پرسش :
چطور مي توان حقانيت و صحت تمام مطالب قرآن را ثابت كرد؟
پاسخ :
از آنجا كه ما اعتقاد داريم خداوند صادق بوده و جز كلام راست و درست سخني نمي گويد و هر چه مي گويد حق و صحيح مي باشد, اگر اثبات كنيم كه تمام مطالب قرآن از سوي خداوند متعال بوده و هر اكنون نيز آنچه به نام قرآن در دسترس همگان است , همان قرآني مي باشد كه از سوي خداوند نازل گشته و هيچ عنصر غيرخدايي چه به عمد و چه به خطا در آن راه نيافته است , مي توانيم اثبات كنيم كه تمام مطالب قرآن حق و صحيح است . اما اثبات اين كه قران كلام خداوند است با توجه به امور ذيل روشن مي گردد. پرسش شما در حقيقت به حجيت صدوري قرآن باز مي گردد; يعني , اين كه قرآن سند الهي و حجت خدا بر انسان بوده و هم اكنون آنچه به نام قرآن در دسترس همگان است , همان قرآني مي باشد كه از سوي خداوند نازل گشته و هيچ عنصر غيرخدايي , چه به عمد و چه به خطا - در آن راه نيافته است . براي اثبات اين مدعا چهار مطلب به عنوان ادله ي حجيت صدوري قرآن مطرح است :
يكم - قرآن كتاب خداست ,
دوم - قرآن مصون از تحريف است ,
سوم - وحي مصون از خطا مي باشد,
چهارم - رسول اكرم (ص ) معصوم است .
بدون شك شما اذعان خواهيد كرد كه طرح تمامي مطالب عميق و در عين حال گسترده ي چهار مطلب مذكور, در اين نوشتار محدود ميسور نيست ; اما در عين حال سعي مي كنيم مطالب اساسي در اين باب را فراروي ذهن پرسشگر شما قرار دهيم .
يكم - قرآن كتاب خداست . اين مدعا در سطوح مختلف قابل طرح بوده معاني عميق متعددي دارد:
1. مفاد و محتواي قرآن از سوي خداوند است .
2. علاوه بر آن , تك تك الفاظ نيز از سوي خداوند است .
3. تركيبات اين الفاظ كه در قالب آيات آمده اند, نيز از سوي خداوند است .
4. مجموعه ي اين آيات كه به صورت سوره ها تجلي كرده است هم از ناحيه خداوند مي باشد (جمع قران ).
5. چينش و ترتيب سوره ها در كنار يكديگر و تشكيل قرآن موجود نيز از ناحيه خداوند است . براي اثبات اين پنج آموزه از دلايل نقلي (اعم از روايات معصومان و خود آيات قرآن ) صرف نظر كرده , تنها به دليل عقلي كه تحت عنوان ((وجوه اعجاز قرآن )) شناخته مي گردد, بسنده مي كنيم . وجوه مختلفي براي اعجاز قرآن گفته شده كه مي توان آنها را به سه بخش طبقه بندي كرد: الف ) اعجاز لفظي قرآن , ب ) اعجاز محتوايي قرآن , ج ) اعجاز قرآن از جهت آورنده ي آن , (نگا: دكتر سيد مصطفي ثامني , وجوه اعجاز قرآن , (مجموعه مقالات دومين كنفرانس تحقيقاتي علوم و مفاهيم قرآن كريم ), ص 168 - 178).
الف ) اعجاز لفظي قرآن در دو ساحت مطرح است : ((اعجاز بلاغي قرآن )) كه مقصود نظم , اسلوب بياني و بلاغت و فصاحت و اموري در اين زمينه است ; و ((اعجاز عددي )) كه اخيرا" مطرح شده و از طريق كامپيوتر انجام مي پذيرد و مي كوشد تا با بيان ارتباطات عددي خاص ميان الفاظ و حروف قرآن , نشان دهد كه اين روابط عددي نمي تواند در سخن بشري تحقق يابد. اين دو نوع اعجاز لفظي قرآن , ثابت مي كند كه الفاظ و تركيبات قرآن الهي است . علاوه بر آن كه روشن مي سازد كه آن مقدار از آياتي كه به يكديگر مرتبط بوده و در يك سياق اند, از ناحيه خداوند مي باشد. اما اين نوع اعجاز از اثبات نوع قرار گرفتن سوره ها و پيدايش آنها ناتوان است .
