پرسش :
دين جامع و كامل از نظر قرآن كريم، داراي چه ويژگيهايي است؟
پاسخ :
دين كامل و تمام از نظر قرآن يعني ديني كه: 1. مجموعهاي از قوانين الهي را براي بشر تا روز قيامت دارا باشد كه: 1. انسان را به هدف نهايي برساند; 2. به خارج از خودش (ساير مكاتب) احتياج نداشته باشد.
اديان الهي، بنا به نياز امتها و تناسب محيط زندگاني با هم مختلف بوده، هر ديني تكميل شدة دين قبلي است و چون اسلام، آخرين دين الهي است، تمام نيازمنديهاي بشر را براي هدايت و سعادت دارد.
بشر در دوران زندگي خود يك رشته نيازمنديهاي اصيل و ثابتي دارد و نيز در ميان شئون زندگي بشر، مانند قوانين طبيعت، واقعيتهايي هست كه گذشتِ زمان از اصالت آنها نميكاهد; زيرا واقعيت، هميشه واقعيت است. اساس دين اسلام بر اين حقايق نهاده شده و قوانين آن بر پايه احتياجات تكويني و فطري انساني مستقر گرديده است. بعضي از اين قوانين ثابت است و برخي ديگر نيز متغير و بنابه مصلحت روز از احكام كلي دين استنباط ميشود، در نتيجه، چون تمامي نيازمنديهاي بشر براي هدايت و سعادت، در دين اسلام وجود دارد، ميتوان گفت كه دينِ اسلام دين كاملي است.
آية شريفة "الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي; (مائدة، 3) امروز دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم."، به اين معناست كه پيامبر9 با استفاده از نيروي وحي، آخرين مرحلة كمال را با تمام شرايط و خصوصيات در اختيار بشرِ حقجو قرار داده و موانع كار را نيز از سر راه آنها برداشته، به طوري كه ديگر هيچ نقصي تا قيامت براي راهنمايي انسان باقي نمانده است: "وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلاً لآ مُبَدِّلَ لِكَلِمَـَتِهِ; (انعام، 115) و كلام پروردگار تو، با صدق و عدل به حد تمام رسيد; هيچ كس نميتواند كلمات او را دگرگون سازد."(ر.ك: الميزان، ترجمه حجتي كرماني، ج 5، ص 278 ـ 283، نشر فرهنگي رجأ.)
2. از هر گونه تحريف و تغيير مصون باشد; پيامبران الهي، واسطة بين خدا و مردمان بودهاند تا آدمي را به سوي سعادت ابدي راهبري كنند. امّا دعوت پيامبران پس از چندي تحريف ميگرديد و يا اساساً از ميان جامعه رخت ميبست. از اين رو، حكمت الهي اقتضا ميكرد كه پس از تحريف، يا از بين رفتن محتواي دعوت يك پيامبر، پيامبر ديگري مبعوث شود تا دوباره دعوت به سوي حق را احيأ كند و تحريفهاي صورت پذيرفته را بزدايد و رسالت الهي را به مسير اصلي خود بازگرداند، امّا اين مطلب دربارة اسلام صدق نميكند; زيرا يكي از حكمتهاي خاتميت و كمال دين اسلام، صيانت الهي قرآن از هر گونه تحريف و تغيير است: "انا نحن نزلنا الذكر وانّا له لحافظون; (حجر،9)، بيترديد، ما اين قرآن را به تدريج نازل كردهايم و قطعاً نگهبان آن خواهيم بود.".
3. داراي كاملترين و مطلوبترين نظام حقوقي باشد; از اين نظر نيز دين اسلام كاملترين دين است; زيرا داراي احكام و مقرّراتي است كه يك نظام اجتماعي هماهنگ و منسجم را تشكيل ميدهند و كيفيت آنها به گونهاي است كه اجرأ و پياده شدنشان در ابعاد گستردة فرهنگي، حقوقي، سياسي، اجتماعي، اقتصادي و...، ممكن بوده و با اجراي آنها حكومتي مقتدر و هم صدا با فطرت بشري به وجود خواهد آمد.
4. بعد از رفتن آن پيامبر از بين مردم، افراد معصومي، كه با عالم غيب در ارتباط هستند، عهدهدار مسؤوليت تبيين و توضيح احكام و تفسير و تداوم آن شريعت باشد; اين مسأله در اسلام، از سوي امامان معصوم: تأمين ميگردد.(ر.ك: راه و راهنماشناسي، استاد محمد تقي مصباح يزدي، ج 5، ص 184ـ189، انتشارات مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني; / نگرشي بر فلسفة سياسي اسلام، اسماعيل داربكلايي، ص 236ـ241، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي.)
eporsesh.com
دين كامل و تمام از نظر قرآن يعني ديني كه: 1. مجموعهاي از قوانين الهي را براي بشر تا روز قيامت دارا باشد كه: 1. انسان را به هدف نهايي برساند; 2. به خارج از خودش (ساير مكاتب) احتياج نداشته باشد.
