دوشنبه، 8 اسفند 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

دنياي متغير با قوانين ثابت اسلام چگونه سازگار است؟


پاسخ :
در اسلام دو نوع قانون داريم :
1ـ قوانين ثابت و همگاني و به اصطلاح ابدي و هميشگي كه دگرگوني به آنها راه ندارد.
2ـ اصول و مقرّرات متغيّر و متحوّل كه با تغيير شرايط و مقتضيات، تغيير و تبديل پيدا مي‏كند و آنچه مهم است بيان ملاك قوانين ثابت و مقرّرات متغيّر و تشخيص اين دو نوع از يكديگر است.
آن قسمت از مسائل اخلاق و شؤون اجتماعي و قوانين مدني و جزايي كه از اصول فطري و غرايز ثابت انساني مايه مي‏گيرد وطبعاً در همه جوامع و اجتماعات يكسان است، قوانين مربوط به آن، در اسلام ثابت و لايتغيّر مي‏باشند و جزئيات آن در فقه اسلامي پيش بيني شده است.
امّا آن سلسله از مقرراتي كه مربوط به شرايط خاصّ زماني و مكاني است و جوامع نسبت به آن با هم فرق دارند، براي آنها در قوانين اسلامي فقط يك سلسله اصول كلي تعيين شده كه با توجّه به آنها بايد جزئيّات آن طبق نيازمنديهاي اعصار و قرون و جوامع مختلف به وسيلة محقّقان اسلامي تعيين گردد.
براي توضيح موارد اين دو صورت و تشريح ملاك قوانين ثابت و مقرّرات متغيّر، توجّه شما را به مطالب و مثالها ي زير جلب مي نماييم .
هر انساني ـ با قطع نظر از شرايط مختلف زماني و مكاني ـ داراي يك سلسله غرايز و روحيات و خواستهاي دروني است كه معرف وجود او بوده و او را از حيوانات جدا مي‏سازد و اين غرايز ـ و به اصطلاح اين امور فطري ـ جزء حقيقت و جود اوست و با گذشت زمان هرگز تغيير نمي‏پذيرد.
مثلاً، انسان يك موجود اجتماعي است كه براي زندگي دسته جمعي آفريده شده است.
همچنين او در زندگي خود به تشكيل خانواده نياز دارد و بدون اين اجتماع كوچك، زندگي طبيعي براي او امكان پذير نيست. بنابراين دو اصل، يعني زندگي انسان به صورت اين اجتماع «بزرگ» و«كوچك» جزء حقيقت وجود اوست و هرگز از او جدا نمي‏گردد؛ در اين صورت قوانين مربوط به برقراري نظم و عدالت اجتماعي و روابط حقوقي افراد و وظايف زن و شوهر در برابر يكديگر، همواره بايد ثابت و ابدي باشد، زيرا جامعة انساني با تمام تحوّلات و تغييراتي كه دارد، هرگز اصل«اجتماعي بودن» انسان را تغيير نمي‏دهد؛ بنابراين، قوانيني كه براي حفظ اجتماعي بودن وي تنظيم مي‏گردد، هرگز تغيير نخواهد پذيرفت. گذشته از اين، يك سلسله كارهاست كه مصالح و مفاسد فردي و اجتماعي ثابت و پايداري دارند كه با گذشت زمان تغيير نمي‏پذيرند و طبعاً بايد قوانين ثابت و لايتغيّري داشته باشند، مثلاً دروغ، خيانت، هرزگي و بي بند و باري همواره زشت و بد و تباه كنندة اجتماع بوده و هست.
از اين نظر بايد تحريم و ممنوعيّت آنها ابدي و دائمي باشد، زيرا اگر چه قيافة اجتماع عوض مي‏شود، ولي زيان اين اعمال همان است كه بوده؛ همچنين قوانين مربوط به تهذيب نفس و فضايل اخلاقي و سجاياي انساني.
انسان علاوه بر اين غرايز ثابت و لايتغيّر، داراي يك سلسله شرايط زماني و مكاني است كه با دگرگوني آنها وضع او نيز تغيير خواهد نمود، در اين صورت كليّه مقرّرات مربوط به اين موضوع بايد در حال تغيير بوده باشد؛ از اين نظر در اسلام براي اين نوع موضوعات، احكام خاصّي وضع نشده است و همواره تابع شرايطي است كه پيرامون آنها وجود دارد. البتّه تغيير وتحوّل در اين موضوعات به آن معني نيست كه تحت هيچ قانوني داخل نباشد، بلكه اين قسم مقرّرات بايد با توجّه به يك سلسله اصول كلّي ثابت، استنباط و اجرا گردند.
مثلاً، حكومت اسلامي دربارة مناسبات خود با اجانب نمي‏تواند براي ابد نظر واحدي اتّخاذ كند؛ گاهي شرايط ايجاب مي‏كند كه از در دوستي وارد گردد و مناسبات دوستانه اي برقرار سازد و روابط تجاري وسيعي به وجود آورد و گاهي شرايط ايجاب مي‏كند كه شدّت عمل به خرج داده و روابط خود را قطع كند و روابط تجاري را تا مدّتي تحريم يا محدود نمايد و موضوع معروف تحريم تنباكو به وسيله يكي از مراجع بزرگ پيشين در برابر يك دولت انحصار طلب استعماري، يكي از همين مواردي است كه در تاريخ معاصر رخ داده است.
اسلام در مسائل دفاعي و نوع اسلحة جنگي و نحوة استقلال و تماميّت ارضي و جلو گيري از نفوذ دشمنان، احكام خاصّي ندارد، بلكه بايد با در نظر گرفتن اوضاع و احوال موجود مقرّرات و احكامي از طرف حكومت اسلامي در نظر گرفته شود و از راهي كه به حفظ مقاصد اسلام كمك كند اقدام گردد.
eporsesh.com


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.