پرسش :
تفسير بعضي از آيات را كه براي فهم ديگر آيات مفيد و راهگشاست، بيان كنيد .
پاسخ :
يكي از بهترين و كار آمدترين شيوة تفسيري، كه شيوة اهل بيت (ع) است، تفسير قران به قرآن ميباشد، كه علامه طباطبايي در الميزان همين روش را پسنديده است.
در اين روش هر آيه با تدبر در ساير آيات معنا و تفسير ميشود. تبيين آيات فرعي به وسيلة آيات اصلي و محوري، بر اين اساس است كه برخي آيات همة مواد لازم را براي پيريزي يك بنيان مرصوص معرفتي دارد ما براي آيات تنها عهده دار بخشي از مواد چنين بنايي است. آيات دستة دوم با استمداد از آيات اول تبيين و تفسير ميشود. براي فهم متن ديني بهترين راه، تدبر است. قرآن كريم از آن جهت كه كلام خدا است و با اعجاز خود دعوي انتساب به خدا را اثبات ميكند، يكي از منابع ديني است كه حجيت آن همانند حجيت قطع ذاتي است و محصول تدبر در آن و جمع بندي آيات با يكديگر حتماً حجت است. از آن جا كه به عنوان كلام صاحب شريعت بوده، حجيت آن ذاتي است.
قرآن در سورة شعراء دربارة قوم لوط ميفرمايد: "و أمطر ناعليهم مطراً فساء مطر المنذرين ؛ براي آنان باران فرستاديم و وضع أفراد بيم داده شده، بسيار بد گرديد".[1] مفهوم اين آيه روشن است ولي از نظر مصداق مجمل است، زيرا انسان نميداند مقصود از باران چيست؟ ولي آية ديگري كه در سورة حجر وارد شده است، روشنگر اين حقيقت ميباشد و ميفرمايد: "و أمطرنا عليهم حجارة من سجيل ؛ براي آنان باراني از سنگ فرستاديم".[2] هرگاه اين روش د رمجموع آيات با بردباري و پشتكار لازم رعايت گردد، جهاني از حقايق براي ما روشن شده و بسياري از ابهامات بر طرف ميگردد.[3]
پی نوشتها:
[1] شعراء (26) آيه 173.
[2] حجر (15) آيه 74.
[3] آيت الله جوادي آملي، تفسير تسنيم، ج اوّل، ص 58 - 68؛ آيت الله جعفر سبحاني، تفسير منشور جاويد، ج اول ص 15 _ 20؛ عليرضا ميرزامحمد، مفتاح الميزان، ج اوّل، اوايل كتاب، با اقتباس و تلخيص.
eporsesh.com
يكي از بهترين و كار آمدترين شيوة تفسيري، كه شيوة اهل بيت (ع) است، تفسير قران به قرآن ميباشد، كه علامه طباطبايي در الميزان همين روش را پسنديده است.
در اين روش هر آيه با تدبر در ساير آيات معنا و تفسير ميشود. تبيين آيات فرعي به وسيلة آيات اصلي و محوري، بر اين اساس است كه برخي آيات همة مواد لازم را براي پيريزي يك بنيان مرصوص معرفتي دارد ما براي آيات تنها عهده دار بخشي از مواد چنين بنايي است. آيات دستة دوم با استمداد از آيات اول تبيين و تفسير ميشود. براي فهم متن ديني بهترين راه، تدبر است. قرآن كريم از آن جهت كه كلام خدا است و با اعجاز خود دعوي انتساب به خدا را اثبات ميكند، يكي از منابع ديني است كه حجيت آن همانند حجيت قطع ذاتي است و محصول تدبر در آن و جمع بندي آيات با يكديگر حتماً حجت است. از آن جا كه به عنوان كلام صاحب شريعت بوده، حجيت آن ذاتي است.
قرآن در سورة شعراء دربارة قوم لوط ميفرمايد: "و أمطر ناعليهم مطراً فساء مطر المنذرين ؛ براي آنان باران فرستاديم و وضع أفراد بيم داده شده، بسيار بد گرديد".[1] مفهوم اين آيه روشن است ولي از نظر مصداق مجمل است، زيرا انسان نميداند مقصود از باران چيست؟ ولي آية ديگري كه در سورة حجر وارد شده است، روشنگر اين حقيقت ميباشد و ميفرمايد: "و أمطرنا عليهم حجارة من سجيل ؛ براي آنان باراني از سنگ فرستاديم".[2] هرگاه اين روش د رمجموع آيات با بردباري و پشتكار لازم رعايت گردد، جهاني از حقايق براي ما روشن شده و بسياري از ابهامات بر طرف ميگردد.[3]
پی نوشتها:
[1] شعراء (26) آيه 173.
[2] حجر (15) آيه 74.
[3] آيت الله جوادي آملي، تفسير تسنيم، ج اوّل، ص 58 - 68؛ آيت الله جعفر سبحاني، تفسير منشور جاويد، ج اول ص 15 _ 20؛ عليرضا ميرزامحمد، مفتاح الميزان، ج اوّل، اوايل كتاب، با اقتباس و تلخيص.
eporsesh.com