پرسش :
تحريف چيست؟ آيا قرآنكريم با جايز بودن قرائات "سبع" و "عشر" و "اربعه عشر" كه برخي از آنان در بعضي كشورها رايج است موجب تحريف نيست؟
پاسخ :
تحريف ، به معناي تغيير حروف و كلمات يا تغيير معاني قرآن، بر دو قسم است: تحريف لفظي، تحريف معنوي. تحريف لفظي، يعني تغيير دادن الفاظ با كاستن يا افزودن كلمات قرآن. تحريف معنوي به معني تفسير به رأي قرآن است.
تحريف لفظي بر دو قسم است: 1. افزودن بر آيات، 2. كاستن از آيات. هيچيك از مسلمانان قائل به تحريف لفظي به معناي افزودن بر آيات و كلمات قرآن، نيستند. شيعه و سني آن را انكار ميكنند. آنچه مورد بحث واقع شده، تحريف به معناي كاستن از آيات است. در مورد عدم تحريف قرآن، دلايل فراواني وجود دارد كه به برخي از آنها اشاره ميكنيم:
الف) دليل عقلي: بشر، به تنهايي و با استفاده از عقل و علم خود قادر نيست به كمال نهايي ـ كه غايت آفرينش است ـ برسد. پس لازم است از باب حكمت و يا لطف الهي ، راهي تضمين شده وجود داشته باشد تا فلسفه آفرينش تحقق يابد و نقض غرض نشود. از طرفي، با امكان تحريف قرآن ـ كه تنها سند آسماني تأمين سعادت و كمال بشر است ـ ديگر راه تضمين شدهاي باقي نخواهد ماند، پس حكمت و لطف الهي اقتضا دارد كه قرآن به طور سالم و دست نخورده در دسترس انسانها قرار گيرد تا انسانها بتوانند براي پيمودن راه سعادت دنيا و آخرت خود، از آن بهره گيرند.
ب) دليل قرآني: يكي از آيات قرآن كه بر عدم تحريف قرآن دلالت دارد، آيه 9 سورة حجر است: "اِنّا نَحْنُ نَزَّلنَا الذكْرَ وَ اِنّا لَهُ لَحَـَفظون"; ما قرآن را فرو فرستاديم و خود از آن نگهداري و محافظت ميكنيم. با توجه به اين آيه ميگوييم:
1ـ خداوند حفظ قرآن را بر عهده گرفته و آن را تضمين كرده است 2ـ آنچه را خداوند محافظت كند، محال است مورد دستبرد و تحريف (كم يا زياد شدن) قرار گيرد. نتيجه: پس مُحال است قرآن مورد تحريف قرار گيرد.(جهت آگاهي بيشتر، به كتاب قرآنشناسي، مصباح يزدي، ج 1، ص 222، مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) و الميزان، علامه طباطبايي، ج 12، ص 101، طبع بيروت، ذيل آيه مذكور مراجعه كنيد.)
ج) دليل روايي: روايات دال بر مصونيت قرآن از تحريف، فراوان است. يكي از آنها، حديث معروف ثقلين است كه شيعه و اهلسنت آن را به صورت متواتر از پيامبر نقل كردهاند. در اين حديث آمده است: قرآن و اهلبيت: دو گوهر گرانسنگند و مادام كه امّت اسلام به آن دو چنگ زنند، هرگز گمراه نخواهند شد. اين دو، از هم جدا نميگردند تا آنكه در حوض (قيامت) بر من وارد شوند.
اين حديث با صراحت اعلام ميكند كه قرآن براي هميشه و تا روز قيامت محفوظ است; زيرا اگر تحريف شده باشد، چنگ زدن به آن نه تنها انسان را هدايت نميكند، بلكه باعث گمراهي او نيز ميشود، و اين، با كلام پيامبر در اين حديث و همچنين احاديثي كه در حوادث و جريانهاي فكري و اجتماعي و ... براي بازشناسي حق از باطل ما را به قرآن ارجاع دادهاند، و قرآن را پناهگاهي مطمئن معرفي كردهاند و يا تشويق به قرائت قرآن نمودهاند، منافات دارد.(قرآنشناسي، همان، ص 217 و مصونيت قرآن از تحريف، محمدهادي معرفت، ترجمه محمّد شهرابي، ص 45، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي و الميزان، همان، ص 107.)
