جمعه، 21 بهمن 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

آيا در قصه‌هاي قرآن كريم‌، آمدن يا نيامدن نام اشخاص و اقوام‌، تأثيري دارد؟


پاسخ :
از جمله نكاتي كه در طرح قصه و داستان مورد نظر مي‌باشد، شخصيت‌پردازي است‌. در داستان‌نويسي‌، مراد از شخصيت‌، در درجة نخست‌، قهرمان داستان است كه نقش‌هاي ديگر به دنبال او اجرا مي‌شود و يا حتي حوادث‌، حول محور او به وجود مي‌آيد; هم چنين مراد از شخصيت‌پردازي در داستان‌، اين است كه داستان‌نويس‌، به توصيف و معرّفي شخصيت داستاني خود پرداخته‌، شخصيت او را در ذهن خواننده جا بيندازد. حساس‌ترين مسئله در يك فيلم يا داستان‌، پرداخت صحيح شخصيت‌هاست‌، زيرا اگر شخصيت فردي‌، پرداخت حقيقي داشته باشد، فرد مي‌تواند پيام خود را به مخاطبان رسانده‌، در آن استفادة تربيتي و اخلاقي لازم را بنمايد. وجود هر گونه نارسايي در اين زمينه سبب مي‌شود، تمام زحمات هنرمند، هدر رفته‌، دركار او اثر وارونه و منفي بار شود.( قصد و نكات تربيتي آن در قرآن‌، سعيد مهدوي‌، ص 40، بوستان كتاب‌، قم‌. )
2. قرآن كريم‌، در شناسايي شخصيت‌هاي داستان‌ها، نهايت توجّه و دقت را به كار برده‌، با شيوه‌هاي گوناگون‌، از عهدة اين مهم برآمده است‌.
الف ـ توصيفي يا بيان مستقيم‌: علت به كارگيري اين شيوه آن است كه قرآن‌، كتاب هدايت براي همگان است‌; وانگهي همة مردم از آن سطح از دانش برخوردار نيستند تا بتوانند از راه بيان غير مستقيم‌، شخصيت‌ها را شناخته‌، از روحيات و منش آن‌ها الهام گيرند; از اين رو، خداوند در برخي آيات‌، به توصيف افراد و اقوام پرداخته است‌; براي مثال در آيات زير مي‌خوانيم‌: "إِن‌َّ اللَّه‌َ اصْطَفَي‌ََّ ءَادَم‌َ وَنُوحًا وَءَال‌َ إِبْرَ َهِيم‌َ وَءَال‌َ عِمْرَ َن‌َ عَلَي الْعَـَـلَمِين‌َ ;(آل‌عمران‌،33) يا در آيه ديگر آمده است‌: "وَوَهَبْنَا لَه‌ُوَّ إِسْحَـَق‌َ وَيَعْقُوب‌َ كُلاًّ هَدَيْنَا....مُوسَي‌َ وَ هَـَرُون‌َ وَكَذَ َلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِين‌.....وَعِيسَي‌َ وَإِلْيَاس‌َ كُل‌ُّ مِّن‌َ الصَّـَـلِحِين‌......يُونُس‌َ وَلُوطًا وَكُلاًّ فَضَّلْنَا عَلَي الْعَـَـلَمِين ;(انعام‌،84ـ86) و اسحاق و يعقوب را به او ]=ابراهيم‌[ بخشيديم‌، و هر دو را هدايت كرديم‌،....و موسي و هارون را هدايت كرديم‌; اين گونه نيكوكاران را پاداش مي‌دهيم‌... و ]هم‌چنين‌[ زكريا و يحيي و عيسي و الياس را، همه از صالحان بودند... و يونس و لوط، همه را بر جهانيان برتري داديم‌."
قهرمان‌هايي كه قرآن كريم در داستان‌هاي خود معرفي مي‌كند، همه واقعي‌اند و نه پنداري و تخيّلي نيز هر كدام در نوع خود بي‌نظيرند: نوح‌; قهرمان صبر و استقامت‌، پايمردي و دل‌سوزي‌، باعمر طولاني و پر بركت و بسيار شكرگزار، ابراهيم‌; قهرمان بت‌شكن‌، با روح بلند و سازش‌ناپذير، يعقوب‌; صاحب بصيرت‌، ادريس‌; صدّيق‌، اسماعيل‌; صادق الوعد، موسي‌; قهرمان تربيت جمعيتي لجوج و مقابله كننده با طاغوتي عصيان‌گر، يوسف‌; قهرمان پاكي و پارسايي‌، لقمان‌; فردي حكيم و دانشمند، ايوب‌; فردي صبور، و... در همة اين مصداق‌ها، نمونه‌هاي واقعي‌، با توصيفي ويژه در رفتارشان‌، ارائه شده‌اند.
ب ـ تصويري با بيان غير مستقيم‌: مي‌توان گفت كه قسمت عمده‌اي از شخصيت‌پردازي قهرمان قرآني‌، چه در بُعد منفي و چه در جنبه مثبت بدين شيوه مي‌باشد، مانند ماجراي حضرت مريم‌، اصحاب كهف و...( همان‌، ص 40 به بعد. )
eporsesh.com


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.