پرسش :
ديدگاه قرآن درباره غيبت و تحليل آن چيست؟
پاسخ :
در سوره حجرات آمده است:«ولايغتب بعضكم بعضا...؛( سوره حجرات، آيه 12.)هيچ يک از شما ديگرى را غيبت نكند، آيا كسى از شما دوست دارد كه گوشت برادر مرده خود را بخورد؟».
امّا تحليل قرآنى: غيبت با دهان از ديگران كم كردن و از آنها كندن است، كه تمثيل خوردن گوشت برادر مرده بدان اشاره دارد. غيبت اين است كه به گونه اى درباره كسى حرف بزنيم كه در نظر مخاطبمان شكسته شود و حقير و خفيف گردد. پس آنجا كه از او كم نكنيم و بر او بيفزاييم، حتى اگر راضى نباشد، غيبت نيست. همانطور كه اگر مخاطبمان از عيب آن شخص مطلع باشد. باز غيبت نيست.
ريشه غيبت از خودنمايى، شيرين زبان، وقت كشى، عادت، غضب، نفرت و عجز از برخورد با طرف مقابل مى باشد.
به مفاد اين آيه شريف عامل بازدارنده غيبت، ايمان، محبت و اخوّت است; زيرا ما كسى را كه دوست داريم و به خود منسوب مى دانيم، تحقير نمى كنيم. حتى نمى خواهيم كسى از مشكلات مشخصى مورد علاقه آگاه شود; چون حقارت شخص محبوب از دو جهت بر ما گران مى آيد: 1. نسبت او با ما؛ 2. محبت و علاقه ما به او; بنابراين در آيه مذكور بر عناصر ايمان و عشق و اخوت تكيه مى شود.
عشق به خدا ما را با ديگران كه با خدا پيوند دارند، پيوند مى دهد و همين ايمان، اخوت و نسبت را به وجود مى آورد، چون آنها كه از جام محبت خدا سرشار شده اند، حتى اگر از يك مادر هم شير ننوشيده باشند و زير يك سقف نخوابيده باشند، برادر و منسوب به يكديگر هستند.
eporsesh.com
در سوره حجرات آمده است:«ولايغتب بعضكم بعضا...؛( سوره حجرات، آيه 12.)هيچ يک از شما ديگرى را غيبت نكند، آيا كسى از شما دوست دارد كه گوشت برادر مرده خود را بخورد؟».
امّا تحليل قرآنى: غيبت با دهان از ديگران كم كردن و از آنها كندن است، كه تمثيل خوردن گوشت برادر مرده بدان اشاره دارد. غيبت اين است كه به گونه اى درباره كسى حرف بزنيم كه در نظر مخاطبمان شكسته شود و حقير و خفيف گردد. پس آنجا كه از او كم نكنيم و بر او بيفزاييم، حتى اگر راضى نباشد، غيبت نيست. همانطور كه اگر مخاطبمان از عيب آن شخص مطلع باشد. باز غيبت نيست.
ريشه غيبت از خودنمايى، شيرين زبان، وقت كشى، عادت، غضب، نفرت و عجز از برخورد با طرف مقابل مى باشد.
به مفاد اين آيه شريف عامل بازدارنده غيبت، ايمان، محبت و اخوّت است; زيرا ما كسى را كه دوست داريم و به خود منسوب مى دانيم، تحقير نمى كنيم. حتى نمى خواهيم كسى از مشكلات مشخصى مورد علاقه آگاه شود; چون حقارت شخص محبوب از دو جهت بر ما گران مى آيد: 1. نسبت او با ما؛ 2. محبت و علاقه ما به او; بنابراين در آيه مذكور بر عناصر ايمان و عشق و اخوت تكيه مى شود.
عشق به خدا ما را با ديگران كه با خدا پيوند دارند، پيوند مى دهد و همين ايمان، اخوت و نسبت را به وجود مى آورد، چون آنها كه از جام محبت خدا سرشار شده اند، حتى اگر از يك مادر هم شير ننوشيده باشند و زير يك سقف نخوابيده باشند، برادر و منسوب به يكديگر هستند.
eporsesh.com