د) شواهد تاريخي: در طول تاريخ، شواهدي وجود دارد كه قرآن سالم مانده و تحريف نشده است. بعضي از اين شواهد عبارتند از: علاقة زياد عرب به قرآن به دليل فصاحت و بلاغت و آهنگ معجزهآساي آن، انس فراوان مسلمانان به قرآن و حفظ و تلاوت آن در زمان پيامبر9 و بعد از ايشان، تقدس قرآن نزد مسلمانان و حساس بودن آنان به هرگونه تغيير در آن، دستورها و توصيههاي ويژه پيامبر اسلامدر مورد تلاوت، نوشتن، حفظ و جمعآوري قرآن، تهيه كردن نسخههاي متعدد از قرآن و فرستادن به كشورهاي اسلامي و... . همة اينها شاهدي بر سالم ماندن قرآن و خدشه دارنشدن از سوي دشمنان است. مگر ممكن است قرآن تحريف شده باشد، ولي عليبنابيطالب و امامان معصوم: و بعد از آنها، علماي اسلام ـ كه حافظ و مبيّن قرآن بودهاند ـ ساكت نشسته و چيزي نگفته باشند؟ حتي يك مورد هم ثابت نشده كه امامان معصوم: مثلا گفته باشند اين مورد از قرآن تحريف شده است.(قرآنشناسي، همان، ص 215 و درسنامه علوم قرآني، حسين جوان آراسته، ص 322، دفتر تبليغات اسلامي و ... .) بنابراين، با وجود دلايلي كه ذكر شد و دليلهاي ديگر ، قرآن هرگز دستخوش تحريف نشده است و تحريف نخواهد شد.
قرائات مختلف موجب تحريف لفظي قرآنكريم نيست زيرا تحريف، هنگامي رخ ميدهد كه اصل سند از بين برود يا دگرگون شود.در حجيّت و تواتر قرائات مذكور كه آيه همگي به طور متواتر از پيغمبر اكرمنقل و ضبط شده است يا نه؟ گفتگوهاي فراواني نقل شده است كه از آن مباحث ميتوان نفي تواتر قرائات را نتيجه گرفت ; يعني طبق رأي محققان، بيش از يك قرائت از پيغمبراكرمنقل نشده است و آن قرائتي است كه در ميان مردم متداول است و هر قرائت كه با آن مطابق باشد، مقبول وگرنه مردود است. اگر بر فرض، قبول كنيم كه همه قرائات، به روايت مستند است و همة راويان و ناقلان آن مو ، در عين حال از طريق علم اجمالي، يقين داريم كه برخي از اين قرائات از پيامبراكرمنقل شده است، بديهي است كه اين چنين علم اجمالي به قرآنكريم و حجيّت آن ضرري نميزند بنابراين، با توجّه به اين كه قرائت پيامبراكرمبر صلب علم اجمالي ـ در بين قرأ موجودات و با تحقيق و تفحص علما هم اكنون و يا در آينده قابل وصول است، سپس سند آيات به طور سالم موجود است، تنها براي كشف آن تحقيق و كار علمي لازم است.
2. اختلاف در قرائات در حدي نيست كه حقيقت مفهوم از مخدوش كند يا از بين ببرد ; قرائت قرآن ـ چه در نماز و چه در غير آن ـ بر طبق هر يك از قرائات متعارف و معمول زمان اهلبيت: روا و جائز ميباشد، چنانكه هم اكنون نيز همان قرائات معروف و مورد عمل ميباشد همچنين اين قرائتهاي معتبر هيچگونه تغييري از جهت رسمالخط در قرآن ايجاد نميكند تا باعث تحريف آن شود.(ر.ك: تاريخ قرآنكريم، دكتر سيدمحمدباقر حجتي، ص 247ـ676، دفتر نشر فرهنگ اسلامي ; تاريخ قرآن، آيتاللّه محمدهادي معرفت، ص 140ـ181، سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاهها.)
eporsesh.com
تحريف ، به معناي تغيير حروف و كلمات يا تغيير معاني قرآن، بر دو قسم است: تحريف لفظي، تحريف معنوي. تحريف لفظي، يعني تغيير دادن الفاظ با كاستن يا افزودن كلمات قرآن. تحريف معنوي به معني تفسير به رأي قرآن است.