اديان الهي، بنا به نياز امتها و تناسب محيط زندگاني با هم مختلف بوده، هر ديني تكميل شدة دين قبلي است و چون اسلام، آخرين دين الهي است، تمام نيازمنديهاي بشر را براي هدايت و سعادت دارد.
بشر در دوران زندگي خود يك رشته نيازمنديهاي اصيل و ثابتي دارد و نيز در ميان شئون زندگي بشر، مانند قوانين طبيعت، واقعيتهايي هست كه گذشتِ زمان از اصالت آنها نميكاهد; زيرا واقعيت، هميشه واقعيت است. اساس دين اسلام بر اين حقايق نهاده شده و قوانين آن بر پايه احتياجات تكويني و فطري انساني مستقر گرديده است. بعضي از اين قوانين ثابت است و برخي ديگر نيز متغير و بنابه مصلحت روز از احكام كلي دين استنباط ميشود، در نتيجه، چون تمامي نيازمنديهاي بشر براي هدايت و سعادت، در دين اسلام وجود دارد، ميتوان گفت كه دينِ اسلام دين كاملي است.
آية شريفة "الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي; (مائدة، 3) امروز دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم."، به اين معناست كه پيامبر9 با استفاده از نيروي وحي، آخرين مرحلة كمال را با تمام شرايط و خصوصيات در اختيار بشرِ حقجو قرار داده و موانع كار را نيز از سر راه آنها برداشته، به طوري كه ديگر هيچ نقصي تا قيامت براي راهنمايي انسان باقي نمانده است: "وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلاً لآ مُبَدِّلَ لِكَلِمَـَتِهِ; (انعام، 115) و كلام پروردگار تو، با صدق و عدل به حد تمام رسيد; هيچ كس نميتواند كلمات او را دگرگون سازد."(ر.ك: الميزان، ترجمه حجتي كرماني، ج 5، ص 278 ـ 283، نشر فرهنگي رجأ.)
2. از هر گونه تحريف و تغيير مصون باشد; پيامبران الهي، واسطة بين خدا و مردمان بودهاند تا آدمي را به سوي سعادت ابدي راهبري كنند. امّا دعوت پيامبران پس از چندي تحريف ميگرديد و يا اساساً از ميان جامعه رخت ميبست. از اين رو، حكمت الهي اقتضا ميكرد كه پس از تحريف، يا از بين رفتن محتواي دعوت يك پيامبر، پيامبر ديگري مبعوث شود تا دوباره دعوت به سوي حق را احيأ كند و تحريفهاي صورت پذيرفته را بزدايد و رسالت الهي را به مسير اصلي خود بازگرداند، امّا اين مطلب دربارة اسلام صدق نميكند; زيرا يكي از حكمتهاي خاتميت و كمال دين اسلام، صيانت الهي قرآن از هر گونه تحريف و تغيير است: "انا نحن نزلنا الذكر وانّا له لحافظون; (حجر،9)، بيترديد، ما اين قرآن را به تدريج نازل كردهايم و قطعاً نگهبان آن خواهيم بود.".
3. داراي كاملترين و مطلوبترين نظام حقوقي باشد; از اين نظر نيز دين اسلام كاملترين دين است; زيرا داراي احكام و مقرّراتي است كه يك نظام اجتماعي هماهنگ و منسجم را تشكيل ميدهند و كيفيت آنها به گونهاي است كه اجرأ و پياده شدنشان در ابعاد گستردة فرهنگي، حقوقي، سياسي، اجتماعي، اقتصادي و...، ممكن بوده و با اجراي آنها حكومتي مقتدر و هم صدا با فطرت بشري به وجود خواهد آمد.
4. بعد از رفتن آن پيامبر از بين مردم، افراد معصومي، كه با عالم غيب در ارتباط هستند، عهدهدار مسؤوليت تبيين و توضيح احكام و تفسير و تداوم آن شريعت باشد; اين مسأله در اسلام، از سوي امامان معصوم: تأمين ميگردد.(ر.ك: راه و راهنماشناسي، استاد محمد تقي مصباح يزدي، ج 5، ص 184ـ189، انتشارات مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني; / نگرشي بر فلسفة سياسي اسلام، اسماعيل داربكلايي، ص 236ـ241، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي.)
eporsesh.com