پرسش :
چگونه ميتوان اخلاق پسنديده را درخود تداوم بخشيد؟
پاسخ :
بسياري از آداب و رفتاري كه از ما صادر ميشود، ناشي از خُلقياتي است كه در باطن ما وجود دارد. در واقع خُلقيات باطني موجب بروز و ظهور آن آداب است. به تعبير زيباي عرفا، صادرات انسان، هماهنگ با واردات او است و هر آنچه را در باطن خويش وارد كرده و جزء ملكات نفساني او شده است، غالباً از او ظاهر ميشود.
پرسشي كه در اين بين مطرح است، اين است كه چه بايد كرد تا اين صفات اخلاقي در ما دوام و قوام يابد و از حالت مقطعي و گذرا بيرون آيد؟
پيشنهاد علماي علم اخلاق اين است كه بايد خُلقيات، در نفس انساني به صورت ملكه درآيد و از حالت حال بودن خارج گردد؛ يعني آن قدر بايد به رفتارهاي پسنديده و اوصاف كماليه توجه داشت تا آن رفتارها و اوصاف، جزء جان و نفس انسان گردد و اين مقام به دست نميآيد، مگر با تكرار عمل. با تكرار عمل ميتوان اخلاق پسنديده را در شخصيت خويش متجلي ساخت و آن را جزئي از صفات ذات خود قرار دارد؛ چنان كه علاّمه طباطبايي(ره) ميفرمايند:
طريقهي آن اين است كه آن قدر آن عمل را تكرار كني تا در نفس تو رسوخ يابد و چون نقشي كه در سنگ ميكنند ثابت گردد و راه علمياش اين است كه به خوبيهاي آن اذعان و ايمان پيدا كني و اين طرز فكر را در خود تكرار كني؛ يعني راهش، تلقين علمي و عملي است.[1]
علماي علم اخلاق، رعايت سه اصل كلي را در اين زمينه توصيه مينمايند و هرگاه كسي بخواهد متخلّق به اخلاق الهي گردد و آن را در خويشتن خويش دوام و قوام بخشد، لازمهاش مراعات اين سه اصل است:[2]
1. مشارطه: در هنگام صبح، وقت برخاستن از خواب و شروع به كار، با نفس خويش شرط كند كه از حدود و احكام الهي تخطّي نكند و گناه و معصيتي را مرتكب نشود و در حد توان خود خدمت به خلق نمايد.
2. مراقبه: يعني از شرطي كه در ابتداي صبح با نفس خود بسته، محافظت و مراقبت نمايد. او بايد در طول روز با همان شرط ابتدايي زندگي كند؛ چون هر عقل سليمي حكم ميكند كه تخلّف از شرط حرام است، پس همواره بايد كشيك نفس بكشد و مراقب باشد كه از مسير حق منحرف نشود.
3. محاسبه: در وقت خواب بايد آنچه را كه در روز انجام داده، محاسبهي كامل نمايد و اگر خيانتي از نفس او سرزده، فوراً توبه نمود، و نفس را تأديب نمايد كه اصطلاحاً به اين اصل، معاقبه و معاتبه هم گفته ميشود؛ يعني تعقيب نمودن و مورد عتاب قرار دادن نفس؛ و اگر خطايي از او سر نزده است خداي تعالي را شكر كند و مواظب باشد و توجه و عنايت داشته باشد كه شايد در اين خواب به او موهبت و عنايتي از جانب حق بشود؛ چون براي بسياري از انبيا و اوليا، اولين بار در عالم خواب مكاشفاتي دست داده است.
