پرسش :
منظور قرآن کریم از نعمتهاي مادي چون حورالعين و ميوه در بهشت چيست ؟ با اينكه بهشت جاي نعمتهاي معنوي است.
پاسخ :
آنچه از قرآن كريم استفاده ميشود اين است كه حيات پس از مرگ داراي دو جنبه روحاني و جسماني است وليتوجه به چند نكته ضروري است:
1- نوع حيات در آخرت و مختصات زندگي پس از مرگ با زندگي دنيوي تفاوت بنيادي دارد. محدوديت، نسبيت، ناخالصي لذتها و غيره از عمدهترين ويژگيهاي حيات دنيا است كه هيچكدام در آخرت وجود ندارد.
2- برهانهاي عقلي، اصل مسأله معاد را اثبات ميكند و برخي از خصوصيات عالم پس از مرگ را نشان ميدهد ولياز درك بسياري از جزئيات مربوط به معاد و كيفيت ثواب و عقاب و... عاجز است و تنها راه شناخت آن، كتاب و سنتاست، بنابراين مواردي كه قرآن و سنت از ذكر آن ساكت ماندهاند، ما را به آن دسترسي نيست.
3- براي فهم آيات قرآن كريم بايد به مجموعه آيات نظر كرد و توجه نمود كه برخي از آيات، شارح و مفسر بعضي ديگراست. اگر چه در بخشي از آيات، نعمت و پاداشهاي بهشتي با تعابيري نظير انواع ميوهها، حورالعين و... بيان شدهاست ولي از آيات ديگر استفاده ميشود كه نعمتهاي بهشتي هيچگونه ناخالصي، محدوديت و تغيير و دگرگوني ازنوع تغييرات و تحولات عالم مادي دنيا را ندارد.
4- نعمتهاي بهشتي به تناسب درجات كمالات انسانها، داراي مراتب و درجات گوناگوني است كه اهل درجات عالي از تمام لذتها و بهرههاي مراتب پايينتر نيز برخوردارند ولي افرادي كه در مرتبههاي پايينتر هستند از كمالات و پاداشهاي مراتب عاليتر بهرهمند نيستند.
5- و اما در مورد علت به كار رفتن اين گونه تعبير در قرآن، مباحث علمي و نظرات گوناگوني از سوي بزرگان اهل تفسيرمطرح است.
اجمال مطلب اين كه عالم الفاظ و رابطه آن با معاني، امري است مربوط به دنيا و به همين جهت ويژگيهاي خاص خود را دارد، آنچه مسلم است اگر قرار باشد نعمتها و پاداشهاي بيحد و حصر بهشتي در قالب تنگ الفاظ گنجانده و براي مردم عادي بيان شود، تعابير به كار رفته در قرآن بهترين و مناسبترين بيان ممكن براي آن است و به عبارت ديگر الفاظ و تعابير قرآن، تنزل يافته آن حقايق اخروي است (كاملاً دقت شود).
eporsesh.com
آنچه از قرآن كريم استفاده ميشود اين است كه حيات پس از مرگ داراي دو جنبه روحاني و جسماني است وليتوجه به چند نكته ضروري است:
1- نوع حيات در آخرت و مختصات زندگي پس از مرگ با زندگي دنيوي تفاوت بنيادي دارد. محدوديت، نسبيت، ناخالصي لذتها و غيره از عمدهترين ويژگيهاي حيات دنيا است كه هيچكدام در آخرت وجود ندارد.
2- برهانهاي عقلي، اصل مسأله معاد را اثبات ميكند و برخي از خصوصيات عالم پس از مرگ را نشان ميدهد ولياز درك بسياري از جزئيات مربوط به معاد و كيفيت ثواب و عقاب و... عاجز است و تنها راه شناخت آن، كتاب و سنتاست، بنابراين مواردي كه قرآن و سنت از ذكر آن ساكت ماندهاند، ما را به آن دسترسي نيست.
3- براي فهم آيات قرآن كريم بايد به مجموعه آيات نظر كرد و توجه نمود كه برخي از آيات، شارح و مفسر بعضي ديگراست. اگر چه در بخشي از آيات، نعمت و پاداشهاي بهشتي با تعابيري نظير انواع ميوهها، حورالعين و... بيان شدهاست ولي از آيات ديگر استفاده ميشود كه نعمتهاي بهشتي هيچگونه ناخالصي، محدوديت و تغيير و دگرگوني ازنوع تغييرات و تحولات عالم مادي دنيا را ندارد.
4- نعمتهاي بهشتي به تناسب درجات كمالات انسانها، داراي مراتب و درجات گوناگوني است كه اهل درجات عالي از تمام لذتها و بهرههاي مراتب پايينتر نيز برخوردارند ولي افرادي كه در مرتبههاي پايينتر هستند از كمالات و پاداشهاي مراتب عاليتر بهرهمند نيستند.
5- و اما در مورد علت به كار رفتن اين گونه تعبير در قرآن، مباحث علمي و نظرات گوناگوني از سوي بزرگان اهل تفسيرمطرح است.
اجمال مطلب اين كه عالم الفاظ و رابطه آن با معاني، امري است مربوط به دنيا و به همين جهت ويژگيهاي خاص خود را دارد، آنچه مسلم است اگر قرار باشد نعمتها و پاداشهاي بيحد و حصر بهشتي در قالب تنگ الفاظ گنجانده و براي مردم عادي بيان شود، تعابير به كار رفته در قرآن بهترين و مناسبترين بيان ممكن براي آن است و به عبارت ديگر الفاظ و تعابير قرآن، تنزل يافته آن حقايق اخروي است (كاملاً دقت شود).
eporsesh.com