ب ) اعجاز محتوايي قرآن كه به حقايقي چون : عدم وجود اختلاف در قرآن , اخبار برخي آيات از غيب و مطالبي كه در آينده رخ داده يا مي دهد, طرح برخي از علوم و معارف كه لااقل در آن زمان هيچ بشري نمي توانسته به آنها دسترسي پيدا كند و عجز از ابطال معارف و علومي كه در قرآن آمده , اشاره دارد. اين نوع اعجاز حقانيت قرآن و آسماني بودن آن را اثبات مي كند; ولي از اثبات حقانيت قرآني با چنين نظم و ترتيب آيات و سوره ها, ناتوان است .
ج ) اعجاز قرآن از جهت آورنده ي آن ; كه بر اين مطلب تكيه دارد كه رسول گرامي اسلام (ص ) فردي امي بوده است و چگونه مي توانسته از پيش خود چنين كتابي را بياورد. اين نوع اعجاز نيز تنها اثبات مي كند كه مفاد قرآن از ناحيه ي خداوند است ; اما اين كه اين الفاظ هم از سوي اوست , ثابت نمي شود. پس وجوه اعجاز قرآن تنها آموزه ي اول از آن پنج آموزه را اثبات مي كند; اما آيا راه ديگري براي اثبات چهار آموزه ديگر نيست ؟ چرا, اما اين دليل با تكيه بر تاريخ و اسناد و مدارك مطمئن و يقين آور, چهار آموزه ي بعدي را اثبات مي نمايد. بسياري از علماي شيعه به ويژه متأخران و محققان معاصر با دليل موجه , معقول و اطمينان آور معتقدند كه قرآن در زمان پيامبر(ص ) و با نظارت ايشان و در پرتو هدايت الهي به همين كيفيتي كه در دسترس ما مي باشد, جمع آوري شده است و در واقع , پيدايش سوره ها و ترتيب آنها و آيات در پرتو وحي الهي و از سوي خداوند بوده است , (سيد عبدالوهاب طالقاني , علوم قرآن و فهرست منابع , ص 83).
دوم - قرآن مصون از تحريف است . اين مطلب نيز در دو سطح مطرح است :
1. در قران تحريف به زيادت رخ نداده است ,
2 . در قرآن تحريف به نقصان نيز صورت نگرفته است .
براي اثبات اين دو مدعا نيز دلايل گوناگوني با رهيافت هاي متفاوت ارائه گرديده كه به دليل مجال اندك از آن صرف نظر كرده , تنها به دليل عقلي در اين باب بسنده مي كنيم . براي تبيين اين دليل , ذكر چهار مقدمه ضروي است :
1. دين مرسل , مجموعه اموري است كه از سوي خداوند براي هدايت بشر از طريق انبيا فرستاده شده است .
2. هر دين مرسلي قبل از آخرين آن , بخشي از «دين نفس الامري» را كه براي هدايت بشر متناسب با روزگار نزول آن دين لازم بوده , به ارمغان آورده است . «دين نفس الامري» يعني آنچه در علم الهي و مشيت رباني براي هدايت انسان به سوي رستگاري وجود دارد.
3. حكمت تعداد اديان مرسل , علاوه بر آوردن عناصر جديد از دين نفس الامري , متناسب با روزگار خود, تصحيح آن بخش از شريعت قبلي مي باشد كه گرفتار تحريف گشته است .