آنان كه متخلق شده، و اين مسير را طي كردهاند و به كمالاتي دست يافتهاند، بر اين اصول تأكيد بسيار دارند و عرفا هم گفتهاند كه مواظب اعمال روزانهتان باشيد تا شب چيزي نصيب شما شود. پيامبر(ص) خطاب به اصحابش فرمود:
آيا همان طور كه حيواناتِ خود را در شب علوفه ميدهيد و آنها را در جايي ميبنديد كه خوردند و سپس شبي را به روز آوردند و شبي حيواني داشتهاند، شما هم آنچنان شب را به روز آوردهايد؟ يا شبي انساني داشتهايد كه شكارهايي كردهايد و مبشّراتي داريد؟ خداوند فرمود: وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً.[3]
و نيز در دقت و توجه به اعمال و رفتار و نيّات باطني فرمود:
حاسِبُوا اَنْفُسَكُمْ قَبْلَ اَنْ تُحاسَبُوا وَ زِنُوها قَبْلَ اَنْ تُوزَنُوا؛ قبل از اين كه به حساب اعمال شما برسند و آن را مورد سنجش و ارزيابي قرار دهند، خود به آن بپردازيد.[4]
و يا امام كاظم(ع) فرمودند:
لَيْسَ مِنّا مَنْ لَمْ يُحاسَبْ نَفْسَهُ في كُلِّ يَوْمٍ فَاِنْ عَمَلَ حَسَنَةً اسْتَزادَ اللهَ تَعالي وَ اِنْ عَمَلَ سَيِئَةً اِسْتَغْفَرَ اللهَ مِنْها و تابَ اِلَيْهِ؛ از ما (اهلبيت) نيست كسي كه هر روز از خويشتن حساب پس نگيرد، پس اگر عملش نيك و پسنديده بود، از خداوند متعال بخواهد كه آن را زياد نمايد و اگر عمل زشت انجام داد، از خداوند طلب استغفار نموده، توبه كند.[5]
باشد كه بتوانيم با توجه به نيات و اعمال فردي و اجتماعي به كمالات انساني دست يابيم.
پی نوشتها:
1. الميزان، ج 1، ص 369.
2.رك: حسيني تهراني، رسالهي لب اللباب، ص 31؛ و ميرزا جواد ملكي تبريزي، رسالهي لقاء الله، ص 65 به بعد.
3.علامه حسنزادهي آملي، مجموعهي مقالات، ص21.
4.بحار الانوار، ج 15، ص 40؛ امالي شيخ طوسي، ج 1، ص 34.
5. اصول كافي، ج 2، ص 453.
منبع: جوانان و پرسشهاي اخلاقي، مصطفي خليلي، ناشر: مركز مطالعات و پژوهشهاي فرهنگي حوزه علميه(بهار 1381)
بسياري از آداب و رفتاري كه از ما صادر ميشود، ناشي از خُلقياتي است كه در باطن ما وجود دارد. در واقع خُلقيات باطني موجب بروز و ظهور آن آداب است. به تعبير زيباي عرفا، صادرات انسان، هماهنگ با واردات او است و هر آنچه را در باطن خويش وارد كرده و جزء ملكات نفساني او شده است، غالباً از او ظاهر ميشود.
پرسشي كه در اين بين مطرح است، اين است كه چه بايد كرد تا اين صفات اخلاقي در ما دوام و قوام يابد و از حالت مقطعي و گذرا بيرون آيد؟
پيشنهاد علماي علم اخلاق اين است كه بايد خُلقيات، در نفس انساني به صورت ملكه درآيد و از حالت حال بودن خارج گردد؛ يعني آن قدر بايد به رفتارهاي پسنديده و اوصاف كماليه توجه داشت تا آن رفتارها و اوصاف، جزء جان و نفس انسان گردد و اين مقام به دست نميآيد، مگر با تكرار عمل. با تكرار عمل ميتوان اخلاق پسنديده را در شخصيت خويش متجلي ساخت و آن را جزئي از صفات ذات خود قرار دارد؛ چنان كه علاّمه طباطبايي(ره) ميفرمايند:
طريقهي آن اين است كه آن قدر آن عمل را تكرار كني تا در نفس تو رسوخ يابد و چون نقشي كه در سنگ ميكنند ثابت گردد و راه علمياش اين است كه به خوبيهاي آن اذعان و ايمان پيدا كني و اين طرز فكر را در خود تكرار كني؛ يعني راهش، تلقين علمي و عملي است.[1]
علماي علم اخلاق، رعايت سه اصل كلي را در اين زمينه توصيه مينمايند و هرگاه كسي بخواهد متخلّق به اخلاق الهي گردد و آن را در خويشتن خويش دوام و قوام بخشد، لازمهاش مراعات اين سه اصل است:[2]
1. مشارطه: در هنگام صبح، وقت برخاستن از خواب و شروع به كار، با نفس خويش شرط كند كه از حدود و احكام الهي تخطّي نكند و گناه و معصيتي را مرتكب نشود و در حد توان خود خدمت به خلق نمايد.
