پرسش :
چرا مثالهاي قرآن بسيار متنوع است؟
پاسخ :
خداوند براي روشن ساختن حقايق مهمّي كه در تربيت و سعادت انسان تأثير به سزايي دارد به هرگونه مثالي متوسّل شده است. گاه به موجودات بيجان مثال ميزند، مانند آيه 17 سوره رعد «اَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءََ فَسَالَتْ اَوْديَّة بِقَدَرِها فَاحْتَمَل السَّيْلُ زَبَداََ رابياََ وَ مِِمّا يُوقدُون عَلَيهِ فِي النّارِ ابْتَغاءَ حِلْيَةٍ اَوْ مَتاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ كَذلِك يَضْرِبُ اللّهُ الحَقَّ وَالْباطِلَ...» خداوند متعال در اين آيه شريفه براي روشن شدن ماهيّت حق و باطل به باران مثال ميزند كه به هنگام نزول از آسمان پاكيزه، تميز، زلال و صاف است، ولي وقتي بر روي زمين جاري ميشود، زمينآلوده،آن آب زلال را ميآلايد آب به حركت در ميآيد و در آن، آلودگيها به كف روي آب تبديل ميشود. زماني كه اين آب آلوده كفآلود به زمين مسطّح و جلگه ميرسد، بتدريج كف آن از بين ميرود و آبي صاف در جرياني آرام، ادامه مسير ميدهد. سپس خداوند ميفرمايد حقّ و باطل نيز مانند همين باران و كف است و باطل كف روي آب و حق آب زير كف است.
و گاه به نباتات و گياهان مثال ميزند، مانند آنچه در آيه 24 سوره ابراهيم آمده است «اَلَمْتَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاََ كَلِمةََ طَيِّبَةََ كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةََ اَصْلُها ثابِتٌ وّ فَرْعٌها فِي السَّماءِ» [آيا نديدهاي كه خدا چگونه مثل زد؟ سخن پاك چون درختي پاك است كه ريشهاش در زمين استوار و شاخههايش در آسمان است.]
بعضي اوقات خداوند حكيم به حيوانات مثال ميزند. نمونه آن آيه شريفه 26 سوره بقره است «اِنَّ اللّهَ لايَسْتَحيي اَنْ يَضْرِبَ مَثَلاََ ما بَعُوضَةَ فَما فَوْقَهَا...» [خداوند ابايي ندارد كه به پشه و [موجودات] كمتر از آن مَثَل بزند...]. ذر اين آيه خداوند به يك حيوان كوچك، يعني پشه مثال زده است.
و گاه به يك انسان مثال ميزند كه يك نمونه آن آيه شريفه 171 سوره بقره ميباشد. «وَ مَثَلُ الّذينَ كَفَرُوا كَمَثَلِ الّذي يَنْعِقُ بِما لا يَسْمَعُ اِلاّدُعاءََ وَ نِداءََ صُمٌ بُكمّ عُمْيٌ فَهُمْ لايَعْقِلُونَ» [مثل (تو اي پيامبر در دعوت) كافران مثل كسي است كه (گوسفندان و حيوانات را براي نجات از چنگال خطر) صدا ميزند، ولي آنها چيزي جز سر و صدا نميشنوند (و حقيقت آن صدا و مفهوم گفتار او را درك نميكنند) اين كافران (در واقع) كر و لال و نابينا هستند از اين رو چيزي نميفهمند.]