4. سلسله اديان الهي آن گاه پايان مي پذيرد و در يك دين به منزله ي «دين خاتم» ظهور مي كند كه اولا", كامل باشد; يعني , جامع و حاوي همه ي معارفي باشد كه بشر تا روز قيامت براي سعادت واقعي خود بدان محتاج بوده , يا خواهد بود; به طوري كه هيچ عنصر هدايتي باقي نمانده , جز آن كه در آن دين بيان شده باشد. ثانيا" در طول تاريخ مصون از تحريف باشد. به هر روي , اگر هر يك از اين دو عنصر منتفي گردد, عقل خواهد گفت اين دين هنوز آخرين دين نمي باشد. نتيجه اين چهار اصل موضوعي - كه به دليل ضيق مقال از تبيين ادله ي اثبات آن معذوريم - اين آموزه است كه ((دين خاتم مصون از تحريف است )) اما چه شرطي لازمه ي مصونيت دين از تحريف است ؟ بدون شك بايد منبع اصلي شناخت دين و سند بي بديل آيين آورنده ي دين كه به منزله ي مجموعه ي هدايت الهي تلقي مي گردد; يعني , كتاب آن , مصون از تحريف باشد. با توجه به اين تحليل , مي گوييم : از آن جا كه قرآن , كتاب اسلام است و دين اسلام , دين خاتم است , نتيجه گرفته مي شود كه قرآن , كتاب دين خاتم است و چون كتاب دين خاتم , مصون از تحريف است , نتيجه مي گيريم كه قرآن , مصون از تحريف به هر بيان سطحي و شكلي است , (مهدي هادوي تهراني , مباني كلامي اجتهاد در برداشت از قرآن كريم , ص 66 - 67).
سوم - وحي مصون از خطا مي باشد. اين مطلب نيز با دلايل متفاوتي اثبات شده است كه نمي توان به همه ي آنها پرداخت ; اما از همه مهم تر اين دليل است كه اگر كسي به حقيقت وحي توجه كند و مفاد آن را خوب دريافته , تصور صحيح از آن داشته باشد, بالبداهه به مصونيت آن از خطا اعتراف كرده , اين آموزه را تصديق خواهد نمود. حقيقت ((وحي )) نوعي علم شهودي و حضوري است كه در آن خود حقايق هستي در محضر شاهد و كاشف حاضر است ; به خلاف علم حصولي كه فقط صورتي از علوم در ذهن ما وجود دارد و در واقع اين صورت ذهني است كه پلي است براي ارتباط ما با جهان خارج . از اين رو چون واسطه در نزد ذهن ما حاضر است , امكان دارد به دليل تفسير اشتباه ما در تطبيق آن با صورت خارج , به خطا بيفتد. اما در علم حضوري چون نفس معلوم , مكشوف و مشهود در نزد عالم , كاشف و شاهد حاضر است و واسطه اي در كار نيست , امكان خطا معنا ندارد و چون حقيقت وحي , كشف و شهود عالم غيب است , در آن خطا معنا ندارد, (محمد باقر سعيدي روشن , تحليل وحي از ديدگاه اسلام و مسيحيت , صص 22 - 28).
چهارم - رسول اكرم (ص ) معصوم است . اين مدعا نيز در بياني كوتاه بدين شكل اثبات مي گردد كه با توجه به صفات خداوند متعال ; يعني , علم , قدرت , حكمت و تنزه او از زشتي ها و با عنايت به حكمت نبوت و انزال كتب و ارسال رسل كه هدايت و راهنمايي مردم مي باشد; عقل مي گويد كه پيامبر خدا بايد از هرگونه گناه و اشتباه عمدي و هرگونه خطا, سهو, نسيان و غفلت در هر دريافت و رساندن وحي الهي , معصوم باشد; چرا كه اگر چنين نباشد و پيامبر در هر يك از ساحت هاي فوق معصوم نباشد, اعتماد مردم بر پيام رساني و الهي بودن همه ي تكاليف و پيام ها از ميان مي رود; و اين اغراء به گمراهي مردم و لغو و عبث گويي , از ساحت قدس ربوبي منزه است , (پژوهشي در عصمت معصومان , ص 109 - 112). نتيجه آن كه با اثبات آن كه قرآن در تمام سطوحش كتاب خدا و از هر گونه تحريف مصون است و از آن جا كه در حقيقت وحي كه از طريق آن هدايت ها و ارشادهاي لازم به مردم ابلاغ مي شده ; امكان خطا متصور نيست ; و با عنايت به اين مسأله كه شخص رسول اكرم (ص ) معصوم است ; روشن مي گردد كه قرآن حاضر توسط خداوند بر رسول اكرم (ص ) نازل گشته و اين كتاب كلام خدا است . به هر حال كوشش كرديم تا افق هايي از مباني و دلايل مسأله را بر روي شما بگشاييم . اميدواريم كه ما و شما با پي بردن به حقايق قرآن , همه ي وسوسه ها و زشتي ها را از خود بزداييم .
