پرسش :
معني اهانت به قرآن چيست و آيا قائل شدن به تحريف قرآن، اهانت است؟ چرا بعضي از علماي شيعه قائل به تحريفند؟
پاسخ :
به عقيده شيعه، احترام و تعظيم قرآن كريم هم از جهت عمل و هم گفتار واجب است. پس هر آنچه موجب بي احترامي به اين كتاب مقدس باشد، اهانت محسوب ميوشد؛ كارهايي همچون لمس كلمات قرآن بدون طهارت، سوزاندن، نجس كردن، پاره كردن قرآن، قرار دادن در مكان پست و يا پرت بودن و با پا زدن، و هر كاري كه در عرف توهين شمرده شود. اگر كسي عمداً قرآن را مورد تحقير و توهين قرار دهد، از جمله منكران دين اسلام است و محكوم به خروج از دين و كافر به خداوند رب العالمين است.{1}
تحريف در اصطلاح به هفت معني آمده است كه در اين جا به دو مورد آن كه با پرسش مرتبط است اشاره ميكنيم.
الف) افزون كلمه يا جملهاي به آيات قرآن؛ همه مسلمانان اعم از شيعه و سني اتفاق نظر دارند كه چنين تحريفي واقع نشده است.
ب) حذف شدن حرف، كلمه، جمله و يا سورهاي از قرآن كريم، قائل شدن به تحريف قرآن به هر معنايي كه باشد، اهانت شديد به قرآن است. اما درباره قسمت آخر پرسش كه «چرا بعضي از علماي شيعه قائل به تحريفند؟» بايد توجه نمود كه اگر به كتابهاي فقهي و اعتقادي شيعه و گفتار بزرگان درباره تحريف رجوع كنيد، به روشني در مييابيد كه هيچ يك از بزرگان شيعه تحريف قرآن را قبول نداشته و ندارند؛ بلكه به عكس، در برابر اين توهين عكس العمل نشان دادهاند و قول به تحريف را با اقامه دليل و برهان رد كردهاند.
منشأ قول به تحريف كه از سوي برخي از علماي شيعه و سني ادعا شده، رواياتِ مردودي است كه در بعضي از كتابهاي حديثي فريقين آمده است و افرادي كه بضاعت علمي كافي نداشتهاند و اطلاعاتشان در زمينه قرآن، ناقص بوده است اين روايات را به عنوان دليل بر تحريف قرآن نقل كردهاند. اما علما و محققان فريقين همواره در صدد چارهجويي اين گونه روايات بودهاند. در ميان اهل سنت، گروهي صرفاً به جمعآوري احاديث ميپرداختند و به محتواي آن كمتر اهميت ميدادند. اين گروه در گذشته «حشويه» ناميده ميشدند و امروزه به نام «سلفيون» معروفند؛ و تمام روايات تحريف به دست اين گروه جمعآوري و تدوين شده است، كه البته نبايد كار آنان را به حساب محققان و اهل نظر گذاشت.{2}
در ميان شيعه نيز دو نفر از اخباريها به رواياتي كه ظاهراً دلالت بر تحريف دارند استدلال نمودهاند.{3} اما مدعاي آن، از سوي علماي اماميه شديداً محكوم و رد شده است.
دانشمندان و محققان شيعه از صدر اسلام تاكنون بر اين عقيدهاند كه قرآن از تحريف مصون و محفوظ مانده است و قرآن كه امروزه در دست اقشار مختلف در بلاد اسلامي است، همان قرآني است كه بر پيامبر(ص)نازل شده و حتي كلمه يا حرفي از آن كم يا زياد نگرديده است، و اگر در آينده كسي از روي بياطلاعي و يا غرض ورزي قائل به تحريف شود، گفتار او مردود است.
علما و محققان اهلسنت نيز بر همين عقيدهاند و از همين رو، با قول به تحريف از سوي برخي از اهلسنت شديداً برخورد كردهاند. براي مثال، نويسنده مصري محمد محمد عبدالطيف معروف به ابن الخطيب از علماي مشهور مصر، كتابي با عنوان فرقان نوشت و در آن بر باورهاي نادرست مبني بر تحريف قرآن صحه گذاشت. اما اين كتاب در مصر غوغايي بر پا كرد و مردم و علما عليه آن شورش كردند.
به هر حال، در طول تاريخ، افراد مغرض براي ايجاد تفرقه ميان شيعه و سني، اعتقاد به تحريف را به شيعه نسبت دادهاند. دليل بر بطلان مدعاي اين تفرقه افكنان، كتابهاي بسيار ارزشمند و مستدل دانشمندان شيعه است كه درباره مصونيت قرآن مجيد از تحريف نگاشته شده است. بررسي تاريخ نشان ميدهد كه عامل پيدايش قسمتي از اين سؤ تفاهمها، دشمناني بودهاند كه به اين گونه مسائل دامن ميزدند و سعي داشتند كه هرگز ميان صفوف مسلمانان وحدت برقرار نشود. در مقابل اين افراد، افراد منصفي از اهلسنت وجود داشتهاند كه با ژرف انديشي و حقيقت گويي، بزرگان شيعه را از اين افتراآت مبرّا دانستهاند.
پی نوشتها:
[1].عقايد الاماميه، ج 2، ص 301؛ اصول كافي، كليني، ج 4، ص 200، ج 1، بيروت دارالاضوأ، 1413 ه.
[2].براي نمونه برخي از اين روايات را ميتوانيد در صحيح بخاري، ج 8، ص 211 - 208 و صحيح مسلم، ج 4، ص 167 و ج 5، ص 116 ملاحظه نماييد.
