرا "أَلاَ بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَـيِنُّ الْقُلُوبُ; (رعد، 28) آگاه باشيد فقط با ياد خدا دلها آرام ميگيرد".
4. انس با قرآن، دستور العمل زندگي قرار دادن آن; زيرا امام عليميفرمايد: "و عليكم بكتاب الله فانه الحبل المتين و النور المبين، و الشفأ النافع، الرّي الناقع، و العصمة للمتمسك و النجاة للمتعلق; كتاب خدا را محكم بگيريد; زيرا رشتهاي است بسيار مستحكم و نوري است آشكار، دارويي شفابخش و پربركت است آب حياتي است كه عطش تشنگان حق را فرو مينشاند، هر كس به آن تمسك جويد او را حفظ ميكند، و آن كسي كه به دامنش چنگ زند، نجاتش ميبخشد".(نهج البلاغه، صبحي صالح، ص 219، خ 156، هجرت)
5. غفلت نكردن از نماز: "وَ اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَ الصَّلَوَةِ; (بقره، 45) از صبر و نماز ياري جوييد".
6. قطع اميد نكردن از رحمت خدا: "لاَ تَقْنَطُواْ مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ; (زمر، 53) از رحمت خداوند نااميد نشويد".(ر.ك: تفسير نمونه، آية الله مكارم شيرازي و ديگران، ج 10، ص 212ـ217; ج 22، ص 25ـ30; ج 1، ص 214ـ219; ج 19، ص 53، دار الكتب الاسلاميه / الميزان، علامه طباطبايي;، ج 8، ص 60ـ64، بنياد علمي و فرهنگي.)
eporsesh.com