eporsesh.com
از آنجا كه ما اعتقاد داريم خداوند صادق بوده و جز كلام راست و درست سخني نمي گويد و هر چه مي گويد حق و صحيح مي باشد, اگر اثبات كنيم كه تمام مطالب قرآن از سوي خداوند متعال بوده و هر اكنون نيز آنچه به نام قرآن در دسترس همگان است , همان قرآني مي باشد كه از سوي خداوند نازل گشته و هيچ عنصر غيرخدايي چه به عمد و چه به خطا در آن راه نيافته است , مي توانيم اثبات كنيم كه تمام مطالب قرآن حق و صحيح است . اما اثبات اين كه قران كلام خداوند است با توجه به امور ذيل روشن مي گردد. پرسش شما در حقيقت به حجيت صدوري قرآن باز مي گردد; يعني , اين كه قرآن سند الهي و حجت خدا بر انسان بوده و هم اكنون آنچه به نام قرآن در دسترس همگان است , همان قرآني مي باشد كه از سوي خداوند نازل گشته و هيچ عنصر غيرخدايي , چه به عمد و چه به خطا - در آن راه نيافته است . براي اثبات اين مدعا چهار مطلب به عنوان ادله ي حجيت صدوري قرآن مطرح است :
يكم - قرآن كتاب خداست ,
دوم - قرآن مصون از تحريف است ,
سوم - وحي مصون از خطا مي باشد,
چهارم - رسول اكرم (ص ) معصوم است .
بدون شك شما اذعان خواهيد كرد كه طرح تمامي مطالب عميق و در عين حال گسترده ي چهار مطلب مذكور, در اين نوشتار محدود ميسور نيست ; اما در عين حال سعي مي كنيم مطالب اساسي در اين باب را فراروي ذهن پرسشگر شما قرار دهيم .
يكم - قرآن كتاب خداست . اين مدعا در سطوح مختلف قابل طرح بوده معاني عميق متعددي دارد:
1. مفاد و محتواي قرآن از سوي خداوند است .
2. علاوه بر آن , تك تك الفاظ نيز از سوي خداوند است .
3. تركيبات اين الفاظ كه در قالب آيات آمده اند, نيز از سوي خداوند است .
4. مجموعه ي اين آيات كه به صورت سوره ها تجلي كرده است هم از ناحيه خداوند مي باشد (جمع قران ).
5. چينش و ترتيب سوره ها در كنار يكديگر و تشكيل قرآن موجود نيز از ناحيه خداوند است . براي اثبات اين پنج آموزه از دلايل نقلي (اعم از روايات معصومان و خود آيات قرآن ) صرف نظر كرده , تنها به دليل عقلي كه تحت عنوان ((وجوه اعجاز قرآن )) شناخته مي گردد, بسنده مي كنيم . وجوه مختلفي براي اعجاز قرآن گفته شده كه مي توان آنها را به سه بخش طبقه بندي كرد: الف ) اعجاز لفظي قرآن , ب ) اعجاز محتوايي قرآن , ج ) اعجاز قرآن از جهت آورنده ي آن , (نگا: دكتر سيد مصطفي ثامني , وجوه اعجاز قرآن , (مجموعه مقالات دومين كنفرانس تحقيقاتي علوم و مفاهيم قرآن كريم ), ص 168 - 178).
الف ) اعجاز لفظي قرآن در دو ساحت مطرح است : ((اعجاز بلاغي قرآن )) كه مقصود نظم , اسلوب بياني و بلاغت و فصاحت و اموري در اين زمينه است ; و ((اعجاز عددي )) كه اخيرا" مطرح شده و از طريق كامپيوتر انجام مي پذيرد و مي كوشد تا با بيان ارتباطات عددي خاص ميان الفاظ و حروف قرآن , نشان دهد كه اين روابط عددي نمي تواند در سخن بشري تحقق يابد. اين دو نوع اعجاز لفظي قرآن , ثابت مي كند كه الفاظ و تركيبات قرآن الهي است . علاوه بر آن كه روشن مي سازد كه آن مقدار از آياتي كه به يكديگر مرتبط بوده و در يك سياق اند, از ناحيه خداوند مي باشد. اما اين نوع اعجاز از اثبات نوع قرار گرفتن سوره ها و پيدايش آنها ناتوان است .