[3].ر.ك: رساله منبع الحياط، جزايري، ص 68، چاپ بغداد.
eporsesh.com
به عقيده شيعه، احترام و تعظيم قرآن كريم هم از جهت عمل و هم گفتار واجب است. پس هر آنچه موجب بي احترامي به اين كتاب مقدس باشد، اهانت محسوب ميوشد؛ كارهايي همچون لمس كلمات قرآن بدون طهارت، سوزاندن، نجس كردن، پاره كردن قرآن، قرار دادن در مكان پست و يا پرت بودن و با پا زدن، و هر كاري كه در عرف توهين شمرده شود. اگر كسي عمداً قرآن را مورد تحقير و توهين قرار دهد، از جمله منكران دين اسلام است و محكوم به خروج از دين و كافر به خداوند رب العالمين است.{1}
تحريف در اصطلاح به هفت معني آمده است كه در اين جا به دو مورد آن كه با پرسش مرتبط است اشاره ميكنيم.
الف) افزون كلمه يا جملهاي به آيات قرآن؛ همه مسلمانان اعم از شيعه و سني اتفاق نظر دارند كه چنين تحريفي واقع نشده است.
ب) حذف شدن حرف، كلمه، جمله و يا سورهاي از قرآن كريم، قائل شدن به تحريف قرآن به هر معنايي كه باشد، اهانت شديد به قرآن است. اما درباره قسمت آخر پرسش كه «چرا بعضي از علماي شيعه قائل به تحريفند؟» بايد توجه نمود كه اگر به كتابهاي فقهي و اعتقادي شيعه و گفتار بزرگان درباره تحريف رجوع كنيد، به روشني در مييابيد كه هيچ يك از بزرگان شيعه تحريف قرآن را قبول نداشته و ندارند؛ بلكه به عكس، در برابر اين توهين عكس العمل نشان دادهاند و قول به تحريف را با اقامه دليل و برهان رد كردهاند.
منشأ قول به تحريف كه از سوي برخي از علماي شيعه و سني ادعا شده، رواياتِ مردودي است كه در بعضي از كتابهاي حديثي فريقين آمده است و افرادي كه بضاعت علمي كافي نداشتهاند و اطلاعاتشان در زمينه قرآن، ناقص بوده است اين روايات را به عنوان دليل بر تحريف قرآن نقل كردهاند. اما علما و محققان فريقين همواره در صدد چارهجويي اين گونه روايات بودهاند. در ميان اهل سنت، گروهي صرفاً به جمعآوري احاديث ميپرداختند و به محتواي آن كمتر اهميت ميدادند. اين گروه در گذشته «حشويه» ناميده ميشدند و امروزه به نام «سلفيون» معروفند؛ و تمام روايات تحريف به دست اين گروه جمعآوري و تدوين شده است، كه البته نبايد كار آنان را به حساب محققان و اهل نظر گذاشت.{2}
در ميان شيعه نيز دو نفر از اخباريها به رواياتي كه ظاهراً دلالت بر تحريف دارند استدلال نمودهاند.{3} اما مدعاي آن، از سوي علماي اماميه شديداً محكوم و رد شده است.
دانشمندان و محققان شيعه از صدر اسلام تاكنون بر اين عقيدهاند كه قرآن از تحريف مصون و محفوظ مانده است و قرآن كه امروزه در دست اقشار مختلف در بلاد اسلامي است، همان قرآني است كه بر پيامبر(ص)نازل شده و حتي كلمه يا حرفي از آن كم يا زياد نگرديده است، و اگر در آينده كسي از روي بياطلاعي و يا غرض ورزي قائل به تحريف شود، گفتار او مردود است.
علما و محققان اهلسنت نيز بر همين عقيدهاند و از همين رو، با قول به تحريف از سوي برخي از اهلسنت شديداً برخورد كردهاند. براي مثال، نويسنده مصري محمد محمد عبدالطيف معروف به ابن الخطيب از علماي مشهور مصر، كتابي با عنوان فرقان نوشت و در آن بر باورهاي نادرست مبني بر تحريف قرآن صحه گذاشت. اما اين كتاب در مصر غوغايي بر پا كرد و مردم و علما عليه آن شورش كردند.
به هر حال، در طول تاريخ، افراد مغرض براي ايجاد تفرقه ميان شيعه و سني، اعتقاد به تحريف را به شيعه نسبت دادهاند. دليل بر بطلان مدعاي اين تفرقه افكنان، كتابهاي بسيار ارزشمند و مستدل دانشمندان شيعه است كه درباره مصونيت قرآن مجيد از تحريف نگاشته شده است. بررسي تاريخ نشان ميدهد كه عامل پيدايش قسمتي از اين سؤ تفاهمها، دشمناني بودهاند كه به اين گونه مسائل دامن ميزدند و سعي داشتند كه هرگز ميان صفوف مسلمانان وحدت برقرار نشود. در مقابل اين افراد، افراد منصفي از اهلسنت وجود داشتهاند كه با ژرف انديشي و حقيقت گويي، بزرگان شيعه را از اين افتراآت مبرّا دانستهاند.
پی نوشتها:
[1].عقايد الاماميه، ج 2، ص 301؛ اصول كافي، كليني، ج 4، ص 200، ج 1، بيروت دارالاضوأ، 1413 ه.
[2].براي نمونه برخي از اين روايات را ميتوانيد در صحيح بخاري، ج 8، ص 211 - 208 و صحيح مسلم، ج 4، ص 167 و ج 5، ص 116 ملاحظه نماييد.
[3].ر.ك: رساله منبع الحياط، جزايري، ص 68، چاپ بغداد.
eporsesh.com