2. مراقبه: يعني از شرطي كه در ابتداي صبح با نفس خود بسته، محافظت و مراقبت نمايد. او بايد در طول روز با همان شرط ابتدايي زندگي كند؛ چون هر عقل سليمي حكم ميكند كه تخلّف از شرط حرام است، پس همواره بايد كشيك نفس بكشد و مراقب باشد كه از مسير حق منحرف نشود.
3. محاسبه: در وقت خواب بايد آنچه را كه در روز انجام داده، محاسبهي كامل نمايد و اگر خيانتي از نفس او سرزده، فوراً توبه نمود، و نفس را تأديب نمايد كه اصطلاحاً به اين اصل، معاقبه و معاتبه هم گفته ميشود؛ يعني تعقيب نمودن و مورد عتاب قرار دادن نفس؛ و اگر خطايي از او سر نزده است خداي تعالي را شكر كند و مواظب باشد و توجه و عنايت داشته باشد كه شايد در اين خواب به او موهبت و عنايتي از جانب حق بشود؛ چون براي بسياري از انبيا و اوليا، اولين بار در عالم خواب مكاشفاتي دست داده است.
آنان كه متخلق شده، و اين مسير را طي كردهاند و به كمالاتي دست يافتهاند، بر اين اصول تأكيد بسيار دارند و عرفا هم گفتهاند كه مواظب اعمال روزانهتان باشيد تا شب چيزي نصيب شما شود. پيامبر(ص) خطاب به اصحابش فرمود:
آيا همان طور كه حيواناتِ خود را در شب علوفه ميدهيد و آنها را در جايي ميبنديد كه خوردند و سپس شبي را به روز آوردند و شبي حيواني داشتهاند، شما هم آنچنان شب را به روز آوردهايد؟ يا شبي انساني داشتهايد كه شكارهايي كردهايد و مبشّراتي داريد؟ خداوند فرمود: وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً.[3]
و نيز در دقت و توجه به اعمال و رفتار و نيّات باطني فرمود:
حاسِبُوا اَنْفُسَكُمْ قَبْلَ اَنْ تُحاسَبُوا وَ زِنُوها قَبْلَ اَنْ تُوزَنُوا؛ قبل از اين كه به حساب اعمال شما برسند و آن را مورد سنجش و ارزيابي قرار دهند، خود به آن بپردازيد.[4]
و يا امام كاظم(ع) فرمودند:
لَيْسَ مِنّا مَنْ لَمْ يُحاسَبْ نَفْسَهُ في كُلِّ يَوْمٍ فَاِنْ عَمَلَ حَسَنَةً اسْتَزادَ اللهَ تَعالي وَ اِنْ عَمَلَ سَيِئَةً اِسْتَغْفَرَ اللهَ مِنْها و تابَ اِلَيْهِ؛ از ما (اهلبيت) نيست كسي كه هر روز از خويشتن حساب پس نگيرد، پس اگر عملش نيك و پسنديده بود، از خداوند متعال بخواهد كه آن را زياد نمايد و اگر عمل زشت انجام داد، از خداوند طلب استغفار نموده، توبه كند.[5]
باشد كه بتوانيم با توجه به نيات و اعمال فردي و اجتماعي به كمالات انساني دست يابيم.
پی نوشتها:
1. الميزان، ج 1، ص 369.
2.رك: حسيني تهراني، رسالهي لب اللباب، ص 31؛ و ميرزا جواد ملكي تبريزي، رسالهي لقاء الله، ص 65 به بعد.
3.علامه حسنزادهي آملي، مجموعهي مقالات، ص21.
4.بحار الانوار، ج 15، ص 40؛ امالي شيخ طوسي، ج 1، ص 34.
5. اصول كافي، ج 2، ص 453.
منبع: جوانان و پرسشهاي اخلاقي، مصطفي خليلي، ناشر: مركز مطالعات و پژوهشهاي فرهنگي حوزه علميه(بهار 1381)