ب ) اعجاز محتوايي قرآن كه به حقايقي چون : عدم وجود اختلاف در قرآن , اخبار برخي آيات از غيب و مطالبي كه در آينده رخ داده يا مي دهد, طرح برخي از علوم و معارف كه لااقل در آن زمان هيچ بشري نمي توانسته به آنها دسترسي پيدا كند و عجز از ابطال معارف و علومي كه در قرآن آمده , اشاره دارد. اين نوع اعجاز حقانيت قرآن و آسماني بودن آن را اثبات مي كند; ولي از اثبات حقانيت قرآني با چنين نظم و ترتيب آيات و سوره ها, ناتوان است .
ج ) اعجاز قرآن از جهت آورنده ي آن ; كه بر اين مطلب تكيه دارد كه رسول گرامي اسلام (ص ) فردي امي بوده است و چگونه مي توانسته از پيش خود چنين كتابي را بياورد. اين نوع اعجاز نيز تنها اثبات مي كند كه مفاد قرآن از ناحيه ي خداوند است ; اما اين كه اين الفاظ هم از سوي اوست , ثابت نمي شود. پس وجوه اعجاز قرآن تنها آموزه ي اول از آن پنج آموزه را اثبات مي كند; اما آيا راه ديگري براي اثبات چهار آموزه ديگر نيست ؟ چرا, اما اين دليل با تكيه بر تاريخ و اسناد و مدارك مطمئن و يقين آور, چهار آموزه ي بعدي را اثبات مي نمايد. بسياري از علماي شيعه به ويژه متأخران و محققان معاصر با دليل موجه , معقول و اطمينان آور معتقدند كه قرآن در زمان پيامبر(ص ) و با نظارت ايشان و در پرتو هدايت الهي به همين كيفيتي كه در دسترس ما مي باشد, جمع آوري شده است و در واقع , پيدايش سوره ها و ترتيب آنها و آيات در پرتو وحي الهي و از سوي خداوند بوده است , (سيد عبدالوهاب طالقاني , علوم قرآن و فهرست منابع , ص 83).
دوم - قرآن مصون از تحريف است . اين مطلب نيز در دو سطح مطرح است :
1. در قران تحريف به زيادت رخ نداده است ,
2 . در قرآن تحريف به نقصان نيز صورت نگرفته است .
براي اثبات اين دو مدعا نيز دلايل گوناگوني با رهيافت هاي متفاوت ارائه گرديده كه به دليل مجال اندك از آن صرف نظر كرده , تنها به دليل عقلي در اين باب بسنده مي كنيم . براي تبيين اين دليل , ذكر چهار مقدمه ضروي است :
1. دين مرسل , مجموعه اموري است كه از سوي خداوند براي هدايت بشر از طريق انبيا فرستاده شده است .
2. هر دين مرسلي قبل از آخرين آن , بخشي از «دين نفس الامري» را كه براي هدايت بشر متناسب با روزگار نزول آن دين لازم بوده , به ارمغان آورده است . «دين نفس الامري» يعني آنچه در علم الهي و مشيت رباني براي هدايت انسان به سوي رستگاري وجود دارد.
3. حكمت تعداد اديان مرسل , علاوه بر آوردن عناصر جديد از دين نفس الامري , متناسب با روزگار خود, تصحيح آن بخش از شريعت قبلي مي باشد كه گرفتار تحريف گشته است .