اصليترين دليل تنوّع مثلها در قرآن، درك ساده و فهم عميق مطالب قرآني است، به ويژه كه مخاطبان اوّليّه قرآن اعراب بيسواد دوران جاهليّت بودند و مسلمانان صدر اسلام كه جز تعداد اندكي بيبهره از سواد خواندن و نوشتن بودند، تنها به اين شيوه قرآني امكان درك و فهم مفاهيم قرآني داشتند و تنها به كمك مثلهاي متنوّعتر قرآني قادر به تفهيم عاليترين مفاهيم قرآني شدند.
eporsesh.com
خداوند براي روشن ساختن حقايق مهمّي كه در تربيت و سعادت انسان تأثير به سزايي دارد به هرگونه مثالي متوسّل شده است. گاه به موجودات بيجان مثال ميزند، مانند آيه 17 سوره رعد «اَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءََ فَسَالَتْ اَوْديَّة بِقَدَرِها فَاحْتَمَل السَّيْلُ زَبَداََ رابياََ وَ مِِمّا يُوقدُون عَلَيهِ فِي النّارِ ابْتَغاءَ حِلْيَةٍ اَوْ مَتاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ كَذلِك يَضْرِبُ اللّهُ الحَقَّ وَالْباطِلَ...» خداوند متعال در اين آيه شريفه براي روشن شدن ماهيّت حق و باطل به باران مثال ميزند كه به هنگام نزول از آسمان پاكيزه، تميز، زلال و صاف است، ولي وقتي بر روي زمين جاري ميشود، زمينآلوده،آن آب زلال را ميآلايد آب به حركت در ميآيد و در آن، آلودگيها به كف روي آب تبديل ميشود. زماني كه اين آب آلوده كفآلود به زمين مسطّح و جلگه ميرسد، بتدريج كف آن از بين ميرود و آبي صاف در جرياني آرام، ادامه مسير ميدهد. سپس خداوند ميفرمايد حقّ و باطل نيز مانند همين باران و كف است و باطل كف روي آب و حق آب زير كف است.
و گاه به نباتات و گياهان مثال ميزند، مانند آنچه در آيه 24 سوره ابراهيم آمده است «اَلَمْتَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاََ كَلِمةََ طَيِّبَةََ كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةََ اَصْلُها ثابِتٌ وّ فَرْعٌها فِي السَّماءِ» [آيا نديدهاي كه خدا چگونه مثل زد؟ سخن پاك چون درختي پاك است كه ريشهاش در زمين استوار و شاخههايش در آسمان است.]
بعضي اوقات خداوند حكيم به حيوانات مثال ميزند. نمونه آن آيه شريفه 26 سوره بقره است «اِنَّ اللّهَ لايَسْتَحيي اَنْ يَضْرِبَ مَثَلاََ ما بَعُوضَةَ فَما فَوْقَهَا...» [خداوند ابايي ندارد كه به پشه و [موجودات] كمتر از آن مَثَل بزند...]. ذر اين آيه خداوند به يك حيوان كوچك، يعني پشه مثال زده است.
و گاه به يك انسان مثال ميزند كه يك نمونه آن آيه شريفه 171 سوره بقره ميباشد. «وَ مَثَلُ الّذينَ كَفَرُوا كَمَثَلِ الّذي يَنْعِقُ بِما لا يَسْمَعُ اِلاّدُعاءََ وَ نِداءََ صُمٌ بُكمّ عُمْيٌ فَهُمْ لايَعْقِلُونَ» [مثل (تو اي پيامبر در دعوت) كافران مثل كسي است كه (گوسفندان و حيوانات را براي نجات از چنگال خطر) صدا ميزند، ولي آنها چيزي جز سر و صدا نميشنوند (و حقيقت آن صدا و مفهوم گفتار او را درك نميكنند) اين كافران (در واقع) كر و لال و نابينا هستند از اين رو چيزي نميفهمند.]
اصليترين دليل تنوّع مثلها در قرآن، درك ساده و فهم عميق مطالب قرآني است، به ويژه كه مخاطبان اوّليّه قرآن اعراب بيسواد دوران جاهليّت بودند و مسلمانان صدر اسلام كه جز تعداد اندكي بيبهره از سواد خواندن و نوشتن بودند، تنها به اين شيوه قرآني امكان درك و فهم مفاهيم قرآني داشتند و تنها به كمك مثلهاي متنوّعتر قرآني قادر به تفهيم عاليترين مفاهيم قرآني شدند.
eporsesh.com