پرسش :
آيا در قرآن به جز داستان پيامبران و اصحاب كهف، داستانهاي ديگري نيز آمده است؟
پاسخ :
قرآن براي هدايت انسان نازل شده است و هدف از آن، داستانسرايي و افسانهپردازي نيست; از اين رو قرآن، فقط داستانهايي ـ يا بخشها و جنبههايي از يك داستان ـ را مطرح ميكند كه براي هدايت بشر لازم است. با توجه به اين نكته، ميتوان بهطور تقريبي، داستانهاي قرآن (در مورد غير پيامبران) را به پنج گروه تقسيم كرد:
الف ـ داستانهايي كه در قرآن تكرار شده و صريح هستند، مثل داستان سرپيچي شيطان از فرمان خدا (بقره، 34; اعراف، 11; حجر، 30; اسرأ، 61; كهف، 50; طه، 116 و...) و قصه ماهيگيري بنياسرائيل در روز شنبه (بقره، 65; نسأ، 154; اعراف، 163) و... . شايد علت تكرار اين داستانها، اهميت آنها در هدايت انسان باشد.
ب ـ داستانهايي كه يك بار، اما بهطور صريح در قرآن آمده است، مثل داستان ملاقات خضر و موسي(كهف،82ـ86); اصحاب فيل، قارون (قصص، 76 ـ 83); گاو بنياسرائيل (بقره، 67 ـ 73).
ج ـ داستانهايي كه توضيح كمي در آيات براي آنها موجود است و داستان آنها، توسط روايات، بهطور كامل بيان شده است، مثل اصحاب الاخدود (سورة بروج); يأجوج و مأجوج (انبيأ، 96); هاروت و ماروت (بقره، 102); ذوالقرنين (كهف، 83 ـ 98); حبيب نجّار (يس، 20); بلعم باعورا (اعراف، 175)... . قرآن از اين داستانها، فقط به جنبة مورد نظر خود اكتفا كرده است.
د ـ داستانهايي كه در آنها برخي كليات گفته شده است، مثل قصه گفت و گوي دو نفر كه يكي از آنها فريفتة مال دنيا شده بود و... (كهف، 31 ـ 41) و داستان كساني كه از ترس مرگ، محل زندگيشان را ترك گفتند... (بقره، 242)
ه ـ در برخي آيات، اشارههاي مبهم، يا نكاتي، بدون اشاره به مورد خاصي بيان شده است، و در ظاهر آيه، هيچ داستاني وجود ندارد، امّا آن مطلب، داراي داستاني به صورت شأن نزول، در تفاسير ميباشد، مثل آية صدقه دادن در حال ركوع (مائده، 55) و همچنين سوره (انسان، 5ـ11) كه مربوط به حضرت عليو اهلبيت است.
بدين ترتيب مشخص ميشود كه گرچه بخش عظيمي از قرآن، به صورت داستان و مَثَل است، اما قرآن، كتاب قصه نيست و معيارهاي يك كتاب قصه را ندارد; در نتيجه نميتوان طبق يك معيار يكنواخت، ليستي از كليه داستانهاي قرآن ارائه داد.
در عين حال، كتابهايي وجود دارد كه تا حدّي، قصههاي قرآن را جمعآوري كرده است:
1. قصههاي قرآني، گروهي از نويسندگان، نشر اخوت، قم، 1376 ش.
2. قصههاي قرآني، سيد ابوتراب صفائي آملي، نشر اميدي، تهران.
3. قصههاي قرآني (1و2)، صحفي، نشر اهلبيت، قم، 1361.
4. ترجمه و قصههاي قرآن، يحيي مهدوي و ديگران، تهران، 1359.
eporsesh.com
قرآن براي هدايت انسان نازل شده است و هدف از آن، داستانسرايي و افسانهپردازي نيست; از اين رو قرآن، فقط داستانهايي ـ يا بخشها و جنبههايي از يك داستان ـ را مطرح ميكند كه براي هدايت بشر لازم است. با توجه به اين نكته، ميتوان بهطور تقريبي، داستانهاي قرآن (در مورد غير پيامبران) را به پنج گروه تقسيم كرد:
الف ـ داستانهايي كه در قرآن تكرار شده و صريح هستند، مثل داستان سرپيچي شيطان از فرمان خدا (بقره، 34; اعراف، 11; حجر، 30; اسرأ، 61; كهف، 50; طه، 116 و...) و قصه ماهيگيري بنياسرائيل در روز شنبه (بقره، 65; نسأ، 154; اعراف، 163) و... . شايد علت تكرار اين داستانها، اهميت آنها در هدايت انسان باشد.
ب ـ داستانهايي كه يك بار، اما بهطور صريح در قرآن آمده است، مثل داستان ملاقات خضر و موسي(كهف،82ـ86); اصحاب فيل، قارون (قصص، 76 ـ 83); گاو بنياسرائيل (بقره، 67 ـ 73).
ج ـ داستانهايي كه توضيح كمي در آيات براي آنها موجود است و داستان آنها، توسط روايات، بهطور كامل بيان شده است، مثل اصحاب الاخدود (سورة بروج); يأجوج و مأجوج (انبيأ، 96); هاروت و ماروت (بقره، 102); ذوالقرنين (كهف، 83 ـ 98); حبيب نجّار (يس، 20); بلعم باعورا (اعراف، 175)... . قرآن از اين داستانها، فقط به جنبة مورد نظر خود اكتفا كرده است.
د ـ داستانهايي كه در آنها برخي كليات گفته شده است، مثل قصه گفت و گوي دو نفر كه يكي از آنها فريفتة مال دنيا شده بود و... (كهف، 31 ـ 41) و داستان كساني كه از ترس مرگ، محل زندگيشان را ترك گفتند... (بقره، 242)
ه ـ در برخي آيات، اشارههاي مبهم، يا نكاتي، بدون اشاره به مورد خاصي بيان شده است، و در ظاهر آيه، هيچ داستاني وجود ندارد، امّا آن مطلب، داراي داستاني به صورت شأن نزول، در تفاسير ميباشد، مثل آية صدقه دادن در حال ركوع (مائده، 55) و همچنين سوره (انسان، 5ـ11) كه مربوط به حضرت عليو اهلبيت است.
بدين ترتيب مشخص ميشود كه گرچه بخش عظيمي از قرآن، به صورت داستان و مَثَل است، اما قرآن، كتاب قصه نيست و معيارهاي يك كتاب قصه را ندارد; در نتيجه نميتوان طبق يك معيار يكنواخت، ليستي از كليه داستانهاي قرآن ارائه داد.
در عين حال، كتابهايي وجود دارد كه تا حدّي، قصههاي قرآن را جمعآوري كرده است:
1. قصههاي قرآني، گروهي از نويسندگان، نشر اخوت، قم، 1376 ش.
2. قصههاي قرآني، سيد ابوتراب صفائي آملي، نشر اميدي، تهران.
3. قصههاي قرآني (1و2)، صحفي، نشر اهلبيت، قم، 1361.
4. ترجمه و قصههاي قرآن، يحيي مهدوي و ديگران، تهران، 1359.
eporsesh.com