4. سلسله اديان الهي آن گاه پايان مي پذيرد و در يك دين به منزله ي «دين خاتم» ظهور مي كند كه اولا", كامل باشد; يعني , جامع و حاوي همه ي معارفي باشد كه بشر تا روز قيامت براي سعادت واقعي خود بدان محتاج بوده , يا خواهد بود; به طوري كه هيچ عنصر هدايتي باقي نمانده , جز آن كه در آن دين بيان شده باشد. ثانيا" در طول تاريخ مصون از تحريف باشد. به هر روي , اگر هر يك از اين دو عنصر منتفي گردد, عقل خواهد گفت اين دين هنوز آخرين دين نمي باشد. نتيجه اين چهار اصل موضوعي - كه به دليل ضيق مقال از تبيين ادله ي اثبات آن معذوريم - اين آموزه است كه ((دين خاتم مصون از تحريف است )) اما چه شرطي لازمه ي مصونيت دين از تحريف است ؟ بدون شك بايد منبع اصلي شناخت دين و سند بي بديل آيين آورنده ي دين كه به منزله ي مجموعه ي هدايت الهي تلقي مي گردد; يعني , كتاب آن , مصون از تحريف باشد. با توجه به اين تحليل , مي گوييم : از آن جا كه قرآن , كتاب اسلام است و دين اسلام , دين خاتم است , نتيجه گرفته مي شود كه قرآن , كتاب دين خاتم است و چون كتاب دين خاتم , مصون از تحريف است , نتيجه مي گيريم كه قرآن , مصون از تحريف به هر بيان سطحي و شكلي است , (مهدي هادوي تهراني , مباني كلامي اجتهاد در برداشت از قرآن كريم , ص 66 - 67).
سوم - وحي مصون از خطا مي باشد. اين مطلب نيز با دلايل متفاوتي اثبات شده است كه نمي توان به همه ي آنها پرداخت ; اما از همه مهم تر اين دليل است كه اگر كسي به حقيقت وحي توجه كند و مفاد آن را خوب دريافته , تصور صحيح از آن داشته باشد, بالبداهه به مصونيت آن از خطا اعتراف كرده , اين آموزه را تصديق خواهد نمود. حقيقت ((وحي )) نوعي علم شهودي و حضوري است كه در آن خود حقايق هستي در محضر شاهد و كاشف حاضر است ; به خلاف علم حصولي كه فقط صورتي از علوم در ذهن ما وجود دارد و در واقع اين صورت ذهني است كه پلي است براي ارتباط ما با جهان خارج . از اين رو چون واسطه در نزد ذهن ما حاضر است , امكان دارد به دليل تفسير اشتباه ما در تطبيق آن با صورت خارج , به خطا بيفتد. اما در علم حضوري چون نفس معلوم , مكشوف و مشهود در نزد عالم , كاشف و شاهد حاضر است و واسطه اي در كار نيست , امكان خطا معنا ندارد و چون حقيقت وحي , كشف و شهود عالم غيب است , در آن خطا معنا ندارد, (محمد باقر سعيدي روشن , تحليل وحي از ديدگاه اسلام و مسيحيت , صص 22 - 28).
چهارم - رسول اكرم (ص ) معصوم است . اين مدعا نيز در بياني كوتاه بدين شكل اثبات مي گردد كه با توجه به صفات خداوند متعال ; يعني , علم , قدرت , حكمت و تنزه او از زشتي ها و با عنايت به حكمت نبوت و انزال كتب و ارسال رسل كه هدايت و راهنمايي مردم مي باشد; عقل مي گويد كه پيامبر خدا بايد از هرگونه گناه و اشتباه عمدي و هرگونه خطا, سهو, نسيان و غفلت در هر دريافت و رساندن وحي الهي , معصوم باشد; چرا كه اگر چنين نباشد و پيامبر در هر يك از ساحت هاي فوق معصوم نباشد, اعتماد مردم بر پيام رساني و الهي بودن همه ي تكاليف و پيام ها از ميان مي رود; و اين اغراء به گمراهي مردم و لغو و عبث گويي , از ساحت قدس ربوبي منزه است , (پژوهشي در عصمت معصومان , ص 109 - 112). نتيجه آن كه با اثبات آن كه قرآن در تمام سطوحش كتاب خدا و از هر گونه تحريف مصون است و از آن جا كه در حقيقت وحي كه از طريق آن هدايت ها و ارشادهاي لازم به مردم ابلاغ مي شده ; امكان خطا متصور نيست ; و با عنايت به اين مسأله كه شخص رسول اكرم (ص ) معصوم است ; روشن مي گردد كه قرآن حاضر توسط خداوند بر رسول اكرم (ص ) نازل گشته و اين كتاب كلام خدا است . به هر حال كوشش كرديم تا افق هايي از مباني و دلايل مسأله را بر روي شما بگشاييم . اميدواريم كه ما و شما با پي بردن به حقايق قرآن , همه ي وسوسه ها و زشتي ها را از خود بزداييم .
eporsesh.com