تحريف لفظي بر دو قسم است: 1. افزودن بر آيات، 2. كاستن از آيات. هيچيك از مسلمانان قائل به تحريف لفظي به معناي افزودن بر آيات و كلمات قرآن، نيستند. شيعه و سني آن را انكار ميكنند. آنچه مورد بحث واقع شده، تحريف به معناي كاستن از آيات است. در مورد عدم تحريف قرآن، دلايل فراواني وجود دارد كه به برخي از آنها اشاره ميكنيم:
الف) دليل عقلي: بشر، به تنهايي و با استفاده از عقل و علم خود قادر نيست به كمال نهايي ـ كه غايت آفرينش است ـ برسد. پس لازم است از باب حكمت و يا لطف الهي ، راهي تضمين شده وجود داشته باشد تا فلسفه آفرينش تحقق يابد و نقض غرض نشود. از طرفي، با امكان تحريف قرآن ـ كه تنها سند آسماني تأمين سعادت و كمال بشر است ـ ديگر راه تضمين شدهاي باقي نخواهد ماند، پس حكمت و لطف الهي اقتضا دارد كه قرآن به طور سالم و دست نخورده در دسترس انسانها قرار گيرد تا انسانها بتوانند براي پيمودن راه سعادت دنيا و آخرت خود، از آن بهره گيرند.
ب) دليل قرآني: يكي از آيات قرآن كه بر عدم تحريف قرآن دلالت دارد، آيه 9 سورة حجر است: "اِنّا نَحْنُ نَزَّلنَا الذكْرَ وَ اِنّا لَهُ لَحَـَفظون"; ما قرآن را فرو فرستاديم و خود از آن نگهداري و محافظت ميكنيم. با توجه به اين آيه ميگوييم:
1ـ خداوند حفظ قرآن را بر عهده گرفته و آن را تضمين كرده است 2ـ آنچه را خداوند محافظت كند، محال است مورد دستبرد و تحريف (كم يا زياد شدن) قرار گيرد. نتيجه: پس مُحال است قرآن مورد تحريف قرار گيرد.(جهت آگاهي بيشتر، به كتاب قرآنشناسي، مصباح يزدي، ج 1، ص 222، مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) و الميزان، علامه طباطبايي، ج 12، ص 101، طبع بيروت، ذيل آيه مذكور مراجعه كنيد.)
ج) دليل روايي: روايات دال بر مصونيت قرآن از تحريف، فراوان است. يكي از آنها، حديث معروف ثقلين است كه شيعه و اهلسنت آن را به صورت متواتر از پيامبر نقل كردهاند. در اين حديث آمده است: قرآن و اهلبيت: دو گوهر گرانسنگند و مادام كه امّت اسلام به آن دو چنگ زنند، هرگز گمراه نخواهند شد. اين دو، از هم جدا نميگردند تا آنكه در حوض (قيامت) بر من وارد شوند.
اين حديث با صراحت اعلام ميكند كه قرآن براي هميشه و تا روز قيامت محفوظ است; زيرا اگر تحريف شده باشد، چنگ زدن به آن نه تنها انسان را هدايت نميكند، بلكه باعث گمراهي او نيز ميشود، و اين، با كلام پيامبر در اين حديث و همچنين احاديثي كه در حوادث و جريانهاي فكري و اجتماعي و ... براي بازشناسي حق از باطل ما را به قرآن ارجاع دادهاند، و قرآن را پناهگاهي مطمئن معرفي كردهاند و يا تشويق به قرائت قرآن نمودهاند، منافات دارد.(قرآنشناسي، همان، ص 217 و مصونيت قرآن از تحريف، محمدهادي معرفت، ترجمه محمّد شهرابي، ص 45، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي و الميزان، همان، ص 107.)
