پرسش :
اقوال كفار و مشركان كه در قرآن آمده، عين گفتههای آنان است يا خداوند آنها را به نظم و اعجاز در آورده است؟
پاسخ :
در ابتدا شايان ذكر است كه اولاً، تمام قرآن، حتي الفاظ عبارات و ساختار آن، از آنِ خداوند است، و قرآن در دو جهت لفظ و معنا، ساختار وحياني دارد و صرفاً كلام خدا است؛ زيرا قرآن، با صراحت به عنوان "كلام الله" ياد شده است؛(فتح، 15)
علاوه بر آن اين كه خداوند ميفرمايد: قرآن را به زبان عربي فرو فرستاديم، به طور كامل صراحت دارد كه ساختار لفظي آن نيز، با دست وحي انجام گرفته است.(علوم قرآني، آيت الله معرفت، ص 58 ـ 59، مؤسسة التمهيد.)
ثانياً، زبان قرآن، همان زبان عرف عام است كه مورد خطاب قرار گرفتهاند. البته نبايد فراموش كرد كه زبان قرآن با اعجاز و فصاحت و بلاغت بينظيري همراه است.(همان، ص 48.) و در هر زباني نقل قول (مستقيم و غيرمستقيم) معمول است. يعني نويسنده يا گوينده سخن ديگران را در نوشتار يا گفتار خود نقل ميكند، در قرآن نيز چنين است.
بعد از ذكر اين دو نكته ميگوييم: برخي از آياتي كه از زبان انسانها؛ مانند پيامبر، يا ديگران نازل شده است؛ مانند آية "أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَمًا" (انعام،114) در واقع، همان وحي الهي است كه به خاطر تأكيد و تحكيم مطلب از زبان مخاطب، براي مردم بازگو ميشود. در زبان عرف هم شايع است كه گاهي مطلب خود را، از زبان مخاطب به ديگران بازگو ميكنند.
در برخي از آيات هم مانند: "وَ مَا مِنَّـآ إِلآ لَهُ مَقَامٌ مَّعْلُومٌ..." (صافات، 164 ـ 166) كه از زبان فرشتگان است.
باز اين مطالب غيبي، زبان وحي است؛ ولي همان گونه كه در نوشتن و گفتن داستانها مرسوم است. گاهي ناقل داستان به خاطر جذابيت بيشتر و... مطالب خود را از زبان قهرمان داستان نقل ميكند. در اين آيات نيز، ويژگيهاي فرشتگان از زبان خودشان نقل شده است.
بنابراين، خداوند، سخنان مشركان و كافران را در عبارتهاي اعجازآميز نقل ميكند.
eporsesh.com
در ابتدا شايان ذكر است كه اولاً، تمام قرآن، حتي الفاظ عبارات و ساختار آن، از آنِ خداوند است، و قرآن در دو جهت لفظ و معنا، ساختار وحياني دارد و صرفاً كلام خدا است؛ زيرا قرآن، با صراحت به عنوان "كلام الله" ياد شده است؛(فتح، 15)
علاوه بر آن اين كه خداوند ميفرمايد: قرآن را به زبان عربي فرو فرستاديم، به طور كامل صراحت دارد كه ساختار لفظي آن نيز، با دست وحي انجام گرفته است.(علوم قرآني، آيت الله معرفت، ص 58 ـ 59، مؤسسة التمهيد.)
ثانياً، زبان قرآن، همان زبان عرف عام است كه مورد خطاب قرار گرفتهاند. البته نبايد فراموش كرد كه زبان قرآن با اعجاز و فصاحت و بلاغت بينظيري همراه است.(همان، ص 48.) و در هر زباني نقل قول (مستقيم و غيرمستقيم) معمول است. يعني نويسنده يا گوينده سخن ديگران را در نوشتار يا گفتار خود نقل ميكند، در قرآن نيز چنين است.
بعد از ذكر اين دو نكته ميگوييم: برخي از آياتي كه از زبان انسانها؛ مانند پيامبر، يا ديگران نازل شده است؛ مانند آية "أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَمًا" (انعام،114) در واقع، همان وحي الهي است كه به خاطر تأكيد و تحكيم مطلب از زبان مخاطب، براي مردم بازگو ميشود. در زبان عرف هم شايع است كه گاهي مطلب خود را، از زبان مخاطب به ديگران بازگو ميكنند.
در برخي از آيات هم مانند: "وَ مَا مِنَّـآ إِلآ لَهُ مَقَامٌ مَّعْلُومٌ..." (صافات، 164 ـ 166) كه از زبان فرشتگان است.
باز اين مطالب غيبي، زبان وحي است؛ ولي همان گونه كه در نوشتن و گفتن داستانها مرسوم است. گاهي ناقل داستان به خاطر جذابيت بيشتر و... مطالب خود را از زبان قهرمان داستان نقل ميكند. در اين آيات نيز، ويژگيهاي فرشتگان از زبان خودشان نقل شده است.
بنابراين، خداوند، سخنان مشركان و كافران را در عبارتهاي اعجازآميز نقل ميكند.
eporsesh.com