پرسش :
از ديدگاه قرآن فايده ابتلاي بشر به «نعمتها» و نقمتها» براي چيست؟
پاسخ :
از ديدگاه قرآن نعمت و نقمت و رفاه و رنج دنيا هر دو آزمون الهي است؛ نه هر انسان مرفّهي مورد اکرام خداست و نه هر انسان مبتلايي مورد تحقير او. قرآن کريم چنين مي فرمايد: انسان عادي مي پندارد اگر ما او را از نعمت برخوردار کرديم وي را گرامي داشته و اگر در تنگي قرار داديم به او توهين روا داشته ايم. هرگز اين چنين نيست؛ نه رفاه نشانة کرامت شخص مرفّه است و نه رنج زمينه تحقير انسان رنجور: «فأمّا الإنسان إذا ماابْتليه ربّه فأکرمه ونعّمه فيقول ربّي أکرمَنِ * وأمّا إذا ماابْتليه فقدر عليه رِزقه فيقول ربّي أهانَنِ کلاّ» فجر/15ـ16؛ [اما انسان چون خداوند به کرم خود او را نعمتي براي آزمايش و امتحان بخشد در آن حال مغرور نعمت شود و گويد: خدا مرا عزيز و گرامي داشت و چون او را براي آزمودن تنگ روزي و فقير کرد گويد: خدا مرا خوار گردانيد. چنين نيست]، بلکه هر دو براي آزمون است، گرچه در دنيا اگر از حقّ و حقيقت روي بازگرداند و سرپيچي کند خداوند او را به زندگي تنگ و دشوار و در آخرت به کوري و کور باطني مبتلا مي کند: «ومن أعْرضَ عن ذکري فإنّ له معيشةً ضنکاً ونحشره يوم القيمة أعمي» طه/124؛ [همانا هر کس از ياد من اعراض کند زندگانيش تنگ شود و روز قيامت او را نابينا محشور کنيم.] «ضَنْک» همواره به معناي فقر و تهيدستي نيست، بلکه گاهي فشاري است که از ناحية دنيا پر زرق و برق و از ناحيه سود و سرمايه کلان بر انسان وارد مي گردد؛ بسان مرغي که در قفسي طلايي زنداني شده باشد.
eporsesh.com
از ديدگاه قرآن نعمت و نقمت و رفاه و رنج دنيا هر دو آزمون الهي است؛ نه هر انسان مرفّهي مورد اکرام خداست و نه هر انسان مبتلايي مورد تحقير او. قرآن کريم چنين مي فرمايد: انسان عادي مي پندارد اگر ما او را از نعمت برخوردار کرديم وي را گرامي داشته و اگر در تنگي قرار داديم به او توهين روا داشته ايم. هرگز اين چنين نيست؛ نه رفاه نشانة کرامت شخص مرفّه است و نه رنج زمينه تحقير انسان رنجور: «فأمّا الإنسان إذا ماابْتليه ربّه فأکرمه ونعّمه فيقول ربّي أکرمَنِ * وأمّا إذا ماابْتليه فقدر عليه رِزقه فيقول ربّي أهانَنِ کلاّ» فجر/15ـ16؛ [اما انسان چون خداوند به کرم خود او را نعمتي براي آزمايش و امتحان بخشد در آن حال مغرور نعمت شود و گويد: خدا مرا عزيز و گرامي داشت و چون او را براي آزمودن تنگ روزي و فقير کرد گويد: خدا مرا خوار گردانيد. چنين نيست]، بلکه هر دو براي آزمون است، گرچه در دنيا اگر از حقّ و حقيقت روي بازگرداند و سرپيچي کند خداوند او را به زندگي تنگ و دشوار و در آخرت به کوري و کور باطني مبتلا مي کند: «ومن أعْرضَ عن ذکري فإنّ له معيشةً ضنکاً ونحشره يوم القيمة أعمي» طه/124؛ [همانا هر کس از ياد من اعراض کند زندگانيش تنگ شود و روز قيامت او را نابينا محشور کنيم.] «ضَنْک» همواره به معناي فقر و تهيدستي نيست، بلکه گاهي فشاري است که از ناحية دنيا پر زرق و برق و از ناحيه سود و سرمايه کلان بر انسان وارد مي گردد؛ بسان مرغي که در قفسي طلايي زنداني شده باشد.
eporsesh.com