د) شواهد تاريخي: در طول تاريخ، شواهدي وجود دارد كه قرآن سالم مانده و تحريف نشده است. بعضي از اين شواهد عبارتند از: علاقة زياد عرب به قرآن به دليل فصاحت و بلاغت و آهنگ معجزهآساي آن، انس فراوان مسلمانان به قرآن و حفظ و تلاوت آن در زمان پيامبر9 و بعد از ايشان، تقدس قرآن نزد مسلمانان و حساس بودن آنان به هرگونه تغيير در آن، دستورها و توصيههاي ويژه پيامبر اسلامدر مورد تلاوت، نوشتن، حفظ و جمعآوري قرآن، تهيه كردن نسخههاي متعدد از قرآن و فرستادن به كشورهاي اسلامي و... . همة اينها شاهدي بر سالم ماندن قرآن و خدشه دارنشدن از سوي دشمنان است. مگر ممكن است قرآن تحريف شده باشد، ولي عليبنابيطالب و امامان معصوم: و بعد از آنها، علماي اسلام ـ كه حافظ و مبيّن قرآن بودهاند ـ ساكت نشسته و چيزي نگفته باشند؟ حتي يك مورد هم ثابت نشده كه امامان معصوم: مثلا گفته باشند اين مورد از قرآن تحريف شده است.(قرآنشناسي، همان، ص 215 و درسنامه علوم قرآني، حسين جوان آراسته، ص 322، دفتر تبليغات اسلامي و ... .) بنابراين، با وجود دلايلي كه ذكر شد و دليلهاي ديگر ، قرآن هرگز دستخوش تحريف نشده است و تحريف نخواهد شد.
قرائات مختلف موجب تحريف لفظي قرآنكريم نيست زيرا تحريف، هنگامي رخ ميدهد كه اصل سند از بين برود يا دگرگون شود.در حجيّت و تواتر قرائات مذكور كه آيه همگي به طور متواتر از پيغمبر اكرمنقل و ضبط شده است يا نه؟ گفتگوهاي فراواني نقل شده است كه از آن مباحث ميتوان نفي تواتر قرائات را نتيجه گرفت ; يعني طبق رأي محققان، بيش از يك قرائت از پيغمبراكرمنقل نشده است و آن قرائتي است كه در ميان مردم متداول است و هر قرائت كه با آن مطابق باشد، مقبول وگرنه مردود است. اگر بر فرض، قبول كنيم كه همه قرائات، به روايت مستند است و همة راويان و ناقلان آن مو ، در عين حال از طريق علم اجمالي، يقين داريم كه برخي از اين قرائات از پيامبراكرمنقل شده است، بديهي است كه اين چنين علم اجمالي به قرآنكريم و حجيّت آن ضرري نميزند بنابراين، با توجّه به اين كه قرائت پيامبراكرمبر صلب علم اجمالي ـ در بين قرأ موجودات و با تحقيق و تفحص علما هم اكنون و يا در آينده قابل وصول است، سپس سند آيات به طور سالم موجود است، تنها براي كشف آن تحقيق و كار علمي لازم است.
2. اختلاف در قرائات در حدي نيست كه حقيقت مفهوم از مخدوش كند يا از بين ببرد ; قرائت قرآن ـ چه در نماز و چه در غير آن ـ بر طبق هر يك از قرائات متعارف و معمول زمان اهلبيت: روا و جائز ميباشد، چنانكه هم اكنون نيز همان قرائات معروف و مورد عمل ميباشد همچنين اين قرائتهاي معتبر هيچگونه تغييري از جهت رسمالخط در قرآن ايجاد نميكند تا باعث تحريف آن شود.(ر.ك: تاريخ قرآنكريم، دكتر سيدمحمدباقر حجتي، ص 247ـ676، دفتر نشر فرهنگ اسلامي ; تاريخ قرآن، آيتاللّه محمدهادي معرفت، ص 140ـ181، سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاهها.)
eporsesh.com